المعجم المفصل في المترادفات في اللغة العربیة: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR35572J1.jpg | عنوان =المعجم المفصل في المترادفات في ال...» ایجاد کرد)
     
    جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
     
    (۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۶: خط ۶:
    | پدیدآوران = [[طراد، مجید]] (گردآورنده)
    | پدیدآوران = [[طراد، مجید]] (گردآورنده)
    |زبان  
    |زبان  
    | زبان =عربي 
    | زبان =عربی
    | کد کنگره =‏ط4م6 1387 / 6190 PJ  
    | کد کنگره =‏ط4م6 1387 / 6190 PJ  
    | موضوع =
    | موضوع =
    خط ۱۲: خط ۱۲:
    | ناشر = دار الکتب العلمية  
    | ناشر = دار الکتب العلمية  
    | مکان نشر =لبنان - بيروت  
    | مکان نشر =لبنان - بيروت  
    | سال نشر = 2009م.
    | سال نشر = 2009م.  


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE35572AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE35572AUTOMATIONCODE
    | چاپ =چاپ يکم
    | چاپ =چاپ يکم  
    | شابک =
    | شابک =
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =35572
    | کتابخوان همراه نور =
    | کتابخوان همراه نور =
    | کد پدیدآور =21962
    | کد پدیدآور =21962
    خط ۲۵: خط ۲۵:
    }}
    }}


    '''المعجم المفصل في المترادفات في اللغة العربیة'''، عنوان اثری است یک‌جلدی به زبان عربی از مجید طراد، با موضوع زبان و لغتنامه‌ها. این اثر در سال 2009 م. توسط انتشارات دارالکتب العلمیة در بیروت به چاپ رسیده است.
    '''المعجم المفصل في المترادفات في اللغة العربیة'''، عنوان اثری است یک‌جلدی به زبان عربی از [[طراد، مجید|مجید طراد]]، با موضوع زبان و لغتنامه‌ها. این اثر در سال 2009 م. توسط انتشارات دارالکتب العلمیة در بیروت به چاپ رسیده است.


    طراد در این اثر به روایت مترادفات الفاظ عربی بسنده نکرده بلکه از آن فراتر رفته و به اثبات عبارات و روش‌هایی که دلالت بر معنی واحد دارند، هم پرداخته است. اعتماد مجید طراد در اثبات عبارات این کتاب، کاملاً بر کتاب «نجعة الرائد فی المترادف و المتوارد» شیخ ابراهیم یازجی بوده است؛ طراد، همه این کتاب را در این لغتنامه گنجانده و موضوعاتش را بر مواد این معجم، تقسیم کرده است.
    [[طراد، مجید|طراد]] در این اثر به روایت مترادفات الفاظ عربی بسنده نکرده بلکه از آن فراتر رفته و به اثبات عبارات و روش‌هایی که دلالت بر معنی واحد دارند، هم پرداخته است. اعتماد [[طراد، مجید|مجید طراد]] در اثبات عبارات این کتاب، کاملاً بر کتاب «نجعة الرائد فی المترادف و المتوارد» شیخ [[ابراهیم یازجی]] بوده است؛ [[طراد، مجید|طراد]]، همه این کتاب را در این لغتنامه گنجانده و موضوعاتش را بر مواد این معجم، تقسیم کرده است.


    از نظر نویسنده: هیچ‌کسی تاکنون از نظر عظمت مطالب و بسط مطالب مترادف از نظر عبارات و روش‌های مختلفی که حول یک معنا می‌چرخند، بر این کتاب پیشی نگرفته است.
    از نظر نویسنده: هیچ‌کسی تاکنون از نظر عظمت مطالب و بسط مطالب مترادف از نظر عبارات و روش‌های مختلفی که حول یک معنا می‌چرخند، بر این کتاب پیشی نگرفته است.
    خط ۳۵: خط ۳۵:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    نویسنده در مقدمه کتاب درباره الفاظ مترادف توضیح می‌دهد، معنای این موارد را بیان نموده و بحث‌های آن را بیان می‌دارد و اسباب کثرت وقوع ترادف در زبان عربی را در 8 نکته بیان می‌نماید. از جمله آنها انتقال بسیاری از مفردات لهجه‌های عربی به لهجه قریش، هنگام ارتباط بالفعل با آن و حال‌آنکه قریش به سبب دارا بودن نظائر آن نیازی به کلمه (مفرد) جدید نداشته است. <ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-8</ref> وی ترادف را در اصطلاح لغوی این‌گونه تعریف می‌نماید: «هو ما اختلف لفظه، و اتفق معناه؛ أو هو إطلاق الکلمتین أو أکثر علی مدلول واحد، کالأسد، والسبع، واللیث، والسیف، والمهنّد، والیمانی التی تعنی شیئا واحدا هو السیف؛ وکالعسل والشهد، وریق النحل، وقیء الزنابیر، والحمیت التی تعنی العسل».<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-8</ref>
    نویسنده در مقدمه کتاب درباره الفاظ مترادف توضیح می‌دهد، معنای این موارد را بیان نموده و بحث‌های آن را بیان می‌دارد و اسباب کثرت وقوع ترادف در زبان عربی را در 8 نکته بیان می‌نماید. از جمله آنها انتقال بسیاری از مفردات لهجه‌های عربی به لهجه قریش، هنگام ارتباط بالفعل با آن و حال‌آنکه قریش به سبب دارا بودن نظائر آن نیازی به کلمه (مفرد) جدید نداشته است. <ref>[https://noorlib.ir/book/view/35572?pageNumber=5&viewType=html ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-8]</ref> وی ترادف را در اصطلاح لغوی این‌گونه تعریف می‌نماید: «هو ما اختلف لفظه، و اتفق معناه؛ أو هو إطلاق الکلمتین أو أکثر علی مدلول واحد، کالأسد، والسبع، واللیث، والسیف، والمهنّد، والیمانی التی تعنی شیئا واحدا هو السیف؛ وکالعسل والشهد، وریق النحل، وقیء الزنابیر، والحمیت التی تعنی العسل».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/35572?pageNumber=5&viewType=html ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-8]</ref>


    مجید طراد در پایان مقدمه‌اش بر کتاب یادآور می‌شود: ما در این لغتنامه به روایت مترادفات الفاظ عربی بسنده نکردیم بلکه از آن فراتر رفته و به اثبات عبارات و روش‌هایی که دلالت بر معنی واحد دارند، هم پرداخته‌ایم؛ قطعاً این کار، بسیار در نگارش یاریگر خواهد بود بخصوص برای طلاب و نویسندگان؛ پس کسی که خواهان این است که بداند چگونه در زبان عربی از حزن و فرح یا طمع و کرم یا بخل یا موارد دیگر، تعبیر می‌شود، چاره‌ای ندارد جز مراجعه به مواد حزن و فرح و طمع و کرم و بخل در این لغتنامه که به ترتیب الفبایی ارائه شده است.
    [[طراد، مجید|مجید طراد]] در پایان مقدمه‌اش بر کتاب یادآور می‌شود: ما در این لغتنامه به روایت مترادفات الفاظ عربی بسنده نکردیم بلکه از آن فراتر رفته و به اثبات عبارات و روش‌هایی که دلالت بر معنی واحد دارند، هم پرداخته‌ایم؛ قطعاً این کار، بسیار در نگارش یاریگر خواهد بود بخصوص برای طلاب و نویسندگان؛ پس کسی که خواهان این است که بداند چگونه در زبان عربی از حزن و فرح یا طمع و کرم یا بخل یا موارد دیگر، تعبیر می‌شود، چاره‌ای ندارد جز مراجعه به مواد حزن و فرح و طمع و کرم و بخل در این لغتنامه که به ترتیب الفبایی ارائه شده است.


    اعتماد مجید طراد در اثبات عبارات این کتاب، کاملاً بر کتاب «نجعة الرائد فی المترادف و المتوارد» شیخ ابراهیم یازجی بوده است. طراد، کتاب یازجی را از بهترین کتاب‌هایی می‌داند که در این باب نوشته شده است و یادآور می‌شود که همه این کتاب را در لغتنامه پیشِ رو، گنجانده و موضوعاتش را بر مواد این معجم، تقسیم کرده است. نویسنده کتاب مدعی است: هیچ‌کسی تاکنون از نظر عظمت مطالب و بسط مطالب مترادف از نظر عبارات و روش‌های مختلفی که حول یک معنا می‌چرخند، بر این کتاب پیشی نگرفته است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-8</ref>
    اعتماد [[طراد، مجید|مجید طراد]] در اثبات عبارات این کتاب، کاملاً بر کتاب «نجعة الرائد فی المترادف و المتوارد» شیخ [[ابراهیم یازجی]] بوده است. [[طراد، مجید|طراد]]، کتاب یازجی را از بهترین کتاب‌هایی می‌داند که در این باب نوشته شده است و یادآور می‌شود که همه این کتاب را در لغتنامه پیشِ رو، گنجانده و موضوعاتش را بر مواد این معجم، تقسیم کرده است. نویسنده کتاب مدعی است: هیچ‌کسی تاکنون از نظر عظمت مطالب و بسط مطالب مترادف از نظر عبارات و روش‌های مختلفی که حول یک معنا می‌چرخند، بر این کتاب پیشی نگرفته است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/35572?pageNumber=5&viewType=html ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-8]</ref>


    ==نمونه محتوای کتاب==
    ==نمونه محتوای کتاب==
    در بخشی از مطالب کتاب در توضیح واژه همت «همة» می‌خوانیم:
    در بخشی از مطالب کتاب در توضیح واژه همت «همة» می‌خوانیم:


    همت: عزیمت، عزم، صریمه. و در کاربردهای آن گفته می‌شود: فلان عالی الهمة، أصید الهمة، بعید الهمة، ماضی العزیمة، نافذ العزم، مستحصد العزم، ممر الصریمة و... .<ref>ر.ک: متن کتاب، ص611-612</ref> و در خلاف آن گفته می‌شود: هو رجل ساقط الهمة، قاعد الهمة، متقاعس الهمة، عاجز الهمة، عاجز الرأی، ضعیف الرأی، ضعیف المُنّة، واهن العزیمة، ضئیل العزم، کلیل الحدّ، صغیر الهمة، صغیر النفس، بطیء الهمّة، ثقیل الهمة، بطیء النهضة، فاتر العزم، متلکئ العزم. و هرگاه گفته شود: هو رجل نِکس یعنی مردی عاجز و مقصّر است و در رجل هیوب و هیّبان یعنی مردی است ترسو که از هر چیزی می‌ترسد...<ref>ر.ک: همان، ص613</ref>
    همت: عزیمت، عزم، صریمه. و در کاربردهای آن گفته می‌شود: فلان عالی الهمة، أصید الهمة، بعید الهمة، ماضی العزیمة، نافذ العزم، مستحصد العزم، ممر الصریمة و....<ref>[https://noorlib.ir/book/view/35572?pageNumber=611&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص611-612]</ref> و در خلاف آن گفته می‌شود: هو رجل ساقط الهمة، قاعد الهمة، متقاعس الهمة، عاجز الهمة، عاجز الرأی، ضعیف الرأی، ضعیف المُنّة، واهن العزیمة، ضئیل العزم، کلیل الحدّ، صغیر الهمة، صغیر النفس، بطیء الهمّة، ثقیل الهمة، بطیء النهضة، فاتر العزم، متلکئ العزم. و هرگاه گفته شود: هو رجل نِکس یعنی مردی عاجز و مقصّر است و در رجل هیوب و هیّبان یعنی مردی است ترسو که از هر چیزی می‌ترسد...<ref>[https://noorlib.ir/book/view/35572?pageNumber=613&viewType=html ر.ک: همان، ص613]</ref>


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    خط ۵۶: خط ۵۶:
    <references />
    <references />


    ==منبع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    مقدمه و متن کتاب.
    مقدمه و متن کتاب.


    خط ۶۴: خط ۶۴:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:مقالات جدید]]
    [[رده: زبان و ادبیات عربی]]
    [[رده:اردیبهشت (1401)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۵۲

    المعجم المفصل في المترادفات في اللغة العربیة
    المعجم المفصل في المترادفات في اللغة العربیة
    پدیدآورانطراد، مجید (گردآورنده)
    ناشردار الکتب العلمية
    مکان نشرلبنان - بيروت
    سال نشر2009م.
    چاپچاپ يکم
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏ط4م6 1387 / 6190 PJ
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    المعجم المفصل في المترادفات في اللغة العربیة، عنوان اثری است یک‌جلدی به زبان عربی از مجید طراد، با موضوع زبان و لغتنامه‌ها. این اثر در سال 2009 م. توسط انتشارات دارالکتب العلمیة در بیروت به چاپ رسیده است.

    طراد در این اثر به روایت مترادفات الفاظ عربی بسنده نکرده بلکه از آن فراتر رفته و به اثبات عبارات و روش‌هایی که دلالت بر معنی واحد دارند، هم پرداخته است. اعتماد مجید طراد در اثبات عبارات این کتاب، کاملاً بر کتاب «نجعة الرائد فی المترادف و المتوارد» شیخ ابراهیم یازجی بوده است؛ طراد، همه این کتاب را در این لغتنامه گنجانده و موضوعاتش را بر مواد این معجم، تقسیم کرده است.

    از نظر نویسنده: هیچ‌کسی تاکنون از نظر عظمت مطالب و بسط مطالب مترادف از نظر عبارات و روش‌های مختلفی که حول یک معنا می‌چرخند، بر این کتاب پیشی نگرفته است.

    ساختار

    کتاب یک جلد دارد و حاوی مقدمه مؤلف و محتوای مطالب به ترتیب حروف الفبایی است.

    گزارش محتوا

    نویسنده در مقدمه کتاب درباره الفاظ مترادف توضیح می‌دهد، معنای این موارد را بیان نموده و بحث‌های آن را بیان می‌دارد و اسباب کثرت وقوع ترادف در زبان عربی را در 8 نکته بیان می‌نماید. از جمله آنها انتقال بسیاری از مفردات لهجه‌های عربی به لهجه قریش، هنگام ارتباط بالفعل با آن و حال‌آنکه قریش به سبب دارا بودن نظائر آن نیازی به کلمه (مفرد) جدید نداشته است. [۱] وی ترادف را در اصطلاح لغوی این‌گونه تعریف می‌نماید: «هو ما اختلف لفظه، و اتفق معناه؛ أو هو إطلاق الکلمتین أو أکثر علی مدلول واحد، کالأسد، والسبع، واللیث، والسیف، والمهنّد، والیمانی التی تعنی شیئا واحدا هو السیف؛ وکالعسل والشهد، وریق النحل، وقیء الزنابیر، والحمیت التی تعنی العسل».[۲]

    مجید طراد در پایان مقدمه‌اش بر کتاب یادآور می‌شود: ما در این لغتنامه به روایت مترادفات الفاظ عربی بسنده نکردیم بلکه از آن فراتر رفته و به اثبات عبارات و روش‌هایی که دلالت بر معنی واحد دارند، هم پرداخته‌ایم؛ قطعاً این کار، بسیار در نگارش یاریگر خواهد بود بخصوص برای طلاب و نویسندگان؛ پس کسی که خواهان این است که بداند چگونه در زبان عربی از حزن و فرح یا طمع و کرم یا بخل یا موارد دیگر، تعبیر می‌شود، چاره‌ای ندارد جز مراجعه به مواد حزن و فرح و طمع و کرم و بخل در این لغتنامه که به ترتیب الفبایی ارائه شده است.

    اعتماد مجید طراد در اثبات عبارات این کتاب، کاملاً بر کتاب «نجعة الرائد فی المترادف و المتوارد» شیخ ابراهیم یازجی بوده است. طراد، کتاب یازجی را از بهترین کتاب‌هایی می‌داند که در این باب نوشته شده است و یادآور می‌شود که همه این کتاب را در لغتنامه پیشِ رو، گنجانده و موضوعاتش را بر مواد این معجم، تقسیم کرده است. نویسنده کتاب مدعی است: هیچ‌کسی تاکنون از نظر عظمت مطالب و بسط مطالب مترادف از نظر عبارات و روش‌های مختلفی که حول یک معنا می‌چرخند، بر این کتاب پیشی نگرفته است.[۳]

    نمونه محتوای کتاب

    در بخشی از مطالب کتاب در توضیح واژه همت «همة» می‌خوانیم:

    همت: عزیمت، عزم، صریمه. و در کاربردهای آن گفته می‌شود: فلان عالی الهمة، أصید الهمة، بعید الهمة، ماضی العزیمة، نافذ العزم، مستحصد العزم، ممر الصریمة و....[۴] و در خلاف آن گفته می‌شود: هو رجل ساقط الهمة، قاعد الهمة، متقاعس الهمة، عاجز الهمة، عاجز الرأی، ضعیف الرأی، ضعیف المُنّة، واهن العزیمة، ضئیل العزم، کلیل الحدّ، صغیر الهمة، صغیر النفس، بطیء الهمّة، ثقیل الهمة، بطیء النهضة، فاتر العزم، متلکئ العزم. و هرگاه گفته شود: هو رجل نِکس یعنی مردی عاجز و مقصّر است و در رجل هیوب و هیّبان یعنی مردی است ترسو که از هر چیزی می‌ترسد...[۵]

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در انتهای اثر آمده است.

    پاورقی‌های کتاب، حاوی مطالب مفیدی در شرح محتوای مطالب است.

    محتوای مطالب کتاب به‌صورت دورنگ قرمز و مشکی آمده است که رنگ قرمز در آن مربوط به شماره‌گذاری‌ها و متن کلمات اصلی لغتنامه است که باید درباره آنها توضیح داده شود و رنگ سیاه، مربوط به توضیحات کلمه می‌باشد.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها