تهمت‌ها و دروغ‌پردازي‌ها در کتاب «لله ثم للتاريخ»: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۴۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR15515J1.jpg|بندانگشتی|تهمت‏ها و دروغ پردازي‏ها در کتاب «لله ثم للتاريخ»]]
    | تصویر =NUR15515J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =تهمت‏ها و دروغ پردازي‏ها در کتاب «لله ثم للتاريخ»
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =  
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|تهمت‏ها و دروغ پردازي‏ها در کتاب «لله ثم للتاريخ»
    [[کرمی، محمدجواد]] (مترجم)
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|
    |-
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[کرمی، محمدجواد]] (مترجم)


    [[عسکری، مرتضی]] (نويسنده)
    [[عسکری، مرتضی]] (نویسنده)
    |-
    | زبان =فارسی
    |زبان  
    | کد کنگره =
    |data-type='language'|فارسی
    | موضوع =
    |-
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|
    |-
    |ناشر
    |data-type='publisher'|دانشکده اصول الدين
    |-
    |مکان نشر
    |data-type='publishPlace'|قم - ایران
    |-
    |سال نشر
    |data-type='publishYear'| 1387 هـ.ش
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE15515AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    | ناشر =
    دانشکده اصول‌الدين
    | مکان نشر =قم - ایران
    | سال نشر = 1387 ش


    == معرفى اجمالى ==
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE15515AUTOMATIONCODE
    | چاپ =2
    | شابک =964-5841-89-5
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =15515
    | کتابخوان همراه نور =15515
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}


     
    '''تهمت‌ها و دروغ‌پردازى‌ها در كتاب «لله ثمّ للتاريخ'''» تأليف [[عسکری، مرتضی|سيد مرتضى عسكرى]] و ترجمه محمدجواد كرمى، از جمله آثارى است كه در پاسخ به شبهات وارده بر تشيع نوشته شده است.
    «تهمت‌ها و دروغ‌پردازى‌ها در كتاب «لله ثمّ للتاريخ»» تأليف سيد مرتضى عسكرى و ترجمه محمدجواد كرمى، از جمله آثارى است كه در پاسخ به شبهات وارده بر تشيع نوشته شده است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    كتاب، مشتمل بر مقدمه مؤلف و متن اثر است. متن كتاب در سه مقدمه، پاسخ به شبهات و يك خاتمه تنظيم شده است.
    كتاب، مشتمل بر مقدمه مؤلف و متن اثر است. متن كتاب در سه مقدمه، پاسخ به شبهات و يك خاتمه تنظيم شده است.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    نویسنده در مقدمه‌اش از پنج كتاب كه در مبارزه با مكتب اهل‌بيت(ع) نوشته شده و پاسخ‌هايى را كه خود نوشته ياد كرده است. سپس به كتاب «للّه ثمّ للتّاريخ» به قلم نویسنده‌اى ناصبى اشاره كرده كه در اين اثر به آن پرداخته شده است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/8|مقدمه نویسنده، ص8]]</ref>


    مقدمه اول از مقدمات سه‌گانه، مشتمل بر مقاله‌اى با عنوان «پيشنهاد وحدت اسلامى در عصر حاضر» است. نویسنده، وحدت اسلامى را بر دو گونه مى‌داند: 1. وحدت علمى؛ 2. وحدت عملى.


    نويسنده در مقدمه‌اش از پنج كتاب كه در مبارزه با مكتب اهل‌بيت(ع) نوشته شده و پاسخ‌هايى را كه خود نوشته ياد كرده است. سپس به كتاب «للّه ثمّ للتّاريخ» به قلم نويسنده‌اى ناصبى اشاره كرده كه در اين اثر به آن پرداخته شده است <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/8|مقدمه نويسنده، ص8]]</ref>.
    وى براى تحقّق «وحدت علمى»، جهات وفاق و جهات خلاف را روشن كرده و مورد نقد و بررسى قرار مى‌دهد. او اولين جهت وفاق را قرآن دانسته، مى‌نويسد: «ما مسلمانان روى زمين، قرآنى غير از اين قرآن نداريم. چاپى يا خطّى، به خط كوفى يا به خط نسخ يا به خطى ديگر؛ چنان‌كه هيچ نسخه ديگرى، غير اين نسخه، در هيچ شهر و خانه يا غار و كتابخانه ديگرى يافت نمى‌شود، نه در نزد مسلمانان و نه در نزد غير مسلمانان»<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/15|متن كتاب، ص15]]</ref>
     
    مقدمه اول از مقدمات سه‌گانه، مشتمل بر مقاله‌اى با عنوان «پيشنهاد وحدت اسلامى در عصر حاضر» است. نويسنده، وحدت اسلامى را بر دو گونه مى‌داند: 1. وحدت علمى؛ 2. وحدت عملى.
     
    وى براى تحقّق «وحدت علمى»، جهات وفاق و جهات خلاف را روشن كرده و مورد نقد و بررسى قرار مى‌دهد. او اولين جهت وفاق را قرآن دانسته، مى‌نويسد: «ما مسلمانان روى زمين، قرآنى غير از اين قرآن نداريم. چاپى يا خطّى، به خط كوفى يا به خط نسخ يا به خطى ديگر؛ چنان‌كه هيچ نسخه ديگرى، غير اين نسخه، در هيچ شهر و خانه يا غار و كتابخانه ديگرى يافت نمى‌شود، نه در نزد مسلمانان و نه در نزد غير مسلمانان» <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/15|متن كتاب، ص15]]</ref>.


    سپس درباره سنت به‌عنوان دومين وجه وفاق مى‌نويسد: «همه مسلمانان روى زمين اتفاق نظر دارند كه بايد بدانچه در سنّت رسول خدا(ص) آمده‌است عمل شود و هيچ مسلمانى را در روى زمين نمى‌يابيد كه اين را نگويد» <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/16|متن كتاب، ص16]]</ref>.
    سپس درباره سنت به‌عنوان دومين وجه وفاق مى‌نويسد: «همه مسلمانان روى زمين اتفاق نظر دارند كه بايد بدانچه در سنّت رسول خدا(ص) آمده‌است عمل شود و هيچ مسلمانى را در روى زمين نمى‌يابيد كه اين را نگويد»<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/16|متن كتاب، ص16]]</ref>


    و در ادامه با بررسى موارد اختلاف، مى‌نويسد: «ما در نمونه‌هايى اين‌چنين بحث و بررسى مى‌كنيم كه آيا بايد بر عمل به اجتهادات خلفا باقى بمانيم يا آنكه در اين زمان، احكام اسلام را تنها از «كتاب و سنت» بگيريم» <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/18|همان، ص18]]</ref>.
    و در ادامه با بررسى موارد اختلاف، مى‌نويسد: «ما در نمونه‌هايى اين‌چنين بحث و بررسى مى‌كنيم كه آيا بايد بر عمل به اجتهادات خلفا باقى بمانيم يا آنكه در اين زمان، احكام اسلام را تنها از «كتاب و سنت» بگيريم»<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/18|همان، ص18]]</ref>


    نويسنده سپس به تبيين «وحدت عملى» پرداخته، مى‌نويسد: «براى مثال، ما در مكتب اهل‌البيت(ع) معتقديم كه هركس در نماز خود سوره حمد را بدون ''' «بسم الله الرحمن الرحيم» ''' قرائت كند، نمازش باطل است و ما نمى‌توانيم به او اقتدا كنيم، ولى چون برادر مسلمان حنفى‌مذهب ما آن را واجب نمى‌داند و حمد را بدون «بسم الله» قرائت مى‌كند، امام صادق(ع) به ما فرموده: «هركس پشت سر آنها نماز بخواند همانند كسى است كه پشت سر رسول خدا نماز خوانده است» <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/21|همان، ص21]]</ref>.
    نویسنده سپس به تبيين «وحدت عملى» پرداخته، مى‌نويسد: «براى مثال، ما در مكتب اهل‌البيت(ع) معتقديم كه هركس در نماز خود سوره حمد را بدون''' «بسم الله الرحمن الرحيم»''' قرائت كند، نمازش باطل است و ما نمى‌توانيم به او اقتدا كنيم، ولى چون برادر مسلمان حنفى‌مذهب ما آن را واجب نمى‌داند و حمد را بدون «بسم الله» قرائت مى‌كند، [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] به ما فرموده: «هركس پشت سر آنها نماز بخواند همانند كسى است كه پشت سر رسول خدا نماز خوانده است»<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/21|همان، ص21]]</ref>


    در مقدمه دوم، كتب حديث در مكتب خلفا و مكتب اهل‌بيت(ع) مورد ارزيابى قرار گرفته است. در ابتداى اين مقدمه مى‌خوانيم: «چون مؤلف كتاب (عثمان خميس) به رواياتى استشهاد كرده كه پيروان مكتب اهل‌البيت(ع) اكثر آنها را صحيح نمى‌دانند، در اين قسمت ديدگاه مكتب خلفا و مكتب اهل‌البيت(ع) را درباره اين روايات بيان مى‌داريم» <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/27|همان، ص27]]</ref>.
    در مقدمه دوم، كتب حديث در مكتب خلفا و مكتب اهل‌بيت(ع) مورد ارزيابى قرار گرفته است. در ابتداى اين مقدمه مى‌خوانيم: «چون مؤلف كتاب (عثمان خميس) به رواياتى استشهاد كرده كه پيروان مكتب اهل‌البيت(ع) اكثر آنها را صحيح نمى‌دانند، در اين قسمت ديدگاه مكتب خلفا و مكتب اهل‌البيت(ع) را درباره اين روايات بيان مى‌داريم»<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/27|همان، ص27]]</ref>


    مكتب اهل‌بيت(ع) برخلاف مكتب خلفا كه همه احاديث صحيح مسلم و صحيح بخارى را صحيح مى‌دانند، تمام احاديث كتب اربعه؛ يعنى: «كافى»، «من‌لايحضره‌الفقيه»، «استبصار» و «تهذيب» را صحيح نمى‌دانند. قديم‌ترين و نامى‌ترين و مشهورترين كتاب از كتب اربعه، كتاب «كافى» شيخ كلينى است كه محدثان مكتب اهل‌بيت(ع) از مجموع 16199 حديث آن، 9485 حديثش را ضعيف شمرده‌اند؛ همان‌گونه‌كه «علامه مجلسى» يكى از بزرگان علم حديث در كتاب «مرآة العقول» به ارزيابى احاديث «كافى» پرداخته و به اصطلاح اهل حديث، آنچه را «ضعيف» دانسته، ضعيف شمرده و آنچه را «صحيح» دانسته، صحيح و آنچه را «موثّق» ديده، موثّق يا قوى ناميده‌است <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/67|همان، ص67]]</ref>.
    مكتب اهل‌بيت(ع) برخلاف مكتب خلفا كه همه احاديث [[صحيح مسلم]] و [[صحيح بخارى]] را صحيح مى‌دانند، تمام احاديث كتب اربعه؛ يعنى: «[[الکافی|كافى]]»، «[[من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه]]»، «[[الاستبصار في ما اختلف من الأخبار|استبصار]]» و «تهذيب» را صحيح نمى‌دانند. قديم‌ترين و نامى‌ترين و مشهورترين كتاب از كتب اربعه، كتاب «[[الکافی|كافى]]» [[شيخ كلينى]] است كه محدثان مكتب اهل‌بيت(ع) از مجموع 16199 حديث آن، 9485 حديثش را ضعيف شمرده‌اند؛ همان‌گونه‌كه «[[علامه مجلسى]]» يكى از بزرگان علم حديث در كتاب «مرآة العقول» به ارزيابى احاديث «[[الکافی|كافى]]» پرداخته و به اصطلاح اهل حديث، آنچه را «ضعيف» دانسته، ضعيف شمرده و آنچه را «صحيح» دانسته، صحيح و آنچه را «موثّق» ديده، موثّق يا قوى ناميده‌است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/67|همان، ص67]]</ref>


    مقدمه سوم به تعريف اصطلاح وحى اختصاص يافته است. آنچه خداى متعال به پيامبرانش وحى فرموده بر دو قسم است: 1. وحى لفظ و معناى آن؛ يعنى كتاب‌هاى آسمانى كه خداوند بر پيامبرانش(ص) نازل فرمود كه آخرين آنها «قرآن كريم» است؛ 2. وحى معنى بدون لفظ كه پيامبران با لفظ خود آن را به مكلّفان مى‌رسانند و در اصطلاح اسلامى، «حديث پيامبر» ناميده‌مى‌شود؛ همان كه بخشى از سنّت رسول خدا(ص) است <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/77|همان، ص77]]</ref>.
    مقدمه سوم به تعريف اصطلاح وحى اختصاص يافته است. آنچه خداى متعال به پيامبرانش وحى فرموده بر دو قسم است: 1. وحى لفظ و معناى آن؛ يعنى كتاب‌هاى آسمانى كه خداوند بر پيامبرانش(ص) نازل فرمود كه آخرين آنها «قرآن كريم» است؛ 2. وحى معنى بدون لفظ كه پيامبران با لفظ خود آن را به مكلّفان مى‌رسانند و در اصطلاح اسلامى، «حديث پيامبر» ناميده‌مى‌شود؛ همان كه بخشى از سنّت رسول خدا(ص) است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/77|همان، ص77]]</ref>


    نويسنده پس از سه مقدمه مذكور، در مقام پاسخ به شبهات برمى‌آيد كه به ترتيب عبارتند از:
    نویسنده پس از سه مقدمه مذكور، در مقام پاسخ به شبهات برمى‌آيد كه به ترتيب عبارتند از:


    1. متعه زنان يا ازدواج موقّت؛ 2. خمس؛ 3. نسبت دادن روايات دروغ به پيامبر(ص).
    1. متعه زنان يا ازدواج موقّت؛ 2. خمس؛ 3. نسبت دادن روايات دروغ به پيامبر(ص).


    به‌عنوان نمونه، درباره ازدواج موقت، نويسنده پس از بررسى روايات مختلف چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند: «آرى پس از رسول خدا(ص) بخشى از صحابه پيامبر، مانند على(ع) و ابن مسعود و ابن عبّاس و اسماء دختر ابى‌بكر و ابوسعيد خُدرى و جابر و... همچنان بر حلال بودنش پاى فشردند. از تابعان نيز، طاووس و عطاء و سعيد بن جبير و ديگر فقيهان مكّه و همه فقهاى يمن آن را حلال شمردند. امّا كسانى كه در تحريم متعه پيرو عمر شدند، بخشى از آنان به روايات ساختگى منسوب به رسول خدا(ص) اعتماد كردند و برخى ديگر گفتند: «خليفه در اين‌باره اجتهاد كرده و اجتهاد خليفه را عين دين گرفتند» <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/90|همان، ص90]]</ref>.
    به‌عنوان نمونه، درباره ازدواج موقت، نویسنده پس از بررسى روايات مختلف چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند: «آرى پس از رسول خدا(ص) بخشى از صحابه پيامبر، مانند على(ع) و ابن مسعود و ابن عبّاس و اسماء دختر ابى‌بكر و ابوسعيد خُدرى و جابر و... همچنان بر حلال بودنش پاى فشردند. از تابعان نيز، طاووس و عطاء و سعيد بن جبير و ديگر فقيهان مكّه و همه فقهاى يمن آن را حلال شمردند. امّا كسانى كه در تحريم متعه پيرو عمر شدند، بخشى از آنان به روايات ساختگى منسوب به رسول خدا(ص) اعتماد كردند و برخى ديگر گفتند: «خليفه در اين‌باره اجتهاد كرده و اجتهاد خليفه را عين دين گرفتند»<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/90|همان، ص90]]</ref>


    پس از پاسخ به شبهات مذكور، نويسنده نيازى به ادامه نگارش كتاب نديده و لذا در خاتمه مى‌نويسد: «هنگامى كه به اين مرحله رسيدم متوجه شدم كه برخى از برادران، از افاضل علما، در پاسخ اين كتاب مؤلّفاتى را منتشر كرده‌اند. چون مطالعه كردم، آنها را كافى و وافى يافتم و تأليف جديد را لازم نديدم؛ لذا بحث را به پايان بردم و گفتم: الحمد لله رب العالمين» <ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/177|همان، ص177]]</ref>.
    پس از پاسخ به شبهات مذكور، نویسنده نيازى به ادامه نگارش كتاب نديده و لذا در خاتمه مى‌نويسد: «هنگامى كه به اين مرحله رسيدم متوجه شدم كه برخى از برادران، از افاضل علما، در پاسخ اين كتاب مؤلّفاتى را منتشر كرده‌اند. چون مطالعه كردم، آنها را [[الکافی|كافى]] و وافى يافتم و تأليف جديد را لازم نديدم؛ لذا بحث را به پايان بردم و گفتم: الحمد لله رب العالمين»<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18568/1/177|همان، ص177]]</ref>


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
     
    فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است. آدرس آيات و روايات و برخى توضيحات نویسنده و يا مترجم در پاورقى‌هاى كتاب ذكر شده است.
     
    فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است. آدرس آيات و روايات و برخى توضيحات نويسنده و يا مترجم در پاورقى‌هاى كتاب ذكر شده است.
    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>
    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==
    مقدمه و متن كتاب.




    مقدمه و متن كتاب.
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
     




    == پیوندها ==
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18568 مطالعه کتاب تهمت‏ها و دروغ پردازي‏ها در کتاب «لله ثم للتاريخ» در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۰

    تهمت‏ها و دروغ پردازي‏ها در کتاب «لله ثم للتاريخ»
    تهمت‌ها و دروغ‌پردازي‌ها در کتاب «لله ثم للتاريخ»
    پدیدآورانکرمی، محمدجواد (مترجم) عسکری، مرتضی (نویسنده)
    ناشردانشکده اصول‌الدين
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1387 ش
    چاپ2
    شابک964-5841-89-5
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تهمت‌ها و دروغ‌پردازى‌ها در كتاب «لله ثمّ للتاريخ» تأليف سيد مرتضى عسكرى و ترجمه محمدجواد كرمى، از جمله آثارى است كه در پاسخ به شبهات وارده بر تشيع نوشته شده است.

    ساختار

    كتاب، مشتمل بر مقدمه مؤلف و متن اثر است. متن كتاب در سه مقدمه، پاسخ به شبهات و يك خاتمه تنظيم شده است.

    گزارش محتوا

    نویسنده در مقدمه‌اش از پنج كتاب كه در مبارزه با مكتب اهل‌بيت(ع) نوشته شده و پاسخ‌هايى را كه خود نوشته ياد كرده است. سپس به كتاب «للّه ثمّ للتّاريخ» به قلم نویسنده‌اى ناصبى اشاره كرده كه در اين اثر به آن پرداخته شده است.[۱]

    مقدمه اول از مقدمات سه‌گانه، مشتمل بر مقاله‌اى با عنوان «پيشنهاد وحدت اسلامى در عصر حاضر» است. نویسنده، وحدت اسلامى را بر دو گونه مى‌داند: 1. وحدت علمى؛ 2. وحدت عملى.

    وى براى تحقّق «وحدت علمى»، جهات وفاق و جهات خلاف را روشن كرده و مورد نقد و بررسى قرار مى‌دهد. او اولين جهت وفاق را قرآن دانسته، مى‌نويسد: «ما مسلمانان روى زمين، قرآنى غير از اين قرآن نداريم. چاپى يا خطّى، به خط كوفى يا به خط نسخ يا به خطى ديگر؛ چنان‌كه هيچ نسخه ديگرى، غير اين نسخه، در هيچ شهر و خانه يا غار و كتابخانه ديگرى يافت نمى‌شود، نه در نزد مسلمانان و نه در نزد غير مسلمانان»[۲]

    سپس درباره سنت به‌عنوان دومين وجه وفاق مى‌نويسد: «همه مسلمانان روى زمين اتفاق نظر دارند كه بايد بدانچه در سنّت رسول خدا(ص) آمده‌است عمل شود و هيچ مسلمانى را در روى زمين نمى‌يابيد كه اين را نگويد»[۳]

    و در ادامه با بررسى موارد اختلاف، مى‌نويسد: «ما در نمونه‌هايى اين‌چنين بحث و بررسى مى‌كنيم كه آيا بايد بر عمل به اجتهادات خلفا باقى بمانيم يا آنكه در اين زمان، احكام اسلام را تنها از «كتاب و سنت» بگيريم»[۴]

    نویسنده سپس به تبيين «وحدت عملى» پرداخته، مى‌نويسد: «براى مثال، ما در مكتب اهل‌البيت(ع) معتقديم كه هركس در نماز خود سوره حمد را بدون «بسم الله الرحمن الرحيم» قرائت كند، نمازش باطل است و ما نمى‌توانيم به او اقتدا كنيم، ولى چون برادر مسلمان حنفى‌مذهب ما آن را واجب نمى‌داند و حمد را بدون «بسم الله» قرائت مى‌كند، امام صادق(ع) به ما فرموده: «هركس پشت سر آنها نماز بخواند همانند كسى است كه پشت سر رسول خدا نماز خوانده است»[۵]

    در مقدمه دوم، كتب حديث در مكتب خلفا و مكتب اهل‌بيت(ع) مورد ارزيابى قرار گرفته است. در ابتداى اين مقدمه مى‌خوانيم: «چون مؤلف كتاب (عثمان خميس) به رواياتى استشهاد كرده كه پيروان مكتب اهل‌البيت(ع) اكثر آنها را صحيح نمى‌دانند، در اين قسمت ديدگاه مكتب خلفا و مكتب اهل‌البيت(ع) را درباره اين روايات بيان مى‌داريم»[۶]

    مكتب اهل‌بيت(ع) برخلاف مكتب خلفا كه همه احاديث صحيح مسلم و صحيح بخارى را صحيح مى‌دانند، تمام احاديث كتب اربعه؛ يعنى: «كافى»، «من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه»، «استبصار» و «تهذيب» را صحيح نمى‌دانند. قديم‌ترين و نامى‌ترين و مشهورترين كتاب از كتب اربعه، كتاب «كافى» شيخ كلينى است كه محدثان مكتب اهل‌بيت(ع) از مجموع 16199 حديث آن، 9485 حديثش را ضعيف شمرده‌اند؛ همان‌گونه‌كه «علامه مجلسى» يكى از بزرگان علم حديث در كتاب «مرآة العقول» به ارزيابى احاديث «كافى» پرداخته و به اصطلاح اهل حديث، آنچه را «ضعيف» دانسته، ضعيف شمرده و آنچه را «صحيح» دانسته، صحيح و آنچه را «موثّق» ديده، موثّق يا قوى ناميده‌است.[۷]

    مقدمه سوم به تعريف اصطلاح وحى اختصاص يافته است. آنچه خداى متعال به پيامبرانش وحى فرموده بر دو قسم است: 1. وحى لفظ و معناى آن؛ يعنى كتاب‌هاى آسمانى كه خداوند بر پيامبرانش(ص) نازل فرمود كه آخرين آنها «قرآن كريم» است؛ 2. وحى معنى بدون لفظ كه پيامبران با لفظ خود آن را به مكلّفان مى‌رسانند و در اصطلاح اسلامى، «حديث پيامبر» ناميده‌مى‌شود؛ همان كه بخشى از سنّت رسول خدا(ص) است.[۸]

    نویسنده پس از سه مقدمه مذكور، در مقام پاسخ به شبهات برمى‌آيد كه به ترتيب عبارتند از:

    1. متعه زنان يا ازدواج موقّت؛ 2. خمس؛ 3. نسبت دادن روايات دروغ به پيامبر(ص).

    به‌عنوان نمونه، درباره ازدواج موقت، نویسنده پس از بررسى روايات مختلف چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند: «آرى پس از رسول خدا(ص) بخشى از صحابه پيامبر، مانند على(ع) و ابن مسعود و ابن عبّاس و اسماء دختر ابى‌بكر و ابوسعيد خُدرى و جابر و... همچنان بر حلال بودنش پاى فشردند. از تابعان نيز، طاووس و عطاء و سعيد بن جبير و ديگر فقيهان مكّه و همه فقهاى يمن آن را حلال شمردند. امّا كسانى كه در تحريم متعه پيرو عمر شدند، بخشى از آنان به روايات ساختگى منسوب به رسول خدا(ص) اعتماد كردند و برخى ديگر گفتند: «خليفه در اين‌باره اجتهاد كرده و اجتهاد خليفه را عين دين گرفتند»[۹]

    پس از پاسخ به شبهات مذكور، نویسنده نيازى به ادامه نگارش كتاب نديده و لذا در خاتمه مى‌نويسد: «هنگامى كه به اين مرحله رسيدم متوجه شدم كه برخى از برادران، از افاضل علما، در پاسخ اين كتاب مؤلّفاتى را منتشر كرده‌اند. چون مطالعه كردم، آنها را كافى و وافى يافتم و تأليف جديد را لازم نديدم؛ لذا بحث را به پايان بردم و گفتم: الحمد لله رب العالمين»[۱۰]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است. آدرس آيات و روايات و برخى توضيحات نویسنده و يا مترجم در پاورقى‌هاى كتاب ذكر شده است.

    پانويس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.


    وابسته‌ها