إحكام الفصول في أحکام الأصول: تفاوت میان نسخهها
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR70700J1.jpg | عنوان = أحكام الفصول في أحکام الأصول | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = باجی، سلیمان بن خلف (نويسنده) ترکی، عبدالمجید (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = /ب۲الف۳ 155/6 BP | موضوع = |ناشر | ن...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۷ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۱۹
أحكام الفصول في أحکام الأصول | |
---|---|
پدیدآوران | باجی، سلیمان بن خلف (نويسنده) ترکی، عبدالمجید (محقق) |
ناشر | دار الغرب الإسلامي |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 1415ق - 1995م |
چاپ | 2 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ب۲الف۳ 155/6 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
احکام الفصول في احکام الأصول اثر ابو ولید باجی (متوفی 474ق/ 1081م)، از علمای اندلس در قرن پنجم، در اصول فقه که به روش جدلی و دیالکتیکی و با روششناسی تشریعی، به رشته تحریر درآمده و با تحقیق عبدالمجید ترکی، منتشر شده است.
محقق مقدمه مفصلی درباره تاریخچه و سیر علم اصول، نظر مستشرقین، ادله شرعیه، روش ابو ولید باجی و نسخههای خطی ارائه داده است.
کتاب حاضر، در واقع مجموعه فصولی است که نویسنده آن را بهدقت، طبقهبندی، تألیف و ارائه کرده است. وی پس از مقدمهای که در آن به تبیین انگیزه نگارش کتاب پرداخته، فصلی را به تشریح و تبیین حدودی که مجتهد اصولی در شناخت مبانی و اصول بدان نیاز دارد، اختصاص داده است. سپس به بیان و بررسی حروفی که در بین متناظرین معمول و متداول هست، مانند «ما»، «من»، «أی»، «أم» و... پرداخته و پس از این مقدمات، به مطالب اصلی و اساسی کتاب که عبارتاند از ادله شرعی، پرداخته است و آنها را به سه زیر، تقسیم کرده است:
- «اصل»: که به قرآن، سنت و اجماع اختصاصیافته است؛
- «معقول اصل»: به چهار قسمت لحن خطاب، فحوای خطاب، استدلال به حصر و معنای خطاب تقسیم شده است؛
- «استصحاب حال»[۱].
از جمله ویژگیهای کتاب که باعث اهمیت آن نیز شده است، آن است که نویسنده صرفا پیرامون اصول فقه از لحاظ ماده، بحث نکرده است، بلکه آنها را از لحاظ مفاد و وضعیت آنها، یعنی استانداردها و معیارهایی که در تعیین شرایط فنی و شرایط پذیرفتهشدن آنها بهعنوان اصول معتبر شرعی قلمداد شده، موردبحث و کنکاش قرار داده است و در روش استخراج فروع از آن اصول، از استنتاج بدیهی یا استنباط قیاسی، استفاده کرده است؛ روشی که امروزه به از آن بهعنوان «المنهجیة التشریعیة» (روششناسی تشریعی) یاد میشود[۲].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه کتاب.