۱۰۶٬۵۸۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
کتاب دارای یک مقدمه و چهارده قسمت است: | کتاب دارای یک مقدمه و چهارده قسمت است: | ||
در مقدمه از دو روش شناخت یعنی عقل و عشق میگوید و به تأثیر این دوگونه اندیشه در رشد و فرگشت آدمیان و نیز وجوه اشتراک و افتراق آنها میپردازد. آنگاه به این دو نوع روش شناخت در جهان اسلام اشاره میکند و با ذکر شواهدی عینی از زندگانی بزرگان اندیشه نشان میدهد که روش شهودی بر اصالت عشق استوار است و شیوه صوفیان و عارفان به شمار میرود و گزینش نهایی بسیاری از نخبگان بوده است. سپس به فلسفه نگارش کتاب و. . . اشاره میکند. | در مقدمه از دو روش شناخت یعنی عقل و عشق میگوید و به تأثیر این دوگونه اندیشه در رشد و فرگشت آدمیان و نیز وجوه اشتراک و افتراق آنها میپردازد. آنگاه به این دو نوع روش شناخت در جهان اسلام اشاره میکند و با ذکر شواهدی عینی از زندگانی بزرگان اندیشه نشان میدهد که روش شهودی بر اصالت عشق استوار است و شیوه صوفیان و عارفان به شمار میرود و گزینش نهایی بسیاری از نخبگان بوده است. سپس به فلسفه نگارش کتاب و... اشاره میکند. | ||
پیدایش زهد و زهاد در اسلام: نویسنده با اشارتی گذرا بر تاریخ صدر اسلام و پرداختن به چگونگی حکومت خلفای راشدین و معاویه بن ابی سفیان و جور و ستمهای روا داشته بر مسلمانان و انشعابهای سیاسی و پیمانشکنیها و مالاندوزیها و کشتارهای فجیع و. . . میکوشد برخی مبانی جامعهشناختی پیدایش تصوف در اسلام را نشان دهد. | پیدایش زهد و زهاد در اسلام: نویسنده با اشارتی گذرا بر تاریخ صدر اسلام و پرداختن به چگونگی حکومت خلفای راشدین و معاویه بن ابی سفیان و جور و ستمهای روا داشته بر مسلمانان و انشعابهای سیاسی و پیمانشکنیها و مالاندوزیها و کشتارهای فجیع و... میکوشد برخی مبانی جامعهشناختی پیدایش تصوف در اسلام را نشان دهد. | ||
آغاز تصوف اسلامی: در اینجا نخست از اعتدال و میانهروی اسلام در امور مادی و معنوی میگوید و به اصل بودن میانهروی اشاره میکند، سپس به انحرافاتی که برخی از صحابه ایجاد کردند و تأثیر آن در گرایش مسلمان به گوشهگیری و زهد میپردازد. آنگه به نامردیهای امویان و عباسیان و زراندوزی و تجملپرستیهای آنها در کنار فقر جانکاه توده، و تأثیر آن بر رشد زهدگرایی و تصوف اشاره میکند و می آ<رد که در حدود نیمه پسین قرن دوم هجری عنوان خاص «تصوف» در اسلام زاده شد. | آغاز تصوف اسلامی: در اینجا نخست از اعتدال و میانهروی اسلام در امور مادی و معنوی میگوید و به اصل بودن میانهروی اشاره میکند، سپس به انحرافاتی که برخی از صحابه ایجاد کردند و تأثیر آن در گرایش مسلمان به گوشهگیری و زهد میپردازد. آنگه به نامردیهای امویان و عباسیان و زراندوزی و تجملپرستیهای آنها در کنار فقر جانکاه توده، و تأثیر آن بر رشد زهدگرایی و تصوف اشاره میکند و می آ<رد که در حدود نیمه پسین قرن دوم هجری عنوان خاص «تصوف» در اسلام زاده شد. |