تحرير المعالم في أصول الفقه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'زین الدین' به 'زین‌الدین')
    جز (جایگزینی متن - 'مالدین' به 'م‌الدین')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۳۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR12245J1.jpg|بندانگشتی|تحریر المعالم في أصول الفقه]]
    | تصویر =NUR12245J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =تحریر المعالم في أصول الفقه
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =معالم الاصول
    |-
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|تحریر المعالم في أصول الفقه
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|معالم الاصول


    معالم الدین و ملاذ المجتهدین
    معالم‌الدین و ملاذ المجتهدین
    |-
    | پدیدآوران =
    |پدیدآورندگان
    [[ابن شهید ثانی، حسن بن زین‌الدین]] (نویسنده)
    |data-type='authors'|[[ابن شهید ثانی، حسن بن زین‌الدین]] (نويسنده)


    [[مشکینی اردبیلی، علی]] (تحریر و بازنویسی)
    [[مشکینی اردبیلی، علی]] (تحریر و بازنویسی)
    |-
    | زبان =عربی
    |زبان  
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏158‎‏/‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏5‎‏ت‎‏3
    |data-type='language'|عربی
    | موضوع =
    |-
    اصول فقه شیعه - راهنمای آموزشی
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏158‎‏/‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏5‎‏ت‎‏3
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|اصول فقه شیعه - راهنمای آموزشی


    اصول فقه شیعه - قرن 14
    اصول فقه شیعه - قرن 14


    اصول فقه شیعه - مسائل، تمرین‏ها و غیره
    اصول فقه شیعه - مسائل، تمرین‏ها و غیره
    |-
    | ناشر =
    |ناشر  
    مطبعه مهر
    |data-type='publisher'|مطبعه مهر
    | مکان نشر =قم - ایران
    |-
    | سال نشر = 1396 ق  
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|قم - ایران
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1396 هـ.ق  
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE12245AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


     
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE12245AUTOMATIONCODE
    ==معرّفى اجمالى==
    | چاپ =1
     
    | تعداد جلد =1
     
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =12245
    «تحرير المعالم فى اصول الفقه» تلخيص و تحرير كتاب ارزشمند معالم الاصول به قلم آیت‌الله على مشكينى است.
    | کتابخوان همراه نور =12245
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}
    '''تحرير المعالم في أصول الفقه''' تلخيص و تحرير كتاب ارزشمند معالم الاصول به قلم [[مشکینی اردبیلی، علی|آیت‌الله على مشكينى]] است.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
     
    كتاب مشتمل بر دو مقدمه و پنج بخش يا مقام است. روش طرح بحث [[ابن شهید ثانی، حسن بن زین‌الدین|صاحب معالم]] چنين است كه در ابتدا صورت مسأله را زير عنوان «اصل» بيان كرده سپس اقوال و مكاتب اصولى را نقل مى‌كند آن گاه بعد از انتخاب قول برتر و استدلال براى آن، استدلال‌هاى اقوال مخالفان را نقد مى‌كند.
     
    كتاب مشتمل بر دو مقدمه و پنج بخش يا مقام است. روش طرح بحث صاحب معالم چنين است كه در ابتدا صورت مسأله را زير عنوان «اصل» بيان كرده سپس اقوال و مكاتب اصولى را نقل مى‌كند آن گاه بعد از انتخاب قول برتر و استدلال براى آن، استدلال‌هاى اقوال مخالفان را نقد مى‌كند.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    در مقدّمه اوّل درباره فضل علم و عالم، وظيفه علماء، فضيلت تحصيل علم فقه و در مقدّمه دوّم درباره تعريف علم اصول و بيان موضوع و غرض آن و همچنين درباره حكم و انقسامات آن سخن به ميان آمده است.
    در مقدّمه اوّل درباره فضل علم و عالم، وظيفه علماء، فضيلت تحصيل علم فقه و در مقدّمه دوّم درباره تعريف علم اصول و بيان موضوع و غرض آن و همچنين درباره حكم و انقسامات آن سخن به ميان آمده است.


    خط ۶۷: خط ۴۷:
    1- در بحث استعمال لفظ در اكثر از معنا، قائل به جواز است با اين فرق كه استعمال لفظ مفرد در اكثر از معناى واحد مجازى است امّا استعمال غير مفرد (مثنّى و جمع) در اكثر از معناى واحد حقيقى است.
    1- در بحث استعمال لفظ در اكثر از معنا، قائل به جواز است با اين فرق كه استعمال لفظ مفرد در اكثر از معناى واحد مجازى است امّا استعمال غير مفرد (مثنّى و جمع) در اكثر از معناى واحد حقيقى است.


    2- زمانيكه عام تخصيص زده شود اراده باقى مانده در تحت آن مجازى است و در اين نظر موافق شيخ، محقق و علاّمه حلّى است.
    2- زمانيكه عام تخصيص زده شود اراده باقى مانده در تحت آن مجازى است و در اين نظر موافق شيخ، محقق و [[حلی، حسن بن یوسف|علاّمه حلّى]] است.


    3- امر به شى بر وجه مطلوب (لفظاً و معناً) مقتضى نهى از ضدّ خاصّش نيست.
    3- امر به شى بر وجه مطلوب (لفظاً و معناً) مقتضى نهى از ضدّ خاصّش نيست.


    4- مولف در بحث خبر واحد عارى از قراين قطعيه قائل به حجيت عقلى و شرعى آن است برخلاف سيدمرتضى، [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] و ابن ادريس و هم نظر با شيخ، محقق و علاّمه.
    4- مؤلف در بحث خبر واحد عارى از قراين قطعيه قائل به حجيت عقلى و شرعى آن است برخلاف سيدمرتضى، [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] و[[ابن ادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]] و هم نظر با شيخ، محقق و علاّمه.


    5- مولف در تعريف اجتهاد همان ديدگاه [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] را دارد و اجتهاد را تلاش كامل فقيه در تحصيل ظن به حكم شرعى برمى‌شمارد. همچنين صاحب معالم، تجزّى در اجتهاد و امكان قدرت داشتن فرد تنها بر استنباط بعضى از مسائل را ممتنع نمى‌داند اما جواز تمسّك به استنباط مجتهد متجزّى در مقايسه با استنباط مجتهد مطلق را قبول ندارند.
    5- مؤلف در تعريف اجتهاد همان ديدگاه [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] را دارد و اجتهاد را تلاش كامل فقيه در تحصيل ظن به حكم شرعى برمى‌شمارد. همچنين [[ابن شهید ثانی، حسن بن زین‌الدین|صاحب معالم]]، تجزّى در اجتهاد و امكان قدرت داشتن فرد تنها بر استنباط بعضى از مسائل را ممتنع نمى‌داند اما جواز تمسّك به استنباط مجتهد متجزّى در مقايسه با استنباط مجتهد مطلق را قبول ندارند.


    6- به نظر صاحب معالم وصف مفهوم دارد وى مى‌گويد: اصوليان در اين مساله كه تعليق حكم به صفت مقتضى نفى حكم در صورت انتفاى صفت باشد اختلاف نظر دارند گروهى اين اقتضاء را پذيرفته‌اند و اين از كلام شيخ ظاهر مى‌شود ولى سيدمرتضى و به دنبال آن محقق و علامه و بسيارى ديگر آنرا نفى كرده‌اند و اين قول به واقع نزديكتر است.
    6- به نظر [[ابن شهید ثانی، حسن بن زین‌الدین|صاحب معالم]] وصف مفهوم دارد وى مى‌گويد: اصوليان در اين مسأله كه تعليق حكم به صفت مقتضى نفى حكم در صورت انتفاى صفت باشد اختلاف نظر دارند گروهى اين اقتضاء را پذيرفته‌اند و اين از كلام شيخ ظاهر مى‌شود ولى سيدمرتضى و به دنبال آن محقق و علامه و بسيارى ديگر آنرا نفى كرده‌اند و اين قول به واقع نزدیک تر است.


    7- صاحب معالم استصحاب را حجّت ندانسته و مى‌فرمايد: مردم در استصحاب حال اختلاف نظر دارند و محل آن اينست كه حكمى در وقتى ثابت شود سپس وقت ديگرى بيايد و دليلى بر نفى آن حكم اقامه نشود آيا حكم به بقاى آن حكم مى‌شود به همان گونه‌اى كه قبلاً بوده است و اين استصحاب است يا حكم به آن در وقت دوّم احتياج به دليل دارد؟ مولف پس از نقل ديدگاه سيدمرتضى و [[شيخ مفيد]] در پايان قول سيدمرتضى را در عدم حجيّت استصحاب ترجيح داده است.
    7- [[ابن شهید ثانی، حسن بن زین‌الدین|صاحب معالم]] استصحاب را حجّت ندانسته و مى‌فرمايد: مردم در استصحاب حال اختلاف نظر دارند و محل آن اينست كه حكمى در وقتى ثابت شود سپس وقت ديگرى بيايد و دليلى بر نفى آن حكم اقامه نشود آيا حكم به بقاى آن حكم مى‌شود به همان گونه‌اى كه قبلاً بوده است و اين استصحاب است يا حكم به آن در وقت دوّم احتياج به دليل دارد؟ مؤلف پس از نقل ديدگاه سيدمرتضى و [[شيخ مفيد]] در پايان قول سيدمرتضى را در عدم حجيّت استصحاب ترجيح داده است.


    8- به نظر مولف نهى با امر متفاوت است و نهى بر تكرار و دوام دلالت دارد؛ دليل ايشان اينست كه نهى اقتضاء مى‌كند مكلّف ماهيّت فعل و حقيقت آنرا در وجود داخل نكند و اين معنا تنها با امتناع از داخل شدن هر فرد از افراد ماهيت آن در وجود محقق مى‌شود و با انجام يك فرد، صدق مى‌كند كه آن ماهيّت در وجود داخل شده باشد. وى در ادامه بحث دلالت نهى بر تكرار و دوام مى‌گويد: چون اثبات كرديم نهى براى دوام و تكرار است بايد معتقد شد كه نهى بر فور هم دلالت مى‌كند زيرا دوام مستلزم فوريّت است.
    8- به نظر مؤلف نهى با امر متفاوت است و نهى بر تكرار و دوام دلالت دارد؛ دليل ايشان اينست كه نهى اقتضاء مى‌كند مكلّف ماهيّت فعل و حقيقت آنرا در وجود داخل نكند و اين معنا تنها با امتناع از داخل شدن هر فرد از افراد ماهيت آن در وجود محقق مى‌شود و با انجام يك فرد، صدق مى‌كند كه آن ماهيّت در وجود داخل شده باشد. وى در ادامه بحث دلالت نهى بر تكرار و دوام مى‌گويد: چون اثبات كرديم نهى براى دوام و تكرار است بايد معتقد شد كه نهى بر فور هم دلالت مى‌كند زيرا دوام مستلزم فوريّت است.


    == وضعيت كتاب==
    == وضعيت كتاب==
    فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است.
    فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است.


    == منابع==
    ==منابع مقاله==
    مقدمه و متن كتاب


     
    ==وابسته‌ها==
    مقدمه و متن كتاب
    {{وابسته‌ها}}




    == پیوندها ==
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8093 مطالعه کتاب تحریر المعالم في أصول الفقه در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:فقه و اصول]]
    [[رده: فقه و اصول]]
    [[رده:اصول فقه (آثارکلی)]]
    [[رده:اصول فقه (آثارکلی)]]
    [[رده:اصول فقه شیعه]]
    [[رده:اصول فقه شیعه]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۰۴

    تحریر المعالم في أصول الفقه
    تحرير المعالم في أصول الفقه
    پدیدآورانابن شهید ثانی، حسن بن زین‌الدین (نویسنده) مشکینی اردبیلی، علی (تحریر و بازنویسی)
    عنوان‌های دیگرمعالم الاصول معالم‌الدین و ملاذ المجتهدین
    ناشرمطبعه مهر
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1396 ق
    چاپ1
    موضوعاصول فقه شیعه - راهنمای آموزشی

    اصول فقه شیعه - قرن 14

    اصول فقه شیعه - مسائل، تمرین‏ها و غیره
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏158‎‏/‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏5‎‏ت‎‏3
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تحرير المعالم في أصول الفقه تلخيص و تحرير كتاب ارزشمند معالم الاصول به قلم آیت‌الله على مشكينى است.

    ساختار

    كتاب مشتمل بر دو مقدمه و پنج بخش يا مقام است. روش طرح بحث صاحب معالم چنين است كه در ابتدا صورت مسأله را زير عنوان «اصل» بيان كرده سپس اقوال و مكاتب اصولى را نقل مى‌كند آن گاه بعد از انتخاب قول برتر و استدلال براى آن، استدلال‌هاى اقوال مخالفان را نقد مى‌كند.

    گزارش محتوا

    در مقدّمه اوّل درباره فضل علم و عالم، وظيفه علماء، فضيلت تحصيل علم فقه و در مقدّمه دوّم درباره تعريف علم اصول و بيان موضوع و غرض آن و همچنين درباره حكم و انقسامات آن سخن به ميان آمده است.

    در بخش اوّل كتاب نخست پاره‌اى از مباحث الفاظ از قبيل اقسام لفظ، اقسام وضع، حقيقت شرعيه، علائم حقيقت و مجاز، اصول لفظيه، اشتراك و مشتق بيان شده سپس به بحث اوامر، نواهى، منطوق و مفهوم، عموم و خصوص، مطلق و مقيد و مجمل و مبين پرداخته شده است.

    ساير بخش‌هاى كتاب به ترتيب عبارتند از: ادلّه عقليه، اصول عمليه، اجتهاد و تقليد، و تعادل و تراجيح.

    در اينجا به پاره‌اى از انديشه‌هاى مولّف مى‌پردازيم كه در فهم مطالب كتاب نقش بسزايى دارد:

    1- در بحث استعمال لفظ در اكثر از معنا، قائل به جواز است با اين فرق كه استعمال لفظ مفرد در اكثر از معناى واحد مجازى است امّا استعمال غير مفرد (مثنّى و جمع) در اكثر از معناى واحد حقيقى است.

    2- زمانيكه عام تخصيص زده شود اراده باقى مانده در تحت آن مجازى است و در اين نظر موافق شيخ، محقق و علاّمه حلّى است.

    3- امر به شى بر وجه مطلوب (لفظاً و معناً) مقتضى نهى از ضدّ خاصّش نيست.

    4- مؤلف در بحث خبر واحد عارى از قراين قطعيه قائل به حجيت عقلى و شرعى آن است برخلاف سيدمرتضى، ابن زهره و ابن ادريس و هم نظر با شيخ، محقق و علاّمه.

    5- مؤلف در تعريف اجتهاد همان ديدگاه علامه حلى را دارد و اجتهاد را تلاش كامل فقيه در تحصيل ظن به حكم شرعى برمى‌شمارد. همچنين صاحب معالم، تجزّى در اجتهاد و امكان قدرت داشتن فرد تنها بر استنباط بعضى از مسائل را ممتنع نمى‌داند اما جواز تمسّك به استنباط مجتهد متجزّى در مقايسه با استنباط مجتهد مطلق را قبول ندارند.

    6- به نظر صاحب معالم وصف مفهوم دارد وى مى‌گويد: اصوليان در اين مسأله كه تعليق حكم به صفت مقتضى نفى حكم در صورت انتفاى صفت باشد اختلاف نظر دارند گروهى اين اقتضاء را پذيرفته‌اند و اين از كلام شيخ ظاهر مى‌شود ولى سيدمرتضى و به دنبال آن محقق و علامه و بسيارى ديگر آنرا نفى كرده‌اند و اين قول به واقع نزدیک تر است.

    7- صاحب معالم استصحاب را حجّت ندانسته و مى‌فرمايد: مردم در استصحاب حال اختلاف نظر دارند و محل آن اينست كه حكمى در وقتى ثابت شود سپس وقت ديگرى بيايد و دليلى بر نفى آن حكم اقامه نشود آيا حكم به بقاى آن حكم مى‌شود به همان گونه‌اى كه قبلاً بوده است و اين استصحاب است يا حكم به آن در وقت دوّم احتياج به دليل دارد؟ مؤلف پس از نقل ديدگاه سيدمرتضى و شيخ مفيد در پايان قول سيدمرتضى را در عدم حجيّت استصحاب ترجيح داده است.

    8- به نظر مؤلف نهى با امر متفاوت است و نهى بر تكرار و دوام دلالت دارد؛ دليل ايشان اينست كه نهى اقتضاء مى‌كند مكلّف ماهيّت فعل و حقيقت آنرا در وجود داخل نكند و اين معنا تنها با امتناع از داخل شدن هر فرد از افراد ماهيت آن در وجود محقق مى‌شود و با انجام يك فرد، صدق مى‌كند كه آن ماهيّت در وجود داخل شده باشد. وى در ادامه بحث دلالت نهى بر تكرار و دوام مى‌گويد: چون اثبات كرديم نهى براى دوام و تكرار است بايد معتقد شد كه نهى بر فور هم دلالت مى‌كند زيرا دوام مستلزم فوريّت است.

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب

    وابسته‌ها