الأدب و المروءة (اب‍ن‌ ج‍ن‍اح‌، م‍روان‌ ب‍ن‌ ج‍ن‍اح‌): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR102688J1.jpg | عنوان = الأدب و المروءة(اب‍ن‌ ج‍ن‍اح‌، م‍روان‌ ب‍ن‌ ج‍ن‍اح‌) | عنوان‌های دیگر = با تحقیق در فراز و فرود فتوت و جوانمردی | پدیدآورندگان | پدیدآوران = اب‍ن‌ ج‍ن‍اح‌، م‍روان‌ ب‍ن‌ ج‍ن‍اح‌ (نو...» ایجاد کرد)
     
    (بدون تفاوت)

    نسخهٔ ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۰۰

    الأدب و المروءة(اب‍ن‌ ج‍ن‍اح‌، م‍روان‌ ب‍ن‌ ج‍ن‍اح‌)
    الأدب و المروءة (اب‍ن‌ ج‍ن‍اح‌، م‍روان‌ ب‍ن‌ ج‍ن‍اح‌)
    پدیدآوراناب‍ن‌ ج‍ن‍اح‌، م‍روان‌ ب‍ن‌ ج‍ن‍اح‌ (نويسنده)

    دامادی، محمد (مصحح)

    دامادی، محمد ( مترجم)
    عنوان‌های دیگربا تحقیق در فراز و فرود فتوت و جوانمردی
    ناشرپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگى‏
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1373ش
    چاپ1
    موضوعاسلام -- جوانمردی - فتوت - ادبیات پهلوانی - تاریخ و نقد
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    «الأدب و المروءة» و «تحقیق در فرازوفرود فتوت و جوانمردی»، دو کتاب جدا از هم‌اند که می‌توان «تحقیق در فراز و فرود فتوت و جوانمردی» نوشتۀ سید محمد دامادی را درآمدی بر «الأدب و المروءة» نوشتۀ صالح بن جناح لخمی، شاعر و حکیم قرن دوم یا سوم هجری قمری برشمرد.

    تحقیق در فرازوفرود فتوت و جوانمردی

    تحقیق در فرازوفرود فتوت و جوانمردی، نوشته سید محمد دامادی است. او در مقدمه کتاب خود می‌گوید که «بر آن سراست که بخصوص، اصول عقاید قدمای صوفیه را در بارۀ این دسته [جوانمردان] -که نقش آنان در تاریخ سیاسی، اجتماعی و اعتقادی ایرانیان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است- باز نماید.»[۱]جوانمردان (فِتیان، اهل اخوت، اهل فتوت) طبقه‌ای خاص از عامه در ایران و سایر بلاد اسلامی بوده‌اند که بخشندگی، کارسازی و دستگیری از مردم را شعار خویش کرده و با آداب‌ورسوم خاصی این آیین فتوت و جوانمردی را به کار می‌بسته‌اند.[۲]

    اساس کار دامادی، بیشتر بر شیوۀ «جستجو در تعاریف» -که به سقراط منسوب است- نهاده شده است؛[۳]دامادی مفهوم جوانمردی را در گسترۀ تاریخی فرهنگ دینی از صدر اسلام تا کنون بررسی کرده است؛ او به سخنان پیشوایان دینی همچون پیامبر اسلام(ص) و امیرمؤمنان(ع) و سپس، به آثار اندیشمندان اسلامی همچون امام محمد غزالی در احیاءالعلوم، ابن عربی در فتوحات مکیه، ابوسعید ابوالخیر در اسرارالتوحید و برخی دیگر از صاحب‌نظران نگاهی افکنده است.[۴]البته او از بزرگمهر(وزیر ساسانی) و ابن مقفع نیز سخن نقل کرده است.‏[۵]او جلوه‌های جوانمردی را در حکایت‌های اسلامی آورده‏.[۶]و موضوع جوانمردی را در آثار سفرنامه‌نویسان مسلمان به نام‌های ابن جبیر و ابن بطوطه و غیرمسلمانان به نام‌های پولاک، اورسل و بلوشر دنبال کرده است‏.[۷]

    کار دیگر دامادی بررسی واژه‌های به‌کاررفته در باب جوانمردی در متون ادب فارسی است‏[۸]او همچنین، جایگاه و ارزش جوانمردی را نزد حاکمان و صاحبان قدرت و در قلمرو سیروسلوک عرفانی بررسی نموده است.‏[۹]دامادی نشانی صفحه‌های کتاب‌هایی را که از آن‌ها نقل‌قول کرده است، در خود متن آورده است.[۱۰]

    الأدب و المروءة

    الأدب و المروءة، نوشتۀ صالح بن جناح لخمی از شاعران و حکیمان قرن دوم یا سوم هجری قمری است.[۱۱]ابن جناح در این اثر، مبانی اخلاقی فتوت را برجسته می‌کند و راهکارهایی را در چارچوب پند و اندرز ارائه می‌دهد. الأدب و المروءه، از روی نسخه‌ای که در سال 1086 هجری قمری نوشته شده، فراهم آمده است و سید محمد دامادی آن را پژوهش و تصحیح نموده و به فارسی ترجمه کرده و بر آن پاورقی زده است.[۱۲]


    ابن جناح در «الأدب و المروءة» گفته‌های خود را با واژه «قال» آغاز کرده[۱۳]و راهکارها و اندرزهایش را در 45 بند ارائه داده است[۱۴]دامادی این بندها را فهرست نکرده است و می‌توان آن‌ها را این‌گونه نمایه زد: «نیکو نام‌بردن دیگران، کشتزار بودن دل برای بذرهای زبان، دورویی، آدم بی‌خبر، داوری نمودن درباره ثروت دیگران، عشق، حالات مردم در تنگدستی و بی‌نیازی، سنجش توانایی در مواجهه با مشکلات، دخالت بی‌جای نادان در کارها، سرزنش‌کردن مردمان، شناختن یاران، اهانت به رادمردان، مدارا، تدبیر کار با کمترین هزینه، آماده‌سازی طعام، وصف دوست و دشمن، خرد و ادب، ستیزه‌جویی، حکمت، آداب سخن، خوش‌رویی و نیک‌خویی، دروغ، سنجش یاران، نادانی، داوری در باره مردم، پرهیز از ظاهربینی، بازداشتن از زشتی، وصف برادری، دگرگونی‌های دنیا، مدارا، پرهیز از درآویختن با قوی‌تر، رویارویی با سختی‌ و آسانی‌ روزگار، مهرورزی، مکانت آدمیان، تفاوت‌های مردمان، توجه به سیرۀ پرهیزگاران و عاقبت‌اندیشی در کار دنیا، خرسندی و بی‌نیازی، نظرخواهی و رایزنی، دوری گزیدن از هواپرستان، سخن‌چینی، فرازوفرود سخن، تأدیب نفس و رشک‌بردن» او در بسیاری از اندرزها، نثر کتاب را با شعر خود تزیین کرده است. [۱۵]

    دامادی در مقدمه‌ای که بر الأدب و المروءة نوشته، ابن لخمی را از نگاه عالمان و عارفان شناسانده و نمونه‌ای از ترجمه اشعار او را آورده است. او گفتاری را در باره نیکویی حُسن خُلق، سداد سیرت و خصلت‌های نیکوی دیگر آورده و ابن لخمی شاعر را از کسانی برمی‌شمرد که در باب این خصلت‌ها نوشته‌ای دارند. دامادی او را از زبان جاحظ، مرزبانی و ذکر برخی نصایح او می‌ستاید. سپس، ادب درس یا «ادب اکتسابی» و ادب نفس یا «ادب طبعی» را از زبان برخی از نامداران تصوف و عرفان معنا می‌کند.[۱۶]

    دامادی در پژوهش خود، نخست متنِ پیراسته از حرکات و علامات را اعراب‌گذاری نموده، سپس، آن را با تحفّظی که بر متن داشته و با رجوع به فرهنگ لغات، ترجمه کرده است. او برای آشکارشدن منظور نویسنده، از مضامین مشترک و مشابه در زبان فارسی و عربی بهره گرفته است.[۱۷]همچنین، برای روانی متن، برخی واژه‌ها و عبارت‌ها را به آن افزوده و آن‌ها را در [کروشه] نهاده است. [۱۸]

    دامادی برای فهم بهتر متن، استدراک‌هایی را به کتاب افزوده است.‏[۱۹]همچنین، او از کتاب قاموس برای معانی واژه‌ها بهره برده است.‏[۲۰]

    فهرست منبع‌ها و مرجع‌های مهم آیه‌های قرآن، حدیث‌ها و سخنان موجز و برگزیده، ضرب‌المثل‌ها، اصطلاح‌ها، اشعار عربی و فارسی (به ترتیب آغاز و انجام ابیات)، نام‌های کسان، قوم‌ها، جمعیت‌ها، نام‌های کتاب‌های مرجع و جای‌ها در پایان کتاب آمده است.[۲۱]

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه نویسنده، ص16
    2. ر.ک: متن کتاب، ص 27
    3. ر.ک: مقدمه نویسنده، ص 24
    4. ر.ک: متن کتاب، ص 36و38و52و54و95
    5. ر.ک: همان، ص 42-38
    6. ر.ک: همان، ص118-108
    7. ر.ک: همان، ص226-200
    8. ر.ک: همان، ص 183
    9. ر.ک: همان، ص242-222
    10. ر.ک: همان، ص62،61
    11. ر.ک: ابن‌عساکر، علی بن حسن، ص ۳۲۵
    12. ر.ک: متن کتاب، ص 322
    13. ر.ک: همان، ص 262
    14. ر.ک: همان، ص 321
    15. ر.ک: همان، ص304-301
    16. ر.ک: پیشگفتار محقق، ص260-247
    17. ر.ک: همان، ص261-260
    18. ر.ک: متن کتاب، ص 292
    19. ر.ک: همان، ص 367-345
    20. ر.ک: همان، ص 331-323
    21. ر.ک: همان، ص407-333

    منابع مقاله

    1. مقدمه نویسنده
    2. پیشگفتار محقق
    3. متن کتاب.
    4. ابن‌عساکر، علی بن حسن، «تاریخ مدینة دمشق»، ج۲۳، بیروت، دارالفکر، 1415ق.



    وابسته‌ها