۱۱۸٬۶۸۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
در بخش دوّم که جذبهی کهربا نام دارد با بیتی از [[دیوان کبیر]] بدین شرح آغاز میشود: {{شعر}} | در بخش دوّم که جذبهی کهربا نام دارد با بیتی از [[دیوان کبیر]] بدین شرح آغاز میشود: {{شعر}} | ||
{{ب|''کهربای تو را شوم کاهی، جذبهی کهربا بیاموزم''|2=''از دو عالم دو دیده بر دوزم، این من از مصطفی بیاموزم''<ref>دیوان کبیر، غزل 1758</ref>}}{{پایان شعر}} | {{ب|''کهربای تو را شوم کاهی، جذبهی کهربا بیاموزم''|2=''از دو عالم دو دیده بر دوزم، این من از مصطفی بیاموزم''<ref>دیوان کبیر، غزل 1758</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
در این بخش به نگرش مولانا در [[مثنوی معنوی]] به انسان و لایه لایه بودن باطن انسان از طریق بیان حکایات و قصص میپردازد و با تبیین بطون انسان تحلیلهای خاص در بارهی انسان مطرح میشود که بسیار قابل توجّه است. وجود لایهها و بطون نشان از حجابهای تو در تو دارد و همین کار را برای انسانهای معمولی دشوار میکند و لذا آنان که اشرافی بر باطن قرآن دارند افرادی خاص هستند، چنانکه نویسنده در بخشی از این فصل میگوید: کشف حقیقت برای فردی که امام است اینگونه است که چون خودش | در این بخش به نگرش مولانا در [[مثنوی معنوی]] به انسان و لایه لایه بودن باطن انسان از طریق بیان حکایات و قصص میپردازد و با تبیین بطون انسان تحلیلهای خاص در بارهی انسان مطرح میشود که بسیار قابل توجّه است. وجود لایهها و بطون نشان از حجابهای تو در تو دارد و همین کار را برای انسانهای معمولی دشوار میکند و لذا آنان که اشرافی بر باطن قرآن دارند افرادی خاص هستند، چنانکه نویسنده در بخشی از این فصل میگوید: کشف حقیقت برای فردی که امام است اینگونه است که چون خودش نمیبیند بلکه به او نشان میدهند. بین لفظ و معنا برای امام فاصلهای نیست اما برای مردم خودِ لفظ یک حجاب است. بله دقیقاً خود لفظ یک حجاب است و ما گرفتار حجاب کلمات هم هستیم، حجاب معنا خیلی عمیقتر است. اولیای الهی و امام معصوم گرفتار لفظ و اسم نیست که برای او اسم تداعیکنندهی معنا با تمام گستره و عمق آن است<ref>متن، صص 82-81</ref>. | ||
بخش سوّم کتاب نورِ جان نام دارد که از بیتی از دیوان کبیر مولانا وام گرفته شده است<ref>دیوان کبیر، غزل 527</ref>. در این بخش اشاراتی به فهم قرآن دارد که این فهم متعدّد بوده و هر کسی از آن به قدر نیاز و وسع خود نصیبی دارد. در ابیاتی [[مولانا]] در [[مثنوی معنوی]] با تکیه بر سخنان [[حکیم سنایی]] اشاره میکند: {{شعر}} | بخش سوّم کتاب نورِ جان نام دارد که از بیتی از دیوان کبیر مولانا وام گرفته شده است<ref>دیوان کبیر، غزل 527</ref>. در این بخش اشاراتی به فهم قرآن دارد که این فهم متعدّد بوده و هر کسی از آن به قدر نیاز و وسع خود نصیبی دارد. در ابیاتی [[مولانا]] در [[مثنوی معنوی]] با تکیه بر سخنان [[حکیم سنایی]] اشاره میکند: {{شعر}} |