شرح المنهاج للبيضاوي في علم الأصول: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
''' شرح المنهاج للبیضاوی فی علم الأصول'''، اثر | ''' شرح المنهاج للبیضاوی فی علم الأصول'''، اثر [[اصفهانی، محمود بن عبدالرحمن|شمسالدین محمود عبدالرحمن اصفهانی]](749-674ق) است که در شرح «[[منهاج الوصول إلی علم الأصول]]» از [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|عبدالله بن عمر بيضاوی]] (متوفای 695یا 691) به شیوۀ غیر مزجی نوشته است. این کتاب با مقدمه، تحقیق و پاورقیهای [[نمله، عبدالکریم|عبدالکریم بن علی بن محمد نمله]] عرضه شده است. | ||
محقق در انگیزه خود میگوید که: نص بیضاوی و شرح شمسالدین اصفهانی جایگاه والایی در دانش اصول فقه دارند و شارح کوشیده است تا نکتههای مشکل کتاب را با عبارتهای ساده و روان توضیح داده و در کار خود به مصدرهای اصلی در اصول و فروع مباحث اعتماد ورزیده است. | محقق در انگیزه خود میگوید که: نص بیضاوی و شرح [[اصفهانی، محمود بن عبدالرحمن|شمسالدین اصفهانی]] جایگاه والایی در دانش اصول فقه دارند و شارح کوشیده است تا نکتههای مشکل کتاب را با عبارتهای ساده و روان توضیح داده و در کار خود به مصدرهای اصلی در اصول و فروع مباحث اعتماد ورزیده است. | ||
وی پس از درج شرح حالی از بیضاوی و شمسالدین اصفهانی، کتاب حاضر را با گفتاری درباره عنوان کتاب و نسبت آن با مؤلف، زمان تألیف، مصدرهای آن، وصف نسخه، روش تألیف و ویژگیهای برجسته آن و گامهایی را که او برای تهیه تحقیق و تعلیقهها برداشته است، توصیف کرده و توضیحی در باره دو نسخۀ مورد اعتمادش در «کتابخانه ملی فرانسه» و «مرکز ملک فیصل» میدهد. محقق در توصیف کار شمسالدین میگوید که او خود را به شرح متن کتاب، مقید دانسته و به حاشیههایی مانند نقل آرای اصولیان دیگر و درج نشانی روایتها از کتابهای حدیثی نپرداخته است. چراکه، اینگونه تعلیقهها را محققان انجام میدهند و در شمار کارهای شارحان نیست؛ شمس الدین چونکه شناخت عمیقی از دانش «منطق» داشته است، تحلیل منطقی از مسألهها و دلیلها را به خوبی انجام داده است و هر جا تلازمی در یک مسأله یافته است، سبب منطقی آن را با بررسی تالی و مقدم قضیه بیان نموده است؛ او واژههای دشوار متن را با عبارتهای ساده و روان معنا کرده است و مسألهای را که دارای شاخ و برگی از اقوال بوده، با تفصیل آرا و تحریر محل نزاع شرح کرده است. او در کار تعریف مسایل، چنانچه مسألهای به شناخت فزونتر از آنچه بیضاوی در باره آن نوشته، نیاز داشته است، به تعریف بیشتر مسأله دست زده و از میان گزینههای تعریفشده، بهترین را برگزیده است؛ شمسالدین اختلاف آرایی را که از نوع لفظی بوده و ثمرۀ فقهی نداشتهاند، نشان داده است؛ او اصطلاحهای علمی از هر فنی را که در شرح آورده، شناسانده است. او از آوردن دیدگاههای غیر موثق، بسیار پرهیز کرده است. از این رو، فقط به دو کتاب | وی پس از درج شرح حالی از بیضاوی و شمسالدین اصفهانی، کتاب حاضر را با گفتاری درباره عنوان کتاب و نسبت آن با مؤلف، زمان تألیف، مصدرهای آن، وصف نسخه، روش تألیف و ویژگیهای برجسته آن و گامهایی را که او برای تهیه تحقیق و تعلیقهها برداشته است، توصیف کرده و توضیحی در باره دو نسخۀ مورد اعتمادش در «کتابخانه ملی فرانسه» و «مرکز ملک فیصل» میدهد. محقق در توصیف کار [[اصفهانی، محمود بن عبدالرحمن|شمسالدین]] میگوید که او خود را به شرح متن کتاب، مقید دانسته و به حاشیههایی مانند نقل آرای اصولیان دیگر و درج نشانی روایتها از کتابهای حدیثی نپرداخته است. چراکه، اینگونه تعلیقهها را محققان انجام میدهند و در شمار کارهای شارحان نیست؛ [[اصفهانی، محمود بن عبدالرحمن|شمس الدین]] چونکه شناخت عمیقی از دانش «منطق» داشته است، تحلیل منطقی از مسألهها و دلیلها را به خوبی انجام داده است و هر جا تلازمی در یک مسأله یافته است، سبب منطقی آن را با بررسی تالی و مقدم قضیه بیان نموده است؛ او واژههای دشوار متن را با عبارتهای ساده و روان معنا کرده است و مسألهای را که دارای شاخ و برگی از اقوال بوده، با تفصیل آرا و تحریر محل نزاع شرح کرده است. او در کار تعریف مسایل، چنانچه مسألهای به شناخت فزونتر از آنچه [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]] در باره آن نوشته، نیاز داشته است، به تعریف بیشتر مسأله دست زده و از میان گزینههای تعریفشده، بهترین را برگزیده است؛ [[اصفهانی، محمود بن عبدالرحمن|شمسالدین]] اختلاف آرایی را که از نوع لفظی بوده و ثمرۀ فقهی نداشتهاند، نشان داده است؛ او اصطلاحهای علمی از هر فنی را که در شرح آورده، شناسانده است. او از آوردن دیدگاههای غیر موثق، بسیار پرهیز کرده است. از این رو، فقط به دو کتاب «[[المحصول في علم أصول الفقه|المحصول]]» از [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]](متوفی 606ق) و «[[الإحکام في أصول الأحکام|الإحکام فی أصول الأحکام]]» از [[آمدی، علی بن محمد|سیفالدین آمدی]](631-551ق) اعتماد کرده است.<ref>ر.ک:مقدمه محقق، ص26-22</ref> | ||
محقق اختلاف شایان توجهی میان دیدگاههای بیضاوی و اصفهانی ندیده است؛ زیرا هر دو شافعیمذهباند. او میگوید که اصفهانی افزون بر آنچه از اعتراضها و پاسخها در متن دیده میشود، خود نیز بر آن اعتراضها افزوده و به آنها پاسخ داده است. روش او در شرح اینگونه است که مسألهها را با همه شاخ و برگشان آورده و آنها را توضیح میدهد. این روش در کار ابن سُبکی و أسنوی دیده نمیشود.<ref>ر.ک: همان، ص26</ref> | محقق اختلاف شایان توجهی میان دیدگاههای بیضاوی و اصفهانی ندیده است؛ زیرا هر دو شافعیمذهباند. او میگوید که اصفهانی افزون بر آنچه از اعتراضها و پاسخها در متن دیده میشود، خود نیز بر آن اعتراضها افزوده و به آنها پاسخ داده است. روش او در شرح اینگونه است که مسألهها را با همه شاخ و برگشان آورده و آنها را توضیح میدهد. این روش در کار ابن سُبکی و أسنوی دیده نمیشود.<ref>ر.ک: همان، ص26</ref> | ||
نمله با ارائه این همه برجستگیهای شرح، کاستیهایی نیز در آن میبیند؛ شمسالدین در نسبتدادن آرا به صاحبانشان توجه و دقت کافی ندارد؛ مثلا او نظریه «تفویض الحکم إلی رأی النبی (ص)» را به همه معتزلیان نسبت میدهد. با اینکه، برخی از آنان این دیدگاه را پذیرفتهاند؛ نظریه «الکافر لا یکلف بفروع الإیمان» را به همه حنفیان (و نه جمهورشان) نسبت میدهد؛ همچنین، نظریه «الاستصحاب لیس حجة» را به همه حنفیان (و نه برخی از آنان) نسبت داده است. او گاه، بدون آنکه نامی از فخر رازی و آمدی بیاورد، عبارتهایی از آنان را در شرح خود آورده است. با اینکه، نیکو آن بوَد که فضیلت هر دیدگاهی به نام صاحبش درج شود؛ زبان شرح با اینکه روان و فصیح است، اما لغزشهای نحوی مانند ادخال «ال» بر دو واژه بعض و کل، که با فصاحت لغت عرب نمیخواند، ادخال «ال» بر «غیره» و آوردن «ام» پس از «هل» در بسیاری از جاهای شرح دیده میشود.<ref>ر.ک: همان، ص27-26</ref> | نمله با ارائه این همه برجستگیهای شرح، کاستیهایی نیز در آن میبیند؛ [[اصفهانی، محمود بن عبدالرحمن|شمسالدین]] در نسبتدادن آرا به صاحبانشان توجه و دقت کافی ندارد؛ مثلا او نظریه «تفویض الحکم إلی رأی النبی (ص)» را به همه معتزلیان نسبت میدهد. با اینکه، برخی از آنان این دیدگاه را پذیرفتهاند؛ نظریه «الکافر لا یکلف بفروع الإیمان» را به همه حنفیان (و نه جمهورشان) نسبت میدهد؛ همچنین، نظریه «الاستصحاب لیس حجة» را به همه حنفیان (و نه برخی از آنان) نسبت داده است. او گاه، بدون آنکه نامی از فخر رازی و آمدی بیاورد، عبارتهایی از آنان را در شرح خود آورده است. با اینکه، نیکو آن بوَد که فضیلت هر دیدگاهی به نام صاحبش درج شود؛ زبان شرح با اینکه روان و فصیح است، اما لغزشهای نحوی مانند ادخال «ال» بر دو واژه بعض و کل، که با فصاحت لغت عرب نمیخواند، ادخال «ال» بر «غیره» و آوردن «ام» پس از «هل» در بسیاری از جاهای شرح دیده میشود.<ref>ر.ک: همان، ص27-26</ref> | ||
نمله در ویرایش متن، بهترین عبارت را از میان دو نسخهای که داشته، در متن جای داده و دیگری را در پاورقی درج کرده و افزودنیهای خود را در کروشه [] نهاده است. او تخریج حدیثها، عنوانگذاری بابها و فصلها، درج نشانی کتابهایی که اصفهانی آرایی را از نویسندگان آنها نقل کرده است، افزودن توضیحهایی بیشتر از آنچه اصفهانی در باره آرای یک یا دو مذهب نقل نموده است، شناساندن طایفهها، فرقهها، مذهبها و جاهایی که نامشان در شرح آمده است و درج فهرستی از آیهها، حدیثها، آثار، شعرها، کسان، طایفهها، فرقهها، کتابهای مرجع، بابها، فصلها و مسألههای کتاب را انجام داده است.<ref>ر.ک: همان، ص29-27</ref> | نمله در ویرایش متن، بهترین عبارت را از میان دو نسخهای که داشته، در متن جای داده و دیگری را در پاورقی درج کرده و افزودنیهای خود را در کروشه [] نهاده است. او تخریج حدیثها، عنوانگذاری بابها و فصلها، درج نشانی کتابهایی که اصفهانی آرایی را از نویسندگان آنها نقل کرده است، افزودن توضیحهایی بیشتر از آنچه اصفهانی در باره آرای یک یا دو مذهب نقل نموده است، شناساندن طایفهها، فرقهها، مذهبها و جاهایی که نامشان در شرح آمده است و درج فهرستی از آیهها، حدیثها، آثار، شعرها، کسان، طایفهها، فرقهها، کتابهای مرجع، بابها، فصلها و مسألههای کتاب را انجام داده است.<ref>ر.ک: همان، ص29-27</ref> |
نسخهٔ ۱۳ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۱۸
شرح المنهاج للبيضاوي في علم الأصول | |
---|---|
پدیدآوران | اصفهانی، محمود بن عبدالرحمن (نويسنده)
بیضاوی، عبدالله بن عمر (نويسنده) نمله، عبدالکریم (مقدمهنويس) نمله، عبدالکریم (محقق) |
عنوانهای دیگر | منهاج الوصول إلی علم الأصول. شرح |
سال نشر | 1420ق - 1999م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شرح المنهاج للبیضاوی فی علم الأصول، اثر شمسالدین محمود عبدالرحمن اصفهانی(749-674ق) است که در شرح «منهاج الوصول إلی علم الأصول» از عبدالله بن عمر بيضاوی (متوفای 695یا 691) به شیوۀ غیر مزجی نوشته است. این کتاب با مقدمه، تحقیق و پاورقیهای عبدالکریم بن علی بن محمد نمله عرضه شده است.
محقق در انگیزه خود میگوید که: نص بیضاوی و شرح شمسالدین اصفهانی جایگاه والایی در دانش اصول فقه دارند و شارح کوشیده است تا نکتههای مشکل کتاب را با عبارتهای ساده و روان توضیح داده و در کار خود به مصدرهای اصلی در اصول و فروع مباحث اعتماد ورزیده است.
وی پس از درج شرح حالی از بیضاوی و شمسالدین اصفهانی، کتاب حاضر را با گفتاری درباره عنوان کتاب و نسبت آن با مؤلف، زمان تألیف، مصدرهای آن، وصف نسخه، روش تألیف و ویژگیهای برجسته آن و گامهایی را که او برای تهیه تحقیق و تعلیقهها برداشته است، توصیف کرده و توضیحی در باره دو نسخۀ مورد اعتمادش در «کتابخانه ملی فرانسه» و «مرکز ملک فیصل» میدهد. محقق در توصیف کار شمسالدین میگوید که او خود را به شرح متن کتاب، مقید دانسته و به حاشیههایی مانند نقل آرای اصولیان دیگر و درج نشانی روایتها از کتابهای حدیثی نپرداخته است. چراکه، اینگونه تعلیقهها را محققان انجام میدهند و در شمار کارهای شارحان نیست؛ شمس الدین چونکه شناخت عمیقی از دانش «منطق» داشته است، تحلیل منطقی از مسألهها و دلیلها را به خوبی انجام داده است و هر جا تلازمی در یک مسأله یافته است، سبب منطقی آن را با بررسی تالی و مقدم قضیه بیان نموده است؛ او واژههای دشوار متن را با عبارتهای ساده و روان معنا کرده است و مسألهای را که دارای شاخ و برگی از اقوال بوده، با تفصیل آرا و تحریر محل نزاع شرح کرده است. او در کار تعریف مسایل، چنانچه مسألهای به شناخت فزونتر از آنچه بیضاوی در باره آن نوشته، نیاز داشته است، به تعریف بیشتر مسأله دست زده و از میان گزینههای تعریفشده، بهترین را برگزیده است؛ شمسالدین اختلاف آرایی را که از نوع لفظی بوده و ثمرۀ فقهی نداشتهاند، نشان داده است؛ او اصطلاحهای علمی از هر فنی را که در شرح آورده، شناسانده است. او از آوردن دیدگاههای غیر موثق، بسیار پرهیز کرده است. از این رو، فقط به دو کتاب «المحصول» از فخر رازی(متوفی 606ق) و «الإحکام فی أصول الأحکام» از سیفالدین آمدی(631-551ق) اعتماد کرده است.[۱]
محقق اختلاف شایان توجهی میان دیدگاههای بیضاوی و اصفهانی ندیده است؛ زیرا هر دو شافعیمذهباند. او میگوید که اصفهانی افزون بر آنچه از اعتراضها و پاسخها در متن دیده میشود، خود نیز بر آن اعتراضها افزوده و به آنها پاسخ داده است. روش او در شرح اینگونه است که مسألهها را با همه شاخ و برگشان آورده و آنها را توضیح میدهد. این روش در کار ابن سُبکی و أسنوی دیده نمیشود.[۲]
نمله با ارائه این همه برجستگیهای شرح، کاستیهایی نیز در آن میبیند؛ شمسالدین در نسبتدادن آرا به صاحبانشان توجه و دقت کافی ندارد؛ مثلا او نظریه «تفویض الحکم إلی رأی النبی (ص)» را به همه معتزلیان نسبت میدهد. با اینکه، برخی از آنان این دیدگاه را پذیرفتهاند؛ نظریه «الکافر لا یکلف بفروع الإیمان» را به همه حنفیان (و نه جمهورشان) نسبت میدهد؛ همچنین، نظریه «الاستصحاب لیس حجة» را به همه حنفیان (و نه برخی از آنان) نسبت داده است. او گاه، بدون آنکه نامی از فخر رازی و آمدی بیاورد، عبارتهایی از آنان را در شرح خود آورده است. با اینکه، نیکو آن بوَد که فضیلت هر دیدگاهی به نام صاحبش درج شود؛ زبان شرح با اینکه روان و فصیح است، اما لغزشهای نحوی مانند ادخال «ال» بر دو واژه بعض و کل، که با فصاحت لغت عرب نمیخواند، ادخال «ال» بر «غیره» و آوردن «ام» پس از «هل» در بسیاری از جاهای شرح دیده میشود.[۳]
نمله در ویرایش متن، بهترین عبارت را از میان دو نسخهای که داشته، در متن جای داده و دیگری را در پاورقی درج کرده و افزودنیهای خود را در کروشه [] نهاده است. او تخریج حدیثها، عنوانگذاری بابها و فصلها، درج نشانی کتابهایی که اصفهانی آرایی را از نویسندگان آنها نقل کرده است، افزودن توضیحهایی بیشتر از آنچه اصفهانی در باره آرای یک یا دو مذهب نقل نموده است، شناساندن طایفهها، فرقهها، مذهبها و جاهایی که نامشان در شرح آمده است و درج فهرستی از آیهها، حدیثها، آثار، شعرها، کسان، طایفهها، فرقهها، کتابهای مرجع، بابها، فصلها و مسألههای کتاب را انجام داده است.[۴]
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه محقق