۱۰۶٬۵۰۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '(د ' به '(متوفای ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '(د' به '(متوفای ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
دو منبع مهم ديگر- قفطى و ابن ابىاصبيعه- نيز آگاهى چندانى درباره ابوسليمان به ما نمىدهند. قفطى وى را از شاگردان متّى بن يونس قنّائى (متوفای 328ق، مترجم معروف از يونانى) و ديگران معرفى مىكند، در حالى كه [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابىاصيبعه]] او را از شاگردان يحيى بن عدى (متوفای 363ق، مترجم، منطقى و مفسّر نامدار آثار [[ارسطو]]) مىشمارد. بدينسان، اگر بخواهيم برای تولد ابوسليمان حدود سال 307ق را- چنانكه قزوینى پيشنهاد مىكند- بپذيريم، بايد عمرى بيش از 80 سال برای وى فرض كنيم. | دو منبع مهم ديگر- قفطى و ابن ابىاصبيعه- نيز آگاهى چندانى درباره ابوسليمان به ما نمىدهند. قفطى وى را از شاگردان متّى بن يونس قنّائى (متوفای 328ق، مترجم معروف از يونانى) و ديگران معرفى مىكند، در حالى كه [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابىاصيبعه]] او را از شاگردان يحيى بن عدى (متوفای 363ق، مترجم، منطقى و مفسّر نامدار آثار [[ارسطو]]) مىشمارد. بدينسان، اگر بخواهيم برای تولد ابوسليمان حدود سال 307ق را- چنانكه قزوینى پيشنهاد مىكند- بپذيريم، بايد عمرى بيش از 80 سال برای وى فرض كنيم. | ||
گزارش [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابىاصيبعه]] درباره اينكه ابوسليمان شاگرد يحيى بن عدى بوده است، از سوى خود ابوسليمان نيز تأكيد مىشود، در جايى كه وى يحيى بن عدى را «شيخ ما» مىخواند. گفته مىشود كه ابوسليمان در دوران جوانيش به درس فقه اشتغال داشته و از پيروان مذهب حنفى بوده است. همچنين گفته مىشود كه وى مورد احترام و بزرگداشت عضدالدوله ( | گزارش [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابىاصيبعه]] درباره اينكه ابوسليمان شاگرد يحيى بن عدى بوده است، از سوى خود ابوسليمان نيز تأكيد مىشود، در جايى كه وى يحيى بن عدى را «شيخ ما» مىخواند. گفته مىشود كه ابوسليمان در دوران جوانيش به درس فقه اشتغال داشته و از پيروان مذهب حنفى بوده است. همچنين گفته مىشود كه وى مورد احترام و بزرگداشت عضدالدوله (متوفای 372ق) قرار داشته و چندين رساله در رشتههاى گوناگون فلسفه و شرح آثار [[ارسطو]] برای او تأليف كرده بوده است. نيز گفته مىشود كه وى از همنشينان ابوجعفر (احمد بن محمد بن خلف بن ليث، د 353ق) فرمانرواى سيستان بوده و از سوى وى نامههایى به بغداد مىفرستاده است. ابوسليمان در «صوان الحكمة» استعداد سياسى و آگاهى ژرف ابوجعفر را از فلسفههاى يونان سخت ستايش كرده است. | ||
به گفته قفطى، ابوسليمان یک چشم (اعور) و دچار پيسى بوده و به همین علت از مردمان دورى مىگزيده و خانهنشين بوده است و تنها دانشپژوهان به ديدار او مىرفتهاند. | به گفته قفطى، ابوسليمان یک چشم (اعور) و دچار پيسى بوده و به همین علت از مردمان دورى مىگزيده و خانهنشين بوده است و تنها دانشپژوهان به ديدار او مىرفتهاند. |