تفسير القرآن العزيز: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ده اند' به 'ده‌اند'
جز (جایگزینی متن - 'فـ' به 'ف')
جز (جایگزینی متن - 'ده اند' به 'ده‌اند')
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲۴: خط ۲۴:
| شابک =
| شابک =
| تعداد جلد =2
| تعداد جلد =2
| کتابخانۀ دیجیتال نور =19292
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10665
| کتابخوان همراه نور =10665
| کتابخوان همراه نور =10665
| کد پدیدآور =03564
| کد پدیدآور =03564
خط ۳۷: خط ۳۷:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
این تفسیر از تفاسیر روایی است که صنعانی روایات تفسیری‌ای را که از پیامبر اکرم(ص)، صحابیان و تابعان، به او رسیده بود‎ در‎ آن جمع آورده است. بیشتر روایات تفسیری عبدالرزاق در [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبری]] نیز آمده است. شـیوه مفسر در ذکر روایات، جرح و تعدیل روایات تفسیری نبوده، بلکه آنها‎ را‎ صرفاً‎ به راویان آنها اسناد داده‎ و به‎ درستی‎ یا نادرستی آنها هیچ اشاره‌ای نکرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3738/45 ر.ک: انصاری، مسعود، ص45]</ref>.  
این تفسیر از تفاسیر روایی است که صنعانی روایات تفسیری‌ای را که از پیامبر اکرم(ص)، صحابیان و تابعان، به او رسیده بود‎ در‎ آن جمع آورده است. بیشتر روایات تفسیری عبدالرزاق در [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبری]] نیز آمده است. شیوه مفسر در ذکر روایات، جرح و تعدیل روایات تفسیری نبوده، بلکه آنها‎ را‎ صرفاً‎ به راویان آنها اسناد داده‎ و به‎ درستی‎ یا نادرستی آنها هیچ اشاره‌ای نکرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3738/45 ر.ک: انصاری، مسعود، ص45]</ref>.  


عبدالرزاق پیش از شروع به تفسیر آیات قرآن، در چند روایت، مباحثی از علوم قرآنی را ذکر می‌کند که‎ می‌توان‎ از آنها به‌عنوان مقدمه‎ تفسیر‎ یاد‎ کرد. وی این مقدمه را با بحثی درباره جمع قرآن آغاز کرده است که در آن از عبید بن سبّاق روایت‎ جمع‎ قرآن‎ را ذکر می‌کند و با ذکر این‎ روایت‎، این دیدگاه مشهور را در بین اهل سنت می‌پذیرد که قرآن پس از پیامبر(ص) به‌وسیله زید بن‎ ثابت‎ و دستور‎ ابوبکر و به پیشنهاد عمر بن خطاب گردآوری شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19] </ref>.  
عبدالرزاق پیش از شروع به تفسیر آیات قرآن، در چند روایت، مباحثی از علوم قرآنی را ذکر می‌کند که‎ می‌توان‎ از آنها به‌عنوان مقدمه‎ تفسیر‎ یاد‎ کرد. وی این مقدمه را با بحثی درباره جمع قرآن آغاز کرده است که در آن از عبید بن سبّاق روایت‎ جمع‎ قرآن‎ را ذکر می‌کند و با ذکر این‎ روایت‎، این دیدگاه مشهور را در بین اهل سنت می‌پذیرد که قرآن پس از پیامبر(ص) به‌وسیله زید بن‎ ثابت‎ و دستور‎ ابوبکر و به پیشنهاد عمر بن خطاب گردآوری شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19] </ref>.  


مفسر در‎ باب اول که جایگاه مقدمه‌ای تفسیرش را دارد، روایات حرمت تفسیر به رأی را می‌آورد و پس‎ از‎ آن‎ روایتی دیگر را گزارش می‌کند که تفسیر را چهار وجه دانسته‎ است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص59</ref>. وی در روایت دیگری، انواع آیات قرآن را برمی‌شمارد که قرآن شش گونه‎ آیه دارد: امر، نهی، تبشیر، تنذیر، موعظه، قصص و اخبار یا امثال<ref>ر.ک: همان، ص60-59</ref>. می‌توان‎ گفت‎ که وی، احرف سبعه را با این روایت در گونه‌های آیات قرآن می‌داند‎. عبدالرزاق‎ سپس به زمان نزول قرآن، چگونگی نزول قرآن، تأکید بر شـیوه نقل تفسیر قرآن‎ از‎ طریق روایت و مأثور اشاره کرده و به تفسیر قرآن وارد می‌شود. وی در‎ این‎ مقدمه‎، درباره نزول دفعی و تدریجی قرآن روایاتی را می‌آورد. در روایت نخست از این‎ بحث‎، زمان نزول دفعی قرآن و در روایت بعدی، چگونگی نزول تدریجی قرآن را‎ بیان‎ می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19]</ref>.  
مفسر در‎ باب اول که جایگاه مقدمه‌ای تفسیرش را دارد، روایات حرمت تفسیر به رأی را می‌آورد و پس‎ از‎ آن‎ روایتی دیگر را گزارش می‌کند که تفسیر را چهار وجه دانسته‎ است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص59</ref>. وی در روایت دیگری، انواع آیات قرآن را برمی‌شمارد که قرآن شش گونه‎ آیه دارد: امر، نهی، تبشیر، تنذیر، موعظه، قصص و اخبار یا امثال<ref>ر.ک: همان، ص60-59</ref>. می‌توان‎ گفت‎ که وی، احرف سبعه را با این روایت در گونه‌های آیات قرآن می‌داند‎. عبدالرزاق‎ سپس به زمان نزول قرآن، چگونگی نزول قرآن، تأکید بر شیوه نقل تفسیر قرآن‎ از‎ طریق روایت و مأثور اشاره کرده و به تفسیر قرآن وارد می‌شود. وی در‎ این‎ مقدمه‎، درباره نزول دفعی و تدریجی قرآن روایاتی را می‌آورد. در روایت نخست از این‎ بحث‎، زمان نزول دفعی قرآن و در روایت بعدی، چگونگی نزول تدریجی قرآن را‎ بیان‎ می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19]</ref>.  


پس از آن روایتی را می‌آورد که بیانگر شیوه معمول تفسیر قرآن‎ در‎ عصر خودش است؛ چـراکه شیوه معمول در روزگار عبدالرزاق، اعتماد‎ بر‎ نقل‎ مأثور بوده است. سپس، به نقل روایات تفسیری ذیل هر آیه‎ از‎ سور‎ قرآن می‌پردازد. وی در این‌باره، ترتیب سور و آیات را به‌صورت‎ ‎غـالب رعایت می‌کند. وی در بیان روایات تفسیری، ابتدا به نام سوره اشاره می‌کند‎ و آنگاه‎ مکی یا مدنی بودن سور را ذکر می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: همان]</ref>.  
پس از آن روایتی را می‌آورد که بیانگر شیوه معمول تفسیر قرآن‎ در‎ عصر خودش است؛ چراکه شیوه معمول در روزگار عبدالرزاق، اعتماد‎ بر‎ نقل‎ مأثور بوده است. سپس، به نقل روایات تفسیری ذیل هر آیه‎ از‎ سور‎ قرآن می‌پردازد. وی در این‌باره، ترتیب سور و آیات را به‌صورت‎ ‎غالب رعایت می‌کند. وی در بیان روایات تفسیری، ابتدا به نام سوره اشاره می‌کند‎ و آنگاه‎ مکی یا مدنی بودن سور را ذکر می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: همان]</ref>.  


شیوه عبدالرزاق آن است که سند روایات را به‌طور دقیق بیان کند؛ ازاین‌رو، از الفاظ‎ و عباراتی‎ در ذکر سند استفاده می‌کند که از چگونگی تحمل روایت از سوی خودش یا راوی نشان دارد. این امر، افزون بر بیان چگونگی تحمل روایت، نشانه دقت و اهـتمام عبدالرزاق‎ بر‎ بیان سند و ویژگی آن است. برای مثال، وی در این روایات خود از الفاظ قال، أخبرني، أخبرنا، أنبأنا، سمعت، سمع، يحدث، عمن سمع و… استفاده می‌کند. این الفاظ چگونگی‎ طرق‎ تحمل حدیث‎ را از سوی راویان می‌رساند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>.  
شیوه عبدالرزاق آن است که سند روایات را به‌طور دقیق بیان کند؛ ازاین‌رو، از الفاظ‎ و عباراتی‎ در ذکر سند استفاده می‌کند که از چگونگی تحمل روایت از سوی خودش یا راوی نشان دارد. این امر، افزون بر بیان چگونگی تحمل روایت، نشانه دقت و اهتمام عبدالرزاق‎ بر‎ بیان سند و ویژگی آن است. برای مثال، وی در این روایات خود از الفاظ قال، أخبرني، أخبرنا، أنبأنا، سمعت، سمع، يحدث، عمن سمع و… استفاده می‌کند. این الفاظ چگونگی‎ طرق‎ تحمل حدیث‎ را از سوی راویان می‌رساند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>.  


عبدالرزاق در تفسیر هر سوره، ابتدا نام سوره را یادآور می‌شود، سپس به مکی و مدنی بودن سوره‌ها می‌پردازد و غالباً ً مدنی بودن آنها را بیان می‌کند. بعد از آن، در مواردی، فضایل قرآن و سوره‌ها را‎ به‎ شکل‎ مقبولی ذکر می‌کند یا در اواخر سوره‌ها می‌آورد. عبدالرزاق در بیان و ذکر روایات تفسیری، روش ترتیبی را در پیش گرفته است و گاهی نیز به‌تناسب‎، به‎ تفسیر‎ آیات در غیر از ترتیب قرآن می‌پردازد. روش عبدالرزاق در‎ تفسیر‎ آیات قرآن، بدین‌گـونه است که وی، ذیل کلمات یا عباراتی از آیات قرآن یک روایت‎ یا‎ بیشتر‎، در بیان معنا و تفسیر آنها می‌آورد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/22 ر.ک: همان، ص22]</ref>.  
عبدالرزاق در تفسیر هر سوره، ابتدا نام سوره را یادآور می‌شود، سپس به مکی و مدنی بودن سوره‌ها می‌پردازد و غالباً ً مدنی بودن آنها را بیان می‌کند. بعد از آن، در مواردی، فضایل قرآن و سوره‌ها را‎ به‎ شکل‎ مقبولی ذکر می‌کند یا در اواخر سوره‌ها می‌آورد. عبدالرزاق در بیان و ذکر روایات تفسیری، روش ترتیبی را در پیش گرفته است و گاهی نیز به‌تناسب‎، به‎ تفسیر‎ آیات در غیر از ترتیب قرآن می‌پردازد. روش عبدالرزاق در‎ تفسیر‎ آیات قرآن، بدین‌گونه است که وی، ذیل کلمات یا عباراتی از آیات قرآن یک روایت‎ یا‎ بیشتر‎، در بیان معنا و تفسیر آنها می‌آورد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/22 ر.ک: همان، ص22]</ref>.  


به‌هـرحال، گـزارش اسباب نزول از سوی عبدالرزاق مستند است و به نظر می‌رسد‎ که اسباب‎ نزول در نزد وی اهمیت شایانی داشته است؛ هرچند در آیاتی که انتظار می‌رود سبب نزول‎ آنها را ذکر کند، سکوت اختیار کرده است. این امر از‎ ضعف‌های‎ تفسیر‎ عبدالرزاق بشـمار می‌رود. عبدالرزاق برای آیاتی که در تاریخ اسلام در پی حوادثی مهم و سرنوشت‎‎ساز‎ نازل شده‌اند، هـیچ گـزارشی از سبب نزول یا شأن نزول آنها به‎ دست‎ نمی‌دهـد. برای نمونه، آیه 207 بقره که به «ليلة المبيت» و خوابیدن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در بستر‎ پیامبر(ص) مربوط می‌باشد، آیه تطهیر، آیه بلاغ، آیه اکمال دین، آیه اهل‎ ذکر و... آیاتی هستند‎ که‎ در این تفسیر هـیچ سبب نزول یا شأن نزولی برای آنها به چشم نمی‌خورد؛ درحالی‌که این آیات و اسباب نزول آنها از طریق شیعه و سنی بسیار فراوان نقل شده‌اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/26 ر.ک: همان، ص26] </ref>.  
به‌هرحال، گزارش اسباب نزول از سوی عبدالرزاق مستند است و به نظر می‌رسد‎ که اسباب‎ نزول در نزد وی اهمیت شایانی داشته است؛ هرچند در آیاتی که انتظار می‌رود سبب نزول‎ آنها را ذکر کند، سکوت اختیار کرده است. این امر از‎ ضعف‌های‎ تفسیر‎ عبدالرزاق بشمار می‌رود. عبدالرزاق برای آیاتی که در تاریخ اسلام در پی حوادثی مهم و سرنوشت‎‎ساز‎ نازل شده‌اند، هیچ گزارشی از سبب نزول یا شأن نزول آنها به‎ دست‎ نمی‌دهد. برای نمونه، آیه 207 بقره که به «ليلة المبيت» و خوابیدن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در بستر‎ پیامبر(ص) مربوط می‌باشد، آیه تطهیر، آیه بلاغ، آیه اکمال دین، آیه اهل‎ ذکر و... آیاتی هستند‎ که‎ در این تفسیر هیچ سبب نزول یا شأن نزولی برای آنها به چشم نمی‌خورد؛ درحالی‌که این آیات و اسباب نزول آنها از طریق شیعه و سنی بسیار فراوان نقل شده‌اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/26 ر.ک: همان، ص26] </ref>.  


آنچه عبدالرزاق از مدنی بودن سوره‌ها نقل کرده، با قول مشهور اختلاف‎ دارد؛ به‌گونه‌ای که وی سوره‌های نحل و قدر را مدنی می‌شمارد که بنا به نقل‎ مشهور‎ از سوره‌های مکی است. تعداد سوره‌های مکی در تفسیر عبدالرزاق، 32 عدد می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص29 </ref>.  
آنچه عبدالرزاق از مدنی بودن سوره‌ها نقل کرده، با قول مشهور اختلاف‎ دارد؛ به‌گونه‌ای که وی سوره‌های نحل و قدر را مدنی می‌شمارد که بنا به نقل‎ مشهور‎ از سوره‌های مکی است. تعداد سوره‌های مکی در تفسیر عبدالرزاق، 32 عدد می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص29 </ref>.  


عبدالرزاق در بیان معنای حروف مقطعه و مراد از آن‌هـا‎، مراد اختصار را در پیش گرفته است. وی ذیل این حروف از سوره‌های بقره، اعراف‎، مریم‎، شعراء‎، نمل، قصص، یس، غافر، شورا و ق، نظر خود را چنین اعلام می‌کند‎ که‎ این‎ حروف، اسمی از اسمای قرآن است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>.  
عبدالرزاق در بیان معنای حروف مقطعه و مراد از آن‌ها‎، مراد اختصار را در پیش گرفته است. وی ذیل این حروف از سوره‌های بقره، اعراف‎، مریم‎، شعراء‎، نمل، قصص، یس، غافر، شورا و ق، نظر خود را چنین اعلام می‌کند‎ که‎ این‎ حروف، اسمی از اسمای قرآن است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>.  


مهم‎ترین منبع تفسیر عبدالرزاق، معمر است که وی نیز‎ از‎ قتاده‎ روایت می‌کند. غالب روایات تفسیر عبدالرزاق با این سند‎ روایت شده است. عبدالرزاق همچنین از ثوری، حسن بصری، ابن عیینه، اسرائیل بن یونسی، ابن التیمی، جعفر بن‎ سلیمان‎، فضیل‎، ابن جریح، ابن طاووس و... روایت می‌کند که شمار کمی‎ از‎ روایات تفسیری او را تشکیل می‌دهـند. بیشترین منبع عبدالرزاق در نقل روایات اسرائیلی، کعب‌الاحبار‎، وهب‎ بن‎ منبه و عبداللّه بن سلام می‌باشد و در مواردی نیز ابوهریره در این‎ زمینه‎، از‎ منابع وی می‌باشد. از جمله در قصه ذبیح روایاتی را می‌آورد که‎ منظور‎ اسحاق‎ است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31] </ref>.  
مهم‎ترین منبع تفسیر عبدالرزاق، معمر است که وی نیز‎ از‎ قتاده‎ روایت می‌کند. غالب روایات تفسیر عبدالرزاق با این سند‎ روایت شده است. عبدالرزاق همچنین از ثوری، حسن بصری، ابن عیینه، اسرائیل بن یونسی، ابن التیمی، جعفر بن‎ سلیمان‎، فضیل‎، ابن جریح، ابن طاووس و... روایت می‌کند که شمار کمی‎ از‎ روایات تفسیری او را تشکیل می‌دهند. بیشترین منبع عبدالرزاق در نقل روایات اسرائیلی، کعب‌الاحبار‎، وهب‎ بن‎ منبه و عبداللّه بن سلام می‌باشد و در مواردی نیز ابوهریره در این‎ زمینه‎، از‎ منابع وی می‌باشد. از جمله در قصه ذبیح روایاتی را می‌آورد که‎ منظور‎ اسحاق‎ است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31] </ref>.  


===ویژگی‌های تفسیر===  
===ویژگی‌های تفسیر===  
# اغـلب روایات او در‎ آثار‎ بعد‎ از او به‌ویژه تفسیر ابن جریر طبری و الدر المنثور سیوطی آورده شده است. از‎ این‎ جهت از مصادر بزرگ تفسیر بالمأثور در نزد اهـل سنت شمرده می‌شود‎.
# اغلب روایات او در‎ آثار‎ بعد‎ از او به‌ویژه تفسیر ابن جریر طبری و الدر المنثور سیوطی آورده شده است. از‎ این‎ جهت از مصادر بزرگ تفسیر بالمأثور در نزد اهل سنت شمرده می‌شود‎.
# آیات‎ را‎ در آغـاز با احادیث نبوی و آثـار صحابه تفسیر می‌کند و بسیار اتفاق افتاده است که‎ بیش‎ از یک حدیث را در شرح آیه‌ای می‌آورد.
# آیات‎ را‎ در آغاز با احادیث نبوی و آثار صحابه تفسیر می‌کند و بسیار اتفاق افتاده است که‎ بیش‎ از یک حدیث را در شرح آیه‌ای می‌آورد.
# میزان نقل‎ اسرائیلیات‎ در‎ آن بسیار کم است، ولی بااین‌حال به پیامبران الهـی، اموری را نسبت داده‎ است‎ که‎ در شأن آن بزرگواران نیست.
# میزان نقل‎ اسرائیلیات‎ در‎ آن بسیار کم است، ولی بااین‌حال به پیامبران الهی، اموری را نسبت داده‎ است‎ که‎ در شأن آن بزرگواران نیست.
# در مقدمه تفسیر و قبل از ورود به‎ آن‎، روایاتی را در جمع قرآن، وجوه تفسیر، پرهیز از تفسیر به رأی و اهمیت تفسیر مأثور آورده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>.  
# در مقدمه تفسیر و قبل از ورود به‎ آن‎، روایاتی را در جمع قرآن، وجوه تفسیر، پرهیز از تفسیر به رأی و اهمیت تفسیر مأثور آورده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>.  


===کاستی‌های تفسیر ===
===کاستی‌های تفسیر ===
# در نقل اسباب‎ نزول‎، راه‎ ناصواب را پیموده است؛ به‌گونه‌ای که‎ ذیل آیاتی که سبب نزول مهمی دارند و همه به آن اعتراف کرده اند‎، سخنی‎ نگفته است؛ مانند آیه تطهیر‎، آیه‎ انذار، آیه‎ اهل‎ ذکر‎، آیه بلاغ، آیه اکمال دین، سوره‎ هل‎ اتی و موارد دیگر که نه‌تنها شأن نزول یا سبب نزول آنها‎ را‎ بیان نکرده، بلکه در مواردی شأن‎ نزول ضعیفی را نقل‎ نموده‎ است.
# در نقل اسباب‎ نزول‎، راه‎ ناصواب را پیموده است؛ به‌گونه‌ای که‎ ذیل آیاتی که سبب نزول مهمی دارند و همه به آن اعتراف کرده‌اند‎، سخنی‎ نگفته است؛ مانند آیه تطهیر‎، آیه‎ انذار، آیه‎ اهل‎ ذکر‎، آیه بلاغ، آیه اکمال دین، سوره‎ هل‎ اتی و موارد دیگر که نه‌تنها شأن نزول یا سبب نزول آنها‎ را‎ بیان نکرده، بلکه در مواردی شأن‎ نزول ضعیفی را نقل‎ نموده‎ است.
# تفسیر عبدالرزاق همه سوره‌ها و آیات‎ قرآن‎ را در بر‎ ندارد‎.
# تفسیر عبدالرزاق همه سوره‌ها و آیات‎ قرآن‎ را در بر‎ ندارد‎.
# نقل او از اهـل‎‎بیت‎(ع) به‌صورت بی‌واسطه به‌هیچ‎وجه در تفسیر او دیده نمی‌شود؛ درحالی‌که، هم‌عصر امام صادق(ع) بوده‎ است‎. علاوه بر‎ آن‎، نقل‎ باواسطه از اهل‎‌بیت(ع)، به‌ویژه امام علی(ع) اندک می‌باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان]</ref>.  
# نقل او از اهل‎‎بیت‎(ع) به‌صورت بی‌واسطه به‌هیچ‎وجه در تفسیر او دیده نمی‌شود؛ درحالی‌که، هم‌عصر امام صادق(ع) بوده‎ است‎. علاوه بر‎ آن‎، نقل‎ باواسطه از اهل‎‌بیت(ع)، به‌ویژه امام علی(ع) اندک می‌باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان]</ref>.  


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
این تفسیر با تحقیق مصطفی مسلم محمد به‎ سال‎ 1410ق، در عربستان، ریاض، مكتبة الرشد للنّشر و التوزيع، در چهار مجلد و هـمچنین با‎ تحقیق‎ دکتر‎ عبدالمعطی امین قلعجی به سال 1411ق، در لبنان، بیروت، دارالمعرفة در دو جلد به طبع‎ رسیده‎ است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3738/45 ر.ک: انصاری، مسعود، ص45] </ref>.
این تفسیر با تحقیق مصطفی مسلم محمد به‎ سال‎ 1410ق، در عربستان، ریاض، مكتبة الرشد للنّشر و التوزيع، در چهار مجلد و همچنین با‎ تحقیق‎ دکتر‎ عبدالمعطی امین قلعجی به سال 1411ق، در لبنان، بیروت، دارالمعرفة در دو جلد به طبع‎ رسیده‎ است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3738/45 ر.ک: انصاری، مسعود، ص45] </ref>.
   
   
فهرست مطالب هر جلد در انتهای آن ذکر شده است. در پاورقی‌های کتاب آدرس منابع و برخی توضیحات محقق کتاب ذکر شده است.
فهرست مطالب هر جلد در انتهای آن ذکر شده است. در پاورقی‌های کتاب آدرس منابع و برخی توضیحات محقق کتاب ذکر شده است.