۱۱۱٬۵۱۷
ویرایش
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
کتاب با بیان حقیقت توحید آغاز شده است. به اعتقاد نویسنده، حقیقت توحید آن است که همه امور را با قطع التفات از اسباب و وسائط، از خداوند دانست و اعتقاد داشت که هیچ خیر و شری وجود ندارد، مگر از سوی او که ثمره آن، توکل و ترک شکایت از خلق و رضایت از خداوند و تسلیم در برابر حکمت اوست. وی به این نکته اشاره دارد که توحید، دو قسم میباشد: نخست آنکه به زبان گفته شود: «لا إله إلا الله» که این مرتبه از توحید، بین مؤمن و منافقی که مکنونات قلبی خویش را پنهان میکند، یکسان است. قسم دوم، آن است که در قلب آدمی، مخالفت و انکاری با مفهوم این جمله، وجود نداشته، بلکه شخص در قلب خویش نیز به آن اعتقاد داشته و آن را تصدیق کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص51-52</ref>. | کتاب با بیان حقیقت توحید آغاز شده است. به اعتقاد نویسنده، حقیقت توحید آن است که همه امور را با قطع التفات از اسباب و وسائط، از خداوند دانست و اعتقاد داشت که هیچ خیر و شری وجود ندارد، مگر از سوی او که ثمره آن، توکل و ترک شکایت از خلق و رضایت از خداوند و تسلیم در برابر حکمت اوست. وی به این نکته اشاره دارد که توحید، دو قسم میباشد: نخست آنکه به زبان گفته شود: «لا إله إلا الله» که این مرتبه از توحید، بین مؤمن و منافقی که مکنونات قلبی خویش را پنهان میکند، یکسان است. قسم دوم، آن است که در قلب آدمی، مخالفت و انکاری با مفهوم این جمله، وجود نداشته، بلکه شخص در قلب خویش نیز به آن اعتقاد داشته و آن را تصدیق کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص51-52</ref>. | ||
نویسنده در ادامه، ضمن اشاره به آیه شریفه 23 سوره جاثیه: '''أَفَرَأَيتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلٰهَهُ هَوَاهُ''' (پس آیا دیدى کسى را که هوس خویش را معبود خود قرار داده) و آیات دیگر، به بیان اصل شرک پرداخته و افراد خداوند در ولایت، حاکمیت و روبوبیت را توضیح داده و سپس، حقیقت استعاذه و پناه بردن به خداوند از شر شیطان را تبیین نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص53-58</ref>. | نویسنده در ادامه، ضمن اشاره به آیه شریفه 23 سوره جاثیه:'''أَفَرَأَيتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلٰهَهُ هَوَاهُ''' (پس آیا دیدى کسى را که هوس خویش را معبود خود قرار داده) و آیات دیگر، به بیان اصل شرک پرداخته و افراد خداوند در ولایت، حاکمیت و روبوبیت را توضیح داده و سپس، حقیقت استعاذه و پناه بردن به خداوند از شر شیطان را تبیین نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص53-58</ref>. | ||
نویسنده در ادامه، ضمن بیان حقیقت قول قدریه و مجوس پیرامون ربوبیت خداوند، شرک را دو نوع شرک در الهیت و ربوبیت دانسته و سپس، به توضیح معنای آیه شریفه 165 سوره بقره: '''وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَاداً يحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبّاً لِلَّهِ وَ لَوْ يرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ''' (و برخى از مردم، در برابر خدا، همانندهایى [براى او] برمىگزینند و آنها را چون دوستى خدا، دوست میدارند، ولى کسانى که ایمان آوردهاند، به خدا محبت بیشترى دارند. کسانى که [با برگزیدن بتها، به خود] ستم نمودهاند، اگر میدانستند هنگامى که عذاب را مشاهده کنند تمام نیرو [ها] از آنِ خداست و خدا سختکیفر است)، پرداخته و سپس، ادله بطلان دلایل اهل شرک را بررسی نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص60-63</ref>. | نویسنده در ادامه، ضمن بیان حقیقت قول قدریه و مجوس پیرامون ربوبیت خداوند، شرک را دو نوع شرک در الهیت و ربوبیت دانسته و سپس، به توضیح معنای آیه شریفه 165 سوره بقره:'''وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَاداً يحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبّاً لِلَّهِ وَ لَوْ يرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ''' (و برخى از مردم، در برابر خدا، همانندهایى [براى او] برمىگزینند و آنها را چون دوستى خدا، دوست میدارند، ولى کسانى که ایمان آوردهاند، به خدا محبت بیشترى دارند. کسانى که [با برگزیدن بتها، به خود] ستم نمودهاند، اگر میدانستند هنگامى که عذاب را مشاهده کنند تمام نیرو [ها] از آنِ خداست و خدا سختکیفر است)، پرداخته و سپس، ادله بطلان دلایل اهل شرک را بررسی نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص60-63</ref>. | ||
نویسنده خبیثترین شرکها را شرک در ربوبیت میداند؛ زیرا معتقد است که این شرک، متضمن تعطیل الهیت و ربوبیت و استناد خلق به غیر خدای سبحان است. وی معتقد است شرک قدریه نیز داخل در این باب بوده و بهخاطر همین برخی صحابه، آنها را مانند مجوس دانستهاند<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>. | نویسنده خبیثترین شرکها را شرک در ربوبیت میداند؛ زیرا معتقد است که این شرک، متضمن تعطیل الهیت و ربوبیت و استناد خلق به غیر خدای سبحان است. وی معتقد است شرک قدریه نیز داخل در این باب بوده و بهخاطر همین برخی صحابه، آنها را مانند مجوس دانستهاند<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>. |