گل بی خار: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'آسیب شناسی' به 'آسیبشناسی') |
||
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR03958J1.jpg | |||
| عنوان =گل بی خار | |||
| عنوانهای دیگر =آسیبشناسی کتب اهدایی وهابیان در ایام حج | |||
| پدیدآوران = | |||
[[درخشان، عدنان]] (نویسنده) | |||
| | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 204/62 /د4گ8 | |||
| موضوع = | |||
| | زیارت - نظر وهابیه | ||
وهابیه - دفاعیهها و ردیهها | |||
|زبان | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
وهابیه - | |||
وهابیه - عقاید | وهابیه - عقاید | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | مشعر | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | |||
| سال نشر = 1387 ش | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03958AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
| شابک =978-964-540-108-3 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =03958 | |||
| کتابخوان همراه نور =03958 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''گل بى خار، آسيبشناسى كتب اهدايى وهابيان در ايام حج'''، اثر [[درخشان، عدنان|عدنان درخشان]] در پاسخ به شبهاتى كه وهابيان در زمان حج بهوسيله كتب اهدايى به حجاج، مطرح مىكنند، نگاشته شده است. | |||
كتاب از يك مقدمه و پنچ فصل تشكيل شده است. | كتاب از يك مقدمه و پنچ فصل تشكيل شده است. | ||
فصل اول با عنوان «توحيد» به معرفى خداى وهابيون اختصاص يافته است. مؤلف در اين فصل با اشاره به اينكه خداى وهابيون چون انسان داراى صورت، چشم و دست است، بيان داشته كه وهابيت در اين تفكر گرفتار ذهن محصور آدمى و دربند تفكر محدود انسانى شدهاند <ref>متن كتاب، ص18</ref>؛ بهگونهاى كه خداوند را قابل ديدن مىدانند. اين نوع تفكر انحرافى را علاوه بر اينكه در كتب اهدايى خود به حجاج شيعه، قيد كردهاند، در قرآنهايى هم كه با ترجمه فارسى در مسجد الحرام و مسجد النبى در دسترس زائران قرار دادهاند، به آنها القاء مىكنند <ref>همان، ص18-21</ref> و مخالفين را به كفر و شرك متهم مىكنند؛ غافل از اينكه خداوند، «ليس كمثله شيء»؛ او مثل هيچكس نيست. | فصل اول با عنوان «توحيد» به معرفى خداى وهابيون اختصاص يافته است. مؤلف در اين فصل با اشاره به اينكه خداى وهابيون چون انسان داراى صورت، چشم و دست است، بيان داشته كه وهابيت در اين تفكر گرفتار ذهن محصور آدمى و دربند تفكر محدود انسانى شدهاند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5630/1/18 متن كتاب، ص18]</ref>؛ بهگونهاى كه خداوند را قابل ديدن مىدانند. اين نوع تفكر انحرافى را علاوه بر اينكه در كتب اهدايى خود به حجاج شيعه، قيد كردهاند، در قرآنهايى هم كه با ترجمه فارسى در مسجد الحرام و مسجد النبى در دسترس زائران قرار دادهاند، به آنها القاء مىكنند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5630/1/18 همان، ص18-21]</ref> و مخالفين را به كفر و شرك متهم مىكنند؛ غافل از اينكه خداوند، «ليس كمثله شيء»؛ او مثل هيچكس نيست. | ||
توحيد؛ يعنى خدا را از هرگونه تشبيه، | توحيد؛ يعنى خدا را از هرگونه تشبيه، پاک و منزه بدانيم. عبارت «الله اكبر»؛ يعنى «خداوند بزرگتر و برتر از آن است كه به وصف درآيد» نيز به همين نكته اشاره دارد و مسلمانان هر روز و با هر نماز به آن توجه مىكنند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5630/1/23 همان، ص23]</ref> | ||
از اشكالات و شبهات ديگرى كه حجاج در ايام حج با آن موجه هستند، شبهاتى در باب «نبوت» است كه در فصل دوم به آن اشاره شده است. يكى از اين شبهات مطرحشده در اين فصل اين است كه زيارت پيامبر و هرگونه ارتباط عاطفى و قلبى با پيامبر، مساوى با كفر است؛ لذا بوسيدن ضريح نبوى از بدعتهاى زشت شمرده مىشود <ref>همان، ص27</ref> | از اشكالات و شبهات ديگرى كه حجاج در ايام حج با آن موجه هستند، شبهاتى در باب «نبوت» است كه در فصل دوم به آن اشاره شده است. يكى از اين شبهات مطرحشده در اين فصل اين است كه زيارت پيامبر و هرگونه ارتباط عاطفى و قلبى با پيامبر، مساوى با كفر است؛ لذا بوسيدن ضريح نبوى از بدعتهاى زشت شمرده مىشود<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5630/1/27 همان، ص27]</ref> | ||
مؤلف در جواب مىگويد: چرا اين عمل را بدعت مىشماريد؛ درحالىكه صحابى مشهور، «ابوايوب انصارى» به زيارت قبر شريف پيامبر رفته است؛ چنانكه در منابع اهل سنت آمده كه: مروان مردى را ديد كه صورت بر قبر شريف پيامبر نهاده است. گردن او را گرفت و گفت مىدانى چه مىكنى؟ وقتى آن مرد سر از قبر برداشت، ديد كه او ابوايوب انصارى است. | مؤلف در جواب مىگويد: چرا اين عمل را بدعت مىشماريد؛ درحالىكه صحابى مشهور، «ابوايوب انصارى» به زيارت قبر شريف پيامبر رفته است؛ چنانكه در منابع اهل سنت آمده كه: مروان مردى را ديد كه صورت بر قبر شريف پيامبر نهاده است. گردن او را گرفت و گفت مىدانى چه مىكنى؟ وقتى آن مرد سر از قبر برداشت، ديد كه او ابوايوب انصارى است. | ||
ابوايوب پاسخ داد: آرى مىدانم. من سراغ سنگ كه نيامدهام بلكه سراغ رسول خدا آمدهام | ابوايوب پاسخ داد: آرى مىدانم. من سراغ سنگ كه نيامدهام بلكه سراغ رسول خدا آمدهام..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5630/1/29 همان، ص29]</ref> | ||
مؤلف در ادامه، اختلاف نظر اهل تسنن با وهابيت را در بحث زيارت مطرح مىكند و مىگويد: اهل تسنن نيز علاوه بر اينكه زيارت حضرت را امرى نيكو مىدانند، در | مؤلف در ادامه، اختلاف نظر اهل تسنن با وهابيت را در بحث زيارت مطرح مىكند و مىگويد: اهل تسنن نيز علاوه بر اينكه زيارت حضرت را امرى نيكو مىدانند، در کیفیت زيارت نيز مطالبى گفتهاند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5630/1/31 همان، ص31-33]</ref> | ||
در ادامه، پيشينه زيارت در نگاه فرقه ضاله وهابيت مورد بررسى قرار گرفته است <ref>همان، ص35</ref> | در ادامه، پيشينه زيارت در نگاه فرقه ضاله وهابيت مورد بررسى قرار گرفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5630/1/35 همان، ص35]</ref> | ||
فصل سوم كتاب با عنوان «ميراث نبوى»، بدعتهايى را كه وهابىها به آن دامن زدهاند، مورد بررسى قرار مىدهد؛ بدعتهايى چون «نيت كردن بايد در دل باشد و آشكار كردن آن با زبان بدعت بشمار مىرود»، «استفاده از ساعت، دوچرخه و... بدعت بشمار مىرود» و... | فصل سوم كتاب با عنوان «ميراث نبوى»، بدعتهايى را كه وهابىها به آن دامن زدهاند، مورد بررسى قرار مىدهد؛ بدعتهايى چون «نيت كردن بايد در دل باشد و آشكار كردن آن با زبان بدعت بشمار مىرود»، «استفاده از ساعت، دوچرخه و... بدعت بشمار مىرود» و... | ||
فصل چهارم كتاب با عنوان «امامت» در موضوع | فصل چهارم كتاب با عنوان «امامت» در موضوع مهدویت در فرق مسلمانان و در نگاه وهابيت است. | ||
فصل پايانى كتاب در باب «مسلمانان» است. در اين فصل مباحثى همچون عطوفت اسلامى از جمله عطوفت پيامبر و سبط او امام حسين با مسلمانان، پرهيز از برچسب شرك نسبت به همكيشان، شيعهستيزى چرا؟، اتهام زدن به شيعه، برخى از اتهامات و... مطرح شده است. | فصل پايانى كتاب در باب «مسلمانان» است. در اين فصل مباحثى همچون عطوفت اسلامى از جمله عطوفت پيامبر و سبط او امام حسين با مسلمانان، پرهيز از برچسب شرك نسبت به همكيشان، شيعهستيزى چرا؟، اتهام زدن به شيعه، برخى از اتهامات و... مطرح شده است. | ||
خط ۷۲: | خط ۵۹: | ||
متن كتاب. | متن كتاب. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:کلام و عقاید]] | [[رده:کلام و عقاید]] | ||
[[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]] | [[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۷
گل بی خار | |
---|---|
پدیدآوران | درخشان، عدنان (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | آسیبشناسی کتب اهدایی وهابیان در ایام حج |
ناشر | مشعر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1387 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-540-108-3 |
موضوع | زیارت - نظر وهابیه
وهابیه - دفاعیهها و ردیهها وهابیه - عقاید |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 204/62 /د4گ8 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
گل بى خار، آسيبشناسى كتب اهدايى وهابيان در ايام حج، اثر عدنان درخشان در پاسخ به شبهاتى كه وهابيان در زمان حج بهوسيله كتب اهدايى به حجاج، مطرح مىكنند، نگاشته شده است.
كتاب از يك مقدمه و پنچ فصل تشكيل شده است.
فصل اول با عنوان «توحيد» به معرفى خداى وهابيون اختصاص يافته است. مؤلف در اين فصل با اشاره به اينكه خداى وهابيون چون انسان داراى صورت، چشم و دست است، بيان داشته كه وهابيت در اين تفكر گرفتار ذهن محصور آدمى و دربند تفكر محدود انسانى شدهاند[۱]؛ بهگونهاى كه خداوند را قابل ديدن مىدانند. اين نوع تفكر انحرافى را علاوه بر اينكه در كتب اهدايى خود به حجاج شيعه، قيد كردهاند، در قرآنهايى هم كه با ترجمه فارسى در مسجد الحرام و مسجد النبى در دسترس زائران قرار دادهاند، به آنها القاء مىكنند[۲] و مخالفين را به كفر و شرك متهم مىكنند؛ غافل از اينكه خداوند، «ليس كمثله شيء»؛ او مثل هيچكس نيست.
توحيد؛ يعنى خدا را از هرگونه تشبيه، پاک و منزه بدانيم. عبارت «الله اكبر»؛ يعنى «خداوند بزرگتر و برتر از آن است كه به وصف درآيد» نيز به همين نكته اشاره دارد و مسلمانان هر روز و با هر نماز به آن توجه مىكنند[۳]
از اشكالات و شبهات ديگرى كه حجاج در ايام حج با آن موجه هستند، شبهاتى در باب «نبوت» است كه در فصل دوم به آن اشاره شده است. يكى از اين شبهات مطرحشده در اين فصل اين است كه زيارت پيامبر و هرگونه ارتباط عاطفى و قلبى با پيامبر، مساوى با كفر است؛ لذا بوسيدن ضريح نبوى از بدعتهاى زشت شمرده مىشود[۴]
مؤلف در جواب مىگويد: چرا اين عمل را بدعت مىشماريد؛ درحالىكه صحابى مشهور، «ابوايوب انصارى» به زيارت قبر شريف پيامبر رفته است؛ چنانكه در منابع اهل سنت آمده كه: مروان مردى را ديد كه صورت بر قبر شريف پيامبر نهاده است. گردن او را گرفت و گفت مىدانى چه مىكنى؟ وقتى آن مرد سر از قبر برداشت، ديد كه او ابوايوب انصارى است.
ابوايوب پاسخ داد: آرى مىدانم. من سراغ سنگ كه نيامدهام بلكه سراغ رسول خدا آمدهام..[۵]
مؤلف در ادامه، اختلاف نظر اهل تسنن با وهابيت را در بحث زيارت مطرح مىكند و مىگويد: اهل تسنن نيز علاوه بر اينكه زيارت حضرت را امرى نيكو مىدانند، در کیفیت زيارت نيز مطالبى گفتهاند[۶]
در ادامه، پيشينه زيارت در نگاه فرقه ضاله وهابيت مورد بررسى قرار گرفته است[۷]
فصل سوم كتاب با عنوان «ميراث نبوى»، بدعتهايى را كه وهابىها به آن دامن زدهاند، مورد بررسى قرار مىدهد؛ بدعتهايى چون «نيت كردن بايد در دل باشد و آشكار كردن آن با زبان بدعت بشمار مىرود»، «استفاده از ساعت، دوچرخه و... بدعت بشمار مىرود» و...
فصل چهارم كتاب با عنوان «امامت» در موضوع مهدویت در فرق مسلمانان و در نگاه وهابيت است.
فصل پايانى كتاب در باب «مسلمانان» است. در اين فصل مباحثى همچون عطوفت اسلامى از جمله عطوفت پيامبر و سبط او امام حسين با مسلمانان، پرهيز از برچسب شرك نسبت به همكيشان، شيعهستيزى چرا؟، اتهام زدن به شيعه، برخى از اتهامات و... مطرح شده است.
در پايان اين بخش كتبى كه اهل تسنن در مخالفت با وهابيان نوشتهاند، نام برده شده است.
پانويس
منابع مقاله
متن كتاب.