نان و کتاب: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
ترجیعبند سخنان استاد در این کتاب، و نیز در آثار دیگر، تشیع است و عدالت. وى تشیع را قرین عدالت مىداند و اسلام امامت را اسلام عدالت. و البتّه این عدالت، محدود به عدالت اقتصادى نیست؛ بلکه هم عدالت سیاسى (آزادى)، در آن مىگنجد و هم عدالت قضائى و هم عدالت معیشتى. در واقع عدالت، مفهومى فراخ است که در آن همۀ ارزشها و آرمانها مىگنجد. چنانکه تشیع آیینى ارزشبان است که جملگى خواستههاى بشر، با تمسّک بدان، تأمین مىشود. | ترجیعبند سخنان استاد در این کتاب، و نیز در آثار دیگر، تشیع است و عدالت. وى تشیع را قرین عدالت مىداند و اسلام امامت را اسلام عدالت. و البتّه این عدالت، محدود به عدالت اقتصادى نیست؛ بلکه هم عدالت سیاسى (آزادى)، در آن مىگنجد و هم عدالت قضائى و هم عدالت معیشتى. در واقع عدالت، مفهومى فراخ است که در آن همۀ ارزشها و آرمانها مىگنجد. چنانکه تشیع آیینى ارزشبان است که جملگى خواستههاى بشر، با تمسّک بدان، تأمین مىشود. | ||
در این کتاب، ۱۰ مقاله به کوشش سید محمد کاظم حیدری و محمد اسفندیاری گردآوری شده است. | در این کتاب، ۱۰ مقاله به کوشش [[سید محمد کاظم حیدری]] و [[اسفندیاری، محمد|محمد اسفندیاری]] گردآوری شده است. | ||
نسخهٔ کنونی تا ۳ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۴۹
نان و کتاب | |
---|---|
پدیدآوران | حکیمی، محمدرضا (نویسنده)
حیدری، محمدکاظم (گردآورنده) اسفندیاری، محمد (گردآورنده) |
ناشر | دلیل ما |
مکان نشر | قم |
سال نشر | 1384ش |
چاپ | یکم |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نان و کتاب، دفترى دیگر است از مجموعۀ مقالات محمّدرضا حکیمى (1314-1400ش). در این مقالات سخن از اسلام است و تشیع و فرهنگ و مردم، و مردم محروم از نان و فرهنگ. سخن از اسلام مهجور و مجهول است؛ و تشیع وارونه شده؛ و مردم محروم مانده از نان و کتاب.
از اسلام در فراسوى ابرها سخن نرفته است، بلکه از آن براى تحقّق در زمین و این سرزمین سخن رفته است. چنانکه از تشیع، براى شقّ عصاى مسلمین سخنى گفته نشده است، بلکه از آن براى عینیت بخشیدن به عدالت سخن است. بیفزاییم که سخن از مردم، براى استفادۀ ابزارى از مردم نیست، بلکه براى احقاق حقوقشان است؛ از جمله نان و کتاب.
«نان و کتاب»، عنوان اوّلین مقالۀ این مجموعه است؛ امّا - در واقع - اوّلین و آخرین سخن استاد حکیمى در درازناى پنجاه سال جدّ و جهد است. سخن این است که مردم به خوراک جسم و خوراک روح نیاز دارند، و این را مىطلبند، و حق دارند، و حقگزارى آن، فریضه است و وظیفه. نه مىشود این خواسته را نادیده گرفت، و نه با برآورده ساختن آن مىتوان بر مردم منّت گذاشت. بواقع نان و کتاب براى انسان، چون آب و هوا براى نباتات است[۱].
ترجیعبند سخنان استاد در این کتاب، و نیز در آثار دیگر، تشیع است و عدالت. وى تشیع را قرین عدالت مىداند و اسلام امامت را اسلام عدالت. و البتّه این عدالت، محدود به عدالت اقتصادى نیست؛ بلکه هم عدالت سیاسى (آزادى)، در آن مىگنجد و هم عدالت قضائى و هم عدالت معیشتى. در واقع عدالت، مفهومى فراخ است که در آن همۀ ارزشها و آرمانها مىگنجد. چنانکه تشیع آیینى ارزشبان است که جملگى خواستههاى بشر، با تمسّک بدان، تأمین مىشود.
در این کتاب، ۱۰ مقاله به کوشش سید محمد کاظم حیدری و محمد اسفندیاری گردآوری شده است.
پانویس
- ↑ مقدمه، ص11-12
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب