النوادر فی اللغة: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '[[ ' به '[[') |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| پدیدآوران = [[انصاری، سعید بن اوس]] (نویسنده) | | پدیدآوران = [[انصاری، سعید بن اوس]] (نویسنده) | ||
[[ احمد، محمد عبدالقادر]] (محقق) | [[احمد، محمد عبدالقادر]] (محقق) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =/الف8ن9 / 6620 PJ | | کد کنگره =/الف8ن9 / 6620 PJ | ||
| موضوع = زبان عربي - | | موضوع = زبان عربي - واژهنامهها | ||
زبان عربي - اصطلاحها و تعبيرها | زبان عربي - اصطلاحها و تعبيرها | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
| ناشر = دار الشروق | | ناشر = دار الشروق | ||
| مکان نشر =لبنان - بيروت | | مکان نشر =لبنان - بيروت | ||
| سال نشر = 1401ق. | | سال نشر = 1401ق. = 1981م. | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE21069AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE21069AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =چاپ | | چاپ =چاپ يکم | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =21069 | ||
| کتابخوان همراه نور = | | کتابخوان همراه نور = | ||
| کد پدیدآور =16335-13553 | | کد پدیدآور =16335-13553 | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
تألیف نوادر در لغت و غرائب آن در اواسط قرن دوم هجری آغاز شد؛ یعنی در زمانی که راویان و علمای لغت برای تدوین لغت به پا خواستند و به گردآوری آن در کتب کوشیدند. بنابراین ممکن است تدوین «نوادر» و تألیف کتب پیرامون آن جزئی از حرکت گستردهای بوده که تدوین لغت در این زمان را عمومی کرد. تألیف کتب نوادر به حدی بود که هیچ لغوی را در آن عصر نوین نمییابیم مگر آنکه یک یا چند اثر در این موضوع نوشته باشد. کتاب ابوزید از جمله این مصنفات است و از قدیمیترین این نوع کتاب است که باقی مانده است.<ref>ر.ک: عزمی محمد؛ سلمان، عیال؛ ص23-22</ref>. | تألیف نوادر در لغت و غرائب آن در اواسط قرن دوم هجری آغاز شد؛ یعنی در زمانی که راویان و علمای لغت برای تدوین لغت به پا خواستند و به گردآوری آن در کتب کوشیدند. بنابراین ممکن است تدوین «نوادر» و تألیف کتب پیرامون آن جزئی از حرکت گستردهای بوده که تدوین لغت در این زمان را عمومی کرد. تألیف کتب نوادر به حدی بود که هیچ لغوی را در آن عصر نوین نمییابیم مگر آنکه یک یا چند اثر در این موضوع نوشته باشد. کتاب ابوزید از جمله این مصنفات است و از قدیمیترین این نوع کتاب است که باقی مانده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80694/22 ر.ک: عزمی محمد؛ سلمان، عیال؛ ص23-22]</ref>. | ||
محتوای لغوی کتب نوادر، الفاظ، عبارات، امثال و اسالیب لهجههای عربی مشهور و ناشناخته در جاهلیت و صدر اسلام است. البته همه الفاظ وارده در کتب نوادر، نادر و غریب نیستند. در این کتب، لغت شاذ در کنار فصیح مشهور آمده است و بسیاری از الفاظ که در این کتب آمده را نمیتوان از نوادر و غریب لغت دانست.<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. | محتوای لغوی کتب نوادر، الفاظ، عبارات، امثال و اسالیب لهجههای عربی مشهور و ناشناخته در جاهلیت و صدر اسلام است. البته همه الفاظ وارده در کتب نوادر، نادر و غریب نیستند. در این کتب، لغت شاذ در کنار فصیح مشهور آمده است و بسیاری از الفاظ که در این کتب آمده را نمیتوان از نوادر و غریب لغت دانست.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80694/23 ر.ک: همان، ص23]</ref>. | ||
منظور از نادر الفاظی است که استعمال آنها در زبان عربی کم است. هر لفظی که استعمالش فراوان باشد و بخش زیادی از اعراب آن را بشناسند و بر زبانشان رایج باشد اجود و افصح است. و برعکس هر لفظی که استعمالش کم باشد و اندکی از اعراب آن را بدانند نادر و مجهول است. بنابراین کثرت استعمال یا قلت آن معیار صحیح ثابتی است که به ما این امکان را میدهد که حکم کنیم فصیح معروف است یا نادر مجهول؛<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه 54</ref> از جمله کلماتی که کم استعمال میشود مئشار و میشار است، که لهجهای از منشار است. ابوزید میشار را در یک رجز ذکر کرده است: «أو مثل میشار حدید الحرفین». ابوالحسن علی بن سلیمان اخفش نیز در تعلیقهای بر نوادر مینویسد: «یقال منشار و مئشار و میشار».<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه 55</ref> | منظور از نادر الفاظی است که استعمال آنها در زبان عربی کم است. هر لفظی که استعمالش فراوان باشد و بخش زیادی از اعراب آن را بشناسند و بر زبانشان رایج باشد اجود و افصح است. و برعکس هر لفظی که استعمالش کم باشد و اندکی از اعراب آن را بدانند نادر و مجهول است. بنابراین کثرت استعمال یا قلت آن معیار صحیح ثابتی است که به ما این امکان را میدهد که حکم کنیم فصیح معروف است یا نادر مجهول؛<ref>[https://noorlib.ir/book/view/21069?sectionNumber=2&pageNumber=54&viewType=html ر.ک: مقدمه، صفحه 54]</ref> از جمله کلماتی که کم استعمال میشود مئشار و میشار است، که لهجهای از منشار است. ابوزید میشار را در یک رجز ذکر کرده است: «أو مثل میشار حدید الحرفین». ابوالحسن علی بن سلیمان اخفش نیز در تعلیقهای بر نوادر مینویسد: «یقال منشار و مئشار و میشار».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/21069?sectionNumber=2&pageNumber=55&viewType=html ر.ک: مقدمه، صفحه 55]</ref> | ||
کتاب نوادر از مهمترین مصادر لغت و ادب شمرده میشود که به هر آنچه در آن آمده اطمینان میشود. در بین کتب نوادر، کتاب ابوزید بیش از همه مأخذ آثار پس از خود قرار گرفته است. اهمیت این کتاب بدینجهت است که اولین گامها را در راه دستیابی به معاجم لغوی برداشته است و مجموعهای از اشعار و ارجاز شعرای مشهور را بهدست ما رسانده است که در دواوین مطبوع در دسترس است.<ref>ر.ک: همان، صفحه و</ref> | کتاب نوادر از مهمترین مصادر لغت و ادب شمرده میشود که به هر آنچه در آن آمده اطمینان میشود. در بین کتب نوادر، کتاب ابوزید بیش از همه مأخذ آثار پس از خود قرار گرفته است. اهمیت این کتاب بدینجهت است که اولین گامها را در راه دستیابی به معاجم لغوی برداشته است و مجموعهای از اشعار و ارجاز شعرای مشهور را بهدست ما رسانده است که در دواوین مطبوع در دسترس است.<ref>ر.ک: همان، صفحه و</ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
انتساب بسیاری از ابیات استشهاد ابوزید مشخص نیست و لذا محقق کتاب علاوه بر ذکر سراینده این ابیات برای تسهیل در فهم، آنها را شرح کرده است. همچنین شماره آیات قرآنی و سورههای آنها و مصادر امثال عربی و شواهد نثری را متذکر شده است. و شرححال اعلامی که ابوزید در متن کتاب آورده را نیز ذکر کرده است.<ref>ر.ک: همان</ref> | انتساب بسیاری از ابیات استشهاد ابوزید مشخص نیست و لذا محقق کتاب علاوه بر ذکر سراینده این ابیات برای تسهیل در فهم، آنها را شرح کرده است. همچنین شماره آیات قرآنی و سورههای آنها و مصادر امثال عربی و شواهد نثری را متذکر شده است. و شرححال اعلامی که ابوزید در متن کتاب آورده را نیز ذکر کرده است.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
بدون شک مطالعه این کتاب محققین را در مطالعه لغت و لهجههای عربی مدد میدهد؛ چراکه یک کلمه را قبیلهای بهگونه خاصی و قبیله دیگری بهگونهای مخالف آن تکلم میکنند؛ پس یک کلمه دو لغت و بیشتر دارد. این لغات در یک کلمه را فراوان در کتب نوادر ذکر شده است. از اینجا فایده مطالعه این کتب در اطلاع محققین از لهجههای قبایل مختلف آشکار میشود. چهبسا کلمه نادری یا لفظ غریبی یا لهجه غیر رایجی برای محقق روشن کند که تمام مردم یک قبیله به آن تکلم کرده یا استعمال کردهاند. بنابراین مبالغه نکردهایم اگر بگوییم که کتب نوادر یکی از مصادر مطالعه لهجههای قبایل عرب بوده است که بهوسیله آنها میتوانیم ویژگیهای این لهجات را بشناسیم. نکته دیگر قابل ذکر اینکه لهجههای عربی گاهی منسوب به قبایل عربی میشوند و گاهی منتسب نمیشوند؛ بهعنوانمثال ابوزید میگوید: «و سمعت اعرابیاً من اهل العالیة یقول: هولَکَه و علَیکَه که منظورش هو لک و علیک بود».<ref>ر.ک: همان، ص61</ref> | بدون شک مطالعه این کتاب محققین را در مطالعه لغت و لهجههای عربی مدد میدهد؛ چراکه یک کلمه را قبیلهای بهگونه خاصی و قبیله دیگری بهگونهای مخالف آن تکلم میکنند؛ پس یک کلمه دو لغت و بیشتر دارد. این لغات در یک کلمه را فراوان در کتب نوادر ذکر شده است. از اینجا فایده مطالعه این کتب در اطلاع محققین از لهجههای قبایل مختلف آشکار میشود. چهبسا کلمه نادری یا لفظ غریبی یا لهجه غیر رایجی برای محقق روشن کند که تمام مردم یک قبیله به آن تکلم کرده یا استعمال کردهاند. بنابراین مبالغه نکردهایم اگر بگوییم که کتب نوادر یکی از مصادر مطالعه لهجههای قبایل عرب بوده است که بهوسیله آنها میتوانیم ویژگیهای این لهجات را بشناسیم. نکته دیگر قابل ذکر اینکه لهجههای عربی گاهی منسوب به قبایل عربی میشوند و گاهی منتسب نمیشوند؛ بهعنوانمثال ابوزید میگوید: «و سمعت اعرابیاً من اهل العالیة یقول: هولَکَه و علَیکَه که منظورش هو لک و علیک بود».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/21069?sectionNumber=2&pageNumber=61&viewType=html ر.ک: همان، ص61]</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (مصری، قبطی، سامی، آشوری، سومری، عبری، آرامی، سریانی، عربی، حبشی)]] | [[رده:زبان و ادبیات شرقی (مصری، قبطی، سامی، آشوری، سومری، عبری، آرامی، سریانی، عربی، حبشی)]] | ||
[[رده: | [[رده:خرداد (1401)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۱۹
النوادر فی اللغة | |
---|---|
پدیدآوران | انصاری، سعید بن اوس (نویسنده) احمد، محمد عبدالقادر (محقق) |
ناشر | دار الشروق |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1401ق. = 1981م. |
چاپ | چاپ يکم |
موضوع | زبان عربي - واژهنامهها زبان عربي - اصطلاحها و تعبيرها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف8ن9 / 6620 PJ |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
النوادر فی اللغة، تألیف سعید بن اوس بن ثابت خزرجی مشهور به ابوزید انصاری (متوفی 215ق) از جمله آثار در بررسی الفاظ، عبارات و لهجههای نادر عربی است. تحقیق و تصحیح کتاب توسط محمد عبدالقادر احمد انجام شده است.
ساختار
این کتاب به پانزده باب تقسیم شده است؛ دو باب از آن به شعر، هشت باب به رجز و پنج باب به نوادر اختصاص یافته است.
گزارش محتوا
تألیف نوادر در لغت و غرائب آن در اواسط قرن دوم هجری آغاز شد؛ یعنی در زمانی که راویان و علمای لغت برای تدوین لغت به پا خواستند و به گردآوری آن در کتب کوشیدند. بنابراین ممکن است تدوین «نوادر» و تألیف کتب پیرامون آن جزئی از حرکت گستردهای بوده که تدوین لغت در این زمان را عمومی کرد. تألیف کتب نوادر به حدی بود که هیچ لغوی را در آن عصر نوین نمییابیم مگر آنکه یک یا چند اثر در این موضوع نوشته باشد. کتاب ابوزید از جمله این مصنفات است و از قدیمیترین این نوع کتاب است که باقی مانده است.[۱].
محتوای لغوی کتب نوادر، الفاظ، عبارات، امثال و اسالیب لهجههای عربی مشهور و ناشناخته در جاهلیت و صدر اسلام است. البته همه الفاظ وارده در کتب نوادر، نادر و غریب نیستند. در این کتب، لغت شاذ در کنار فصیح مشهور آمده است و بسیاری از الفاظ که در این کتب آمده را نمیتوان از نوادر و غریب لغت دانست.[۲].
منظور از نادر الفاظی است که استعمال آنها در زبان عربی کم است. هر لفظی که استعمالش فراوان باشد و بخش زیادی از اعراب آن را بشناسند و بر زبانشان رایج باشد اجود و افصح است. و برعکس هر لفظی که استعمالش کم باشد و اندکی از اعراب آن را بدانند نادر و مجهول است. بنابراین کثرت استعمال یا قلت آن معیار صحیح ثابتی است که به ما این امکان را میدهد که حکم کنیم فصیح معروف است یا نادر مجهول؛[۳] از جمله کلماتی که کم استعمال میشود مئشار و میشار است، که لهجهای از منشار است. ابوزید میشار را در یک رجز ذکر کرده است: «أو مثل میشار حدید الحرفین». ابوالحسن علی بن سلیمان اخفش نیز در تعلیقهای بر نوادر مینویسد: «یقال منشار و مئشار و میشار».[۴]
کتاب نوادر از مهمترین مصادر لغت و ادب شمرده میشود که به هر آنچه در آن آمده اطمینان میشود. در بین کتب نوادر، کتاب ابوزید بیش از همه مأخذ آثار پس از خود قرار گرفته است. اهمیت این کتاب بدینجهت است که اولین گامها را در راه دستیابی به معاجم لغوی برداشته است و مجموعهای از اشعار و ارجاز شعرای مشهور را بهدست ما رسانده است که در دواوین مطبوع در دسترس است.[۵]
بیشتر علمای لغت و ادب بر آراء ابوزید و گفتهها و کتبش اعتماد کرده و آن را مصدری برای مباحث کتابشان قرار دادند؛ قاسم بن سلّام مکنی به ابوعبید صاحب «الغریب المصنف» از آن جمله است. مازنی نیز در آثارش بهویژه در دو کتاب «التصریف» و «الخصائص» نصوصی از ابوزید نقل کرده است. ابن سکیت نیز فراوان از گفتههای او استفاده کرده و نام او را در 42 مورد از کتابش «اصلاح المنطق» ذکر کرده است.[۶]
انتساب بسیاری از ابیات استشهاد ابوزید مشخص نیست و لذا محقق کتاب علاوه بر ذکر سراینده این ابیات برای تسهیل در فهم، آنها را شرح کرده است. همچنین شماره آیات قرآنی و سورههای آنها و مصادر امثال عربی و شواهد نثری را متذکر شده است. و شرححال اعلامی که ابوزید در متن کتاب آورده را نیز ذکر کرده است.[۷]
بدون شک مطالعه این کتاب محققین را در مطالعه لغت و لهجههای عربی مدد میدهد؛ چراکه یک کلمه را قبیلهای بهگونه خاصی و قبیله دیگری بهگونهای مخالف آن تکلم میکنند؛ پس یک کلمه دو لغت و بیشتر دارد. این لغات در یک کلمه را فراوان در کتب نوادر ذکر شده است. از اینجا فایده مطالعه این کتب در اطلاع محققین از لهجههای قبایل مختلف آشکار میشود. چهبسا کلمه نادری یا لفظ غریبی یا لهجه غیر رایجی برای محقق روشن کند که تمام مردم یک قبیله به آن تکلم کرده یا استعمال کردهاند. بنابراین مبالغه نکردهایم اگر بگوییم که کتب نوادر یکی از مصادر مطالعه لهجههای قبایل عرب بوده است که بهوسیله آنها میتوانیم ویژگیهای این لهجات را بشناسیم. نکته دیگر قابل ذکر اینکه لهجههای عربی گاهی منسوب به قبایل عربی میشوند و گاهی منتسب نمیشوند؛ بهعنوانمثال ابوزید میگوید: «و سمعت اعرابیاً من اهل العالیة یقول: هولَکَه و علَیکَه که منظورش هو لک و علیک بود».[۸]
وضعیت کتاب
کتاب با استفاده از قدیمیترین نسخه که نسخه کوبریلی است تحقیق و تصحیح شده است.[۹]
فهارس مطالب، آیات، احادیث نبوی، امثال، اقوال عرب، قبایل و بطون، لغات قبایل، اماکن و شهرها، اعلام، شعراء، ارجاز، لغت و نسخههای خطی و چاپی مراجع بحث و تحقیق در انتهای کتاب ذکر شده است.
اختلاف نسخ، معرفی اعلام و توضیحات ارزشمندی در پاورقیهای کتاب ذکر شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: عزمی محمد؛ سلمان، عیال؛ ص23-22
- ↑ ر.ک: همان، ص23
- ↑ ر.ک: مقدمه، صفحه 54
- ↑ ر.ک: مقدمه، صفحه 55
- ↑ ر.ک: همان، صفحه و
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص61
- ↑ ر.ک: مقدمه، صفحه ط
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- عزمی محمد؛ سلمان، عیال؛ «المحتوی اللهجي في کتاب (النّوادر في اللغة) لأبي زید الأنصاري»، مجلة مجمع اللغة العربية الاردنى، شعبان 1434، العدد 85، ص 17 -56.