البيزرة: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ ژوئن ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'بهره مند' به 'بهره‌مند'
جز (جایگزینی متن - '.↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'بهره مند' به 'بهره‌مند')
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۵: خط ۳۵:
وى در ابتدا در تعريف واژ بيزره مى‌نويسد: بازدارى (به عربى: بَيْزَرَه) فنّ شكار با پرندگان شكارى به معناى اعمّ و نه لزوماً با باز است. عربها بى گمان پيش از ظهور اسلام نيز با كاربرد پرندگان شكارى (به عربى: «كاسِر»، جمع آن: «كواسر») به عنوان جانوران شكارگیر (جَوارح) آشنا بودند، و امرؤ القيس در قصيده «ايّام الصَّيد» خود صحنه‌هایى از اينگونه شكار را به اجمال وصف كرده است.با اينهمه، بازدارى فقط پس از فتوحات بزرگ مسلمانان، كه موجب حشر و نشر عربها با ایرانیان و روميان شد، نزد ايشان اهميت يافت و ديرى نگذشت كه اميران عرب به آن علاقه‌مند شدند و آن را مايه سرگرمى و سبب ارضاى عشق مفرط خود به اسب سوارى يافتند. خلفا و بزرگان مسلمان بازدارى و شكار را به صورت نهاد و سازمانى به رياست يك ميرشكار (در عربى نخست با عنوان «اميرالصيد» و، بعدها «اميرشكار») ارتقا دادند. يزيد بن معاويه، خليفه اموى، يكى از نخستين كسانى بود كه رغبتى مفرط به بازدارى نشان داد. مورّخان و تذكره‌نويسان و وقايع‌نگاران عرب زبان، هر يك به مقتضاى روزگار و سرزمين خود، اطلاعاتى درباره شيوه رايج بازدارى داده‌اند و حكايت‌هاى جالبى از هنرنمايى‌هاى برخى از اميران عرب در اين زمينه در كتاب نقل شده است.
وى در ابتدا در تعريف واژ بيزره مى‌نويسد: بازدارى (به عربى: بَيْزَرَه) فنّ شكار با پرندگان شكارى به معناى اعمّ و نه لزوماً با باز است. عربها بى گمان پيش از ظهور اسلام نيز با كاربرد پرندگان شكارى (به عربى: «كاسِر»، جمع آن: «كواسر») به عنوان جانوران شكارگیر (جَوارح) آشنا بودند، و امرؤ القيس در قصيده «ايّام الصَّيد» خود صحنه‌هایى از اينگونه شكار را به اجمال وصف كرده است.با اينهمه، بازدارى فقط پس از فتوحات بزرگ مسلمانان، كه موجب حشر و نشر عربها با ایرانیان و روميان شد، نزد ايشان اهميت يافت و ديرى نگذشت كه اميران عرب به آن علاقه‌مند شدند و آن را مايه سرگرمى و سبب ارضاى عشق مفرط خود به اسب سوارى يافتند. خلفا و بزرگان مسلمان بازدارى و شكار را به صورت نهاد و سازمانى به رياست يك ميرشكار (در عربى نخست با عنوان «اميرالصيد» و، بعدها «اميرشكار») ارتقا دادند. يزيد بن معاويه، خليفه اموى، يكى از نخستين كسانى بود كه رغبتى مفرط به بازدارى نشان داد. مورّخان و تذكره‌نويسان و وقايع‌نگاران عرب زبان، هر يك به مقتضاى روزگار و سرزمين خود، اطلاعاتى درباره شيوه رايج بازدارى داده‌اند و حكايت‌هاى جالبى از هنرنمايى‌هاى برخى از اميران عرب در اين زمينه در كتاب نقل شده است.


اين رواج بازدارى در همه كشورهاى اسلامى وسيله ارتزاق جمعيّت كثيرى از مردم بود و عمل به آن، برخلاف كشورهاى مسيحى، اختصاص به طبقات ممتاز جامعه نداشت.روستایيان و صحرانشينان تا اوايل قرن چهاردهم پيوسته به اين كار پرداختند و سنت‌هاى آن را حفظ كردند. ازين رو، ارزيابى اهميت نقش پرندگان شكارى در زندگانى اقتصادى مسلمانان، به‌ويژه در قرنهاى اول هجرى، به سبب داد و ستدى كه ايجاد مى‌كرد و شمار كسانى كه برای تربيت و نگهدارى آنها لازم بود، آسان است.
اين رواج بازدارى در همه كشورهاى اسلامى وسيله ارتزاق جمعيّت كثيرى از مردم بود و عمل به آن، برخلاف كشورهاى مسيحى، اختصاص به طبقات ممتاز جامعه نداشت. روستایيان و صحرانشينان تا اوايل قرن چهاردهم پيوسته به اين كار پرداختند و سنت‌هاى آن را حفظ كردند. ازين رو، ارزيابى اهميت نقش پرندگان شكارى در زندگانى اقتصادى مسلمانان، به‌ويژه در قرنهاى اول هجرى، به سبب داد و ستدى كه ايجاد مى‌كرد و شمار كسانى كه برای تربيت و نگهدارى آنها لازم بود، آسان است.


پرنده‌اى كه از قديم‌ترين ايّام و در سراسر كشورهاى خاورزمين بيش از ديگر پرندگان شكارى از عنايت و توجه اهل فن بهره مند بوده همانا «باز» (يا شاهباز) است.
پرنده‌اى كه از قديم‌ترين ايّام و در سراسر كشورهاى خاورزمين بيش از ديگر پرندگان شكارى از عنايت و توجه اهل فن بهره‌مند بوده همانا «باز» (يا شاهباز) است.


باز از پرندگان بومى كشورهاى عربى زبان نيست و بازرگانان آن را از يونان و تركستان و ایران و هند مى‌آوردند. در كشور مغرب تقريباً با آن آشنايى نداشتند.چنين حدس مى‌زنند كه فنِّ شكار با پرنده از همين «باز» پديد آمده است. نام فارسی آن، كه مدتها پيش از اسلام وارد زبان عربى شده است، ظاهراً به سبب نا آگاهى، بر هر پرنده شكارى اطلاق شد و ازين رو اصطلاح بَيْزَرَه، كه برای اهل فن، «بازدارى» به معناى اخص است، به مفهوم اعمّ شكار با پرندگان شكارى به كار رفته است.
باز از پرندگان بومى كشورهاى عربى زبان نيست و بازرگانان آن را از يونان و تركستان و ایران و هند مى‌آوردند. در كشور مغرب تقريباً با آن آشنايى نداشتند.چنين حدس مى‌زنند كه فنِّ شكار با پرنده از همين «باز» پديد آمده است. نام فارسی آن، كه مدتها پيش از اسلام وارد زبان عربى شده است، ظاهراً به سبب نا آگاهى، بر هر پرنده شكارى اطلاق شد و ازين رو اصطلاح بَيْزَرَه، كه برای اهل فن، «بازدارى» به معناى اخص است، به مفهوم اعمّ شكار با پرندگان شكارى به كار رفته است.