حکم حکومتی در سیره نظری و عملی امام خمینی(ره): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می باشد' به 'می‌باشد'
جز (جایگزینی متن - 'جهت گیری' به 'جهت‌گیری')
جز (جایگزینی متن - 'می باشد' به 'می‌باشد')
خط ۵۳: خط ۵۳:


دیدگاه اول بیشتر از سوی استبداد داخلی مانند (ناصرالدین شاه، رضاشاه و…)، مطرح شده  یا از استعمار خارجی و روشنفکران غرب زده و حتی برخی متدینّان به گونه ای از آن پیروی کرده اند.
دیدگاه اول بیشتر از سوی استبداد داخلی مانند (ناصرالدین شاه، رضاشاه و…)، مطرح شده  یا از استعمار خارجی و روشنفکران غرب زده و حتی برخی متدینّان به گونه ای از آن پیروی کرده اند.
اما دیدگاه دوم که دیدگاه [[مدرس، سید حسن|شهید مدرس]]، [[کاشانی|آیت الله کاشانی]] و [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] می باشد رابطه دین و حکومت را بسیار زیاد بلکه آن دو را عین هم  میدانند.
اما دیدگاه دوم که دیدگاه [[مدرس، سید حسن|شهید مدرس]]، [[کاشانی|آیت الله کاشانی]] و [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] می‌باشد رابطه دین و حکومت را بسیار زیاد بلکه آن دو را عین هم  میدانند.


از آنجا که احکام اسلامی در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و… لازم الاجرا و  نسخ نشدنی و تعطیل ناپذیر است و حکومت اسلامی،حکومت قانون است و فلسفه وجودی آن، تنها اجرای قانون الهی است و همچنین چون ضرورت حکومت در عصر ائمه و پس از آن یکسان می باشد، لذا اختیارات اجرایی دولت اسلامی در همه اعصار و ادوار یکسان است.
از آنجا که احکام اسلامی در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و… لازم الاجرا و  نسخ نشدنی و تعطیل ناپذیر است و حکومت اسلامی،حکومت قانون است و فلسفه وجودی آن، تنها اجرای قانون الهی است و همچنین چون ضرورت حکومت در عصر ائمه و پس از آن یکسان می‌باشد، لذا اختیارات اجرایی دولت اسلامی در همه اعصار و ادوار یکسان است.


نویسنده نظر حضرت امام را در رابطه با اختیارات حاکم اینگونه آورده است: «فرق گذاردن بین اختیارات حکومتی پیامبر و ولی فقیه را غیر معقول می داند و بر این اساس، دولت اسلامی را در وضع قوانین، در منطقه مباهات و ایجاد الزامات حکومتی، رفع موقت و تعطیل احکام فرعی الزامی متعارض با مصلحت نظام، وضع مقررات در کیفیت اجرای احکام اولیه و ثانویه، سرپرستی بر اموال و تصدّی در امور مصلحت جامعه اسلامی مجاز می شمارند».
نویسنده نظر حضرت امام را در رابطه با اختیارات حاکم اینگونه آورده است: «فرق گذاردن بین اختیارات حکومتی پیامبر و ولی فقیه را غیر معقول می داند و بر این اساس، دولت اسلامی را در وضع قوانین، در منطقه مباهات و ایجاد الزامات حکومتی، رفع موقت و تعطیل احکام فرعی الزامی متعارض با مصلحت نظام، وضع مقررات در کیفیت اجرای احکام اولیه و ثانویه، سرپرستی بر اموال و تصدّی در امور مصلحت جامعه اسلامی مجاز می شمارند».
خط ۶۷: خط ۶۷:
دیدگاه حضرت امام این است که حکومت که اهم احکام الهی است، بر جمیع احکام الهیّه تقدم دارد. و فرمودند «حکومت که شعبه ای از ولایت مطلقه رسول خدا است، یکی از احکام فرعیه الهیه اسلام است و مقدم بر تمام احکام فرعیه، حتی نماز و روزه و حج است».
دیدگاه حضرت امام این است که حکومت که اهم احکام الهی است، بر جمیع احکام الهیّه تقدم دارد. و فرمودند «حکومت که شعبه ای از ولایت مطلقه رسول خدا است، یکی از احکام فرعیه الهیه اسلام است و مقدم بر تمام احکام فرعیه، حتی نماز و روزه و حج است».


و در رابطه با جایگاه مصلحت در قوانین و احکام اسلام اول باید ببینیم مفهوم مصلحت چیست؟ «مصلحت» در لغت به معنای منفعت و سود می باشد و همیشه در مقابل مفسده به کار برده می شود و مصلحت از دید اسلام، یعنی هر کاری که به سود و صلاح مادی و یا معنوی جامعه باشد. البته جهت‌گیری اصلی اسلام برآوردن سعادت اخروی و کمال انسانی است.
و در رابطه با جایگاه مصلحت در قوانین و احکام اسلام اول باید ببینیم مفهوم مصلحت چیست؟ «مصلحت» در لغت به معنای منفعت و سود می‌باشد و همیشه در مقابل مفسده به کار برده می شود و مصلحت از دید اسلام، یعنی هر کاری که به سود و صلاح مادی و یا معنوی جامعه باشد. البته جهت‌گیری اصلی اسلام برآوردن سعادت اخروی و کمال انسانی است.


و حضرت امام در این رابطه می فرماید: «مصلحت نظام از امور عمده ای است که گاهی غفلت از آن موجب شکست اسلام عزیز  میگردد».
و حضرت امام در این رابطه می فرماید: «مصلحت نظام از امور عمده ای است که گاهی غفلت از آن موجب شکست اسلام عزیز  میگردد».