آموزش و پرورش اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '؛ا' به '؛ ا'
جز (جایگزینی متن - '،ه' به '، ه')
جز (جایگزینی متن - '؛ا' به '؛ ا')
خط ۳۶: خط ۳۶:
ج) پاكى فطرت كودك اصل ديگر مؤثر افتاده در تربيت است.اهميت اين اصل هنگامى بهتر دانسته مى‌شود كه نگرش اسلام با ديدگاه مسيحيت در اين‌باره سنجيده مى‌شود.
ج) پاكى فطرت كودك اصل ديگر مؤثر افتاده در تربيت است.اهميت اين اصل هنگامى بهتر دانسته مى‌شود كه نگرش اسلام با ديدگاه مسيحيت در اين‌باره سنجيده مى‌شود.
د) انسان آميغى است از تن و روان و خرد و اين هر سه، در يكديگر اثر دارند، پس آموزش و پرورش با يكديگر پيوند ناگسستنى دارند و يكى بى‌ديگرى دست نمى‌دهد.
د) انسان آميغى است از تن و روان و خرد و اين هر سه، در يكديگر اثر دارند، پس آموزش و پرورش با يكديگر پيوند ناگسستنى دارند و يكى بى‌ديگرى دست نمى‌دهد.
ه‍‌)انسان پديده‌اى است آزاد و مى‌تواند خويش را چنانكه مى‌خواهد بار آورد. درست است كه اشعريان به جبر گراييده‌اند؛اما اصل آزادى انسان با روح اسلام سازگار است.
ه‍‌)انسان پديده‌اى است آزاد و مى‌تواند خويش را چنانكه مى‌خواهد بار آورد. درست است كه اشعريان به جبر گراييده‌اند؛ اما اصل آزادى انسان با روح اسلام سازگار است.
و)توحيد در خداشناسى،نشان يگانگى آفرينش است و برابرى در آفرينش به معناى تساوى ذاتى افراد مى‌باشد و اين مى‌رساند كه انسانها در آموزش و پرورش حق يكسان دارند و آموزش ويژه كس يا گروهى نيست.
و)توحيد در خداشناسى،نشان يگانگى آفرينش است و برابرى در آفرينش به معناى تساوى ذاتى افراد مى‌باشد و اين مى‌رساند كه انسانها در آموزش و پرورش حق يكسان دارند و آموزش ويژه كس يا گروهى نيست.
فصل 5- تعريف و ويژگيهاى نظام آموزشى اسلام: از آنجا كه آموزش بالطبع، روندى است پيوسته suounitnoC؛ فراگردى است زنده و بالنده ssecorP msinagrO gniviL و فرآيندى است همه‌جانبه و كلى SSECORP evisulcnE؛ مى‌توان گفت دربر گيرندۀ حفظ‍‌ و نگهدارى، نقل و انتقال و تجديد و اصلاح مجموع فرهنگ و تمدن و همۀ جنبه‌هاى زندگى مادى و معنوى فرد و اجتماع است.
فصل 5- تعريف و ويژگيهاى نظام آموزشى اسلام: از آنجا كه آموزش بالطبع، روندى است پيوسته suounitnoC؛ فراگردى است زنده و بالنده ssecorP msinagrO gniviL و فرآيندى است همه‌جانبه و كلى SSECORP evisulcnE؛ مى‌توان گفت دربر گيرندۀ حفظ‍‌ و نگهدارى، نقل و انتقال و تجديد و اصلاح مجموع فرهنگ و تمدن و همۀ جنبه‌هاى زندگى مادى و معنوى فرد و اجتماع است.
خط ۵۱: خط ۵۱:
در فصل 12 و 13، پيدايش سواد خواندن و نوشتن و تطور آن و نيز كتاب و كتابخانه، وقف كتاب، هديه كتاب و انواع كتابخانه در اسلام، بحث و بررسى شده است.
در فصل 12 و 13، پيدايش سواد خواندن و نوشتن و تطور آن و نيز كتاب و كتابخانه، وقف كتاب، هديه كتاب و انواع كتابخانه در اسلام، بحث و بررسى شده است.
فصل 14- منابع آموزش و پرورش اسلامى:آموزش و پرورش اسلامى فلسفه‌اى دارد و آن فلسفه را منابعى است، اين منابع كه همان منابع آموزش و پرورش اسلامى است در اين فصل شرح و شماره مى‌شوند:
فصل 14- منابع آموزش و پرورش اسلامى:آموزش و پرورش اسلامى فلسفه‌اى دارد و آن فلسفه را منابعى است، اين منابع كه همان منابع آموزش و پرورش اسلامى است در اين فصل شرح و شماره مى‌شوند:
ا) منابع سنتى و نصى؛اينها منابع دست اول ماست و شامل قرآن، سنت نبوى(قول و فعل و تقرير)، سنت صحابه و سنت جامعه اسلامى است؛
ا) منابع سنتى و نصى؛ اينها منابع دست اول ماست و شامل قرآن، سنت نبوى(قول و فعل و تقرير)، سنت صحابه و سنت جامعه اسلامى است؛
ب) منبع مذهبى يا تفكرات دينى و فرقه‌اى و سياسى؛
ب) منبع مذهبى يا تفكرات دينى و فرقه‌اى و سياسى؛
ج) منبع عقلانى و فلسفى؛سهم فلسفه در اسلام به‌عنوان منبع آموزش و پرورش روشن است و نفوذ تفكرات عقلانى در آن سابقه طولانى دارد؛
ج) منبع عقلانى و فلسفى؛سهم فلسفه در اسلام به‌عنوان منبع آموزش و پرورش روشن است و نفوذ تفكرات عقلانى در آن سابقه طولانى دارد؛
خط ۵۷: خط ۵۷:
ه‍‌) تفكرات اجتماعى اسلام؛همواره از منابع آموزش و پرورش اسلامى بوده و اين نظام را متأثر مى‌كرده است.
ه‍‌) تفكرات اجتماعى اسلام؛همواره از منابع آموزش و پرورش اسلامى بوده و اين نظام را متأثر مى‌كرده است.
فصل 15- مبانى اجتماعى آموزش و پرورش اسلامى: اين مبانى كه روى‌هم‌رفته به گسترش جغرافيايى آموزش و پرورش اسلامى انجاميدند از اين قرارند:نبود هرگونه تعصب قبيلگى، نژادى، ملى و غيره؛جامعيت و شمول اسلام؛سازگارى اسلام و آموزش و پرورش اسلامى با علم،عقل، تجربه و مبانى آنها؛ آزادى اسلامى و فراهم نمودن مقدمات آميزش فرهنگى مسلمانان با ديگران؛ فعاليتهاى علمى، فرهنگى و آموزشى اسلام در ميان ملل ديگر و ايجاد زمينه تبادل فرهنگى ميان آنها با فرهنگ اسلامى. نگارنده هريك از اين مقولات را شرح داده و به فروعات آنها اشارت كرده است.
فصل 15- مبانى اجتماعى آموزش و پرورش اسلامى: اين مبانى كه روى‌هم‌رفته به گسترش جغرافيايى آموزش و پرورش اسلامى انجاميدند از اين قرارند:نبود هرگونه تعصب قبيلگى، نژادى، ملى و غيره؛جامعيت و شمول اسلام؛سازگارى اسلام و آموزش و پرورش اسلامى با علم،عقل، تجربه و مبانى آنها؛ آزادى اسلامى و فراهم نمودن مقدمات آميزش فرهنگى مسلمانان با ديگران؛ فعاليتهاى علمى، فرهنگى و آموزشى اسلام در ميان ملل ديگر و ايجاد زمينه تبادل فرهنگى ميان آنها با فرهنگ اسلامى. نگارنده هريك از اين مقولات را شرح داده و به فروعات آنها اشارت كرده است.
فصل 16- ادوار آموزش و پرورش اسلامى:آموزش و پرورش اسلامى مانند ديگر نظامهاى اسلام، داراى ادوار و مراحل تاريخى است؛اما تاكنون كسى به اين ادوار و مراحل نپرداخته است. در اين فصل، ادوار آموزش و پرورش اسلامى به شكل زير شرح و شماره مى‌شود: دورۀ پيدايش و توسعه سواد خواندن و نوشتن قرآن، به ديگر سخن دورۀ پيدايش و توسعه مكتب؛دورۀ دوم، دورۀ پيدايش و توسعه آموزش و پرورش است دورۀ مكتب با آغاز دورۀ دوم پايان نيافت و تا آغاز دورۀ معاصر ادامه يافت.آغاز دورۀ دوم همراه بود با آشنايى جهان اسلام با علوم و فنون ملل ديگر.دورۀ دوم خود به دو دوره بخش‌پذير است؛يكى از 50 تا 350 هجرى و ديگر از 351 تا 600 هجرى؛ دورۀ سوم، دورۀ ركود آموزش و پرورش اسلامى است و از قرن هفتم(حمله مغول)تا قرون سيزدهم طول كشيد.در اين دوران با آنكه ركود بر نظام آموزشى اسلام حاكم بود، اين نظام ويژگيهاى خود را حفظ‍‌ كرد؛ دورۀ چهارم، آموزش و پرورش اسلامى در دوران معاصر(قرن سيزدهم و چهاردهم)است.
فصل 16- ادوار آموزش و پرورش اسلامى:آموزش و پرورش اسلامى مانند ديگر نظامهاى اسلام، داراى ادوار و مراحل تاريخى است؛ اما تاكنون كسى به اين ادوار و مراحل نپرداخته است. در اين فصل، ادوار آموزش و پرورش اسلامى به شكل زير شرح و شماره مى‌شود: دورۀ پيدايش و توسعه سواد خواندن و نوشتن قرآن، به ديگر سخن دورۀ پيدايش و توسعه مكتب؛دورۀ دوم، دورۀ پيدايش و توسعه آموزش و پرورش است دورۀ مكتب با آغاز دورۀ دوم پايان نيافت و تا آغاز دورۀ معاصر ادامه يافت.آغاز دورۀ دوم همراه بود با آشنايى جهان اسلام با علوم و فنون ملل ديگر.دورۀ دوم خود به دو دوره بخش‌پذير است؛يكى از 50 تا 350 هجرى و ديگر از 351 تا 600 هجرى؛ دورۀ سوم، دورۀ ركود آموزش و پرورش اسلامى است و از قرن هفتم(حمله مغول)تا قرون سيزدهم طول كشيد.در اين دوران با آنكه ركود بر نظام آموزشى اسلام حاكم بود، اين نظام ويژگيهاى خود را حفظ‍‌ كرد؛ دورۀ چهارم، آموزش و پرورش اسلامى در دوران معاصر(قرن سيزدهم و چهاردهم)است.
فصل 17- در اين فصل از تأثير آموزش اسلامى در تمدن غرب و رابطه اسلام با غرب و مسيحيت سخن رفته است؛چنانكه مبانى و ريشه‌هاى اسلامى آموزش و پرورش معاصر نيز در فصل 18 آمده است.
فصل 17- در اين فصل از تأثير آموزش اسلامى در تمدن غرب و رابطه اسلام با غرب و مسيحيت سخن رفته است؛چنانكه مبانى و ريشه‌هاى اسلامى آموزش و پرورش معاصر نيز در فصل 18 آمده است.
در فصل 19، از نفوذ اسلام در آموزش و پرورش غرب و ترجمه كتاب‌هاى اسلامى به زبان‌هاى رايج اروپا ياد شده است؛ و در فصل 20 به آموزش و پرورش زنان در اسلام پرداخته شده است.
در فصل 19، از نفوذ اسلام در آموزش و پرورش غرب و ترجمه كتاب‌هاى اسلامى به زبان‌هاى رايج اروپا ياد شده است؛ و در فصل 20 به آموزش و پرورش زنان در اسلام پرداخته شده است.