۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اسنوى ' به 'اسنوى ') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن عديم' به 'ابن عديم') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
پدرش كه در منابع متأخرتر عبدالرحمان خوانده شده است نيز قاضىالقضات حماة و مردى عالم و اديب بود. ابوالفدا كه شاگرد وى بوده و او را بسيار ستوده است، مىنويسد: «موقعى كه ابن بارزى به من اجازه روايت مىداد، گفت او فقه را از طريق عراقيان از پدر و جد خويش ابراهيم آموخته است. سپس نام كليه استادان اجداد خود را تا ابن عباس و ابن عمر كه صحابه پيامبر اكرم(ص) بودند ذكر كرد و بدين طريق سلسله آموزش فقه خود را به پيامبر رسانيد». | پدرش كه در منابع متأخرتر عبدالرحمان خوانده شده است نيز قاضىالقضات حماة و مردى عالم و اديب بود. ابوالفدا كه شاگرد وى بوده و او را بسيار ستوده است، مىنويسد: «موقعى كه ابن بارزى به من اجازه روايت مىداد، گفت او فقه را از طريق عراقيان از پدر و جد خويش ابراهيم آموخته است. سپس نام كليه استادان اجداد خود را تا ابن عباس و ابن عمر كه صحابه پيامبر اكرم(ص) بودند ذكر كرد و بدين طريق سلسله آموزش فقه خود را به پيامبر رسانيد». | ||
قرائات هفتگانه را از بدرالدين تاذفى و نحو را از ابن مالك فراگرفت. از عزالدين احمد فاروثى، ابراهيم ارموى و محمد بن هامل نيز استماع كرد و ابن عبدالسلام، نجمالدين بادرائى، ابن | قرائات هفتگانه را از بدرالدين تاذفى و نحو را از ابن مالك فراگرفت. از عزالدين احمد فاروثى، ابراهيم ارموى و محمد بن هامل نيز استماع كرد و ابن عبدالسلام، نجمالدين بادرائى، [[ابن عدیم، عمر بن احمد |ابن عديم]]، يحيى عطار، ابوشامه، ابن حرستانى و ابوالبقاء نابلسى و ديگران به او اجازه دادند. در فقه سرآمد و امام عهد خويش شد و مفتى شام و قاضى حماة گشت. رياست مذهب در بلاد شام بر او ختم شد، چنانكه از اطراف بهسوى او مىشتافتند. | ||
ابوالفدا نوشته است: «ابن بارزى در امر قضا پرهيزكار بود. از بيتالمال چيزى نخورد. هرگز، همچون ديگر قاضيان، تازيانه به دست نگرفت. بااينهمه، سخنش مقبول و حكمش نافذ بود. انديشهاى لطيف و ذهنى تيز داشت و در فتاوى دشوار مورد اعتماد بود. بارها به تصدى قضاى مصر دعوت شد، ولى نپذيرفت». | ابوالفدا نوشته است: «ابن بارزى در امر قضا پرهيزكار بود. از بيتالمال چيزى نخورد. هرگز، همچون ديگر قاضيان، تازيانه به دست نگرفت. بااينهمه، سخنش مقبول و حكمش نافذ بود. انديشهاى لطيف و ذهنى تيز داشت و در فتاوى دشوار مورد اعتماد بود. بارها به تصدى قضاى مصر دعوت شد، ولى نپذيرفت». |
ویرایش