التربیة بضرب الأمثال: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»')
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
خط ۴۵: خط ۴۵:
ب) تقسیم‌بندى براساس روش ضرب مثل: برخى از مثالها صرف تشبیه است مانند تشبیه اعمال کافران به سراب، برخى از مثالها براى بیان مقایسه میان دو رفتار است که یکى نمونه خیر و دیگرى سرمشق شر است، مانند مثال آن دو مرد در سوره کهف (آیه 34-42)، برخى از امثال هم براى بیان تفاوت میان دو نقیض از راه مقایسه آنهاست، مانند آیه 24 سورۀ هود.  
ب) تقسیم‌بندى براساس روش ضرب مثل: برخى از مثالها صرف تشبیه است مانند تشبیه اعمال کافران به سراب، برخى از مثالها براى بیان مقایسه میان دو رفتار است که یکى نمونه خیر و دیگرى سرمشق شر است، مانند مثال آن دو مرد در سوره کهف (آیه 34-42)، برخى از امثال هم براى بیان تفاوت میان دو نقیض از راه مقایسه آنهاست، مانند آیه 24 سورۀ هود.  


ج) تقسیم‌بندى براساس دلالت و محتواى مثالها: پار‌های از مثال‌های قرآنى، براى پند دادن و عبرت گرفتن و منع و تحذیر است، برخى دیگر از مثال‌های قرآنى، براى وضوح و روشنایى مطلب بیان شده است، «مَثَلُ اَلْجَنَّةِ اَلَّتِی وُعِدَ اَلْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهٰارُ أُکلُهٰا دٰائِمٌ وَ ظِلُّهٰا. . .» (رعد/ 35)؛ پار‌های از مثال‌های قرآنى براى بیان عظمت ممثل‌له یاد شده است «لِلَّذِینَ لاٰ یؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ اَلسَّوْءِ وَ لِلّٰهِ اَلْمَثَلُ اَلْأَعْلىٰ‌. . .» (نحل/ 60).  
ج) تقسیم‌بندى براساس دلالت و محتواى مثالها: پار‌های از مثال‌های قرآنى، براى پند دادن و عبرت گرفتن و منع و تحذیر است، برخى دیگر از مثال‌های قرآنى، براى وضوح و روشنایى مطلب بیان شده است، «مَثَلُ اَلْجَنَّةِ اَلَّتِی وُعِدَ اَلْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهٰارُ أُکلُهٰا دٰائِمٌ وَ ظِلُّهٰا...» (رعد/ 35)؛ پار‌های از مثال‌های قرآنى براى بیان عظمت ممثل‌له یاد شده است «لِلَّذِینَ لاٰ یؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ اَلسَّوْءِ وَ لِلّٰهِ اَلْمَثَلُ اَلْأَعْلىٰ‌...» (نحل/ 60).  


د) تقسیم‌بندى براساس روش بیان مثال: پار‌های از مثال‌های قرآنى روش انشایى دارد و گاه به صورت پرسشى، گاه به شکل ندا و گاه به سیاق امر بیان مى‌شود. گروهى از مثال‌های قرآنى در قالب اخبار بیان مى‌شود و وجه اخبارى دارد و در آنها ممکن است ضرب المثل مقصود بالذات باشد (ص 33) و ممکن است مراد از بیان مثل، اقامه دلیل بر امرى باشد «. . . وَ مَثَلُهُمْ فِی اَلْإِنْجِیلِ کزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوىٰ عَلىٰ سُوقِهِ‌. . .» (فتح/ 29). گروه سومى از مثال‌های قرآنى که در خود قرآن (آیه) بر مثال بودن آنها با لفظ مثل تصریح شده، کما اینکه در برخى از مثال‌های قرآنى به این موضوع تصریح نشده است (نور/ 39).  
د) تقسیم‌بندى براساس روش بیان مثال: پار‌های از مثال‌های قرآنى روش انشایى دارد و گاه به صورت پرسشى، گاه به شکل ندا و گاه به سیاق امر بیان مى‌شود. گروهى از مثال‌های قرآنى در قالب اخبار بیان مى‌شود و وجه اخبارى دارد و در آنها ممکن است ضرب المثل مقصود بالذات باشد (ص 33) و ممکن است مراد از بیان مثل، اقامه دلیل بر امرى باشد «... وَ مَثَلُهُمْ فِی اَلْإِنْجِیلِ کزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوىٰ عَلىٰ سُوقِهِ‌...» (فتح/ 29). گروه سومى از مثال‌های قرآنى که در خود قرآن (آیه) بر مثال بودن آنها با لفظ مثل تصریح شده، کما اینکه در برخى از مثال‌های قرآنى به این موضوع تصریح نشده است (نور/ 39).  


نحلاوى در ادامه این بحث، تقسیم‌بندى اول و دوم را بتفصیل وامى‌کاود و براى هریک مثال‌هایى از قرآن مى‌آورد و به تحلیل تربیتى پار‌های از آنها مى‌پردازد. وى در تحلیل تربیتى، از سه مرحلۀ مقدمه و بیان، تطبیق مثل بر ممثل‌له، ذکر هدف و محتواى مثل، یاد مى‌کند.  
نحلاوى در ادامه این بحث، تقسیم‌بندى اول و دوم را بتفصیل وامى‌کاود و براى هریک مثال‌هایى از قرآن مى‌آورد و به تحلیل تربیتى پار‌های از آنها مى‌پردازد. وى در تحلیل تربیتى، از سه مرحلۀ مقدمه و بیان، تطبیق مثل بر ممثل‌له، ذکر هدف و محتواى مثل، یاد مى‌کند.