در آستانه قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ ژوئن ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - '،ذ' به '، ذ'
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
جز (جایگزینی متن - '،ذ' به '، ذ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[بلاشر، رژیس|بلاشر]]، رژیس]] (نويسنده)
[[بلاشر، رژیس|بلاشر]]، رژیس]] (نویسنده)


[[رامیار، محمود]] (مترجم)
[[رامیار، محمود]] (مترجم)
خط ۲۰: خط ۲۰:
| سال نشر = 1374 ش  
| سال نشر = 1374 ش  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE3032AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03032AUTOMATIONCODE
| چاپ =4
| چاپ =4
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =03032
| کتابخوان همراه نور =03032
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۴۵: خط ۴۷:
بخش اول، گردآورى قرآن مجيد نام دارد كه در آن سه فصل گردآورى قرآن، اصطلاح رسم الخط مصحف عثمانى و قراءات و قاريان به چشم مى‌خورد.
بخش اول، گردآورى قرآن مجيد نام دارد كه در آن سه فصل گردآورى قرآن، اصطلاح رسم الخط مصحف عثمانى و قراءات و قاريان به چشم مى‌خورد.


بخش دوم، توصيف مصحف كنونى نام دارد.و در آن مباحثى درباره تقسيم‌بنديهاى قرآن، سرسوره‌ها، زبان قرآن و سبک قرآن وجود دارد.
بخش دوم، توصيف مصحف كنونى نام دارد.و در آن مباحثى درباره تقسيم‌بندیهاى قرآن، سرسوره‌ها، زبان قرآن و سبک قرآن وجود دارد.


بخش سوم،«انتقاداتى كه پيش آمد» نام دارد و شامل انتقادات اسلامى و اروپائيان است.
بخش سوم،«انتقاداتى كه پيش آمد» نام دارد و شامل انتقادات اسلامى و اروپائيان است.
خط ۹۰: خط ۹۲:
-آيا استناد و تكيه به ذهن و حافظه صحابه براى اصالت و قطعيّت قرآن و عدم تحريف آن كفايت مى‌كند؟
-آيا استناد و تكيه به ذهن و حافظه صحابه براى اصالت و قطعيّت قرآن و عدم تحريف آن كفايت مى‌كند؟


ما براى تحليل و مستندسازى موارد بالا سخنان او را از كتاب مى‌آوريم.
ما براى تحليل و مستندسازى موارد بالا سخنان او را از كتاب مى‌آوریم.


[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] در صفحه 11 اينگونه بيان مى‌كند: «بايد اذعان داشت كه هنوز نكات فراوانى در تاريخ قرآن همچنان مبهم و مرموز،
[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] در صفحه 11 اينگونه بيان مى‌كند: «بايد اذعان داشت كه هنوز نكات فراوانى در تاريخ قرآن همچنان مبهم و مرموز،
خط ۱۰۵: خط ۱۰۷:
از اينجا [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] دلائل عدم نگارش و تدوين كامل قرآن از طرف پيامبر(ص) را معرفى مى‌كند.عدم آگاهى پيامبر(ص) از رسالتش، فقدان امكانات مادى و موضوع وجود قرائت‌هاى مختلف كه پيامبر(ص) از برترى دادن يك قرائت‌بر قرائت ديگر احتراز مى‌جست.<ref>همو، ص 42 تا 45</ref>
از اينجا [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] دلائل عدم نگارش و تدوين كامل قرآن از طرف پيامبر(ص) را معرفى مى‌كند.عدم آگاهى پيامبر(ص) از رسالتش، فقدان امكانات مادى و موضوع وجود قرائت‌هاى مختلف كه پيامبر(ص) از برترى دادن يك قرائت‌بر قرائت ديگر احتراز مى‌جست.<ref>همو، ص 42 تا 45</ref>


و در مورد [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] با استناد به گفت‌وگويى كه زيد بن ثابت با خليفه اوّل دارد اين كه گفته «چگونه كارى را انجام خواهيد داد كه پيامبر(ص) انجام نداده است» مطرح مى‌كند: «هيچ‌گونه دليل قطعى نداريم كه تصور كنيم محمد(ص) شخصا به تشكيل مجموعه‌اى از آيات قرآنى دستور فرموده باشد حتى دلائل در اختيار داريم كه طبق آنها مى‌توان گفت، اين امر بوسيله خود او طرح‌ريزى نشده است.»<ref>همو، ص 36</ref>و در صفحه 42 دليل آنرا اينگونه بيان مى‌كند.«امروز ما بدين سوال به كمك فرضيه مى‌توانيم پاسخ دهيم شايد محمد(ص) و معاصرين او مبادرت به كارى را كه منجر به ايجاد نسخه‌اى از معيار كتاب آسمانى شود، كفرآميز مى‌دانستند». وارد بحث وحى تا چه‌اندازه مى‌توانند مورد وثوق و اطمينان باشند
و در مورد [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] با استناد به گفت‌وگويى كه زيد بن ثابت با خليفه اوّل دارد اين كه گفته «چگونه كارى را انجام خواهيد داد كه پيامبر(ص) انجام نداده است» مطرح مى‌كند: «هيچ‌گونه دليل قطعى نداريم كه تصور كنيم محمد(ص) شخصا به تشكيل مجموعه‌اى از آيات قرآنى دستور فرموده باشد حتى دلائل در اختيار داريم كه طبق آنها مى‌توان گفت، اين امر بوسيله خود او طرح‌ريزى نشده است.»<ref>همو، ص 36</ref>و در صفحه 42 دليل آنرا اينگونه بيان مى‌كند.«امروز ما بدين سؤال به كمك فرضيه مى‌توانيم پاسخ دهيم شايد محمد(ص) و معاصرين او مبادرت به كارى را كه منجر به ايجاد نسخه‌اى از معيار كتاب آسمانى شود، كفرآميز مى‌دانستند». وارد بحث وحى تا چه‌اندازه مى‌توانند مورد وثوق و اطمينان باشند


را از نظر [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] مرور مى‌كنيم.وى معتقد است گردآورى قرآن امرى تقليدى از يهود و نصارى بوده است و ديگر فراموشى بخشى از آيات نزد خود حضرت(ص) بوده و از همه عجيب‌تر اينكه وى اشاره مى‌كند.دلايلى مبنى براينكه پيامبر(ص) دستور به تشكيل مجموعه‌اى به نام قرآن داده باشد در دست نيست و بدين وسيله امر كتابت را ابتكارى از ناحيه صحابه مى‌داند<ref>همو 33 تا 37</ref>
را از نظر [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] مرور مى‌كنيم.وى معتقد است گردآورى قرآن امرى تقليدى از يهود و نصارى بوده است و ديگر فراموشى بخشى از آيات نزد خود حضرت(ص) بوده و از همه عجيب‌تر اينكه وى اشاره مى‌كند.دلايلى مبنى براینكه پيامبر(ص) دستور به تشكيل مجموعه‌اى به نام قرآن داده باشد در دست نيست و بدين وسيله امر كتابت را ابتكارى از ناحيه صحابه مى‌داند<ref>همو 33 تا 37</ref>


[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] سپس كتابت كاتبان وحى را اينگونه توصيف مى‌كند.«احاديث بارها به ما نشان ميدهند كه محمد(ص) وحى الهى را در همان لحظه نزول به كاتبان خود املاء مى‌فرموده است باوجود اينها شايد كاملا متناسب نباشد كه به اين آگاهى اعتماد مطلقى داشته باشيم زيرا چنين بنظر ميرسد كه همه اين معلومات به منظور اثبات اين فرضيه است كه پيغمبر(ص) در حيات خود به وسيله كتابت به تثبيت همه قرآن پرداخته است<ref>همو، ص 29</ref>
[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] سپس كتابت كاتبان وحى را اينگونه توصيف مى‌كند.«احاديث بارها به ما نشان ميدهند كه محمد(ص) وحى الهى را در همان لحظه نزول به كاتبان خود املاء مى‌فرموده است باوجود اينها شايد كاملا متناسب نباشد كه به اين آگاهى اعتماد مطلقى داشته باشيم زيرا چنين بنظر ميرسد كه همه اين معلومات به منظور اثبات اين فرضيه است كه پيغمبر(ص) در حيات خود به وسيله كتابت به تثبيت همه قرآن پرداخته است.<ref>همو، ص 29</ref>


عامل ديگرى كه [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] در خصوص كتابت كاتبان وحى با ترديد برگزار مى‌كند.از طرف ديگر، آيا آيات و سور روى چه چيزهايى نوشته مى‌شد و آيااين نوشته‌ها محفوظ مى‌ماند؟از سوى ديگر نگارش آيات وحى بلافاصله پس از نزول صورت نپذيرفت، مدتها
عامل ديگرى كه [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] در خصوص كتابت كاتبان وحى با ترديد برگزار مى‌كند.از طرف ديگر، آيا آيات و سور روى چه چيزهايى نوشته مى‌شد و آيااين نوشته‌ها محفوظ مى‌ماند؟از سوى ديگر نگارش آيات وحى بلافاصله پس از نزول صورت نپذيرفت، مدتها
خط ۱۱۵: خط ۱۱۷:
بعد از نخستين نزول وحى بود كه مسلمين به فكر حفظ كتبى آيات نازله افتادند و سپس [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] به اين نتيجه ميرسد در آن زمان با روش محكمى تعقيب شده باشد نتيجه حاصله اطمينان خيلى زيادى به بار نخواهد آورد همه اين اسناد، امروز از بين رفته‌اند و درباره آنها جزء فرضيه كلمه ديگرى را نمى‌توانيم به كار ببريم و ما امروز تنها بر مصحفى اتكا مى‌كنيم كه پس از دوران محمد(ص) گردآمده‌اند.<ref>همو، ص 31</ref>
بعد از نخستين نزول وحى بود كه مسلمين به فكر حفظ كتبى آيات نازله افتادند و سپس [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] به اين نتيجه ميرسد در آن زمان با روش محكمى تعقيب شده باشد نتيجه حاصله اطمينان خيلى زيادى به بار نخواهد آورد همه اين اسناد، امروز از بين رفته‌اند و درباره آنها جزء فرضيه كلمه ديگرى را نمى‌توانيم به كار ببريم و ما امروز تنها بر مصحفى اتكا مى‌كنيم كه پس از دوران محمد(ص) گردآمده‌اند.<ref>همو، ص 31</ref>


[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] با اين سخنان، كتابت كاتبان وحى را زير سوال مى‌برد و بعد ادامه ميدهد: «اساسا در دوران محمد(ص)حافظه به عنوان وسيله اساسى نقل و حفظ قرآن شمرده مى‌شود»<ref>همو، ص 31</ref>
[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] با اين سخنان، كتابت كاتبان وحى را زير سؤال مى‌برد و بعد ادامه ميدهد: «اساسا در دوران محمد(ص)حافظه به عنوان وسيله اساسى نقل و حفظ قرآن شمرده مى‌شود»<ref>همو، ص 31</ref>


حال به نقل سخنان [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] در رابطه با زير مجموعه چهارم ميرسيم در قسمت قبل كه احاديث منقوله در كتب اهل سنّت بر عدم توانايى حفظ كامل در رابطه با پيامبر اكرم(ص) را مطرح نمود در اينجا مى‌گويد:وقتى پيامبر(ص) نتواند به حفظ كامل قرآن نائل شود و آيات را فراموش كند، تكليف صحابه معلوم است.و در ص 31 مى‌آورد.
حال به نقل سخنان [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] در رابطه با زير مجموعه چهارم ميرسيم در قسمت قبل كه احاديث منقوله در كتب اهل سنّت بر عدم توانايى حفظ كامل در رابطه با پيامبر اكرم(ص) را مطرح نمود در اينجا مى‌گويد:وقتى پيامبر(ص) نتواند به حفظ كامل قرآن نائل شود و آيات را فراموش كند، تكليف صحابه معلوم است.و در ص 31 مى‌آورد.
خط ۱۵۴: خط ۱۵۶:
اما در صفحه 77 كتاب عبارتى آمده كه مى‌گويد: گروهى كه از قدرت مذهبى على(ع)پشتيبانى مى‌كنند.علنا عثمان را متهم مى‌سازند كه در قرآن اشارات مزاحم خود را حذف كرده است.
اما در صفحه 77 كتاب عبارتى آمده كه مى‌گويد: گروهى كه از قدرت مذهبى على(ع)پشتيبانى مى‌كنند.علنا عثمان را متهم مى‌سازند كه در قرآن اشارات مزاحم خود را حذف كرده است.


و نيز وى مى‌گويد:اگر به اخبار روايى، يعنى تنها منبع هميشگى خود تن در دهيم، اين انجمن، مصحف ابوبكر را كه همان اوراق صحف امانتى نزد«حفصه» بود به عنوان اساس كار خود انتخاب كرد.بدين هسته اصلى، تمام قسمتهاى متفرقه‌اى كه با يافتنش امكان‌پذير بود افزوده شد.در واقع امر و بطور كلى، كار با يك جمع اضافه و تصحيح مصحف ابوبكر-زيد بن ثابت پايان گرفت»<ref>همانجا، ص 78</ref>و اين آخرين ترديدى است كه از آراء [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] در اين مقاله مى‌آوريم و آن اينكه مصحف تدوين يافته در عصر ابوبكر اساس كار عثمان بوده و قسمت‌هاى متفرقه‌اى را به آن افزوده است يعنى آياتى در عصر خليفه اوّل فوت شده بود كه در جمع عثمان تدوين يافت و افزوده شد.
و نيز وى مى‌گويد:اگر به اخبار روايى، يعنى تنها منبع هميشگى خود تن در دهيم، اين انجمن، مصحف ابوبكر را كه همان اوراق صحف امانتى نزد«حفصه» بود به عنوان اساس كار خود انتخاب كرد.بدين هسته اصلى، تمام قسمتهاى متفرقه‌اى كه با يافتنش امكان‌پذير بود افزوده شد.در واقع امر و بطور كلى، كار با يك جمع اضافه و تصحيح مصحف ابوبكر-زيد بن ثابت پايان گرفت»<ref>همانجا، ص 78</ref>و اين آخرين ترديدى است كه از آراء [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] در اين مقاله مى‌آوریم و آن اينكه مصحف تدوين يافته در عصر ابوبكر اساس كار عثمان بوده و قسمت‌هاى متفرقه‌اى را به آن افزوده است يعنى آياتى در عصر خليفه اوّل فوت شده بود كه در جمع عثمان تدوين يافت و افزوده شد.


==نقد آراء [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] ==
==نقد آراء [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] ==
خط ۱۷۵: خط ۱۷۷:
اما جمع به معناى دوم
اما جمع به معناى دوم


به معناى نگارش و كتابت به گونه‌اى كه آيات در هر سوره منظم شده باشند(يا صورت ديگر كه دكتر حبيب‌الله طاهرى در كتاب درسهايى از علوم قرآنى ج اول ص 341 در اين قسم مطرح و اضافه نموده و آن تمام قرآن نوشته شده ولى آيات و سور آن نامرتب و متفرق و پراكنده باشد) اين كار هم قطعا در زمان حيات پيامبر اسلام(ص) تحقق يافته است و هيچ‌كس در آن ترديدى ندارد.جمع‌آورى و ضبط آيات قرآن در هر سوره به ترتيبى كه هم اكنون در دست است، غالبا برحسب ترتيب نزول آنها انجام گرفته است.
به معناى نگارش و كتابت به گونه‌اى كه آيات در هر سوره منظم شده باشند(يا صورت ديگر كه دكتر حبيب‌الله طاهرى در كتاب درسهايى از علوم قرآنى ج اول ص 341 در اين قسم مطرح و اضافه نموده و آن تمام قرآن نوشته شده ولى آيات و سور آن نامرتب و متفرق و پراكنده باشد) اين كار هم قطعا در زمان حيات پيامبر اسلام(ص) تحقق يافته است و هيچ‌كس در آن ترديدى ندارد.جمع‌آورى و ضبط آيات قرآن در هر سوره به ترتيبى كه هم اكنون در دست است، غالباً  برحسب ترتيب نزول آنها انجام گرفته است.


هر سوره با بسم اللّه الرحمن الرحيم آغاز مى‌شده و آيات اين سوره كه به تدريج يكى پس از ديگرى نازل مى‌شده به ترتيب نزول ضبط شده است تا اينكه بسم ا... ديگرى نازل مى‌شد، و معرف آن بوده كه سوره پايان يافته و سوره‌اى ديگر آغاز مى‌گردد.در حقيقت، تنظيم آياتى، كه نازل مى‌گشت زير نظر و اشراف كامل پيامبر صورت مى‌گرفت و اجتهاد و نظر شخصى هيچ‌يك از نويسندگان نمى‌بايست در اين امر دخالتى داشته باشد.حال اين سؤال مطرح مى‌شود آيا ترتيب تمام آيات در تمام سوره‌هاى قرآن توقيفى است؟
هر سوره با بسم اللّه الرحمن الرحيم آغاز مى‌شده و آيات اين سوره كه به تدريج يكى پس از ديگرى نازل مى‌شده به ترتيب نزول ضبط شده است تا اينكه بسم ا... ديگرى نازل مى‌شد، و معرف آن بوده كه سوره پايان يافته و سوره‌اى ديگر آغاز مى‌گردد.در حقيقت، تنظيم آياتى، كه نازل مى‌گشت زير نظر و اشراف كامل پيامبر صورت مى‌گرفت و اجتهاد و نظر شخصى هيچ‌يك از نويسندگان نمى‌بايست در اين امر دخالتى داشته باشد.حال اين سؤال مطرح مى‌شود آيا ترتيب تمام آيات در تمام سوره‌هاى قرآن توقيفى است؟
خط ۱۸۱: خط ۱۸۳:
اگر چنين است بايد تمام آيات مكى در سوره‌هاى مكى و تمام آيات مدنى در سوره‌هاى مدنى قرار داشته باشند در حالى‌كه در تعدادى اندك از سوره‌هاى قرآن مشاهده مى‌كنيم كه آيات مكى در سوره‌هاى مدنى و به عكس آمده است و در کتاب‌هاى علوم قرآنى به تفصيل از آيات مستثيات سخن گفته‌اند حال پاسخ چيست؟ كسانى كه قائل به توقيفى بودن ترتيب همه آيات نظر داده‌اند در اين موارد هم كه پيامبر اكرم(ص) خودش اين ترتيب را برهم مى‌زد و دستور مى‌دهد آيه‌اى در فلان موضع از سوره قبلى قرار داده شود اين نيز عين توقيفى بودن است البته اين از موارد، چند نمونه بيشتر گزارش نشده است.
اگر چنين است بايد تمام آيات مكى در سوره‌هاى مكى و تمام آيات مدنى در سوره‌هاى مدنى قرار داشته باشند در حالى‌كه در تعدادى اندك از سوره‌هاى قرآن مشاهده مى‌كنيم كه آيات مكى در سوره‌هاى مدنى و به عكس آمده است و در کتاب‌هاى علوم قرآنى به تفصيل از آيات مستثيات سخن گفته‌اند حال پاسخ چيست؟ كسانى كه قائل به توقيفى بودن ترتيب همه آيات نظر داده‌اند در اين موارد هم كه پيامبر اكرم(ص) خودش اين ترتيب را برهم مى‌زد و دستور مى‌دهد آيه‌اى در فلان موضع از سوره قبلى قرار داده شود اين نيز عين توقيفى بودن است البته اين از موارد، چند نمونه بيشتر گزارش نشده است.


اما نويسنده التمهيد عقيده دارد كه در تعدادى اندك از سوره‌هاى قرآن كريم ترتيب طبيعى نزول وجود ندارد و نص خاصى هم از طرف پيامبر(ص) در ارتباط با تنظيم آيات آن در دست نيست، بنابراين به ناچار بايد حكم به توقيفى نبودن ترتيب اين سوره‌ها نمود<ref>ج 1، ص 214</ref>(براى اطلاعات بيشتر رجوع كنيد به درسنامه علوم قرآنى سطح 2، حسين جوان آراسته)
اما نویسنده التمهيد عقيده دارد كه در تعدادى اندك از سوره‌هاى قرآن كريم ترتيب طبيعى نزول وجود ندارد و نص خاصى هم از طرف پيامبر(ص) در ارتباط با تنظيم آيات آن در دست نيست، بنابراین به ناچار بايد حكم به توقيفى نبودن ترتيب اين سوره‌ها نمود<ref>ج 1، ص 214</ref>(براى اطلاعات بيشتر رجوع كنيد به درسنامه علوم قرآنى سطح 2، حسين جوان آراسته)


دليل اين امر كه كتابت و نگارش قطعا در حيات رسول اكرم(ص)صورت گرفته رواياتى فراوانى است كه در كتب [[صحيح بخارى]]، ج 9، ص 47، البرهان، ج 1، ص 331 و 334، [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحار الانوار]]، ج 89، ص 77 و منابع تاريخى كه اين مسالۀ را بازگو نموده‌اند.و با مطالبى كه ذكر شد آراء [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] مبنى بر اينكه پيامبر دستور به تشكيل مجموعه‌اى به نام قرآن داده باشد در دست نيست و بدين وسيله امر كتابت را ابتكارى از ناحيه صحابه مى‌پندارد(كه در زيرمجموعه سوم بخش اول مطرح شد)قابل نقد است و ما با استناد
دليل اين امر كه كتابت و نگارش قطعا در حيات رسول اكرم(ص)صورت گرفته رواياتى فراوانى است كه در كتب [[صحيح بخارى]]، ج 9، ص 47، البرهان، ج 1، ص 331 و 334، [[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحار الانوار]]، ج 89، ص 77 و منابع تاريخى كه اين مسالۀ را بازگو نموده‌اند.و با مطالبى كه ذكر شد آراء [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] مبنى بر اينكه پيامبر دستور به تشكيل مجموعه‌اى به نام قرآن داده باشد در دست نيست و بدين وسيله امر كتابت را ابتكارى از ناحيه صحابه مى‌پندارد(كه در زيرمجموعه سوم بخش اول مطرح شد)قابل نقد است و ما با استناد
به منابع تاريخى و روايى نشان داديم علاوه بر اينكه پيامبر(ص)قرآن را بر طبق وحى ديكته مى‌كرده ترتيب آيات در
به منابع تاريخى و روايى نشان داديم علاوه بر اينكه پيامبر(ص)قرآن را بر طبق وحى ديكته مى‌كرده ترتيب آيات در
سوره‌ها را نيز معين نموده است ولى اگر منظور او از تشكيل مجموعه‌اى به نام قرآن مصحف(بين دو جلد) و تنظيم سور باشد در بخش بعدى جمع قرآن به آن مى‌پردازيم.
سوره‌ها را نيز معين نموده است ولى اگر منظور او از تشكيل مجموعه‌اى به نام قرآن مصحف(بين دو جلد) و تنظيم سور باشد در بخش بعدى جمع قرآن به آن مى‌پردازيم.
خط ۱۹۲: خط ۱۹۴:
پس از رحلت رسول اكرم(ص) به صورت مصحف درآمده و قرآن بصورتى كه سوره‌هاى آن مانند آيات مرتب شده باشد جمع‌آورى و تدوين شده است و عده‌اى معتقدند قرآن به‌همين صورت كه فعلا وجود دارد تماما در زمان رسول خدا(ص) نوشته شده و به صورت مصحف(ميان دو جلد) مرتب گشته است.
پس از رحلت رسول اكرم(ص) به صورت مصحف درآمده و قرآن بصورتى كه سوره‌هاى آن مانند آيات مرتب شده باشد جمع‌آورى و تدوين شده است و عده‌اى معتقدند قرآن به‌همين صورت كه فعلا وجود دارد تماما در زمان رسول خدا(ص) نوشته شده و به صورت مصحف(ميان دو جلد) مرتب گشته است.


بنابراين اختلاف موجود ميان دو نظريه را مى‌توان با اين سؤال مطرح نمود.آيا تنظيم قرآن به صورت «مصحف» قبل از رحلت يا پس از رحلت انجام گرفته است؟و از اينجا مى‌توان اين نتيجه را گرفت كه هيچ اختلاف ريشه‌اى و اساسى در مساله تدوين و نگارش قرآن وجود ندارد و ملتزم شدن به هريك از اين دو نظريه به هيچ وجه به اهتمام و عنايت پيامبر و مسلمانان به قرآن لطمه‌اى وارد نمى‌كند.[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] از كسانى است كه قائل است تنظيم قرآن به صورت مصحف پس از رحلت انجام گرفته.دليل اين مطلب اينكه ايشان بعد از مقايسه سوره‌ها در مصاحف ابى بن كعب و عبدالله بن مسعود اختلاف زياد موجود در توالى سوره‌ها با ترتيب مصحف كنونى را نشان مى‌دهد مى‌گويد:آنچه مورد اطمينان است اين است كه پيغمبر اسلام در حيات خود شخصا به مقابله وحى پرداخته بود، اين اختلافات بوجود نمى‌آمد.اگر چنين كارى براستى تحقق يافته بود هيچيك از تلميذان بدون شك جرأت نمى‌يافت نظمى را كه استاد برقرار كرده درهم ريزد.
بنابراین اختلاف موجود ميان دو نظريه را مى‌توان با اين سؤال مطرح نمود.آيا تنظيم قرآن به صورت «مصحف» قبل از رحلت يا پس از رحلت انجام گرفته است؟و از اينجا مى‌توان اين نتيجه را گرفت كه هيچ اختلاف ريشه‌اى و اساسى در مسأله تدوين و نگارش قرآن وجود ندارد و ملتزم شدن به هريك از اين دو نظريه به هيچ وجه به اهتمام و عنايت پيامبر و مسلمانان به قرآن لطمه‌اى وارد نمى‌كند.[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] از كسانى است كه قائل است تنظيم قرآن به صورت مصحف پس از رحلت انجام گرفته.دليل اين مطلب اينكه ايشان بعد از مقايسه سوره‌ها در مصاحف ابى بن كعب و عبدالله بن مسعود اختلاف زياد موجود در توالى سوره‌ها با ترتيب مصحف كنونى را نشان مى‌دهد مى‌گويد:آنچه مورد اطمينان است اين است كه پيغمبر اسلام در حيات خود شخصا به مقابله وحى پرداخته بود، اين اختلافات بوجود نمى‌آمد.اگر چنين كارى براستى تحقق يافته بود هيچيك از تلميذان بدون شك جرأت نمى‌يافت نظمى را كه استاد برقرار كرده درهم ريزد.


اما اينكه بعضى از نويسندگان گمان كرده‌اند كسانى كه مى‌گويند قرآن پس از رحلت به صورت مصحف درآمده‌به كتابت و نگارش قرآن در زمان حيات پيامبر اكرم عقيده ندارند همينطور كه در مورد [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] در برخى از موارد اينگونه برداشته شده است در صورتى كه اينگونه نيست زيرا وى در صفحه 27 از ذكر دو وسيله‌اى كه محمد(ص) براى حفظ وحى بكار برده است نام مى‌برد اول حفظ متن وحى توسط صحابه و ديگرى كتابت وحى در زمان رسول خدا(ص) که تعداد آنها را تا 40 نفر نام مى‌برد درست است بعد در بعضى از افراد آن خدشه مى‌كند.
اما اينكه بعضى از نويسندگان گمان كرده‌اند كسانى كه مى‌گويند قرآن پس از رحلت به صورت مصحف درآمده‌به كتابت و نگارش قرآن در زمان حيات پيامبر اكرم عقيده ندارند همينطور كه در مورد [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] در برخى از موارد اينگونه برداشته شده است در صورتى كه اينگونه نيست زيرا وى در صفحه 27 از ذكر دو وسيله‌اى كه محمد(ص) براى حفظ وحى بكار برده است نام مى‌برد اول حفظ متن وحى توسط صحابه و ديگرى كتابت وحى در زمان رسول خدا(ص) که تعداد آنها را تا 40 نفر نام مى‌برد درست است بعد در بعضى از افراد آن خدشه مى‌كند.
خط ۲۰۰: خط ۲۰۲:
-تبعيّت از آيه'''ان علينا جمعه و قرانه'''زيرا در اين آيه خداوند به پيامبر(ص) وعده داده كه حفظ و صيانت قرآن از آن اوست و اگر پيامبر(ص) و اصحاب بدان مبادرت ورزند اين عمل كفرآميز است.
-تبعيّت از آيه'''ان علينا جمعه و قرانه'''زيرا در اين آيه خداوند به پيامبر(ص) وعده داده كه حفظ و صيانت قرآن از آن اوست و اگر پيامبر(ص) و اصحاب بدان مبادرت ورزند اين عمل كفرآميز است.


-پيامبر(ص) از برترى دادن يك قرائت بر قرائتهاى ديگر احتراز جسته است زيرا او احساس مى‌كرد كه كارى است بس حساس كه مزايايش در برابر محظوراتش نامعلوم است<ref>در آستانه قرآن، ص 42 تا 45</ref>
-پيامبر(ص) از برترى دادن يك قرائت بر قرائتهاى ديگر احتراز جسته است زيرا او احساس مى‌كرد كه كارى است بس حساس كه مزايايش در برابر محظوراتش نامعلوم است.<ref>در آستانه قرآن، ص 42 تا 45</ref>




خط ۲۱۲: خط ۲۱۴:
همچون عدم فراموشى پيامبر(ص)، سوره اعلى آيه 7 و 8 و سوره اسراء آيه 82 و واقف بودن رسول خدا(ص) به رسالت خود از همان آغاز بعثت'''«قل هذه سبيلى ادعوا الى الله على بصيرة انا و من اتبعنى»'''(سوره يوسف) آمده توجه نكرده و مطلب صحيح را ارائه نمى‌دهد.نقد ديگر بر او اين است كه در همان كتب، روايات متعارض در همين مسئله را از كتب اهل سنّت نقل نمى‌كند و به جمع‌آورى و نقد آنها نمى‌پردازد و تفكيك بين روايات صحيح و غير صحيح و سره از ناسره را در پيش نمى‌گيرد از نقل روايات آحاد و ضعف سندها و پژوهش در متن حديث (دراية الحديث) و مراجعه به كتب تفسير سخن به ميان نمى‌آورد و اگر در جايى ذكرى مى‌كند و دو دسته روايات را كنار هم قرار ميدهد بحث از مرجحات احاديث به ميان نمى‌آورد و در جاهايى همچون وعده الهى كه'''«انّ علينا جمعه و قرانه»'''(قيامت،17) که تعارضى با سياست‌هاى پيامبر(ص) در توصيه به نگارش وحى ندارد نمى‌پردازد
همچون عدم فراموشى پيامبر(ص)، سوره اعلى آيه 7 و 8 و سوره اسراء آيه 82 و واقف بودن رسول خدا(ص) به رسالت خود از همان آغاز بعثت'''«قل هذه سبيلى ادعوا الى الله على بصيرة انا و من اتبعنى»'''(سوره يوسف) آمده توجه نكرده و مطلب صحيح را ارائه نمى‌دهد.نقد ديگر بر او اين است كه در همان كتب، روايات متعارض در همين مسئله را از كتب اهل سنّت نقل نمى‌كند و به جمع‌آورى و نقد آنها نمى‌پردازد و تفكيك بين روايات صحيح و غير صحيح و سره از ناسره را در پيش نمى‌گيرد از نقل روايات آحاد و ضعف سندها و پژوهش در متن حديث (دراية الحديث) و مراجعه به كتب تفسير سخن به ميان نمى‌آورد و اگر در جايى ذكرى مى‌كند و دو دسته روايات را كنار هم قرار ميدهد بحث از مرجحات احاديث به ميان نمى‌آورد و در جاهايى همچون وعده الهى كه'''«انّ علينا جمعه و قرانه»'''(قيامت،17) که تعارضى با سياست‌هاى پيامبر(ص) در توصيه به نگارش وحى ندارد نمى‌پردازد


برخلاف نظر [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] ضرورت وجود كتابت و نگارش آيات در همان عصر رسالت احساس گرديد اين موضوع ارتباطى به ابتكار صحابه و اخذ صحابه از يهوديان و مسيحيان ندارد اين‌ها ادعاهايى است كه مدرك بر آنها ارائه نداده و در مواردى همچون اين مورد اگر آمده از تواريخى است كه در صحّت آنها شك است.و ديگر موضوع اختلاف قرائتها را در عدم تدوين بازگو مى‌كند كه اين از اساس واقعيت ندارد و بنابر عقيده محققان شيعه اختلاف قراءات و قرائت‌هاى خاص هريك از صحابه، ريشه‌اى در دوران رسول خدا(ص) ندارد.يا در صفحه 77 كتاب بيان مى‌كند شيعه علنا عثمان را متهم مى‌سازند در مصحفى كه جمع‌آورى و تدوين نموده در قرآن اشارات مزاحم خود را حذف كرده است اينهم ازمواردى است كه از اساس واقعيت ندارد و منابع آنرا ذكر نمى‌كند آيا با حضور على(ع) در آن عصر و سكوت ايشان و نظارت دقيق بر عملكرد كميته، جايى براى اظهار نظر و حتى اعتراض شيعه باقى مى‌ماند؟لذا در سكوت على(ع) و ائمه اطهار(ع) و بيانات جامع علماى شيعه درباره قرآن و امضاى همان قرآن كه در عصر حكومت عثمان معمول بود.دليل محكم و قاطعى است بر اين‌كه قرآن در زمان عثمان مورد دستبرد قرار نگرفته است.[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] خط عربى را ناقص الاصل معرفى مى‌كند اما اين به هيچ‌وجه ايرادى نيست و خللى در حفظ و نگهدارى آيات به همان
برخلاف نظر [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] ضرورت وجود كتابت و نگارش آيات در همان عصر رسالت احساس گرديد اين موضوع ارتباطى به ابتكار صحابه و اخذ صحابه از يهوديان و مسيحيان ندارد اين‌ها ادعاهايى است كه مدرک  بر آنها ارائه نداده و در مواردى همچون اين مورد اگر آمده از تواريخى است كه در صحّت آنها شك است.و ديگر موضوع اختلاف قرائتها را در عدم تدوين بازگو مى‌كند كه اين از اساس واقعيت ندارد و بنابر عقيده محققان شيعه اختلاف قراءات و قرائت‌هاى خاص هريك از صحابه، ريشه‌اى در دوران رسول خدا(ص) ندارد.يا در صفحه 77 كتاب بيان مى‌كند شيعه علنا عثمان را متهم مى‌سازند در مصحفى كه جمع‌آورى و تدوين نموده در قرآن اشارات مزاحم خود را حذف كرده است اينهم ازمواردى است كه از اساس واقعيت ندارد و منابع آنرا ذكر نمى‌كند آيا با حضور على(ع) در آن عصر و سكوت ايشان و نظارت دقيق بر عملكرد كميته، جايى براى اظهار نظر و حتى اعتراض شيعه باقى مى‌ماند؟لذا در سكوت على(ع) و ائمه اطهار(ع) و بيانات جامع علماى شيعه درباره قرآن و امضاى همان قرآن كه در عصر حكومت عثمان معمول بود.دليل محكم و قاطعى است بر اين‌كه قرآن در زمان عثمان مورد دستبرد قرار نگرفته است.[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] خط عربى را ناقص الاصل معرفى مى‌كند اما اين به هيچ‌وجه ايرادى نيست و خللى در حفظ و نگهدارى آيات به همان


صورت اوليه وارد نكرده است به دليل اينكه قرآن را شفاهى مى‌آموختند.(پاورقى [[رامیار، محمود|دكتر راميار]]،ذيل بحث) اضافه براين هرسال
صورت اوليه وارد نكرده است به دليل اينكه قرآن را شفاهى مى‌آموختند.(پاورقى [[رامیار، محمود|دكتر راميار]]، ذيل بحث) اضافه براین هرسال
پيغمبر خدا قرآن را با جبرئيل امين مقابله مى‌فرمود كه در سال آخر اين مقابله دوبار پيش آمد پس چگونه رأى [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] بر اين قرار مى‌گيرد كه كتابت و نگارش قرآن را زير سؤال ببرد و حفظ كامل قرآن را توسط بعضى از صحابه و قرائت آنها بر پيامبر(ص) را مورد شك و ترديد قرار دهد<ref>البيان، آيه اللّه خوئى، ص 278-255</ref>
پيغمبر خدا قرآن را با جبرئيل امين مقابله مى‌فرمود كه در سال آخر اين مقابله دوبار پيش آمد پس چگونه رأى [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] بر اين قرار مى‌گيرد كه كتابت و نگارش قرآن را زير سؤال ببرد و حفظ كامل قرآن را توسط بعضى از صحابه و قرائت آنها بر پيامبر(ص) را مورد شك و ترديد قرار دهد<ref>البيان، آيه اللّه خوئى، ص 278-255</ref>


خط ۲۲۳: خط ۲۲۵:
از موارد ديگرى كه آراء [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] را زير سؤال مى‌برد اين است كه روايات را كه نقل مى‌كند آنها را عرضه بر كتاب نمى‌كند
از موارد ديگرى كه آراء [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] را زير سؤال مى‌برد اين است كه روايات را كه نقل مى‌كند آنها را عرضه بر كتاب نمى‌كند


زيرا اين از اصول ميان علماء اسلام است كه آنچه از احاديث، مخالف با كتاب باشد بايد كنار گذاشته شود كه [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] در هيچ موردى اين امر را انجام نداده و اگر موردى هم ذكر مى‌كند باز با روايت براى خواننده ايجاد ترديد و شبهه بوجود مى‌آورد.و يكى ديگر از موارد نقد [[بلاشر، رژیس|بلاشر]]، اين است با آنكه از شيعيان و عقايد و آراء آنها صحبت مى‌كندولى هيچ وقت و در هيچ‌جا به كتب آنها مراجعه نمى‌كند و كتب علماء شيعه را مورد بررسى قرار نمى‌دهد و عقايد آنها را از كتب ايشان بيان نمى‌كند و به آنها استناد نمى‌كند و فقط آراء آنها را از كتب اهل سنّت اخذ و بيان مى‌كند و اگر در همه شبهه‌ها و ايرادهايى كه در كتاب بيان كرده است به كتب احاديث شيعه، تاريخ و آراء علماء آن مراجعه مى‌كرد شايد بحث و آراء او اينگونه بيان و طرح نمى‌شد.
زيرا اين از اصول ميان علماء اسلام است كه آنچه از احاديث، مخالف با كتاب باشد بايد كنار گذاشته شود كه [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] در هيچ موردى اين امر را انجام نداده و اگر موردى هم ذكر مى‌كند باز با روايت براى خواننده ايجاد ترديد و شبهه بوجود مى‌آورد.و يكى ديگر از موارد نقد [[بلاشر، رژیس|بلاشر]]، اين است با آنكه از شیعیان و عقايد و آراء آنها صحبت مى‌كندولى هيچ وقت و در هيچ‌جا به كتب آنها مراجعه نمى‌كند و كتب علماء شيعه را مورد بررسى قرار نمى‌دهد و عقايد آنها را از كتب ايشان بيان نمى‌كند و به آنها استناد نمى‌كند و فقط آراء آنها را از كتب اهل سنّت اخذ و بيان مى‌كند و اگر در همه شبهه‌ها و ايرادهايى كه در كتاب بيان كرده است به كتب احاديث شيعه، تاريخ و آراء علماء آن مراجعه مى‌كرد شايد بحث و آراء او اينگونه بيان و طرح نمى‌شد.


اينها نقدهاى كلى به آراء [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] و نمونه‌هايى هم كه آمد بر شاهدى براى نقد آراء او بود.
اينها نقدهاى كلى به آراء [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] و نمونه‌هايى هم كه آمد بر شاهدى براى نقد آراء او بود.




==پانویس ==
==پانویس==
<references />
<references/>


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


[[در آمدی بر قرآن]]
[[در آمدی بر قرآن]]
خط ۲۴۱: خط ۲۴۴:
[[رده:قرآن و علوم قرآنی]]
[[رده:قرآن و علوم قرآنی]]
[[رده:علوم قرآنی]]
[[رده:علوم قرآنی]]
[[رده:آثار خاورشناسان]]