۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مى' به 'مى') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
این اثر چهارمین کتابى است که در تراجم احوال بزرگان اهل تصوف، بعد از کتاب «کشف المحجوب» هجویرى و «[[تذکرة الأولیاء]]» شیخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین عطار نیشابورى]] و «[[نفحات الأنس]]» مولانا [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمن جامى]] به زبان فارسى نوشته شده و درعینحال اولین کتابى است که منحصرا در شرح حال بزرگان مشایخ یک سلسله از اهل تصوف، یعنى سلسله نقشبندیه تألیف شده است. کتاب، مشتمل است بر شرح حال و ذکر خوارق عادات و نقل گفتار و امثال و حکایات 135 تن از مشایخ نقشبندیه از آغاز تأسیس این سلسله تا زمان خواجه [[عبیداللّه احرار]] که معاصر مؤلف کتاب است و ترجمه احوال عدهای از یاران و اصحاب و خدام نزدیک خواجه و فرزندان خواجه و نیز ترجمه احوال مختصرى از جمعى از مشایخ ترک که در حدود ترکستان و خوارزم | این اثر چهارمین کتابى است که در تراجم احوال بزرگان اهل تصوف، بعد از کتاب «کشف المحجوب» هجویرى و «[[تذکرة الأولیاء]]» شیخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین عطار نیشابورى]] و «[[نفحات الأنس]]» مولانا [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمن جامى]] به زبان فارسى نوشته شده و درعینحال اولین کتابى است که منحصرا در شرح حال بزرگان مشایخ یک سلسله از اهل تصوف، یعنى سلسله نقشبندیه تألیف شده است. کتاب، مشتمل است بر شرح حال و ذکر خوارق عادات و نقل گفتار و امثال و حکایات 135 تن از مشایخ نقشبندیه از آغاز تأسیس این سلسله تا زمان خواجه [[عبیداللّه احرار]] که معاصر مؤلف کتاب است و ترجمه احوال عدهای از یاران و اصحاب و خدام نزدیک خواجه و فرزندان خواجه و نیز ترجمه احوال مختصرى از جمعى از مشایخ ترک که در حدود ترکستان و خوارزم مىزیستهاند و غالباً از پیروان مکتب طریقه خواجه احمد یسوى بودهاند<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ج1، ص94</ref>. | ||
دیباچه کتاب در 30 صفحه به قلم دکتر [[نصرتالله کاسمی]] نوشته شده است. در این دیباچه، با بیانی شیوا و موجز، از عرفان ایرانیان و سیر تصوف و پیشرفت و توسعه آن در ایران سخن رفته و به تحولات و سیر تاریخی آن بهنحو شایسته اشاره شده است<ref>ر.ک: گنابادی، پروین، ص569-568</ref>. | دیباچه کتاب در 30 صفحه به قلم دکتر [[نصرتالله کاسمی]] نوشته شده است. در این دیباچه، با بیانی شیوا و موجز، از عرفان ایرانیان و سیر تصوف و پیشرفت و توسعه آن در ایران سخن رفته و به تحولات و سیر تاریخی آن بهنحو شایسته اشاره شده است<ref>ر.ک: گنابادی، پروین، ص569-568</ref>. |