۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
[[قرطبی، عریب بن سعد]] (نویسنده) | [[قرطبی، عریب بن سعد]] (نویسنده) | ||
[[طبری، محمد بن جریر]] (نویسنده) | [[طبری، محمد بن جریر بن یزید]] (نویسنده) | ||
[[پاینده، ابوالقاسم]] (مترجم) | [[پاینده، ابوالقاسم]] (مترجم) | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
| چاپ =2 | | چاپ =2 | ||
| تعداد جلد =16 | | تعداد جلد =16 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =02355 | ||
| کتابخوان همراه نور =02355 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۳۷: | خط ۳۸: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''تاريخ طبرى'''، اثر عربى [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|ابوجعفر محمد بن جرير طبرى]]، تاريخى عمومى از آغاز آفرينش تا 302ق مىباشد كه نام اصلى آن «[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ الامم و الرسل و الملوك]]» بوده و در سال303ق نوشته شده است. | |||
'''تاريخ طبرى'''، اثر عربى [[طبری، محمد بن جریر|ابوجعفر محمد بن جرير طبرى]]، تاريخى عمومى از آغاز آفرينش تا 302ق مىباشد كه نام اصلى آن | |||
انگيزه تألیف، بيان تاريخ ملوك گذشته و پيامبران الهى(ع) براى پند گرفتن از سرگذشت آنان مىباشد. | انگيزه تألیف، بيان تاريخ ملوك گذشته و پيامبران الهى(ع) براى پند گرفتن از سرگذشت آنان مىباشد. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
بخش تاريخ جهان، مشتمل است بر مقدمهاى درباره زمان و حدوث آن، داستان آفرينش، قصص انبيا از حضرت آدم(ع) تا حضرت مسيح(ع) و تاريخ | بخش تاريخ جهان، مشتمل است بر مقدمهاى درباره زمان و حدوث آن، داستان آفرينش، قصص انبيا از حضرت آدم(ع) تا حضرت مسيح(ع) و تاريخ ایرانیان از ابتدا تا پايان دوره ساسانى. | ||
در دوره باستانى ایران، تاريخ يمن گنجانده شده است، در بخش راجع به حضرت مسيح(ع) فهرست شاهان روم آمده و در بخش راجع به ساسانيان اقوام و ملوك حيره ذكر شدهاند. | در دوره باستانى ایران، تاريخ يمن گنجانده شده است، در بخش راجع به حضرت مسيح(ع) فهرست شاهان روم آمده و در بخش راجع به ساسانيان اقوام و ملوك حيره ذكر شدهاند. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
نویسنده در بحث از آفرينش و پراكنده شدن فرزندان آدم بر روى زمين، احاديثى از پيامبر(ص) نقل كرده و براى تأييد آنها، آياتى از قرآن كريم آورده و توضيح داده است. وى در اين مبحث بيش از هر مبحث ديگرى در كتابش، نظر شخصى خود را بيان كرده است. | نویسنده در بحث از آفرينش و پراكنده شدن فرزندان آدم بر روى زمين، احاديثى از پيامبر(ص) نقل كرده و براى تأييد آنها، آياتى از قرآن كريم آورده و توضيح داده است. وى در اين مبحث بيش از هر مبحث ديگرى در كتابش، نظر شخصى خود را بيان كرده است. | ||
وى داستان آفرينش و تاريخ پيامبران بنىاسرائيل را عمدتاًً از قول راويان مسلمان و به استناد آيات قرآن شرح داده است. در اين بخش، مطالب صرفاً صبغه دينى داشته و پارهاى از آرا و عقايد اهل كتاب (اسرائيليات) اغلب از طريق راويانى؛ مانند «وَهْب بن مُنبِّه در آن راه يافته است. وى همچنين عقايد | وى داستان آفرينش و تاريخ پيامبران بنىاسرائيل را عمدتاًً از قول راويان مسلمان و به استناد آيات قرآن شرح داده است. در اين بخش، مطالب صرفاً صبغه دينى داشته و پارهاى از آرا و عقايد اهل كتاب (اسرائيليات) اغلب از طريق راويانى؛ مانند «وَهْب بن مُنبِّه در آن راه يافته است. وى همچنين عقايد ایرانیان را درباره آفرينش و اين كه برخى كيومرث را اولين انسان دانستهاند، به تفصيل بيان كرده است. | ||
نویسنده در قسمت تاريخ ایران، منابع خود را بيان نكرده و به ذكر «مطّلعان» يا «دانشوران پارسى» يا «قالوا» اكتفا كرده است. وى در اين بخش، صرفاً از منابع ایرانى استفاده كرده، از جمله در قسمتى كه درباره اسكندر گزارش داده است. طبرى در مورد ملوكالطوايف تحت نام «اشكانى» نام پادشاهان اشكانى را بدون هيچ تفصيلى درباره آنان آورده است. | نویسنده در قسمت تاريخ ایران، منابع خود را بيان نكرده و به ذكر «مطّلعان» يا «دانشوران پارسى» يا «قالوا» اكتفا كرده است. وى در اين بخش، صرفاً از منابع ایرانى استفاده كرده، از جمله در قسمتى كه درباره اسكندر گزارش داده است. طبرى در مورد ملوكالطوايف تحت نام «اشكانى» نام پادشاهان اشكانى را بدون هيچ تفصيلى درباره آنان آورده است. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
كتاب در اين بخش، به دليل تنوع منابع (اعم از ایرانى و غيرایرانى) و تفصيل مطالب با جزئيات بالنسبه دقيق، بر تواريخ هم زمان آن برترى دارد. به علاوه، نویسنده از نقل مطالبى كه منشأ شعوبى و رنگ حماسى دارند، احتراز كرده است، از جمله حكاياتى را كه برخى تواريخ راجع به دربار و زندگى خصوصى پادشاهان؛ مثلاً خسرو پرويز، آوردهاند، نياورده است. | كتاب در اين بخش، به دليل تنوع منابع (اعم از ایرانى و غيرایرانى) و تفصيل مطالب با جزئيات بالنسبه دقيق، بر تواريخ هم زمان آن برترى دارد. به علاوه، نویسنده از نقل مطالبى كه منشأ شعوبى و رنگ حماسى دارند، احتراز كرده است، از جمله حكاياتى را كه برخى تواريخ راجع به دربار و زندگى خصوصى پادشاهان؛ مثلاً خسرو پرويز، آوردهاند، نياورده است. | ||
وى در تاريخ يمن، داستان «تُبَّع» و داستان فتح قلعه «الحَضْر» در عهد اردشير بابكان و نيز توجيهات | وى در تاريخ يمن، داستان «تُبَّع» و داستان فتح قلعه «الحَضْر» در عهد اردشير بابكان و نيز توجيهات مذهبى راجع به علايم و آثار زوال حكومت ایران در عهد خسرو پرويز، از روايات متنوع اسلامى بهره بسيار برده؛ اما درباره آخرين شاهان ساسانى مقارن فتوح مسلمانان، اين كار را نكرده است. | ||
بخش تاريخ اسلام، با زندگى رسول اكرم(ص) آغاز شده و تا پايان سال 302ق ادامه مىيابد. نویسنده تمدن اسلامى را كلى واحد دانسته و بدون در نظر گرفتن تمايزات جغرافيايى، زبانى و قومى روايات خود را بيان كرده است. | بخش تاريخ اسلام، با زندگى رسول اكرم(ص) آغاز شده و تا پايان سال 302ق ادامه مىيابد. نویسنده تمدن اسلامى را كلى واحد دانسته و بدون در نظر گرفتن تمايزات جغرافيايى، زبانى و قومى روايات خود را بيان كرده است. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
با وجود تنوع راويان در اين بخش، از سال 11ق تا 127ق، بيشترين روايات از ابومِخْنَف لوط بن يحيى اَزْدى (متوفى 157) است و نویسنده، تكنگارى دقيق و مفصّل او با نام مقتلالحسين را در روايات خود حفظ كرده است. البته طبرى تا سال 132ق باز هم از ابومخنف، اما نه مكرر، روايت كرده است. بيشترين روايات درباره دوران فتوح نيز از سيف بن عمر (متوفى 170-193ق) است. طبرى روايات ابومخنف را از طريق عمر بن شبَّه (متوفى 264ق) و مداينى (متوفى 215 تا 235ق) و هشام بن محمد كلبى (متوفى 206) و روايات سيف بن عمر را از طريق يحيى بن السَّرى نقل نموده است. | با وجود تنوع راويان در اين بخش، از سال 11ق تا 127ق، بيشترين روايات از ابومِخْنَف لوط بن يحيى اَزْدى (متوفى 157) است و نویسنده، تكنگارى دقيق و مفصّل او با نام مقتلالحسين را در روايات خود حفظ كرده است. البته طبرى تا سال 132ق باز هم از ابومخنف، اما نه مكرر، روايت كرده است. بيشترين روايات درباره دوران فتوح نيز از سيف بن عمر (متوفى 170-193ق) است. طبرى روايات ابومخنف را از طريق عمر بن شبَّه (متوفى 264ق) و مداينى (متوفى 215 تا 235ق) و هشام بن محمد كلبى (متوفى 206) و روايات سيف بن عمر را از طريق يحيى بن السَّرى نقل نموده است. | ||
روايات فتوح در كتاب غالباً طولانىاند و سبک بيان و موضوعات متنوع معلوم مىدارد كه گزارشهایى از راويان مختلف است. اين گزارشها در قرن اول و دوم از جمع روايات پراكنده درباره فتح يك ناحيه يا جنگ بزرگ تدوين شده است. | روايات فتوح در كتاب غالباً ً طولانىاند و سبک بيان و موضوعات متنوع معلوم مىدارد كه گزارشهایى از راويان مختلف است. اين گزارشها در قرن اول و دوم از جمع روايات پراكنده درباره فتح يك ناحيه يا جنگ بزرگ تدوين شده است. | ||
به سبب اهميت فتوح سواد (جنگهاى بزرگ مسلمانان با | به سبب اهميت فتوح سواد (جنگهاى بزرگ مسلمانان با ایرانیان) و نتايج آن، شرح اين جنگها مفصّل است كه ایرانى بودن مؤلف و انگيزه او در جمعآورى انبوه روايات راجع به فتوح ایران، عامل بسيار مهمى در اين امر بوده است. اين مطلب از مقايسه آنها با حجم كمتر روايات راجع به فتوح شام روشن مىشود. | ||
مطالب راجع به خلفاى بنىاميه و بنىعباس نيز منسجم است و مطالب آنها از منابع نزدیک به حوادث اخذ شدهاند. به احتمال زياد، منابع طبرى براى حوادث نزدیک به زمان حيات وى و حوادث معاصرش، اخبار رايج در بغداد بوده است، زيرا وى منابع خود را در شكل «ذُكِرَ»، «ذَكَرَ لى بعضُ اصحابى»، «اخبرنا جماعه من اهل الخبر» نوشته و كمتر نام راويان را ذكر كرده است. به علاوه وقايع اين سالها به اختصار گزارش شده است. مىتوان گفت كه از زمان خلافت معتصم فقط حوادث بسيار مهم و دامنهدار، مثل قيام بابك خرمدين در آذربايجان يا قيام زنگيان در خوزستان و بينالنهرين، به تفصيل گزارش شده است. | مطالب راجع به خلفاى بنىاميه و بنىعباس نيز منسجم است و مطالب آنها از منابع نزدیک به حوادث اخذ شدهاند. به احتمال زياد، منابع طبرى براى حوادث نزدیک به زمان حيات وى و حوادث معاصرش، اخبار رايج در بغداد بوده است، زيرا وى منابع خود را در شكل «ذُكِرَ»، «ذَكَرَ لى بعضُ اصحابى»، «اخبرنا جماعه من اهل الخبر» نوشته و كمتر نام راويان را ذكر كرده است. به علاوه وقايع اين سالها به اختصار گزارش شده است. مىتوان گفت كه از زمان خلافت معتصم فقط حوادث بسيار مهم و دامنهدار، مثل قيام بابك خرمدين در آذربايجان يا قيام زنگيان در خوزستان و بينالنهرين، به تفصيل گزارش شده است. | ||
روايات كتاب، درباره بعضى قيامها، مثل قيامهاى | روايات كتاب، درباره بعضى قيامها، مثل قيامهاى ایرانیان در عهد بنىعباس، قيام زنگيان و برخى قيامهاى شيعى، يك طرفه و تعصبآميز است با اين حال، لحن روايات نویسنده درباره خلفاى اموى و عباسى بىطرفانه مىباشد. وى مطالب بسيارى را ذكر كرده است كه ممكن بود مخالف منافع خلفا يا در نظر آنان شنيع باشد؛ از جمله ضعف و ناتوانى دستگاه خلافت و بىكفايتى خلفاى بعد از معتصم، زندگى خصوصى خلفا كه گاه مطابق احكام اسلام نبوده و رواياتى حاكى از ستم آنهاست. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
دخويه با همكارى گروهى از خاورشناسان متن كامل كتاب را در سيزده مجلد تصحيح انتقادى و همراه با سه جلد ضميمه آن، ميان سالهاى 1879-1901م در ليدن چاپ كرد. ضمايم اين چاپ عبارت است از «المنتخب من كتاب ذيل المذيّل في اسماء الصحابه و التابعين» كه گزيدهاى از كتاب «ذيل المذيّل طبرى» است و بخش دوم مجلد سيزدهم را دربر مىگيرد. | دخويه با همكارى گروهى از خاورشناسان متن كامل كتاب را در سيزده مجلد تصحيح انتقادى و همراه با سه جلد ضميمه آن، ميان سالهاى 1879-1901م در ليدن چاپ كرد. ضمايم اين چاپ عبارت است از «المنتخب من كتاب ذيل المذيّل في اسماء الصحابه و التابعين» كه گزيدهاى از كتاب «ذيل المذيّل طبرى» است و بخش دوم مجلد سيزدهم را دربر مىگيرد. | ||
محمد ابوالفضل | محمد ابوالفضل ابراهیم، [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] را بر اساس چاپ ليدن و با مراجعه به نسخههایى نو يافته در دَه مجلد در 1339ش در قاهره منتشر كرد. وى در 1346ش [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] را به همراه صله تاريخالطبرى قرطبى و تكمله تاريخ الطبرى محمد بن عبدالملك همدانى و المنتخب من كتاب ذيل المذيّل طبرى در يازده مجلد با فهارس جداگانه براى هر كتاب در قاهره چاپ كرد. | ||
ابوعلى بلعمى نيز در سده چهارم كتاب را تهذيب كرد و به فارسی برگرداند. | ابوعلى بلعمى نيز در سده چهارم كتاب را تهذيب كرد و به فارسی برگرداند. | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[تاریخ الطبري: تاريخ الأمم و الملوك]] | [[تاریخ الطبري: تاريخ الأمم و الملوك]] | ||
[[دنباله تاریخ طبری]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: تاریخ (عمومی)]] | [[رده: تاریخ (عمومی)]] | ||
[[رده: تاریخ آسیا]] | [[رده: تاریخ آسیا]] |