۱۴۶٬۵۶۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== منابع مقاله == ' به '== منابع مقاله == ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| (۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[مراغی، احمد مصطفی]] ( | [[مراغی، احمد مصطفی]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 98 /م4ت7 | | کد کنگره =BP 98 /م4ت7 | ||
| خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
| سال نشر = | | سال نشر = | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01393AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =30 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01393 | |||
| کتابخوان همراه نور =01393 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''تفسير المراغي''' تأليف [[مراغی، احمد مصطفی|احمد مصطفى مراغى]]، از جامعترين تفاسير عربى معاصر است و اسلوب و طريقه نقل مطالب و نظم مباحث آن متناسب با نياز زمان مىباشد. مىتوان اين اثر را تفسيرى اجتهادى تحليلى، تربيتى، اجتماعى و علمى ناميد كه درصدد تقريب بين مذاهب اسلامى نيز بوده است. | '''تفسير المراغي''' تأليف [[مراغی، احمد مصطفی|احمد مصطفى مراغى]]، از جامعترين تفاسير عربى معاصر است و اسلوب و طريقه نقل مطالب و نظم مباحث آن متناسب با نياز زمان مىباشد. مىتوان اين اثر را تفسيرى اجتهادى تحليلى، تربيتى، اجتماعى و علمى ناميد كه درصدد تقريب بين مذاهب اسلامى نيز بوده است. | ||
| خط ۲۷: | خط ۲۹: | ||
== انگيزه تأليف == | == انگيزه تأليف == | ||
مفسر در مقدّمه خود قبل از آغاز تفسير سوره حمد در بيان انگيزه خود چنين مىنويسد كه بسيارى از اوقات از خود سؤال مىنمودم بهترين تفسيرى كه به راحتى و در مدتى اندك مطالب مفيد و اصلى را به خواننده ارائه دهد كدام است؟ با وجود مطالعه بسيارى از تفاسير و اعتقاد به اينكه هر كدام داراى مطالب مفيد و علمى فراوانى است، امّا پاسخى براى سؤال خود نيافتم، به همين جهت به خود جرأت داده براى رفع نياز مخاطبان همعصر خود، تفسيرى همسطح آنان و پاسخگوى مسائل فكرى آنها تأليف نمايم. | مفسر در مقدّمه خود قبل از آغاز تفسير سوره حمد در بيان انگيزه خود چنين مىنويسد كه بسيارى از اوقات از خود سؤال مىنمودم بهترين تفسيرى كه به راحتى و در مدتى اندك مطالب مفيد و اصلى را به خواننده ارائه دهد كدام است؟ با وجود مطالعه بسيارى از تفاسير و اعتقاد به اينكه هر كدام داراى مطالب مفيد و علمى فراوانى است، امّا پاسخى براى سؤال خود نيافتم، به همين جهت به خود جرأت داده براى رفع نياز مخاطبان همعصر خود، تفسيرى همسطح آنان و پاسخگوى مسائل فكرى آنها تأليف نمايم. | ||
| خط ۵۵: | خط ۵۶: | ||
امّا در شيوه سياسى انحرافى، چيز قابل توجهى دراينباره نوشته نشده است، جز پارهاى نوشتههاى بىپايه و حاوى تأويلات غيرمنطقى كه به دست گروهكهاى انحرافى بهوجود آمده است. آنان بيشتر به سراغ آيات متشابه رفتهاند تا بتوان از اين رهگذر، افكار عمومى را مشوّش و چهره دين را مشوّه سازند. | امّا در شيوه سياسى انحرافى، چيز قابل توجهى دراينباره نوشته نشده است، جز پارهاى نوشتههاى بىپايه و حاوى تأويلات غيرمنطقى كه به دست گروهكهاى انحرافى بهوجود آمده است. آنان بيشتر به سراغ آيات متشابه رفتهاند تا بتوان از اين رهگذر، افكار عمومى را مشوّش و چهره دين را مشوّه سازند. | ||
در شيوه عقلى افراطى كه از روى خودباختگى و گرايشهاى الحادى پديد آمده است، عدهاى به منظور جلب رضايت بيگانگان و نزدیک | در شيوه عقلى افراطى كه از روى خودباختگى و گرايشهاى الحادى پديد آمده است، عدهاى به منظور جلب رضايت بيگانگان و نزدیک ساختن خود به آنان، تا توانستهاند از دين مايه گذاشته و مسائل اسلامى را واژگون جلوه دهند، مانند: تفسير سيد احمد خان هندى. | ||
از آنجايى كه شيوه ادبى-اجتماعى آميخته با تحليل اجتهادى و عقلى و غالباً با رويكرد تربيتى، رايجترين شيوه تفسيرى عصر حاضر بوده و تفسير مورد بحث از آن جمله است، توضيح مختصرى درباره آن مىدهيم. | از آنجايى كه شيوه ادبى-اجتماعى آميخته با تحليل اجتهادى و عقلى و غالباً ً با رويكرد تربيتى، رايجترين شيوه تفسيرى عصر حاضر بوده و تفسير مورد بحث از آن جمله است، توضيح مختصرى درباره آن مىدهيم. | ||
امتياز اين شيوه تفسيرى در دوران معاصر، در آن است كه رنگى نو به خود گرفته، با چهره فرهنگ و ادب معاصر و با پرداختن به مسائل جامعه درخشيده است و هرگز تقليدگونه، به مسائل ظاهرى و خستهكننده كه موجب دورى مردم از قرآن مىشود نپرداخته است. اين نوع تفسير، پديدهاى نوظهور است كه نخست به اظهار دقايق تعابير قرآنى و سپس بيان آنها با اسلوبى زيبا و ادبى و تطبيق آنها با هستى و حيات و سنن اجتماعى موجود در جامعه پرداخته است. اين نهضت ادبى-اجتماعى با تلاش و كوشش فراوانى در راه تفسير قرآن و تقريب آن بر فهم همگان و انطباق آن با واقعيات موجود آغاز شد. | امتياز اين شيوه تفسيرى در دوران معاصر، در آن است كه رنگى نو به خود گرفته، با چهره فرهنگ و ادب معاصر و با پرداختن به مسائل جامعه درخشيده است و هرگز تقليدگونه، به مسائل ظاهرى و خستهكننده كه موجب دورى مردم از قرآن مىشود نپرداخته است. اين نوع تفسير، پديدهاى نوظهور است كه نخست به اظهار دقايق تعابير قرآنى و سپس بيان آنها با اسلوبى زيبا و ادبى و تطبيق آنها با هستى و حيات و سنن اجتماعى موجود در جامعه پرداخته است. اين نهضت ادبى-اجتماعى با تلاش و كوشش فراوانى در راه تفسير قرآن و تقريب آن بر فهم همگان و انطباق آن با واقعيات موجود آغاز شد. | ||
| خط ۶۷: | خط ۶۸: | ||
اين مكتب تفسيرى، تفسير را از اصطلاحات علوم و فنون و فلسفه و كلام -كه به تدريج وارد محدوده تفسير شده بود- دور ساخت، چنانكه اين مفسران تنها بهقدر نياز و هنگام ضرورت از اين اصطلاحات استفاده كردهاند. | اين مكتب تفسيرى، تفسير را از اصطلاحات علوم و فنون و فلسفه و كلام -كه به تدريج وارد محدوده تفسير شده بود- دور ساخت، چنانكه اين مفسران تنها بهقدر نياز و هنگام ضرورت از اين اصطلاحات استفاده كردهاند. | ||
از جنبه ايجابى نيز اين مكتب، | از جنبه ايجابى نيز اين مكتب، سبکی ادبى- اجتماعى در تفسير بهوجود آورد و گوشههايى از بلاغت قرآنى و اعجاز بيانى آن را ظاهر ساخت و معانى و جوانب مختلف مفاهيم آنها را مشخص كرد و سنتهاى حاكم بر جهان هستى و جامعه را كه در قرآن بدان اشاره شده، آشكار گردانيد و بهويژه به مشكلات جامعه اسلامى و جامعه بشرى و طرح ارشادات و راهنمايىهاى قرآن -كه در بردارنده سعادت دنيا و آخرت بشر است- پرداخت. | ||
علاوه بر آن، بين قرآن و نظريات صحيح و ثابت علمى مطابقت و هماهنگى برقرار نمود و براى مردم روشن ساخت كه قرآن كتاب جاويد الهى است و مىتواند همگام با تحولات زمان پيش رود تا اينكه خداوند زمين را به بندگان صالح خود واگذارد. | علاوه بر آن، بين قرآن و نظريات صحيح و ثابت علمى مطابقت و هماهنگى برقرار نمود و براى مردم روشن ساخت كه قرآن كتاب جاويد الهى است و مىتواند همگام با تحولات زمان پيش رود تا اينكه خداوند زمين را به بندگان صالح خود واگذارد. | ||
| خط ۷۸: | خط ۷۹: | ||
نخستين پيشواى اين مكتب (در عصر حاضر)، استاد محمد عبده است كه اساس اين بنيان عظيم را پى افكند و باب اجتهاد در تفسير را پس از چند قرن گشود. وى روش تقليد از گذشتگان را به كنارى نهاد و به عقل، آزادى نقد و تحقيق بخشيد. بعد از او هم شاگردان بزرگش، مانند رشيد رضا، شيخ محمد قاسمى، شيخ احمد مصطفى مراغى و پس از آنان علماى ديگرى مانند: [[سید قطب]]، شيخ [[مغنیه، محمدجواد|محمد جواد مغنيه]]، شيخ محمد صادقى، سيد محمدحسین | نخستين پيشواى اين مكتب (در عصر حاضر)، استاد محمد عبده است كه اساس اين بنيان عظيم را پى افكند و باب اجتهاد در تفسير را پس از چند قرن گشود. وى روش تقليد از گذشتگان را به كنارى نهاد و به عقل، آزادى نقد و تحقيق بخشيد. بعد از او هم شاگردان بزرگش، مانند رشيد رضا، شيخ محمد قاسمى، شيخ احمد مصطفى مراغى و پس از آنان علماى ديگرى مانند: [[سید قطب]]، شيخ [[مغنیه، محمدجواد|محمد جواد مغنيه]]، شيخ محمد صادقى، [[فضلالله، سید محمدحسین|سيد محمدحسین فضلالله]]، [[حسینی شیرازی، محمد|سيد محمد شيرازى]]، شيخ سعيد حوى، محمد طاهر ابن عاشور، سيد [[مدرسی، محمدتقی|محمدتقى مدرسى]]، [[مکارم شیرازی، ناصر|ناصر مكارم شيرازى]] و ديگران بر همين منوال حركت كردند، اما كسى كه بر همه آنان برترى دارد و در اين راه گوى سبقت را از همگان ربوده است، علامه و فيلسوف بزرگوار مرحوم [[طباطبایی، سید محمدحسین|سيد محمدحسین طباطبائى]] است. | ||
== روش تفسير == | == روش تفسير == | ||
| خط ۹۱: | خط ۹۲: | ||
در نهايت، عنوان «الايضاح»، تفسير مفصل و تحليلى آيات مطرح شده را دربر مىگيرد، در اين بخش نيز براى توضيح آيات از آيات ديگر، مأثورات و اقوال مفسرين بهره برده، تناسب بين آيات را بيشتر تشريح مىكند و خلاصهاى از هر مقطع مطرح شده در اين بخش را ارائه مىدهد. | در نهايت، عنوان «الايضاح»، تفسير مفصل و تحليلى آيات مطرح شده را دربر مىگيرد، در اين بخش نيز براى توضيح آيات از آيات ديگر، مأثورات و اقوال مفسرين بهره برده، تناسب بين آيات را بيشتر تشريح مىكند و خلاصهاى از هر مقطع مطرح شده در اين بخش را ارائه مىدهد. | ||
نویسنده سعى دارد رواياتى كه مورد قبول نبوده و يا با قضاياى دينى تنافى داشته باشند را نقل ننمايد و از بحثهايى كه مفسرين پيشين به تناسب عصر خود مطرح كرده بودند، دورى گزيند. وى معتقد به تغيير نوع مباحث و اسلوب مطرح كردن آنها به تناسب عصر خود مىباشد. مسائل عقيدتى و كلامى را به تناسب آيات مطرح كرده و بيشتر به ديدگاه اشعرى تمايل دارد؛ مانند: بحث رؤيت خداوند در آيه 103 انعام جزء 7، ص207 و آيه 22 سوره قيامت''' «الى ربها ناظرة»''' در جزء 29، صفحه 152 مىنويسد: «يعنى بدون حجاب به خداوند نظر مىافكنند همان گونه كه در شب چهاردهم ماه، به ماه مىنگرند». | |||
در مسائل فقهى نيز احكام فقهى متعلق به آيه را در حدّ نقل روايات و فتاواى مذاهب چهارگانه و استدلال جزئى بدون بيان تفصيلى احكام و ادله آن، با قصد توضيح و تفسير آيه، مطرح مىنمايد. سعى دارد اسرار و حكمتهاى احتمالى احكام را نيز از جهت اجتماعى و علمى، متعرض گردد. | در مسائل فقهى نيز احكام فقهى متعلق به آيه را در حدّ نقل روايات و فتاواى مذاهب چهارگانه و استدلال جزئى بدون بيان تفصيلى احكام و ادله آن، با قصد توضيح و تفسير آيه، مطرح مىنمايد. سعى دارد اسرار و حكمتهاى احتمالى احكام را نيز از جهت اجتماعى و علمى، متعرض گردد. | ||
| خط ۹۷: | خط ۹۸: | ||
همانطور كه اشاره شد، از روايات اسرائيلى شديداً پرهيز داشته به كرّات مسلمين را از پرداختن به آنها برحذر داشته است. | همانطور كه اشاره شد، از روايات اسرائيلى شديداً پرهيز داشته به كرّات مسلمين را از پرداختن به آنها برحذر داشته است. | ||
نسبت به تفسير علمى، از جهتى از تفصيل در آن پرهيز مىنمايد و معتقد است، پرداختن به آن انسان را از مقاصد عالى قرآنى دور مىنمايد. امّا از جهتى ديگر تفكر در آياتى كه متضمن اسرار خلقت و ظواهر طبيعت مىباشد را به سبب تقويت و ازدياد ايمان مؤمنين و اينكه بيان وجوهى از اعجاز قرآن است، ترغيب مىنمايد و حقايق علمى را كه معتقد است سيزده قرن بعد | نسبت به تفسير علمى، از جهتى از تفصيل در آن پرهيز مىنمايد و معتقد است، پرداختن به آن انسان را از مقاصد عالى قرآنى دور مىنمايد. امّا از جهتى ديگر تفكر در آياتى كه متضمن اسرار خلقت و ظواهر طبيعت مىباشد را به سبب تقويت و ازدياد ايمان مؤمنين و اينكه بيان وجوهى از اعجاز قرآن است، ترغيب مىنمايد و حقايق علمى را كه معتقد است سيزده قرن بعد انسهگانها بدان دست يافتهاند، مطرح كرده است. مانند آيات 7-5 سوره طارق''' «فلينظر الانسان ممّ خلق...»''' جزء 30، صفحه 112. | ||
== نقد مراغى == | == نقد مراغى == | ||
نقد اساسى بر مراغى، نقدى مبنايى است كه اغلب در مباحث اعتقادى جلوه مىكند، از آنجايى كه ايشان شافعى اشعرى است، ديدگاه اعتقادى وى تفاوت اساسى با متفكران معتزلى و علىالخصوص شيعه امامى دارد؛ | نقد اساسى بر مراغى، نقدى مبنايى است كه اغلب در مباحث اعتقادى جلوه مىكند، از آنجايى كه ايشان شافعى اشعرى است، ديدگاه اعتقادى وى تفاوت اساسى با متفكران معتزلى و علىالخصوص شيعه امامى دارد؛ بنابراین در مباحث كلامى و فقهى قرآن مبانى ايشان از ديدگاه شيعه قابل قبول نمىباشد و در تفاسير علماى شيعه و كتب مفصل كلامى و فقهى، مورد بحث واقع شده است. از جمله مسئله اعتقاد شيعه به وجود امام عصر «عج»، ظهور ايشان و احياى دوباره اسلام است كه مراغى با اعلام كلى ضعف روايات مربوطه و نقل كلام [[ابن خلدون]]، آن را حمل بر عصبيت قومینموده به تمسخر مىكشاند. اينگونه برخوردهاى تعصبى از ايشان كه ادعاى اصلاح فكرى و آزادگى در عقيده را دارد، بهدور است؛ ذيل آيه 187 سوره اعراف جزء 9، صفحه 133 در بحث اشراط الساعة. | ||
== نسخه شناسى == | == نسخه شناسى == | ||
| خط ۱۱۵: | خط ۱۱۶: | ||
#تفسير و مفسرون، آیتالله معرفت، ج 2، ص311 و 481. | #تفسير و مفسرون، آیتالله معرفت، ج 2، ص311 و 481. | ||
#دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، به كوشش [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]]، ج 1، ص755 و ج 2 ص2025. | #دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، به كوشش [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]]، ج 1، ص755 و ج 2 ص2025. | ||
#المفسرون حياتهم و منهجهم، [[ایازی، محمدعلی|سيد محمد على ايازى]]، ص357. | #المفسرون حياتهم و منهجهم، [[ایازی، سید محمدعلی|سيد محمد على ايازى]]، ص357. | ||
#تفسير و تفاسير جديد، [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]]، صفحه 208. | #تفسير و تفاسير جديد، [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]]، صفحه 208. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||