تاریخ علم اصول و فقه در شیعه: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده: فقه و اصول]] | ||
[[رده:تاریخ فقه و اصول]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 اردیبهشت 1402]] | |||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط جلال یقموری]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط جلال یقموری]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط فریدون سبحانی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط فریدون سبحانی]] |
نسخهٔ ۱۸ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۳
تاریخ علم اصول و فقه در شیعه | |
---|---|
پدیدآوران | برجی، یعقوبعلی (نويسنده) |
ناشر | مرکز بينالمللی ترجمه و نشر المصطفی (ص) |
مکان نشر | ایران - قم |
سال نشر | 1393ش - 1435ق |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-195-868-0 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ب4ت2 148 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تاریخ علم اصول و فقه در شیعه، اثر یعقوب علی برجی که بهعنوان متن آموزشی دوره کارشناسی در جامعه المصطفی تدوین شده است.
در اين كتاب مكتب فقهي و اصولي جعفري بهصورت جريان پيوستهاي كه از وحي الهي، سنت پيامبر(ص) و سخنان اهلبیت سرچشمه گرفته و تا کنون تداوم پيدا كرده، موردبحث و توجه قرار گرفته و نشاندادهشده كه اين جريان پيوسته در مسير طولاني تاريخ حيات خود انشعاباتي پيدا كرده و تحولات و فرازوفرودهایی به خود ديده؛ اما هيچگاه از حركت بازنايستاده است.
در فصل اول اين اثر ثابت شده که اولين انشعاب در فقه جعفري به دست اصحاب آن حضرت ايجاد شد. در فصل دوم، با استناد به شواهد تاريخي نشاندادهشده كه در سدههاي چهارم و پنجم هجري هر كدام از سه جريان حدیث گرا، عقلگرا و اجتهاد معتدلي، در حوزهاي، به فعاليت خود ادامه داده است. با به صحنه آمدن شيوه اجتهادي شيخ طوسي، هر دو گروه حدیث گرا و عقلگرا در دستگاه عظيم اجتهادي شيخ طوسي هضم شدند. در فصل سوم نشاندادهشده كه در سده ششم دستگاه اجتهادي شيخ آنچنان بر حوزههاي علميه شيعه مسلط بود كه تا يك قرن فضاي حوزههاي ديني در سراسر جهان تشيع را تسخير كرد و غالب فقيهان در اين سده از مكتب شيخ پيروي ميكردند. در فصل چهارم نشاندادهشده كه قطبالدين راوندي، حُمَّصي و بهويژه ابن ادریس حلي اين سدّ تقليد را در اواخر سده ششم هجري شکستند. در فصل پنجم و ششم آمده است كه اين انتقادات شديد بر جوّ حاكم بر حوزهها دو واکنش متفاوت را ايجاد كرد؛ وازدگي از اجتهاد متعارف و رویآوردن به زهد و اخلاق، و پيريزي اجتهادي مقتدر و مسلط در حوزه حله. در فصل هفتم جريان اخباريگري موردبحث قرار گرفته است.
در فصل هشتم نشاندادهشده كه پس از يك سده سلطه اخباريان، وحيد بهبهاني با منطقي قوي به مقابله با افكار اخباريگري پرداخت و در اندك زماني حوزههاي ديني به تسخير مجدد مجتهدان درآمد. در فصلهاي پاياني اين اثر درباره شيخ انصاري و بازسازي و تكميل دستگاه اجتهادي به دست او و ابتكارات و نوآوريهايش میخوانیم. [۱]
جهت اطلاع از ویژگیهای کتاب به صفحات 26 و 27 از مقدمه آن مراجعه نمایید.
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه کتاب، ص23-26
منبع مقاله
مقدمه کتاب.