اکبرنامه؛ تاریخ گورکانیان هند: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '.ر' به '. ر'
جز (جایگزینی متن - '.ر' به '. ر')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۱: خط ۲۱:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10044
| کتابخوان همراه نور =10044
| کتابخوان همراه نور =10044
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۲۷: خط ۲۷:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''اكبرنامه تاريخ گوركانيان هند''' اثر [[علامی، ابوالفضل بن مبارک|شيخ ابوالفضل مبارک]]، يكى از مهم‌ترين منابع تاريخى دوره سلاطين گوركانى هند است كه اطلاعات جالبى در مورد جغرافياى هند و آسياى جنوب غربى را نيز در بر دارد.


'''اكبرنامه تاريخ گوركانيان هند''' اثر شيخ ابوالفضل مبارک، يكى از مهم‌ترين منابع تاريخى دوره سلاطين گوركانى هند است كه اطلاعات جالبى در مورد جغرافياى هند و آسياى جنوب غربى را نيز در بر دارد.
انگيزه تألیف، اجراى فرمان اكبر شاه به ثبت وقايع زمان اوست كه به زبان فارسی و با نثرى متكلف، به رشته تحرير در آمده است.
انگيزه تألیف، اجراى فرمان اكبر شاه به ثبت وقايع زمان اوست كه به زبان فارسی و با نثرى متكلف، به رشته تحرير در آمده است.


خط ۴۶: خط ۴۶:
وقايع از سال 980ق، ورود اكبر شاه به پتن تا مرگ وى در 1014ق.
وقايع از سال 980ق، ورود اكبر شاه به پتن تا مرگ وى در 1014ق.


مؤلف در تأليف اين اثر، علاوه بر مشهودات و مسموعات خود، از واقعات بابرى، تاريخ رشيدى، ظفرنامه يزدى، تاريخ الحكماى شهروزى، قانون همايونى [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]] و همايون‌نامه گل‌بدن نيز بهره‌مند شده است.
مؤلف در تأليف اين اثر، علاوه بر مشهودات و مسموعات خود، از واقعات بابرى، [[تاریخ رشیدی|تاريخ رشيدى]]، [[ظفرنامه (شرف‌الدین علی یزدی)|ظفرنامه يزدى]]، [[تاريخ الحكماء قبل ظهور الإسلام و بعده «نزهة الأرواح و روضة الأفراح»|تاريخ الحكماى شهروزى]]، قانون همايونى [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]] و همايون‌نامه گل‌بدن نيز بهره‌مند شده است.


اين كتاب با آنكه از تكلفات منشيانه و تصنفات مترسلانه عارى است، متانت سخن و استخوان‌بندى كلمات و نشست مفردات و تراكيب مستحسنه و فقرات بيگانه در آن به قسمى است كه تبعيت از آن براى ديگران، به دشوارى ميسر است.
اين كتاب با آنكه از تكلفات منشيانه و تصنفات مترسلانه عارى است، متانت سخن و استخوان‌بندى كلمات و نشست مفردات و تراكيب مستحسنه و فقرات بيگانه در آن به قسمى است كه تبعيت از آن براى ديگران، به دشوارى ميسر است.
خط ۶۳: خط ۶۳:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
پيش‌گفتار ضمن بيان ضرورت چاپ كتاب، آثار هم‌رديف آن را از جمله آثار الصناديد، طبقات اكبرى، بدايع الوقايع و... ذكر كرده و مختصراً توضيح داده و در ادامه، به بيان شرح حال مفصلى از مؤلف، پدر و برادر او، تقسيمات و ارزش كتاب پرداخته است.
پيش‌گفتار ضمن بيان ضرورت چاپ كتاب، آثار هم‌رديف آن را از جمله آثار الصناديد، طبقات اكبرى، [[بدايع الوقايع]] و... ذكر كرده و مختصراً توضيح داده و در ادامه، به بيان شرح حال مفصلى از مؤلف، پدر و برادر او، تقسيمات و ارزش كتاب پرداخته است.


در مقدمه مؤلف، بعد از حمد و ثناى خداوند متعال، رسول اكرم(ص)، آل(ص) و اصحاب كرام ايشان، ضمن تفصيل نسخ دانه كتاب، به بيان انگيزه و شيوه تأليف آن پرداخته است.
در مقدمه مؤلف، بعد از حمد و ثناى خداوند متعال، رسول اكرم(ص)، آل(ص) و اصحاب كرام ايشان، ضمن تفصيل نسخ دانه كتاب، به بيان انگيزه و شيوه تأليف آن پرداخته است.
خط ۶۹: خط ۶۹:
مطالب در سه بخش عمده تنظيم يافته است:  
مطالب در سه بخش عمده تنظيم يافته است:  


شامل سه قسمت:1- در خصوص بشارت غيبى در مورد تولد اكبر شاه: در اين زمينه اتفاقاتى كه بيشتر به افسه‌گانه شبيه است، به عنوان بشارت‌هاى غيبى تولد پادشاهى برگزيده در آينده، آورده شده است؛ از جمله اينكه روزى مادر اكبر شاه، در نزدیکى ايام ولادت او، بر هودجى مى‌رفته كه در اثناى راه، نظرش به باغ انبه‌اى مى‌افتد و از برادر خود طلب انبه مى‌كند. خواجه نيز اطاعت كرده و انبه‌اى چند آورده و به دست ايشان مى‌دهد كه در نظرش پرتوى ناصيه بانو با آينه اشتباه مى‌شود و از او مى‌پرسد كه چرا به پيشانى خود آينه بسته است؟ وقتى با انكار بانو مواجه شده و بهتر نگاه مى‌كند،«پيشانى نورانى آن حضرت را به نور ايزدى تابان مى‌يابد، تعجب نموده و حيران آن نور ازلى مى‌گردد» و از ديگران نيز مى‌پرسد كه آيا اين نور را مى‌بينند يا نه؟ و مؤلف نيز اين نور را شعشعه‌اى از انوار الهى و نشان ظهور او مى‌نامد. 2- ذكر زايچه‌هاى تولد وى: در اين قسمت تاريخ، ساعت و نحوه تولد اكبر شاه كه به وسيله اصطرلاب و علوم غريبه، توسط منجمان يونانى، هندى، عضد‌الدوله امير فتح‌الله شيرازى و مولانا الياس اردبيلى پيش‌بينى شده بود، به همراه اختلافى كه ميان حكما در طالع او رخ داد، بيان شده است.3- شرح وقايع تيموريان از آدم تا تيمور: كه شجره‌نامه گوركانيان از آدم(ع) تا سلطان ابوسعيد ميرزا را نام برده و به ذكر مختصرى از خصوصيات و حوادث زمان آنها پرداخته است.
شامل سه قسمت:1- در خصوص بشارت غيبى در مورد تولد اكبر شاه: در اين زمينه اتفاقاتى كه بيشتر به افسانه شبيه است، به عنوان بشارت‌هاى غيبى تولد پادشاهى برگزيده در آينده، آورده شده است؛ از جمله اينكه روزى مادر اكبر شاه، در نزدیکى ايام ولادت او، بر هودجى مى‌رفته كه در اثناى راه، نظرش به باغ انبه‌اى مى‌افتد و از برادر خود طلب انبه مى‌كند. خواجه نيز اطاعت كرده و انبه‌اى چند آورده و به دست ايشان مى‌دهد كه در نظرش پرتوى ناصيه بانو با آينه اشتباه مى‌شود و از او مى‌پرسد كه چرا به پيشانى خود آينه بسته است؟ وقتى با انكار بانو مواجه شده و بهتر نگاه مى‌كند،«پيشانى نورانى آن حضرت را به نور ايزدى تابان مى‌يابد، تعجب نموده و حيران آن نور ازلى مى‌گردد» و از ديگران نيز مى‌پرسد كه آيا اين نور را مى‌بينند يا نه؟ و مؤلف نيز اين نور را شعشعه‌اى از انوار الهى و نشان ظهور او مى‌نامد. 2- ذكر زايچه‌هاى تولد وى: در اين قسمت تاريخ، ساعت و نحوه تولد اكبر شاه كه به وسيله اصطرلاب و علوم غريبه، توسط منجمان يونانى، هندى، عضد‌الدوله امير فتح‌الله شيرازى و مولانا الياس اردبيلى پيش‌بينى شده بود، به همراه اختلافى كه ميان حكما در طالع او رخ داد، بيان شده است.3- شرح وقايع تيموريان از آدم تا تيمور: كه شجره‌نامه گوركانيان از آدم(ع) تا سلطان ابوسعيد ميرزا را نام برده و به ذكر مختصرى از خصوصيات و حوادث زمان آنها پرداخته است.


ذكر فتوحات و وقايع دوران امير تيمور گوركان تا مرگ عمر شيخ ميرزا، پدر بابر شاه.
ذكر فتوحات و وقايع دوران امير تيمور گوركان تا مرگ عمر شيخ ميرزا، پدر بابر شاه.


در وقايع سال 950ق كه عسكرى ميرزا، برادر همايون پادشاه، اكبر شاه را به عنوان گروگان به قندهار مى‌برد، مؤلف آداب و رسوم و سنت پاگيرى كودك و اقدام اطرافيان را در توفيق يافتن او شرح داده و مى‌نويسد«...رسم بزرگان آن است كه چون فرزند را زمان روان شدن به پاى رسد، پدر يا پدر كلان يا كسى كه در عرف به جاى آنها تواند شد، دستار خويش برداشته در هنگام رفتن آن فرزند گرامى مى‌زند، چنانچه آن نخل اميد به زمين مى‌آيد».
در وقايع سال 950ق كه عسكرى ميرزا، برادر همايون پادشاه، اكبر شاه را به عنوان گروگان به قندهار مى‌برد، مؤلف آداب و رسوم و سنت پاگيرى كودك و اقدام اطرافيان را در توفيق يافتن او شرح داده و مى‌نويسد«... رسم بزرگان آن است كه چون فرزند را زمان روان شدن به پاى رسد، پدر يا پدر كلان يا كسى كه در عرف به جاى آنها تواند شد، دستار خويش برداشته در هنگام رفتن آن فرزند گرامى مى‌زند، چنانچه آن نخل اميد به زمين مى‌آيد».


پرداختن به مسائل كشت و تولید محصولات كشاورزى و رشد و افزونى بعضى از اين محصولات از جمله مواردى است كه مؤلف هم‌زمان با تشريح وقايع تاريخى به آن مى‌پردازد. از جمله ضمن بيان وقايع سال 1002ق، اشاره‌اى دارد به افزونى كشت و برداشت زعفران در كشمير و مقايسه آن با سال‌هاى قبل.
پرداختن به مسائل كشت و تولید محصولات كشاورزى و رشد و افزونى بعضى از اين محصولات از جمله مواردى است كه مؤلف هم‌زمان با تشريح وقايع تاريخى به آن مى‌پردازد. از جمله ضمن بيان وقايع سال 1002ق، اشاره‌اى دارد به افزونى كشت و برداشت زعفران در كشمير و مقايسه آن با سال‌هاى قبل.
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن كتاب.


 
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}