شش رساله کهن پزشکی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - 'مى‏' به 'مى‌‏')
     
    (۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱۲: خط ۱۲:
    حفظ الصحة  
    حفظ الصحة  


    خواص عرق گوگرد منسوب به امیرالمؤمنین علي(ع) (مستفاد از حديثي از آن حضرت)
    خواص عرق گوگرد منسوب به امیرالمؤمنین علي(ع) (مستفاد از حديثی از آن حضرت)
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[بيگ‌باباپور، يوسف]] (گردآورنده)
    [[بيگ‌باباپور، يوسف]] (گردآورنده)
       
       
    [[جالینوس]](نويسنده)
    [[جالینوس]](نویسنده)


    [[افضل‌الدین کرمانی، احمد]] (نويسنده)
    [[افضل‌الدین کرمانی، احمد]] (نویسنده)


    [[افلاطون]] (نويسنده)
    [[افلاطون]] (نویسنده)
    | زبان = فارسی عربی
    | زبان = فارسی عربی
    | کد کنگره =‏R‎‏ ‎‏128‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏93‎‏ ‎‏ش‎‏5*  
    | کد کنگره =‏R‎‏ ‎‏128‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏93‎‏ ‎‏ش‎‏5*  
    خط ۳۷: خط ۳۷:
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | شابک =978-964-988-179-9
    | شابک =978-964-988-179-9
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =19279
    | کتابخوان همراه نور =19279
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۵۰: خط ۵۲:
    کتاب با دیباچه‌ای از دکتر محسن ناصری و پیشگفتار مختصری از مصحح آغاز شده است. متن اثر، حاوی شش رساله می‌باشد. در ابتدای هر رساله نیز مقدمه کوتاهی از مصحح در توضیح آن رساله، آمده است.
    کتاب با دیباچه‌ای از دکتر محسن ناصری و پیشگفتار مختصری از مصحح آغاز شده است. متن اثر، حاوی شش رساله می‌باشد. در ابتدای هر رساله نیز مقدمه کوتاهی از مصحح در توضیح آن رساله، آمده است.


    هرچند سعی مصحح بر گردآوری و تصحیح متون پزشکی بوده، اما در بین رساله‏‌هاى این مجموعه، رساله‌‏اى است منسوب به افلاطون در قیافه‌‏شناسى و روان‌‌شناسى رفتارى که در اصطلاح قدما علم فراست نامیده مى‏‌شود. با توجه به اهمیت موضوعى این رساله و اینکه به‌ندرت رسایلى با این موضوع وجود دارد، این رساله نیز در ضمن این مجموعه گنجانده شده است<ref>همان</ref>.
    هرچند سعی مصحح بر گردآوری و تصحیح متون پزشکی بوده، اما در بین رساله‏‌هاى این مجموعه، رساله‌‏اى است منسوب به افلاطون در قیافه‌‏شناسى و روان‌شناسى رفتارى که در اصطلاح قدما علم فراست نامیده مى‌‏‌شود. با توجه به اهمیت موضوعى این رساله و اینکه به‌ندرت رسایلى با این موضوع وجود دارد، این رساله نیز در ضمن این مجموعه گنجانده شده است<ref>همان</ref>.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    خط ۵۶: خط ۵۸:


    رساله‌های گردآوری‌شده در این مجموعه، به ترتیب عبارتند از:
    رساله‌های گردآوری‌شده در این مجموعه، به ترتیب عبارتند از:
    الف)- «صلاح الصحاح في حفظ الصحة»، نگاشته [[افضل‌الدین کرمانی، احمد|افضل‌الدین ابوحامد احمد بن حامد کرمانی]] (متوفی پس از 615ق). این رساله، تنها اثر طبى [[افضل‌الدین کرمانی، احمد|افضل‌الدین]] است که نوعى تعلیم بهداشت فردى و پیشگیرى از بیمارى‏ها محسوب مى‏‌شود و به احتمال زیاد، اولین رساله مستقل فارسی در بهداشت فردی و حفظ صحت است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص11-‌12</ref>.
    الف)- «صلاح الصحاح في حفظ الصحة»، نگاشته [[افضل‌الدین کرمانی، احمد|افضل‌الدین ابوحامد احمد بن حامد کرمانی]] (متوفی پس از 615ق). این رساله، تنها اثر طبى [[افضل‌الدین کرمانی، احمد|افضل‌الدین]] است که نوعى تعلیم بهداشت فردى و پیشگیرى از بیماری‌ها محسوب مى‌‏‌شود و به احتمال زیاد، اولین رساله مستقل فارسی در بهداشت فردی و حفظ صحت است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص11-‌12</ref>.


    این رساله، در پیشگیری از بیماری‌ها و در واقع تعلیم بهداشت به معنای امروزی بوده و نکته قابل توجه آن است که هفتصد سال پیش، نویسنده به این نکته اشاره دارد که: «پیشگیری مهم‌تر از معالجه است». وی در این‌باره، چنین گفته است: «حفظ صحت یک نیمه از جزو عمل است از علم طب و نیمه دیگر، علاج بیماران است»<ref>ر.ک: کرمانی، احمد بن حامد، ص6</ref>.
    این رساله، در پیشگیری از بیماری‌ها و در واقع تعلیم بهداشت به معنای امروزی بوده و نکته قابل توجه آن است که هفتصد سال پیش، نویسنده به این نکته اشاره دارد که: «پیشگیری مهم‌تر از معالجه است». وی در این‌باره، چنین گفته است: «حفظ صحت یک نیمه از جزو عمل است از علم طب و نیمه دیگر، علاج بیماران است»<ref>ر.ک: کرمانی، احمد بن حامد، ص6</ref>.
    خط ۷۳: خط ۷۵:
    ب)- «الفراست»: رساله حاضر که در نوع خود، چه از حیث محتوایى و چه از حیث تعدد نسخه، بى‌‏نظیر و منحصربه‌فرد است، یکى از آثار منسوب به افلاطون است که درباره صورت‏‌شناسى افراد و دلالت کیفیات ظاهرى بر حالات درونى و رفتارى بحث مى‌کند. در این رساله از ده حالت و کیفیت ظاهرى، اعم از: آواز، الوان (رنگ پوست)، بالا (قد و قامت)، موى، رفتن، خنده، اعضا، ابرو، چشم و بینى، بحث شده که دارندگان حالات مختلف هریک از این موارد را به رفتارها و اخلاق‏هاى گوناگون نسبت داده است<ref>همان، ص33</ref>.
    ب)- «الفراست»: رساله حاضر که در نوع خود، چه از حیث محتوایى و چه از حیث تعدد نسخه، بى‌‏نظیر و منحصربه‌فرد است، یکى از آثار منسوب به افلاطون است که درباره صورت‏‌شناسى افراد و دلالت کیفیات ظاهرى بر حالات درونى و رفتارى بحث مى‌کند. در این رساله از ده حالت و کیفیت ظاهرى، اعم از: آواز، الوان (رنگ پوست)، بالا (قد و قامت)، موى، رفتن، خنده، اعضا، ابرو، چشم و بینى، بحث شده که دارندگان حالات مختلف هریک از این موارد را به رفتارها و اخلاق‏هاى گوناگون نسبت داده است<ref>همان، ص33</ref>.


    در تعریف علم فراست گفته‌‏اند که «علمى است که از صورت، پى به سیرت برند» و آن را شاخه‏‌اى از علم روان‏شناسى دانسته‌‏اند. در سیر تاریخ علوم، تقریبا آثارى با این عنوان و محتوا، بسیار اندک و انگشت‏شمار است و اگر هم باشد، در حد یک رساله چند صفحه‌‏اى و مختصر است و اثر حاضر که رساله‏‌اى است کوتاه و منسوب به افلاطون، پیش از سده دهم هجرى توسط فردى ناشناس به فارسى ترجمه شده است<ref>همان</ref>.
    در تعریف علم فراست گفته‌‏اند که «علمى است که از صورت، پى به سیرت برند» و آن را شاخه‏‌اى از علم روان‏شناسى دانسته‌‏اند. در سیر تاریخ علوم، تقریبا آثارى با این عنوان و محتوا، بسیار اندک و انگشت ‏شمار است و اگر هم باشد، در حد یک رساله چند صفحه‌‏اى و مختصر است و اثر حاضر که رساله‏‌اى است کوتاه و منسوب به افلاطون، پیش از سده دهم هجرى توسط فردى ناشناس به فارسى ترجمه شده است<ref>همان</ref>.


    در میان آثار منسوب یا اصیل افلاطونى، مى‏‌توان گفت که در کتب طراز اول تاریخ علم، به چنین اثرى از وى اشاره نشده است. در میان کتب طبى مترجم از وى که فؤاد سزگین سه مورد از آن را یاد کرده است نیز چنین مباحثى به چشم نمى‌‏خورد<ref>همان</ref>.
    در میان آثار منسوب یا اصیل افلاطونى، مى‌‏‌توان گفت که در کتب طراز اول تاریخ علم، به چنین اثرى از وى اشاره نشده است. در میان کتب طبى مترجم از وى که فؤاد سزگین سه مورد از آن را یاد کرده است نیز چنین مباحثى به چشم نمى‌‏خورد<ref>همان</ref>.


    ج)- «معرفت اشجار و خواص نباتات»: از نویسنده‌ای است ناشناخته. در میان رسایل موجود در باب علم کیمیا، به آثارى برمی‌‏خوریم که صرفا به اکسیرها پرداخته‌‏اند (اکسیر، در اصطلاح کیمیاگران، جوهر گدازنده و آمیزنده و کامل‌کننده که ماهیت جسم را تغییر دهد؛ یعنى جیوه را نقره و مس را طلا کند). یکى از این رسایل که به شرح چهل گیاه اکسیرى و خاصیت کیمیایى آن‏ها پرداخته است، رساله حاضر بوده که از مؤلف آن در ضمن رساله، هیچ یادى نشده است. البته نام رساله نیز صراحتا ذکر نشده است و عنوان مذکور بیشتر نشانگر محتواى آن است<ref>ر.ک: همان، ص50-‌51</ref>.
    ج)- «معرفت اشجار و خواص نباتات»: از نویسنده‌ای است ناشناخته. در میان رسایل موجود در باب علم کیمیا، به آثارى برمی‌‏خوریم که صرفا به اکسیرها پرداخته‌‏اند (اکسیر، در اصطلاح کیمیاگران، جوهر گدازنده و آمیزنده و کامل‌کننده که ماهیت جسم را تغییر دهد؛ یعنى جیوه را نقره و مس را طلا کند). یکى از این رسایل که به شرح چهل گیاه اکسیرى و خاصیت کیمیایى آن‏ها پرداخته است، رساله حاضر بوده که از مؤلف آن در ضمن رساله، هیچ یادى نشده است. البته نام رساله نیز صراحتا ذکر نشده است و عنوان مذکور بیشتر نشانگر محتواى آن است<ref>ر.ک: همان، ص50-‌51</ref>.


    این رساله مجموعا سى و نه گیاه را توضیح مى‏‌دهد. بدین‌گونه که اول نام گیاه و مشخصات فیزیکى آن را ذکر مى‌‏کند، سپس نحوه به دست آوردن آن را مى‏‌گوید و بعد چگونگى به‌کارگیرى آن در عمل کیمیایى را شرح مى‏‌دهد<ref>همان، ص52</ref>.
    این رساله مجموعا سى و نه گیاه را توضیح مى‌‏‌دهد. بدین‌گونه که اول نام گیاه و مشخصات فیزیکى آن را ذکر مى‌‏کند، سپس نحوه به دست آوردن آن را مى‌‏‌گوید و بعد چگونگى به‌کارگیرى آن در عمل کیمیایى را شرح مى‌‏‌دهد<ref>همان، ص52</ref>.


    د)- «جوامع كتاب جالينوس في الأمراض الحادثة في العين»، اثر [[جالینوس]] بوده که توسط حنین بن اسحاق، به عربی ترجمه شده است.
    د)- «جوامع كتاب جالينوس في الأمراض الحادثة في العين»، اثر [[جالینوس]] بوده که توسط حنین بن اسحاق، به عربی ترجمه شده است.


    ابن ابى‌اصیبعه، کلیه اخبار مربوط به [[جالینوس]] را گرد آورده است که ضمن آن در برخى موارد از منابع پزشکى ازدست‌رفته بهره مى‌گیرد و اطلاعاتى مربوط به زندگى او از نوشته‏‌هاى پزشکى استخراج مى‌کند. از حنین بن اسحاق رساله‏‌اى باقى مانده که آن را به على بن یحیى نوشته و در آن آثار [[جالینوس]] را که به زبان سریانى و عربى ترجمه شده، یاد کرده است. این رساله قدیم‏ترین فهرست اسلامى موجود و درعین‌حال نخستین کتابى است که اسلوب و روش ترجمه در اسلام در آن به‌طور دقیق و علمى ثبت و ضبط شده است. حنین در رساله مزبور، به دو کتاب [[جالینوس]] در زمینه چشم‌پزشکى اشاره کرده است که یکى «في تشريح العين» است که داراى یک مقاله و جزو آثار منسوب به [[جالینوس]] محسوب مى‏‌شود و دیگرى «في دلائل علل العين» (در نشانه‌‏هاى بیمارى‏هاى چشم) که آن هم در یک مقاله است و [[جالینوس]] آن را در روزگار جوانى براى یک پسر کحالى نوشته و طى آن بیماری‌هایى که در هریک از طبقات چشم است، خلاصه کرده و نشانه‏‌هاى آن را توصیف کرده است. اما رساله حاضر، غیر از دو کتاب مزبور است که حنین بدان اشاره‏‌اى نکرده است. این کتاب اصلا ویرایشى است بدون نام مؤلف که به دست ما رسیده و شاید حاوى قسمت بزرگى از این اثر باشد<ref>ر.ک: همان، ص77-‌79</ref>.
    ابن ابى‌اصیبعه، کلیه اخبار مربوط به [[جالینوس]] را گرد آورده است که ضمن آن در برخى موارد از منابع پزشکى ازدست‌رفته بهره مى‌گیرد و اطلاعاتى مربوط به زندگى او از نوشته‏‌هاى پزشکى استخراج مى‌کند. از حنین بن اسحاق رساله‏‌اى باقى مانده که آن را به على بن یحیى نوشته و در آن آثار [[جالینوس]] را که به زبان سریانى و عربى ترجمه شده، یاد کرده است. این رساله قدیم‏ترین فهرست اسلامى موجود و درعین‌حال نخستین کتابى است که اسلوب و روش ترجمه در اسلام در آن به‌طور دقیق و علمى ثبت و ضبط شده است. حنین در رساله مزبور، به دو کتاب [[جالینوس]] در زمینه چشم‌پزشکى اشاره کرده است که یکى «في تشريح العين» است که داراى یک مقاله و جزو آثار منسوب به [[جالینوس]] محسوب مى‌‏‌شود و دیگرى «في دلائل علل العين» (در نشانه‌‏هاى بیماری‌هاى چشم) که آن هم در یک مقاله است و [[جالینوس]] آن را در روزگار جوانى براى یک پسر کحالى نوشته و طى آن بیماری‌هایى که در هریک از طبقات چشم است، خلاصه کرده و نشانه‏‌هاى آن را توصیف کرده است. اما رساله حاضر، غیر از دو کتاب مزبور است که حنین بدان اشاره‏‌اى نکرده است. این کتاب اصلا ویرایشى است بدون نام مؤلف که به دست ما رسیده و شاید حاوى قسمت بزرگى از این اثر باشد<ref>ر.ک: همان، ص77-‌79</ref>.


    ه)- «حفظ الصحة»: یکى از رسایل منحصربه‌فرد از نویسنده‌ای گمنام است که توسط اکبرمیرزا ملقب به صارم‌الدوله در سال 1344ش، به کتابخانه عمومی اصفهان اهدا شده و اصلا به‌خاطر ظل‌السلطان و خطاب به وى نوشته شده و حاوى مطالب سودمند و مفیدى است که رعایت آنها براى تداوم سلامتى بسیار ضرورى است و امروزه نیز مى‏‌توان به برخى از آنها اعتنا و عمل نمود<ref>همان، ص98-‌99</ref>.
    ه)- «حفظ الصحة»: یکى از رسایل منحصربه‌فرد از نویسنده‌ای گمنام است که توسط اکبرمیرزا ملقب به صارم‌الدوله در سال 1344ش، به کتابخانه عمومی اصفهان اهدا شده و اصلا به‌خاطر ظل‌السلطان و خطاب به وى نوشته شده و حاوى مطالب سودمند و مفیدى است که رعایت آنها براى تداوم سلامتى بسیار ضرورى است و امروزه نیز مى‌‏‌توان به برخى از آنها اعتنا و عمل نمود<ref>همان، ص98-‌99</ref>.


    آنچه از ضمن رساله مستفاد مى‏‌شود این است که مؤلف فردى معتقد و شیعه‌مذهب و بسیار مراعى آداب است. او در این رساله در دو جا از آثار دیگر خود نام می‌برد که در مضامین اعتقادى و اخلاقى می‌باشند. یکى در ضمن مقدمه که از دو کتاب فارسى خود یاد کرده است که به نام‏هاى «ذخيرة المعاد» و «عنوان الكلام» می‌باشند؛ همچنین در یک‏ جا در ضمن متن به کتاب دیگر خود با عنوان «آداب الشريعة» اشاره مى‌کند<ref>همان، ص99</ref>.
    آنچه از ضمن رساله مستفاد مى‌‏‌شود این است که مؤلف فردى معتقد و شیعه‌مذهب و بسیار مراعى آداب است. او در این رساله در دو جا از آثار دیگر خود نام می‌برد که در مضامین اعتقادى و اخلاقى می‌باشند. یکى در ضمن مقدمه که از دو کتاب فارسى خود یاد کرده است که به نام‏هاى «ذخيرة المعاد» و «عنوان الكلام» می‌باشند؛ همچنین در یک‏ جا در ضمن متن به کتاب دیگر خود با عنوان «آداب الشريعة» اشاره مى‌کند<ref>همان، ص99</ref>.


    و)- «خواص عرق گوگرد منسوب به امیرالمؤمنین(ع)»، رساله‌ای است از مؤلفی ناشناخته. این رساله، در ردیف آثار طبى است که امروزه با عنوان «طب الأئمة» از آنها یاد مى‌کنیم. موضوع رساله درباره خواص متعدد محلولى است که از گوگرد، یا به اصطلاح قدما «کبریت» به دست می‌آید و به عرق گوگرد موسوم است<ref>همان، ص139</ref>.
    و)- «خواص عرق گوگرد منسوب به امیرالمؤمنین(ع)»، رساله‌ای است از مؤلفی ناشناخته. این رساله، در ردیف آثار طبى است که امروزه با عنوان «طب الأئمة» از آنها یاد مى‌کنیم. موضوع رساله درباره خواص متعدد محلولى است که از گوگرد، یا به اصطلاح قدما «کبریت» به دست می‌آید و به عرق گوگرد موسوم است<ref>همان، ص139</ref>.


    مؤلف از قول [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]، هزارویک خاصیت براى عرق گوگرد متذکر مى‏‌شود و اشاره مى‌‏کند که فقط این بیست و چند مورد مذکور در میان مردم معمول و مرسوم است و مابقى را به دلیل نامستعمل و ناشناخته بودن در بین مردم و ضیق وقت صرف‏ نظر مى‌کند<ref>همان</ref>.
    مؤلف از قول [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]، هزارویک خاصیت براى عرق گوگرد متذکر مى‌‏‌شود و اشاره مى‌‏کند که فقط این بیست و چند مورد مذکور در میان مردم معمول و مرسوم است و مابقى را به دلیل نامستعمل و ناشناخته بودن در بین مردم و ضیق وقت صرف‏ نظر مى‌کند<ref>همان</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده است.
    فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده است.


    در پاورقی‌ها علاوه بر ذکر منابع <ref>ر.ک: پاورقی، ص51</ref>، به توضیحات مصحح پیرامون متن نسخه، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص83</ref>.
    در پاورقی‌ها علاوه بر ذکر منابع<ref>ر.ک: پاورقی، ص51</ref>، به توضیحات مصحح پیرامون متن نسخه، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص83</ref>.


    ==پانویس ==
    ==پانویس==
    <references />
    <references/>


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    خط ۱۰۶: خط ۱۰۸:




    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
     


    [[راز درمان (رساله‌ای در پزشکی سنتی و گياه درمانی)]]
    [[راز درمان (رساله‌ای در پزشکی سنتی و گياه درمانی)]]
    خط ۱۱۸: خط ۱۲۲:
    [[فهرست کتب خطی پزشکی و داروسازی کتابخانه ظاهریه دمشق]]
    [[فهرست کتب خطی پزشکی و داروسازی کتابخانه ظاهریه دمشق]]


    [[حفظ البدن (رساله‌ای فارسی در بهداشت و تندرستی)]]


       
       
    خط ۱۲۳: خط ۱۲۸:
       
       
    [[رده:علوم پزشکی]]
    [[رده:علوم پزشکی]]
    [[رده:جدید25 شهریور الی 24 مهر]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۰:۲۶

    شش رساله کهن پزشکی
    شش رساله کهن پزشکی
    پدیدآورانبيگ‌باباپور، يوسف (گردآورنده)

    جالینوس(نویسنده)

    افضل‌الدین کرمانی، احمد (نویسنده)

    افلاطون (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرصلاح الصحاح في حفظ الصحه

    الفراست

    معرفت اشجار و خواص نباتات

    جوامع کتاب جالينوس في الأمراض الحادثة في العين

    حفظ الصحة

    خواص عرق گوگرد منسوب به امیرالمؤمنین علي(ع) (مستفاد از حديثی از آن حضرت)
    ناشرمجمع ذخائر اسلامی
    مکان نشرايران - قم
    چاپ1
    شابک978-964-988-179-9
    موضوعپزشکی - متون قديمی تا قرن 14

    پزشکی اسلامی - متون قديمی تا قرن 14

    پزشکی سنتي - متون قديمی تا قرن 14
    زبانفارسی عربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏R‎‏ ‎‏128‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏93‎‏ ‎‏ش‎‏5*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    شش رساله کهن پزشکی، مجموعه‌ای است شامل شش رساله قدیمی در موضوع پزشکی که با مقدمات و تصحیح یوسف‌بیگ باباپور عرضه شده است.

    اهمیت طب سنتی و ضرورت جایگزینی داروهای گیاهی و حیوانی و معدنی به‌جای مواد شیمیایی و مصنوعی برای تضمین سلامت جامعه بشری و لزوم در دسترس قرار گرفتن مواد اولیه و دستورالعمل‌های استفاده از این داروها برای مردم و جامعه پزشکی، انگیزه گردآوری و تدوین اثر حاضر بوده است[۱].

    ساختار

    کتاب با دیباچه‌ای از دکتر محسن ناصری و پیشگفتار مختصری از مصحح آغاز شده است. متن اثر، حاوی شش رساله می‌باشد. در ابتدای هر رساله نیز مقدمه کوتاهی از مصحح در توضیح آن رساله، آمده است.

    هرچند سعی مصحح بر گردآوری و تصحیح متون پزشکی بوده، اما در بین رساله‏‌هاى این مجموعه، رساله‌‏اى است منسوب به افلاطون در قیافه‌‏شناسى و روان‌شناسى رفتارى که در اصطلاح قدما علم فراست نامیده مى‌‏‌شود. با توجه به اهمیت موضوعى این رساله و اینکه به‌ندرت رسایلى با این موضوع وجود دارد، این رساله نیز در ضمن این مجموعه گنجانده شده است[۲].

    گزارش محتوا

    در پیشگفتار مصحح، به موضوع کتاب و اهمیت طب سنتی اشاره شده است[۳].

    رساله‌های گردآوری‌شده در این مجموعه، به ترتیب عبارتند از: الف)- «صلاح الصحاح في حفظ الصحة»، نگاشته افضل‌الدین ابوحامد احمد بن حامد کرمانی (متوفی پس از 615ق). این رساله، تنها اثر طبى افضل‌الدین است که نوعى تعلیم بهداشت فردى و پیشگیرى از بیماری‌ها محسوب مى‌‏‌شود و به احتمال زیاد، اولین رساله مستقل فارسی در بهداشت فردی و حفظ صحت است[۴].

    این رساله، در پیشگیری از بیماری‌ها و در واقع تعلیم بهداشت به معنای امروزی بوده و نکته قابل توجه آن است که هفتصد سال پیش، نویسنده به این نکته اشاره دارد که: «پیشگیری مهم‌تر از معالجه است». وی در این‌باره، چنین گفته است: «حفظ صحت یک نیمه از جزو عمل است از علم طب و نیمه دیگر، علاج بیماران است»[۵].

    این رساله، دارای چهار مقاله به شرح زیر است: مقاله اول: مشتمل بر سه فصل به شرح زیر، در حفظ صحت کلی بدن می‌باشد:

    1. در وصایاى کلمات حکما و آنچه در باب حفظ صحت گفته‌‏اند.
    2. در اصلاح امور غیر طبیعى که آن را طبیبان ضرورى خوانده و نویسنده با این تعبیر، از آن یاد کرده است: «...و آن هواست که گرد مردم درآمده است و مأکول و مشروب و حرکت و سکون از استفراغ و استخفاف و خواب و بیدارى و اعراض نفسانى چون شادى و غم و امن و ترس».
    3. در حفظ صحت به‌حسب سن انسان که از آن به «تدبیر طفلان و جوانان و کهول و مشایخ» تعبیر شده است.

    مقاله دوم: در حفظ صحت به‌حسب فصول چهارگانه سال. مقاله سوم: در سیزده فصل، در حفظ صحت اندام‏ها. مقاله چهارم: در یاد کردن بعضى از شراب‏ها و معجون‏ها و داروهاى سبک و مختصر که در حفظ صحت بدن استفاده شده و ذکر آنچه برای قوت مردى سودمند بوده و اموری پیرامون آبستنی و بارداری[۶].

    این رساله در سال 1311ش، توسط علی‌محمد عامری نائینی، به‌ضمیمه کتاب «عقد العلی للموقف الأعلی» اثر خود ابوحامد کرمانی، به چاپ رسیده است.

    ب)- «الفراست»: رساله حاضر که در نوع خود، چه از حیث محتوایى و چه از حیث تعدد نسخه، بى‌‏نظیر و منحصربه‌فرد است، یکى از آثار منسوب به افلاطون است که درباره صورت‏‌شناسى افراد و دلالت کیفیات ظاهرى بر حالات درونى و رفتارى بحث مى‌کند. در این رساله از ده حالت و کیفیت ظاهرى، اعم از: آواز، الوان (رنگ پوست)، بالا (قد و قامت)، موى، رفتن، خنده، اعضا، ابرو، چشم و بینى، بحث شده که دارندگان حالات مختلف هریک از این موارد را به رفتارها و اخلاق‏هاى گوناگون نسبت داده است[۷].

    در تعریف علم فراست گفته‌‏اند که «علمى است که از صورت، پى به سیرت برند» و آن را شاخه‏‌اى از علم روان‏شناسى دانسته‌‏اند. در سیر تاریخ علوم، تقریبا آثارى با این عنوان و محتوا، بسیار اندک و انگشت ‏شمار است و اگر هم باشد، در حد یک رساله چند صفحه‌‏اى و مختصر است و اثر حاضر که رساله‏‌اى است کوتاه و منسوب به افلاطون، پیش از سده دهم هجرى توسط فردى ناشناس به فارسى ترجمه شده است[۸].

    در میان آثار منسوب یا اصیل افلاطونى، مى‌‏‌توان گفت که در کتب طراز اول تاریخ علم، به چنین اثرى از وى اشاره نشده است. در میان کتب طبى مترجم از وى که فؤاد سزگین سه مورد از آن را یاد کرده است نیز چنین مباحثى به چشم نمى‌‏خورد[۹].

    ج)- «معرفت اشجار و خواص نباتات»: از نویسنده‌ای است ناشناخته. در میان رسایل موجود در باب علم کیمیا، به آثارى برمی‌‏خوریم که صرفا به اکسیرها پرداخته‌‏اند (اکسیر، در اصطلاح کیمیاگران، جوهر گدازنده و آمیزنده و کامل‌کننده که ماهیت جسم را تغییر دهد؛ یعنى جیوه را نقره و مس را طلا کند). یکى از این رسایل که به شرح چهل گیاه اکسیرى و خاصیت کیمیایى آن‏ها پرداخته است، رساله حاضر بوده که از مؤلف آن در ضمن رساله، هیچ یادى نشده است. البته نام رساله نیز صراحتا ذکر نشده است و عنوان مذکور بیشتر نشانگر محتواى آن است[۱۰].

    این رساله مجموعا سى و نه گیاه را توضیح مى‌‏‌دهد. بدین‌گونه که اول نام گیاه و مشخصات فیزیکى آن را ذکر مى‌‏کند، سپس نحوه به دست آوردن آن را مى‌‏‌گوید و بعد چگونگى به‌کارگیرى آن در عمل کیمیایى را شرح مى‌‏‌دهد[۱۱].

    د)- «جوامع كتاب جالينوس في الأمراض الحادثة في العين»، اثر جالینوس بوده که توسط حنین بن اسحاق، به عربی ترجمه شده است.

    ابن ابى‌اصیبعه، کلیه اخبار مربوط به جالینوس را گرد آورده است که ضمن آن در برخى موارد از منابع پزشکى ازدست‌رفته بهره مى‌گیرد و اطلاعاتى مربوط به زندگى او از نوشته‏‌هاى پزشکى استخراج مى‌کند. از حنین بن اسحاق رساله‏‌اى باقى مانده که آن را به على بن یحیى نوشته و در آن آثار جالینوس را که به زبان سریانى و عربى ترجمه شده، یاد کرده است. این رساله قدیم‏ترین فهرست اسلامى موجود و درعین‌حال نخستین کتابى است که اسلوب و روش ترجمه در اسلام در آن به‌طور دقیق و علمى ثبت و ضبط شده است. حنین در رساله مزبور، به دو کتاب جالینوس در زمینه چشم‌پزشکى اشاره کرده است که یکى «في تشريح العين» است که داراى یک مقاله و جزو آثار منسوب به جالینوس محسوب مى‌‏‌شود و دیگرى «في دلائل علل العين» (در نشانه‌‏هاى بیماری‌هاى چشم) که آن هم در یک مقاله است و جالینوس آن را در روزگار جوانى براى یک پسر کحالى نوشته و طى آن بیماری‌هایى که در هریک از طبقات چشم است، خلاصه کرده و نشانه‏‌هاى آن را توصیف کرده است. اما رساله حاضر، غیر از دو کتاب مزبور است که حنین بدان اشاره‏‌اى نکرده است. این کتاب اصلا ویرایشى است بدون نام مؤلف که به دست ما رسیده و شاید حاوى قسمت بزرگى از این اثر باشد[۱۲].

    ه)- «حفظ الصحة»: یکى از رسایل منحصربه‌فرد از نویسنده‌ای گمنام است که توسط اکبرمیرزا ملقب به صارم‌الدوله در سال 1344ش، به کتابخانه عمومی اصفهان اهدا شده و اصلا به‌خاطر ظل‌السلطان و خطاب به وى نوشته شده و حاوى مطالب سودمند و مفیدى است که رعایت آنها براى تداوم سلامتى بسیار ضرورى است و امروزه نیز مى‌‏‌توان به برخى از آنها اعتنا و عمل نمود[۱۳].

    آنچه از ضمن رساله مستفاد مى‌‏‌شود این است که مؤلف فردى معتقد و شیعه‌مذهب و بسیار مراعى آداب است. او در این رساله در دو جا از آثار دیگر خود نام می‌برد که در مضامین اعتقادى و اخلاقى می‌باشند. یکى در ضمن مقدمه که از دو کتاب فارسى خود یاد کرده است که به نام‏هاى «ذخيرة المعاد» و «عنوان الكلام» می‌باشند؛ همچنین در یک‏ جا در ضمن متن به کتاب دیگر خود با عنوان «آداب الشريعة» اشاره مى‌کند[۱۴].

    و)- «خواص عرق گوگرد منسوب به امیرالمؤمنین(ع)»، رساله‌ای است از مؤلفی ناشناخته. این رساله، در ردیف آثار طبى است که امروزه با عنوان «طب الأئمة» از آنها یاد مى‌کنیم. موضوع رساله درباره خواص متعدد محلولى است که از گوگرد، یا به اصطلاح قدما «کبریت» به دست می‌آید و به عرق گوگرد موسوم است[۱۵].

    مؤلف از قول امیرالمؤمنین(ع)، هزارویک خاصیت براى عرق گوگرد متذکر مى‌‏‌شود و اشاره مى‌‏کند که فقط این بیست و چند مورد مذکور در میان مردم معمول و مرسوم است و مابقى را به دلیل نامستعمل و ناشناخته بودن در بین مردم و ضیق وقت صرف‏ نظر مى‌کند[۱۶].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده است.

    در پاورقی‌ها علاوه بر ذکر منابع[۱۷]، به توضیحات مصحح پیرامون متن نسخه، پرداخته شده است[۱۸].

    پانویس

    1. ر.ک: پیشگفتار، ص7
    2. همان
    3. همان، ص7-‌8
    4. ر.ک: مقدمه مصحح، ص11-‌12
    5. ر.ک: کرمانی، احمد بن حامد، ص6
    6. ر.ک: متن کتاب، ص16-‌17
    7. همان، ص33
    8. همان
    9. همان
    10. ر.ک: همان، ص50-‌51
    11. همان، ص52
    12. ر.ک: همان، ص77-‌79
    13. همان، ص98-‌99
    14. همان، ص99
    15. همان، ص139
    16. همان
    17. ر.ک: پاورقی، ص51
    18. ر.ک: همان، ص83

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. کرمانی، احمد بن حامد، «عقدالعلی للموقف الأعلی به‌ضمیمه رساله صلاح الصحاح»، تصحیح علی‌محمد عامری نائینی، دانشگاه تهران، تهران، 1311ش.


    وابسته‌ها