۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== منابع مقاله ==' به '==منابع مقاله==') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| (۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۶: | خط ۶: | ||
[[یارشاطر، احسان]] (زير نظر) | [[یارشاطر، احسان]] (زير نظر) | ||
[[مؤلف ناشناخته (قرن 8 ق)]] ( | [[مؤلف ناشناخته (قرن 8 ق)]] (نویسنده) | ||
[[دانشپژوه، محمدتقی]] (مصحح) | [[دانشپژوه، محمدتقی]] (مصحح) | ||
| خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11422 | |||
| کتابخوان همراه نور =11422 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''تحفه (در اخلاق و سیاست)''' كتابى اخلاقى و تاريخى است كه به پند و نصيحت ملوك پرداخته و در ضمن آن، شرح مختصرى از تاريخ اسلام(از پيامبر صلیاللهعليهوآله تا آخرين خليفه عباسى) را بيان میكند. | '''تحفه (در اخلاق و سیاست)''' كتابى اخلاقى و تاريخى است كه به پند و نصيحت ملوك پرداخته و در ضمن آن، شرح مختصرى از تاريخ اسلام(از پيامبر صلیاللهعليهوآله تا آخرين خليفه عباسى) را بيان میكند. | ||
جاى نام مؤلف آن در نسخه اصلى خالى بوده و از متن كتاب هم نشانه و قرينهاى بدست نمیآید كه ما را در شناختن وى يارى كند ولى احتمال میرود كه مؤلف آن، ميرزا شرفالدين فضلالله ابن عبدالله قزوينى (نزدیک | جاى نام مؤلف آن در نسخه اصلى خالى بوده و از متن كتاب هم نشانه و قرينهاى بدست نمیآید كه ما را در شناختن وى يارى كند ولى احتمال میرود كه مؤلف آن، ميرزا شرفالدين فضلالله ابن عبدالله قزوينى (نزدیک 640-740) كه «المعجم في آثارملوك العجم» را براى نصرةالدين احمد نوشته است، باشد. [[دانشپژوه، محمدتقی|محمدتقی دانشپژوه]] این اثر را تصحیح نموده است. | ||
اين اثر مجموعهاى به زبان فارسی بوده و به همه آثار معتبر فارسی، از شعر و نثر نظر داشته و به انواع صنايع ادبى از جمله ترصيع، تنجيس، سجع، ايجاز، اختصار، استعارات و كنايات آراسته شده است و ظاهراً براى نصرةالدين احمدبن يوسف شاه بن البارغون بن هزارسب از اتابكان لرستان (696-733) تدوين و به اين نام، نامگذارى شده است. | اين اثر مجموعهاى به زبان فارسی بوده و به همه آثار معتبر فارسی، از شعر و نثر نظر داشته و به انواع صنايع ادبى از جمله ترصيع، تنجيس، سجع، ايجاز، اختصار، استعارات و كنايات آراسته شده است و ظاهراً براى نصرةالدين احمدبن يوسف شاه بن البارغون بن هزارسب از اتابكان لرستان (696-733) تدوين و به اين نام، نامگذارى شده است. | ||
== ساختار == | ==ساختار== | ||
توضيحات [[یارشاطر، احسان|احسان يارشاطر]]، مقدمه مصحّح و ديباچهاى از مؤلف آغازگر كتاب بوده و مطالب در ده باب تأليف شدهاند. | توضيحات [[یارشاطر، احسان|احسان يارشاطر]]، مقدمه مصحّح و ديباچهاى از مؤلف آغازگر كتاب بوده و مطالب در ده باب تأليف شدهاند. | ||
روش تصنيف كتاب، به روش تجربه اجتماعى و ملاحظه خارجى میباشد كه مستند است به تاريخ، انديشهها، اعمال و سخنان پيشينيان و خردمندان و درست مانند نصيحةالملوك غزالى است، با اين تفاوت كه در نصيحةالملوك تاريخ | روش تصنيف كتاب، به روش تجربه اجتماعى و ملاحظه خارجى میباشد كه مستند است به تاريخ، انديشهها، اعمال و سخنان پيشينيان و خردمندان و درست مانند نصيحةالملوك غزالى است، با اين تفاوت كه در نصيحةالملوك تاريخ ایران گنجانده شده و در باب نهم كتاب حاضر، تاريخ اسلام آمده است. | ||
در اين شيوه مباحث آميخته با كلمات طوال و قصار بزرگان، فرمانروايان، پيران و خردمندان آزموده و سرد و گرم چشيده است و رفتار و كردار آنها نقل شده و موضوعات، در جامه حكايّات و افسانهها پوشيده میشود. پند نامهها و اندرزنامههاى بزرگان و نصايح، وصايا، عهود، مكاتيب، توقيعات و خطابههاى پادشاهان و فرمانروايان غالباً بهمين اسلوب است و در نوشتههاى بزرگانى چون | در اين شيوه مباحث آميخته با كلمات طوال و قصار بزرگان، فرمانروايان، پيران و خردمندان آزموده و سرد و گرم چشيده است و رفتار و كردار آنها نقل شده و موضوعات، در جامه حكايّات و افسانهها پوشيده میشود. پند نامهها و اندرزنامههاى بزرگان و نصايح، وصايا، عهود، مكاتيب، توقيعات و خطابههاى پادشاهان و فرمانروايان غالباً ً بهمين اسلوب است و در نوشتههاى بزرگانى چون ابن مقفع، [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، ابن قتيبه، آداب الملوك سرخسى، اسعادةالاسعاد عامرى، محاضرات راغب سپاهانى، نثرالدرر ابوسعيد منصور و... نيز مطالب بسيارى در همين شيوه گنجانيده شده است. اين روش نسبت به روش منطقى (كه مباحث علوم بطور نظرى طرح و با آوردن يك رشته تعاريف و براهین، مطلوب ثابت و آشكار میشود- مانند کتابهاى [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]]، قاضى عضدايجى و...) و روش تعبّد و استناد به وحى و شعور اجتماعى دينى (اتكاى به كتب آسمانى و سخنان پيامبران و پيشوايان دينى و بيان مسائل اخلاقى و سياسى مندرج در اسناد دينى و پذيرفتن آنها بى چون چرا) به واقع نزدیک تر و در ذهن عموم مردم بهتر جا گرفته است. | ||
در پايان هر باب، حكاياتى كه با موضوع آن باب تناسب و هماهنگى دارد، آورده شده است. | در پايان هر باب، حكاياتى كه با موضوع آن باب تناسب و هماهنگى دارد، آورده شده است. | ||
| خط ۵۸: | خط ۵۹: | ||
مصحح در مقدمه، بعد از توضيح شيوههاى نگارش كتب اخلاقى، به بيان احتمالاتى در مورد مؤلف كتاب، نسخه اصلى و مآخذ تصحيح متن میپردازد. | مصحح در مقدمه، بعد از توضيح شيوههاى نگارش كتب اخلاقى، به بيان احتمالاتى در مورد مؤلف كتاب، نسخه اصلى و مآخذ تصحيح متن میپردازد. | ||
ديباچه مؤلف ضمن حمد و ثناى خداوند متعال، نعت رسول اكرمصلیاللهعليهوآله، ائمه اطهار عليهمالسلام و ياران ايشان، شيوه تقديم كتاب به يوسف شاه را بيان و ابواب كتاب را نام | ديباچه مؤلف ضمن حمد و ثناى خداوند متعال، نعت رسول اكرمصلیاللهعليهوآله، ائمه اطهار عليهمالسلام و ياران ايشان، شيوه تقديم كتاب به يوسف شاه را بيان و ابواب كتاب را نام میبرد. | ||
باب اول در ذكر فضائل واليان با عدل و داد بوده و ضمن ذكر احاديثى از پيامبر صلیاللهعليهوآله در تكريم ايشان، حكاياتى درمورد حاكمان عادل و ظالم بيان میكند. از آن جمله حكايتى است كه بيان میكند: در زمين مغرب زالى (پيرزن) باغى داشت كه در غايت بركت بود، چنانكه از يك نيشكر يك قدح پر ميشد. چون حكايت اين بركت به سمع شاه رسيد، با خود انديشيد كه آنجا را تصاحب كند و بدين منظور عزم آنجا كرد. پيرزن به شكرانه قدوم شاه كمر خدمت به ميان بسته و بقدر وسع، ماحضرى مهيا كرد. شاه حكايت نيشكر درميان آورد. زال زمين بوسه داد و گفت اين حكايت كه عرضه داشتهاند، مطابق واقع است. ملك فرمود كه خواهم تا به چشم خويش ببينم. زن قدح برداشت و نيشكر بيفشرد. قدح پرنشد، در عدد ديگر ضمّ كرد، وفا ننمود. ملك متعجب شده و پرسيد اين چه حالتست؟ زال گفت مگر ملك قصد كرده كه اين بستان بستاند؟ ملك آگاه شده و با خود عهد كرد كه چنين نكند. پس زال را گفت ديگر باره عصر كن. چون بفشرد، به حالت اول قدح پر شد. ملك چون اين ماوقع بديد، زال را اكرام كرده و التزام نمود باقى عمر طريق عدل و داد بپيمايد. | باب اول در ذكر فضائل واليان با عدل و داد بوده و ضمن ذكر احاديثى از پيامبر صلیاللهعليهوآله در تكريم ايشان، حكاياتى درمورد حاكمان عادل و ظالم بيان میكند. از آن جمله حكايتى است كه بيان میكند: در زمين مغرب زالى (پيرزن) باغى داشت كه در غايت بركت بود، چنانكه از يك نيشكر يك قدح پر ميشد. چون حكايت اين بركت به سمع شاه رسيد، با خود انديشيد كه آنجا را تصاحب كند و بدين منظور عزم آنجا كرد. پيرزن به شكرانه قدوم شاه كمر خدمت به ميان بسته و بقدر وسع، ماحضرى مهيا كرد. شاه حكايت نيشكر درميان آورد. زال زمين بوسه داد و گفت اين حكايت كه عرضه داشتهاند، مطابق واقع است. ملك فرمود كه خواهم تا به چشم خويش ببينم. زن قدح برداشت و نيشكر بيفشرد. قدح پرنشد، در عدد ديگر ضمّ كرد، وفا ننمود. ملك متعجب شده و پرسيد اين چه حالتست؟ زال گفت مگر ملك قصد كرده كه اين بستان بستاند؟ ملك آگاه شده و با خود عهد كرد كه چنين نكند. پس زال را گفت ديگر باره عصر كن. چون بفشرد، به حالت اول قدح پر شد. ملك چون اين ماوقع بديد، زال را اكرام كرده و التزام نمود باقى عمر طريق عدل و داد بپيمايد. | ||
| خط ۸۵: | خط ۸۶: | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست لغات(كلمات دشوار و معانى آنها)، نام اشخاص، جغرافيايى، خاندانها- | فهرست مطالب در ابتدا و فهرست لغات(كلمات دشوار و معانى آنها)، نام اشخاص، جغرافيايى، خاندانها- سلسلهها- مذاهب و كتبى كه در متن به آنها اشاره شده در انتهاى كتاب آمده است. | ||
پاورقيها به اختلاف نسخ اشاره دارد. | پاورقيها به اختلاف نسخ اشاره دارد. | ||
| خط ۹۲: | خط ۹۳: | ||
مقدمه و متن كتاب | مقدمه و متن كتاب | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:نظریههای سیاسی، حکومت، نظریههای حکومتی]] | [[رده:نظریههای سیاسی، حکومت، نظریههای حکومتی]] | ||