۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - 'ابوجعفر طوسى ' به 'ابوجعفر طوسى ') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
نمونه خوب اين سبك قابل فهم و جذاب كاشفى را مىتوان در برخورد وى با سوره لقمان ديد. يكى از موضوعات اين سوره، تفاوت قائل شدن ميان داستانها و سرگرمىهايى است كه شخص را از ياد خدا غافل مىكند و داستانهايى كه سرگرمكننده و هم آموزندهاند؛ مثل داستانهايى كه در باره حكمت لقمان گفته شده است <ref>همان</ref>. | نمونه خوب اين سبك قابل فهم و جذاب كاشفى را مىتوان در برخورد وى با سوره لقمان ديد. يكى از موضوعات اين سوره، تفاوت قائل شدن ميان داستانها و سرگرمىهايى است كه شخص را از ياد خدا غافل مىكند و داستانهايى كه سرگرمكننده و هم آموزندهاند؛ مثل داستانهايى كه در باره حكمت لقمان گفته شده است <ref>همان</ref>. | ||
ارزيابى اعتقادات كاشفى در خصوص شيعهگرايى، با استفاده از كتاب مواهب، مشكل است. وى در سراسر تفسير خود با احترام به شخصيتهاى شيعه و سنى اشاره مىكند و از ورود به بحثهاى تفرقهانگيز مىپرهيزد. وقتى تفسير كاشفى با تفسير ملا فتحالله كاشانى مقايسه مىشود كه بيش از پنجاه سال بعد، در دوره صفويان نوشته شده است، رويكرد بىطرفانه وى مشهودتر مىگردد... محتواى مواهب، غير از تأييد احترام كاشفى براى خاندان پيامبر، نشانههاى اندكى از نقطهنظرات نويسنده در باره تفاوت شيعه و سنى را در خود جاى داده است. كاشفى اغلب از متكلمان و مفسران بزرگ شيعه، همچون شريف مرتضى (متوفى 436ق) و محمد ابوجعفر طوسى (متوفى 459 / 460ق) مطالبى نقل مىكند، اما اين كار را به سبب ديدگاههاى شيعى آنها انجام نمىدهد، بلكه كار او به سبب تفسيرهاى قرآنى و نقطهنظراتى است كه او مىتوانست آنها را بهآسانى از آثار تفسيرى اهل سنت نيز به دست آورد. مواهب، اثرى است كه در آن از تقسيمبندىهاى شيعه - سنى بهكلى خوددارى مىشود و اين مسئله موجب شده است حسين واعظ كاشفى نويسندهاى باشد كه اهل سنت و شيعيانى كه به تصوف گرايش داشتهاند، او را از خود بدانند <ref>زهراسندس، كريستين، ص 46</ref>. | ارزيابى اعتقادات كاشفى در خصوص شيعهگرايى، با استفاده از كتاب مواهب، مشكل است. وى در سراسر تفسير خود با احترام به شخصيتهاى شيعه و سنى اشاره مىكند و از ورود به بحثهاى تفرقهانگيز مىپرهيزد. وقتى تفسير كاشفى با تفسير ملا فتحالله كاشانى مقايسه مىشود كه بيش از پنجاه سال بعد، در دوره صفويان نوشته شده است، رويكرد بىطرفانه وى مشهودتر مىگردد... محتواى مواهب، غير از تأييد احترام كاشفى براى خاندان پيامبر، نشانههاى اندكى از نقطهنظرات نويسنده در باره تفاوت شيعه و سنى را در خود جاى داده است. كاشفى اغلب از متكلمان و مفسران بزرگ شيعه، همچون شريف مرتضى (متوفى 436ق) و محمد [[طوسی، محمد بن حسن|ابوجعفر طوسى]] (متوفى 459 / 460ق) مطالبى نقل مىكند، اما اين كار را به سبب ديدگاههاى شيعى آنها انجام نمىدهد، بلكه كار او به سبب تفسيرهاى قرآنى و نقطهنظراتى است كه او مىتوانست آنها را بهآسانى از آثار تفسيرى اهل سنت نيز به دست آورد. مواهب، اثرى است كه در آن از تقسيمبندىهاى شيعه - سنى بهكلى خوددارى مىشود و اين مسئله موجب شده است حسين واعظ كاشفى نويسندهاى باشد كه اهل سنت و شيعيانى كه به تصوف گرايش داشتهاند، او را از خود بدانند <ref>زهراسندس، كريستين، ص 46</ref>. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش