تاریخ تفسیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - ' '''' به '''''
جز (جایگزینی متن - 'مى باشد' به 'می‌باشد')
جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
(۲۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| تصویر =NUR10545J1.jpg
| تصویر =NUR10545J1.jpg
خط ۵: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[کمالی دزفولی، علی]] (نويسنده)
[[کمالی دزفولی، سید علی]] (نویسنده)
| زبان =فارسی
| زبان =فارسی
| کد کنگره =
| کد کنگره =
خط ۱۷: خط ۱۶:
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10545AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10545AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =6604
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10545
| کتابخوان همراه نور =10545
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
 
'''تاریخ تفسیر''' نوشته [[کمالی دزفولی، سید علی|علی کمالی دزفولی]] است. مؤلف محقق در مقدمه کتاب ذكر كرده که، اين كتاب در حقيقت جلد دوم كتاب قانون تفسير و مكمل آن است.<ref>تاريخ تفسير ص4</ref>
 
'''تاریخ تفسیر''' نوشته علی کمالی دزفولی است.
 
مؤلف محقق در مقدمه کتاب ذكر كرده که، اين كتاب در حقيقت جلد دوم كتاب قانون تفسير و مكمل آن است.<ref>تاريخ تفسير ص4</ref>


استاد در دومين اثر قرآن‌پژوهى خود دست به تحقيقى عالمانه زده و به سير تاريخى و تطور مشارب و مكاتب تفسيرى قرآن در بستر زمان از عهد نبوت تا عصر حاضر پرداخته و اثرى نفيس و گرانقدر را از خود به يادگار نهاده است.
استاد در دومين اثر قرآن‌پژوهى خود دست به تحقيقى عالمانه زده و به سير تاريخى و تطور مشارب و مكاتب تفسيرى قرآن در بستر زمان از عهد نبوت تا عصر حاضر پرداخته و اثرى نفيس و گرانقدر را از خود به يادگار نهاده است.


قرآن شناس بزرگ زمانه ما در اين اثر كه آن را در طول چهار سال فراهم آورده‌اند- به تفصيل درباره مكاتبى كه آغازگر تاويل ناروا بوده‌اند و مكاتبى كه تاويل ناروا به اوج خود رسانده‌اند و مكاتبى كه در تفسير از باب تدبر و اشاره بسط مقال داده‌اند و مكاتبى كه بدون رعايت قانون تفسير، ياوه‌سرايى كرده‌اند و بر روى هم تاريخ گسترش رأى و تأويل، در حدى كه نه اطناب ممل باشد و نه ايجاز مخل.<ref>تاريخ تفسير ص4</ref>به تحقيقى نو و گسترده پرداخته تا آنجا كه اين كتاب، بى شك از پيشقراولان تحقيقاتى از اين سنخ شمرده مى شود. در مجموع، دغدغه محقق در اين كتاب، دفاع از حقانيت مكتب تفسيرى اهل بيت(ع) در مقابل مكاتب التقاطى وبالاخص مكتب‌هاى تاويلى است آنگونه كه خود در مقدمه آن ذكر كرده‌اند مشوق و مويد ايشان در به سرانجام رساندن اين اثر پرمايه، استادشان مرحوم آیت‌الله نبوى بوده‌اند. و تنظيم اين كتاب در 14 بخش می‌باشد:
قرآن شناس بزرگ زمانه ما در اين اثر كه آن را در طول چهار سال فراهم آورده‌اند- به تفصيل درباره مكاتبى كه آغازگر تاويل ناروا بوده‌اند و مكاتبى كه تاويل ناروا به اوج خود رسانده‌اند و مكاتبى كه در تفسير از باب تدبر و اشاره بسط مقال داده‌اند و مكاتبى كه بدون رعايت قانون تفسير، ياوه‌سرايى كرده‌اند و بر روى هم تاريخ گسترش رأى و تأويل، در حدى كه نه اطناب ممل باشد و نه ايجاز مخل.<ref>تاريخ تفسير ص4</ref>به تحقيقى نو و گسترده پرداخته تا آنجا كه اين كتاب، بى شك از پيشقراولان تحقيقاتى از اين سنخ شمرده می‌شود. در مجموع، دغدغه محقق در اين كتاب، دفاع از حقانيت مكتب تفسيرى اهل‌بيت(ع) در مقابل مكاتب التقاطى وبالاخص مكتب‌هاى تاويلى است آنگونه كه خود در مقدمه آن ذكر كرده‌اند مشوق و مويد ايشان در به سرانجام رساندن اين اثر پرمايه، استادشان مرحوم آیت‌الله نبوى بوده‌اند. و تنظيم اين كتاب در 14 بخش می‌باشد:
 
== گزارش محتوا ==
 


==گزارش محتوا==
بخشهاى چهارده‌گانه از اين قرارند:  
بخشهاى چهارده‌گانه از اين قرارند:  


خط ۴۶: خط ۴۰:
دوم: صحابه  
دوم: صحابه  


راجع به نظر شيعه در مورد تفسير صحابه، مشخصات تفسير در عهد صحابه و وثاقت برخى از مفسرين صحابه مانند [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، عبدالله بن مسعود و ابى بن كعب بحث می‌شود.
راجع به نظر شيعه در مورد تفسير صحابه، مشخصات تفسير در عهد صحابه و وثاقت برخى از مفسرين صحابه مانند [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، عبدالله بن مسعود و ابى بن كعب بحث می‌شود.


سوم: تابعين  
سوم: تابعين  
خط ۶۶: خط ۶۰:
#پيدايش مذاهب خاص در جبر و اختيار
#پيدايش مذاهب خاص در جبر و اختيار
#پيدايش زندقه و شعوبى و شيوع وضع و تحريف براى مبارزه و مقابله با فرهنگ اسلامى در زير پرده تظاهر به مسلمانى
#پيدايش زندقه و شعوبى و شيوع وضع و تحريف براى مبارزه و مقابله با فرهنگ اسلامى در زير پرده تظاهر به مسلمانى
#پيدايش علوم طبيعى و فلسفى در اثر اقتباس از فرهنگ يونانى، ايران و هند
#پيدايش علوم طبيعى و فلسفى در اثر اقتباس از فرهنگ يونانى، ایران و هند
#ورود انواع تفسيرها از جائز و غير جائز مانند اجتهادى، تدبرى، اشارى باطنى، صوفى، فلسفى، علمى، اجتماعى و تلفيق و انتشار آنها در ميان مردم بى‌خبر.
#ورود انواع تفسيرها از جائز و غير جائز مانند اجتهادى، تدبرى، اشارى باطنى، صوفى، فلسفى، علمى، اجتماعى و تلفيق و انتشار آنها در ميان مردم بى‌خبر.
#مسئله روانى نوخواهى و شهرت حاصله از آن
#مسئله روانى نوخواهى و شهرت حاصله از آن
خط ۷۵: خط ۶۹:
تا زمان عمر بن عبدالعزيز هيچ كس اجازه كتابت حديث را نداشت تا اينكه در سال 99ق او فرمان كتابت حديث را صادر كرد. دلايل تدوين حديث با استفاده از قول پيغمبر(ص) و دلائل نهى از آن مطرح و بيان ميگردد كه نخستين دوران تدوين تفسير همزمان با تدوين حديث آغاز می‌شود، زيرا در آغاز، تفسير را بعنوان بخشى از حديث تدوين ميكردند و گروهى مانند سفيان بن عيينه، وكيع بن جراح، شعبة بن حجاج، اسحق بن راهويه و ابان بن تغلب كه عالمان حديث بودند براى تدوين و فراهم كردن احاديث به سفررفته، احاديث تفسيرى را در بابى جداگانه فراهم ميساختند.
تا زمان عمر بن عبدالعزيز هيچ كس اجازه كتابت حديث را نداشت تا اينكه در سال 99ق او فرمان كتابت حديث را صادر كرد. دلايل تدوين حديث با استفاده از قول پيغمبر(ص) و دلائل نهى از آن مطرح و بيان ميگردد كه نخستين دوران تدوين تفسير همزمان با تدوين حديث آغاز می‌شود، زيرا در آغاز، تفسير را بعنوان بخشى از حديث تدوين ميكردند و گروهى مانند سفيان بن عيينه، وكيع بن جراح، شعبة بن حجاج، اسحق بن راهويه و ابان بن تغلب كه عالمان حديث بودند براى تدوين و فراهم كردن احاديث به سفررفته، احاديث تفسيرى را در بابى جداگانه فراهم ميساختند.


در مرحله بعدى تفسير از حديث جدا شد و به صورت كتابهايى مستقل درآمد مانند فراء نحوى مشهور كه متوفى 207ق می‌باشد و ديگران كه كتابهايى در تفسير نوشته‌اند.
در مرحله بعدى تفسير از حديث جدا شد و به صورت کتاب‌هایى مستقل درآمد مانند فراء نحوى مشهور كه متوفى 207ق می‌باشد و ديگران كه کتاب‌هایى در تفسير نوشته‌اند.


ششم: نفوذ رأى در تفسير  
ششم: نفوذ رأى در تفسير  
خط ۸۵: خط ۷۹:
هفتم: مكتب معتزله  
هفتم: مكتب معتزله  


در ابتدا به توضيح خوارج و افكار ابتداى ايشان می‌پردازد كه چنين بيان می‌كند كه سعى داشتند اعتقادات خود را با ظواهر قرآن منطبق سازند ولى توان اين كار نداشتند، همچنين نيروى تشخيص و قضاوت نداشته و غالبا افرادى بدوى بودند كه آيات قرآن را تفسير به راى ميكردند و بر آن حكم صادر ميكردند مثل اكل مال يتيم را به هر نحو سبب دخول در آتش ميدانستند. در ادامه برخى از افكار انحرافى خوارج كه منشا عمل به ظواهر قرآن دارد را بيان می‌كند و اينان گروهى بودند كه بر خود سخت ميگرفتند.
در ابتدا به توضيح خوارج و افكار ابتداى ايشان می‌پردازد كه چنين بيان می‌كند كه سعى داشتند اعتقادات خود را با ظواهر قرآن منطبق سازند ولى توان اين كار نداشتند، همچنين نيروى تشخيص و قضاوت نداشته و غالباً  افرادى بدوى بودند كه آيات قرآن را تفسير به راى ميكردند و بر آن حكم صادر ميكردند مثل اكل مال يتيم را به هر نحو سبب دخول در آتش ميدانستند. در ادامه برخى از افكار انحرافى خوارج كه منشا عمل به ظواهر قرآن دارد را بيان می‌كند و اينان گروهى بودند كه بر خود سخت ميگرفتند.


در ادامه به توضيح مرجئه می‌پردازد كه گروهى بودند كه مبناى تساهل در دين بودند شايد چنين بتوان گفت كه نقطه مقابل خوارج بودند.
در ادامه به توضيح مرجئه می‌پردازد كه گروهى بودند كه مبناى تساهل در دين بودند شايد چنين بتوان گفت كه نقطه مقابل خوارج بودند.
خط ۱۰۱: خط ۹۵:
از جمله نظرات آنان در تفسير مصاب دانستن همه آراء خود در تفسير به خلاف اهل سنت كه ميگويند هر آيه فقط يك معنى بيشتر ندارند.
از جمله نظرات آنان در تفسير مصاب دانستن همه آراء خود در تفسير به خلاف اهل سنت كه ميگويند هر آيه فقط يك معنى بيشتر ندارند.


مؤلف در ادامه' ايده‌هاى ديگر معتزله را در تفسير بيان می‌كند و گاهى از اين تفاسير به خدا پناه مى‌برد و اين گونه تفاسير را مصداق اين آيه مى‌داند '''(لا تتخذوا آيات الله هزوا)'''
مؤلف در ادامه' ايده‌هاى ديگر معتزله را در تفسير بيان می‌كند و گاهى از اين تفاسير به خدا پناه مى‌برد و اين گونه تفاسير را مصداق اين آيه مى‌داند'''(لا تتخذوا آيات الله هزوا)'''


هشتم: مكتب باطنيه و اخوان الصفاء  
هشتم: مكتب باطنيه و اخوان الصفاء  


در اين بخش به طور تفصيل به فرقه‌هايى می‌پردازد كه در راه و روش تفسير قرآن، مستندى از عقل در كارشان نبوده مثل:
در اين بخش به طور تفصيل به فرقه‌هایى می‌پردازد كه در راه و روش تفسير قرآن، مستندى از عقل در كارشان نبوده مثل:


باطنيان:  
باطنيان:  
خط ۱۱۱: خط ۱۰۵:
اين گروه كه به فرقه‌ى سياسى بيشتر شباهت داشته تا فرقه‌اى مذهبى بعد از امامت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] امامت را حق اسماعيل فرزند ارشد او ميدانستند و براى بدست گرفتن قدرت عقايد خود را بهانه كرده و مخفيانه تبليغ ميكردند و تفسير قرآن تابع اراده رهبرانشان بود و چنين ميگفتند كه مراد از كلام خدا ظواهر قرآن نيست بلكه بواطن و اسرار آن است و از افاده معناى لغوى مغزول بودند.
اين گروه كه به فرقه‌ى سياسى بيشتر شباهت داشته تا فرقه‌اى مذهبى بعد از امامت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] امامت را حق اسماعيل فرزند ارشد او ميدانستند و براى بدست گرفتن قدرت عقايد خود را بهانه كرده و مخفيانه تبليغ ميكردند و تفسير قرآن تابع اراده رهبرانشان بود و چنين ميگفتند كه مراد از كلام خدا ظواهر قرآن نيست بلكه بواطن و اسرار آن است و از افاده معناى لغوى مغزول بودند.


مؤلف در ادامه بعضى از تفاسير آيات از نظر اين گروه را بيان می‌كند سپس چگونگى تشكيل اين فرقه بيان می‌كند در ادامه نيز برخى از احكامى فقهى كه به ميل خود تفسير ميكردند و همچنين به بيان پيدايش مكاتب صوفيه، بهائيه، بابيه و قرمطيه از دل باطنيه و وجه شباهت آنها با باطنيه می‌پردازد و در نهايت می‌توان چنين گفت كه نظر آنها دور شدن هر چه بيشتر از دين می‌باشد.
مؤلف در ادامه بعضى از تفاسير آيات از نظر اين گروه را بيان می‌كند سپس چگونگى تشكيل اين فرقه بيان می‌كند در ادامه نيز برخى از احكامى فقهى كه به ميل خود تفسير ميكردند و همچنين به بيان پيدايش مكاتب صوفيه، بهائيه، بابيه و قرمطيه از دل باطنيه و وجه شباهت آنها با باطنيه می‌پردازد و در نهایت می‌توان چنين گفت كه نظر آنها دور شدن هر چه بيشتر از دين می‌باشد.


اخوان الصفا:  
اخوان الصفا:  
خط ۱۲۹: خط ۱۲۳:
مؤلف در ادامه به رفتار و اقوال منتسب به مشايخ صوفيه كه خود را از زمره زاهدان واقعى ميشمارند می‌پردازد و بعد از نقل تفكرات اين مشايخ، چنين می‌گوید كه ملاحظه كنيد كه تا چه اندازه مخالف عقل و قرآن و سنت و حتى مخالف ذوق سليم است.
مؤلف در ادامه به رفتار و اقوال منتسب به مشايخ صوفيه كه خود را از زمره زاهدان واقعى ميشمارند می‌پردازد و بعد از نقل تفكرات اين مشايخ، چنين می‌گوید كه ملاحظه كنيد كه تا چه اندازه مخالف عقل و قرآن و سنت و حتى مخالف ذوق سليم است.


در ادامه به ذكر نمونه افرادى كه به سبك مكتب صوفيه از ظاهر عدول كرده و مرز تاويل جائز فراتر رفته‌اند مانند ابوحامد محمد غزالى و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] می‌پردازد.
در ادامه به ذكر نمونه افرادى كه به سبک مكتب صوفيه از ظاهر عدول كرده و مرز تاويل جائز فراتر رفته‌اند مانند ابوحامد محمد غزالى و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] می‌پردازد.


در اين قسمت با نظرات اين دو نفر در مورد تفسير و مشيشان در برابر برخى از آيات قرآن آشنا ميشويد. سپس به سير تاريخى صوفيه و عملكرد دول وقت در مقابل اين مكتب را بيان می‌كند.
در اين قسمت با نظرات اين دو نفر در مورد تفسير و مشيشان در برابر برخى از آيات قرآن آشنا ميشويد. سپس به سير تاريخى صوفيه و عملكرد دول وقت در مقابل اين مكتب را بيان می‌كند.


در پايان اين بخش به عنوان فصل الخطاب ترجمه خطبه متقين حضرت اميرالمؤمنين على(ع) را ذكر می‌كند.
در پايان اين بخش به عنوان فصل الخطاب ترجمه خطبه متقين [[امام علی علیه‌السلام|حضرت اميرالمؤمنين على(ع)]] را ذكر می‌كند.


دهم: مكتب فلاسفه  
دهم: مكتب فلاسفه  
خط ۱۳۹: خط ۱۳۳:
در اين بخش ميخوانيم: برخى از دانشمندان اسلامى هستند كه آراء تفسيرى ايشان به هيچ يك از مكاتبى كه ذكر شده نمی‌توان منسوب كرد هم از آنجهت كه ندرتا متعرض تفسير شده‌اند و گاها آراء فلسفى خود را ميخواستند به قرآن مستند سازند در اين ميان می‌توان به [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] اشاره كرد.
در اين بخش ميخوانيم: برخى از دانشمندان اسلامى هستند كه آراء تفسيرى ايشان به هيچ يك از مكاتبى كه ذكر شده نمی‌توان منسوب كرد هم از آنجهت كه ندرتا متعرض تفسير شده‌اند و گاها آراء فلسفى خود را ميخواستند به قرآن مستند سازند در اين ميان می‌توان به [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] اشاره كرد.


مؤلف در اين بخش به نظرات اين دانشمندان در برابر برخى از الفاظ و آيات قرآنى مانند وحى، '''«يحمل عرش ربلك يومئذ ثمانية»'''، '''«عليها تسعة عشر»''' و... را بيان می‌كند.
مؤلف در اين بخش به نظرات اين دانشمندان در برابر برخى از الفاظ و آيات قرآنى مانند وحى،'''«يحمل عرش ربلك يومئذ ثمانية»'''،'''«عليها تسعة عشر»''' و... را بيان می‌كند.


سپس با ذكر اين مطلب كه چون از فلاسفه كتاب كاملى در باب تفسير به جاى نمانده فقط به بيان مشخصات روش فلاسفه اسلام را درباره تفسير می‌پردازد و اين بخش را به پايان ميرساند.
سپس با ذكر اين مطلب كه چون از فلاسفه كتاب كاملى در باب تفسير به جاى نمانده فقط به بيان مشخصات روش فلاسفه اسلام را درباره تفسير می‌پردازد و اين بخش را به پايان می‌رساند.


يازدهم: مكتب علمى و اجتماعى در روشنايى تمدن جديد  
يازدهم: مكتب علمى و اجتماعى در روشنايى تمدن جديد  
خط ۱۵۵: خط ۱۴۹:
دوازدهم: مكتب جستجو گردان و نوآوران  
دوازدهم: مكتب جستجو گردان و نوآوران  


مكتب جستجو گردان با استناد به اين دو آيه '''«ما فرطنا في الكتاب من شىء»''' و '''«ولا رطب و لا يابس الا في كتاب مبين»''' اين مطلب را ذكر ميكنند همه علوم را می‌توان از قرآن استخراج نمود و غافل از اينكه قرآن براى هدايت بشر در اعتقاد بمبدأ و روابط خالف و مخلوق و راهبرى براى سعادت ابدى آمده است نه تعيين فرمولهاى علمى كه خداوند كشف آن را برعهده فكر متسلسل و متكامل بشر قرار داده است.
مكتب جستجو گردان با استناد به اين دو آيه'''«ما فرطنا في الكتاب من شىء»''' و'''«ولا رطب و لا يابس الا في كتاب مبين»''' اين مطلب را ذكر ميكنند همه علوم را می‌توان از قرآن استخراج نمود و غافل از اينكه قرآن براى هدايت بشر در اعتقاد بمبدأ و روابط خالف و مخلوق و راهبرى براى سعادت ابدى آمده است نه تعيين فرمولهاى علمى كه خداوند كشف آن را برعهده فكر متسلسل و متكامل بشر قرار داده است.


وهدفشان از اين تفكر اين است كه با رجوع به قرآن ساده لوحان و جاهلان و غرض‌ورزان براى حل پديده‌اى و نيافتن آن مطلب مورد نظرشان اعتقادشان را متزلزل سازند.
وهدفشان از اين تفكر اين است كه با رجوع به قرآن ساده لوحان و جاهلان و غرض‌ورزان براى حل پديده‌اى و نيافتن آن مطلب مورد نظرشان اعتقادشان را متزلزل سازند.


در اين امر نيز كتابهاى زيادى نوشته شده است كه مؤلف تعدادى از آنها را ميشمرد سپس به ذكر چند آيه از قرآن و تفسير آن از اين ديدگاه می‌پردازد.
در اين امر نيز کتاب‌هاى زيادى نوشته شده است كه مؤلف تعدادى از آنها را ميشمرد سپس به ذكر چند آيه از قرآن و تفسير آن از اين ديدگاه می‌پردازد.


و در پايان نيز مطالب ارزشمندى در باب ورود يا عدم ورود برخى از علوم در تفسير و همچنين توضيح درباره عالمانى كه مسائل حقيقى و قانونى تفسير را با بعضى تاويلات قرآن مخلوط كرده‌اند و در نهايت آيا می‌توان در مسائل اختلافى بين مسلمانان بخاطر اتحاد وارد نشد مطالبى را ذكر كرده است.
و در پايان نيز مطالب ارزشمندى در باب ورود يا عدم ورود برخى از علوم در تفسير و همچنين توضيح درباره عالمانى كه مسائل حقيقى و قانونى تفسير را با بعضى تاويلات قرآن مخلوط كرده‌اند و در نهایت آيا می‌توان در مسائل اختلافى بين مسلمانان بخاطر اتحاد وارد نشد مطالبى را ذكر كرده است.


سيزدهم: نمونه تفاسير مهم  
سيزدهم: نمونه تفاسير مهم  
خط ۱۷۳: خط ۱۶۷:
و تفاسير اهل تسنن از اين قبيلند: جامع البيان طبرى، كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، جامع الاحكام قرطبى، بحر المحيط ابوحيان يا روح المعانى الوسى، المنار يا تفسير المراغى، في ظلال القران [[سید قطب]].  
و تفاسير اهل تسنن از اين قبيلند: جامع البيان طبرى، كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، جامع الاحكام قرطبى، بحر المحيط ابوحيان يا روح المعانى الوسى، المنار يا تفسير المراغى، في ظلال القران [[سید قطب]].  


روش كار اينچنين است كه اول يك آيه از قرآن را ذكر كرده مثلا آيه اولى كه بحث كرده است آيه 30 سوره بقره است و در ادامه تفسير اين آيه به حسب تقدم و تاخر زمانى مفسرين مذكور بيان می‌كند. هدف مؤلف از اين امر اين بوده كه هم تمرينى از مطالب كتاب باشد و هم شناختى از تفاسير مهم باشد.
روش كار اينچنين است كه اول يك آيه از قرآن را ذكر كرده مثلاًآيه اولى كه بحث كرده است آيه 30 سوره بقره است و در ادامه تفسير اين آيه به حسب تقدم و تاخر زمانى مفسرين مذكور بيان می‌كند. هدف مؤلف از اين امر اين بوده كه هم تمرينى از مطالب كتاب باشد و هم شناختى از تفاسير مهم باشد.


اين بخش عينا در قسمت دوم كتاب قرآن ثقل اكبر از مؤلف آمده است.
اين بخش عينا در قسمت دوم كتاب قرآن ثقل اكبر از مؤلف آمده است.
خط ۱۸۷: خط ۱۸۱:
مؤلف قصد را از ذكر اين مطالب چنين بيان می‌كند كه هيچ تفسيرى و هر چند در بيان تفصيلات سحر آميز باشد اگر اندكى با ظواهر قرآن منافات دارد و از مرز قانونى تجاوز كرد نه تنها پشيزى نميارزد بلكه ويرانگرترين عوامل براى تخريب و انهدام اسلام و تحريف معارف عاليه آن است.
مؤلف قصد را از ذكر اين مطالب چنين بيان می‌كند كه هيچ تفسيرى و هر چند در بيان تفصيلات سحر آميز باشد اگر اندكى با ظواهر قرآن منافات دارد و از مرز قانونى تجاوز كرد نه تنها پشيزى نميارزد بلكه ويرانگرترين عوامل براى تخريب و انهدام اسلام و تحريف معارف عاليه آن است.


در ادامه به توضيح درباره تفسير متكامل بوسيله تفسير آيه 9 سوره حجرات می‌پردازد و از آن نتيجه گيرى می‌كند. (منظور از '''«فاصلحوا بينهما بالعدل و اقسطوا»''' را حفظ اتحاد در جامعه اسلامى می‌داند).
در ادامه به توضيح درباره تفسير متكامل بوسيله تفسير آيه 9 سوره حجرات می‌پردازد و از آن نتيجه گيرى می‌كند. (منظور از'''«فاصلحوا بينهما بالعدل و اقسطوا»''' را حفظ اتحاد در جامعه اسلامى می‌داند).


==پانویس ==
==پانویس==
<references />
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
مقدمه و متن كتاب و سيرى در آثار قرآن پژوهى استاد فقيد سيدعلى كمال دزفولى تحقيق سيد مجتبى مجاهديان
مقدمه و متن كتاب و سيرى در آثار قرآن پژوهى استاد فقيد سيدعلى كمال دزفولى تحقيق سيد مجتبى مجاهديان


 
{{الگو:علوم قرآنی}}


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]