ابن اشترکونى‌: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات زندگی‌نامه | عنوان = ابن اشترکونى‌ | تصویر = NUR00000.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = ابن اَشْتَرْکونى‌، ابوطاهر محمد بن یوسف تمیمى سرقسطى | نام‌های دیگر = | لقب = | تخلص = | نسب = | نام پدر = یوسف | ولادت = | محل تولد = | کشور ت...» ایجاد کرد)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۴۶: خط ۴۶:
    نیاکان وی که از دیرباز ساکن اندلس بودند، در قلعه‌ای به نام اشترکوی یا اشترکون از توابع تُطیله در شمال اندلس اقامت داشتند و نسبت اشترکونى یا اشترکویى او از همین جاست. خود وی در سرقسطه به دنیا آمد و در قرطبه اقامت گزید و به همین سبب به قرطبى نیز معروف شد.
    نیاکان وی که از دیرباز ساکن اندلس بودند، در قلعه‌ای به نام اشترکوی یا اشترکون از توابع تُطیله در شمال اندلس اقامت داشتند و نسبت اشترکونى یا اشترکویى او از همین جاست. خود وی در سرقسطه به دنیا آمد و در قرطبه اقامت گزید و به همین سبب به قرطبى نیز معروف شد.


    او به بسیاری از شهرهای اندلس سفر کرد و نزد استادان بسیار به کسب علم و ادب پرداخت‌. شاخص‌ترین استاد او، ابوعلى صدفى (د 516ق‌) بود که ابن اشترکونى دیرزمانى در مرسیه از محضرش بهره برد و کتاب‌هایى چون المؤتلف و المختلف دارقطنى‌، المؤتلف و المختلف و مشتبه النسبة عبدالغنى‌، ریاضة المتعلمین ابونعیم‌، ادب الصحبة سلمى‌، امالى ابن ابى‌الفوارس و غوالى ابن خیرون را نزد وی خواند. در بلنسیه‌، شاطبه و قرطبه نیز از محضر مشاهیر علم بهره برد و با کسانى چون ابوبکر غالب بن عطیه و ابوالحسن بن باذش در غرناطه و ابن اخت غانم در مالقه و ابن الاخضر و ابن العربى در اشبیلیه مراسله داشت و گاه به دیدار برخى از آنان مى‌رفت. از تاریخ سفرها و مدت اقامت وی در شهرهای گوناگون اطلاعى در دست نیست‌، تنها ابن ابار از خود او روایت کرده که در 508 و 509ق در مرسیه نزد ابوعلى صدفى بوده است.
    او به بسیاری از شهرهای اندلس سفر کرد و نزد استادان بسیار به کسب علم و ادب پرداخت‌. شاخص‌ترین استاد او، ابوعلى صدفى (د 516ق‌) بود که ابن اشترکونى دیرزمانى در مرسیه از محضرش بهره برد و کتاب‌هایى چون المؤتلف و المختلف دارقطنى‌، المؤتلف و المختلف و مشتبه النسبة عبدالغنى‌، ریاضة المتعلمین ابونعیم‌، ادب الصحبة سلمى‌، امالى ابن ابى‌الفوارس و غوالى ابن خیرون را نزد وی خواند. در بلنسیه‌، شاطبه و قرطبه نیز از محضر مشاهیر علم بهره برد و با کسانى چون ابوبکر غالب بن عطیه و ابوالحسن بن باذش در غرناطه و ابن اخت غانم در مالقه و ابن الاخضر و ابن العربى در اشبیلیه مراسله داشت و گاه به دیدار برخى از آنان مى‌رفت. از تاریخ سفرها و مدت اقامت وی در شهرهای گوناگون اطلاعى در دست نیست‌، تنها ابن ابار از خود او روایت کرده که در 508 و 509ق در مرسیه نزد ابوعلى صدفى بوده است.
       
       
    او در بارگاه برخى از امیران عصر ملوک‌الطوایفى از جمله بنى‌هود در سرقسطه از مقام و منزلتى برخوردار بوده و در المریه نیز امیر معتصم بن صُمادِح و فرزندش رفیع را مدح گفته است. از اشعار وی که ابن بسام نقل کرده چنین برمى‌آید که روابط دوستانه‌ای نیز با بنى‌عباد داشته است. وی ظاهراً مدتى در قرطبه به تدریس قرآن و روایت حدیث نیز اشتغال داشته است‌. یکى از روایات او را که حدیثى مسند از پیامبر اکرم‌(ص‌) است‌، ابن ابار نقل کرده است.
    او در بارگاه برخى از امیران عصر ملوک‌الطوایفى از جمله بنى‌هود در سرقسطه از مقام و منزلتى برخوردار بوده و در المریه نیز امیر معتصم بن صُمادِح و فرزندش رفیع را مدح گفته است. از اشعار وی که ابن بسام نقل کرده چنین برمى‌آید که روابط دوستانه‌ای نیز با بنى‌عباد داشته است. وی ظاهراً مدتى در قرطبه به تدریس قرآن و روایت حدیث نیز اشتغال داشته است‌. یکى از روایات او را که حدیثى مسند از پیامبر اکرم‌(ص‌) است‌، ابن ابار نقل کرده است.

    نسخهٔ ‏۱۷ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۴

    ابن اشترکونى‌
    NUR00000.jpg
    نام کاملابن اَشْتَرْکونى‌، ابوطاهر محمد بن یوسف تمیمى سرقسطى
    نام پدریوسف
    محل زندگیاندلس
    رحلت538ق‌
    اطلاعات علمی
    اساتیدابوعلى صدفى
    شاگردانابن بشکوال‌، ابن خیر، ابوجعفر احمد بن على انصاری قرطبى‌، ابوجعفر بن یحیى خطیب، ابوطالب عبدالجبار معافری مغربى، ابوالعباس ابن مُضاءِ قرطبى و ابوالقاسم عبدالرحمان بن غالب ابن شرّاط
    برخی آثارالمسلسل، المقامات اللزومیة

    ابن اَشْتَرْکونى‌، ابوطاهر محمد بن یوسف تمیمى سرقسطى (د 538ق‌/1143م‌)، ادیب‌، لغوی‌، محدث‌، شاعر و مقامه‌نویس دوره ملوک‌الطوایفى اندلس‌.

    نیاکان وی که از دیرباز ساکن اندلس بودند، در قلعه‌ای به نام اشترکوی یا اشترکون از توابع تُطیله در شمال اندلس اقامت داشتند و نسبت اشترکونى یا اشترکویى او از همین جاست. خود وی در سرقسطه به دنیا آمد و در قرطبه اقامت گزید و به همین سبب به قرطبى نیز معروف شد.

    او به بسیاری از شهرهای اندلس سفر کرد و نزد استادان بسیار به کسب علم و ادب پرداخت‌. شاخص‌ترین استاد او، ابوعلى صدفى (د 516ق‌) بود که ابن اشترکونى دیرزمانى در مرسیه از محضرش بهره برد و کتاب‌هایى چون المؤتلف و المختلف دارقطنى‌، المؤتلف و المختلف و مشتبه النسبة عبدالغنى‌، ریاضة المتعلمین ابونعیم‌، ادب الصحبة سلمى‌، امالى ابن ابى‌الفوارس و غوالى ابن خیرون را نزد وی خواند. در بلنسیه‌، شاطبه و قرطبه نیز از محضر مشاهیر علم بهره برد و با کسانى چون ابوبکر غالب بن عطیه و ابوالحسن بن باذش در غرناطه و ابن اخت غانم در مالقه و ابن الاخضر و ابن العربى در اشبیلیه مراسله داشت و گاه به دیدار برخى از آنان مى‌رفت. از تاریخ سفرها و مدت اقامت وی در شهرهای گوناگون اطلاعى در دست نیست‌، تنها ابن ابار از خود او روایت کرده که در 508 و 509ق در مرسیه نزد ابوعلى صدفى بوده است.

    او در بارگاه برخى از امیران عصر ملوک‌الطوایفى از جمله بنى‌هود در سرقسطه از مقام و منزلتى برخوردار بوده و در المریه نیز امیر معتصم بن صُمادِح و فرزندش رفیع را مدح گفته است. از اشعار وی که ابن بسام نقل کرده چنین برمى‌آید که روابط دوستانه‌ای نیز با بنى‌عباد داشته است. وی ظاهراً مدتى در قرطبه به تدریس قرآن و روایت حدیث نیز اشتغال داشته است‌. یکى از روایات او را که حدیثى مسند از پیامبر اکرم‌(ص‌) است‌، ابن ابار نقل کرده است.

    از شاگردان و راویان وی، ابن بشکوال‌، ابن خیر، ابوجعفر احمد بن على انصاری قرطبى‌، ابوجعفر بن یحیى خطیب، ابوطالب عبدالجبار معافری مغربى، ابوالعباس ابن مُضاءِ قرطبى و ابوالقاسم عبدالرحمان بن غالب ابن شرّاط شناخته شده‌اند. وی پس از 3 سال بیماری در قرطبه درگذشت.

    اشعاری که از او در دست است‌، از تکلف خالى نیست. شهرت ابن اشترکونى اساساً در لغت و مقامه نویسى است‌. احاطه او به لغت و ادب عرب را کسانى چون ابن بشکوال‌، ابن ابار و سیوطى تصدیق کرده‌اند.

    تألیف مهم وی در لغت، کتابى است به نام المسلسل که موضوع آن، «مُداخَل‌» یا «مداخلات‌» یعنى الفاظى است که مترادف‌های آنها هر یک، معنى یا معانى دیگر نیز دارند؛ به‌گونه‌ای که از دنبال کردن این مترادف‌ها، تسلسلى از الفاظ گوناگون پدید مى‌آید که همگى با رشته‌ای از تداخل معنوی به یکدیگر پیوند خورده‌اند. المسلسل که پس از المداخل مطرز و شجر الدر ابوالطیب، سومین کتاب مهم لغوی در نوع خود است، همچون المداخل از 50 باب تشکیل شده که هیچ یک دارای عنوانى جز شماره باب نیست‌. هر یک از این ابواب، با شاهدی شعری آغاز مى‌شود که الفاظى دشوار دارد و مؤلف، کلمه‌ای را از آن برگزیده و مبدأ سلسله الفاظ قرار داده است‌. در پایان هر باب نیز شعر دیگری به عنوان استشهاد بر آخرین کلمه آن باب‌ آورده است. وی هنگام تألیف کتاب‌، تنها المداخل مطرز را در دست داشته و ظاهراً از وجود شجرالدر، بى‌اطلاع بوده است. او خود در سبب تألیف المسلسل مى‌گوید که چون المداخل را استماع کرده و آن را ناقص و نارسا یافته‌، بر آن شده است که خود دنباله کار را بگیرد و بى‌آن‌که قصد معارضه داشته باشد یا فضل تقدم را در این باره نادیده انگارد، اثری بهتر و کامل‌تر، انشا کند. سیوطى به نقل از ابن زبیر، این کتاب را منبع وی در تفسیر کامل مبرد دانسته است.

    ابن اشترکونى در مقامه‌نویسى نیز چیره‌دست بود. مهارت وی در این فن، سبب شده که برخى او را بزرگ‌ترین مقامه‌نویس سده 6ق‌/12م اندلس به شمار آورند. اثر مشهور او، المقامات اللزومیة، که در قرطبه تألیف کرده و نام آن را نیز همچون اسلوب آن از لزومیات ابوالعلاء معری برگرفته، مانند غالب مقاماتى که اندلسیان تألیف کرده‌اند، در معارضه با مقامات حریری نوشته شده است. این اثر همچون مقامات حریری شامل 50 مقامة است که از آن میان برخى مانند «مقامة الشعراء» و «مقامة النظم و النثر» دارای عنوان و برخى نیز فاقد عنوانند. سبک نگارش کتاب، خالى از تصنع و تکلف نیست. اسلوب سجع آن نیز در هر یک از مقامات به‌گونه‌ای خاص است‌. برخى مانند «مقامة الهمزیة» و «المقامة البائیة» بر مبنای حروف هجا تنظیم شده و برخى نیز بر مبنای حروف ابجد که این خود نشانى است از گرایش مؤلف به تکلف. این کتاب نیز همچون مقامات حریری دو شخصیت اصلى دارد و موضوع آن، شرح ماجراهای مرد حیله‌گری است که مى‌کوشد با تغییر چهره و موعظه و تکدی به مطامع خود دست یابد. المقامات اللزومیة، نموداری از احاطه لغوی ابن اشترکونى و قدرت او در نویسندگى است‌. با آن‌که شکل و محتوای بسیاری از حکایات این کتاب برگرفته از مقامات حریری و لذا منطبق بر موازین مقامه‌نویسى در شرق است‌، جنبه‌هایى از زندگى فردی و اجتماعى اهالى اندلس را نیز مى‌توان در لابه‌لای حکایات آن بازیافت. با این‌همه تأثیر خاور زمین در اثر او چندان است که نمى‌توان آن را چه در نقد ادبى و چه در نقد اجتماعى‌، از ابتکار و نوآوری برخوردار دانست.

    این کتاب اخیراً در بیروت به چاپ رسیده است‌. در اوایل سده 6ق‌/12م ابوجعفر احمد بن احمد وزیر در دانیه رساله‌ای به نام رسالة الانتصار في الرد على صاحب المقامة القرطبیة در ردّ یکى از مقامات این کتاب نوشته که نسخه خطى آن در اسکوریال موجود است. [۱]

    پانویس

    1. بخش ادبیات عرب‌، ج3، ص15-16

    منابع مقاله

    بخش ادبیات عرب‌، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.