آفتاب و سایهها: نگرشی بر جنبشهای نوظهور معنویتگرا: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر = NURآفتاب و سایههاJ1.jpg | عنوان = آفتاب و سایهها: نگرشی بر جنبشهای نوظهور معنویتگرا | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = فعالی، محمدتقی |زبان | زبان = فارسی | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر = عابد | مکان...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
''' آفتاب و سایهها: نگرشی بر جنبشهای نوظهور معنویتگرا '''، نوشته محمدتقی فعالی، به توصیف و تحلیل جنبشهای نوظهور معنویتگرا و نیز عرفانهای مختلف میپردازد. | ''' آفتاب و سایهها: نگرشی بر جنبشهای نوظهور معنویتگرا '''، نوشته محمدتقی فعالی، به توصیف و تحلیل جنبشهای نوظهور معنویتگرا و نیز عرفانهای مختلف میپردازد. | ||
مؤلف، هدف از نگارش چنین کتابی را احساس مسئولیت در قبال پدیدآمدن و ورود جنبشهای نوظهور معنویتگرایی چون سایبابا، رامالله و عرفان مسیحی و یهود و... به ایران و گمراه کردن عدهای از جوانان کشور میداند که وی را بر آن داشته تا با نگاهی واقعبینانه مبانی نظری و فکری این جریانهای نوپدید عرفانی را که از شرق بهویژه هند و یا از غرب بهویژه آمریکا در دو دهه اخیر وارد ایران شدهاند، بررسی کند و ابعاد مختلف آن را واشکافند. | |||
نگارنده کتاب در | نگارنده کتاب در کنار توصیف مبانی این عرفانها به تحلیل و نقد آنها نیز پرداخته است و مدعی است که این نقصها از چند مدل پیروی میکنند: بعضی از آنها صرفاً ناظر به تناقضهای درونی است، بعضی دیگر به کژیها و کاستیهای موجود در آن مکتب خاص اختصاص یافته است، و سوم ناسازگاریهای مؤلفهها و عناصر عرفانی هر مکتب با اصول مسلم عقلی، نوع دیگری از نقد و تحلیل است. | ||
از میان فصلهای ششگانه کتاب، فصل سوم به عرفان مسیحی اختصاص یافته است. مؤلف با اشاره به این مطلب که در جهان مسیحیت درباره تجربه عرفانی و حیات روحی دو جریان متمایز شکل گرفته که عبارتند از عرفان خدامحور و عرفان مسیحمحور، معتقد است که عرفان خدامحور از طریق آگوستین قدیس به جهان مسیحیت راه یافته است و عرفان مسیحمحور بر اساس تعالیم پولس قدیس در سده نخست میلادی شکل گرفته است. اما محور مشترک هر دو جریان بزرگ، پیوند عاشقانه با خداوند است. مؤلف با این رویکرد به شیوهای تاریخی به سراغ توصیف عرفان مسیحی از بدو پیدایش تا حال حاضر میرود و در نهایت به نقد و بررسی گوهر عرفان مسیحی که همانا تجربه عرفانی باشد، میپردازد و نقاط ضعف آن را در مقایسه با عرفان اسلامی باز مینماید<ref>ایزانلو، رمضانعلی و همکاران، ص156-157</ref>. | از میان فصلهای ششگانه کتاب، فصل سوم به عرفان مسیحی اختصاص یافته است. مؤلف با اشاره به این مطلب که در جهان مسیحیت درباره تجربه عرفانی و حیات روحی دو جریان متمایز شکل گرفته که عبارتند از عرفان خدامحور و عرفان مسیحمحور، معتقد است که عرفان خدامحور از طریق آگوستین قدیس به جهان مسیحیت راه یافته است و عرفان مسیحمحور بر اساس تعالیم پولس قدیس در سده نخست میلادی شکل گرفته است. اما محور مشترک هر دو جریان بزرگ، پیوند عاشقانه با خداوند است. مؤلف با این رویکرد به شیوهای تاریخی به سراغ توصیف عرفان مسیحی از بدو پیدایش تا حال حاضر میرود و در نهایت به نقد و بررسی گوهر عرفان مسیحی که همانا تجربه عرفانی باشد، میپردازد و نقاط ضعف آن را در مقایسه با عرفان اسلامی باز مینماید<ref>ایزانلو، رمضانعلی و همکاران، ص156-157</ref>. | ||
نسخهٔ ۲۴ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۳
| آفتاب و سایهها: نگرشی بر جنبشهای نوظهور معنویتگرا | |
|---|---|
| پدیدآوران | فعالی، محمدتقی |
| ناشر | عابد |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1389 |
| چاپ | هشتم |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
آفتاب و سایهها: نگرشی بر جنبشهای نوظهور معنویتگرا ، نوشته محمدتقی فعالی، به توصیف و تحلیل جنبشهای نوظهور معنویتگرا و نیز عرفانهای مختلف میپردازد.
مؤلف، هدف از نگارش چنین کتابی را احساس مسئولیت در قبال پدیدآمدن و ورود جنبشهای نوظهور معنویتگرایی چون سایبابا، رامالله و عرفان مسیحی و یهود و... به ایران و گمراه کردن عدهای از جوانان کشور میداند که وی را بر آن داشته تا با نگاهی واقعبینانه مبانی نظری و فکری این جریانهای نوپدید عرفانی را که از شرق بهویژه هند و یا از غرب بهویژه آمریکا در دو دهه اخیر وارد ایران شدهاند، بررسی کند و ابعاد مختلف آن را واشکافند.
نگارنده کتاب در کنار توصیف مبانی این عرفانها به تحلیل و نقد آنها نیز پرداخته است و مدعی است که این نقصها از چند مدل پیروی میکنند: بعضی از آنها صرفاً ناظر به تناقضهای درونی است، بعضی دیگر به کژیها و کاستیهای موجود در آن مکتب خاص اختصاص یافته است، و سوم ناسازگاریهای مؤلفهها و عناصر عرفانی هر مکتب با اصول مسلم عقلی، نوع دیگری از نقد و تحلیل است.
از میان فصلهای ششگانه کتاب، فصل سوم به عرفان مسیحی اختصاص یافته است. مؤلف با اشاره به این مطلب که در جهان مسیحیت درباره تجربه عرفانی و حیات روحی دو جریان متمایز شکل گرفته که عبارتند از عرفان خدامحور و عرفان مسیحمحور، معتقد است که عرفان خدامحور از طریق آگوستین قدیس به جهان مسیحیت راه یافته است و عرفان مسیحمحور بر اساس تعالیم پولس قدیس در سده نخست میلادی شکل گرفته است. اما محور مشترک هر دو جریان بزرگ، پیوند عاشقانه با خداوند است. مؤلف با این رویکرد به شیوهای تاریخی به سراغ توصیف عرفان مسیحی از بدو پیدایش تا حال حاضر میرود و در نهایت به نقد و بررسی گوهر عرفان مسیحی که همانا تجربه عرفانی باشد، میپردازد و نقاط ضعف آن را در مقایسه با عرفان اسلامی باز مینماید[۱].
پانویس
- ↑ ایزانلو، رمضانعلی و همکاران، ص156-157
منابع مقاله
ایزانلو، رمضانعلی و همکاران، کتابشناسی توصیفی ادیان (دفتر اول: مسیحیت)، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ اول، 1392ش.