صیمری، عبدالله بن علی بن اسحاق: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 اسفند 1401]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ بهمن 1401 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ بهمن 1401 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ بهمن 1401 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ بهمن 1401 توسط محسن عزیزی]] |
نسخهٔ ۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۴
صیمری، عبد الله بن علی بن اسحاق | |
---|---|
نام کامل | ابومحمد عبدالله بن علی بن اسحاق صیمری |
نام پدر | علی |
ولادت | قرن چهارم هجری |
اطلاعات علمی | |
اساتید | |
برخی آثار | التبصرة و التذكرة |
ابومحمد عبدالله بن علی بن اسحاق صیمری، از نحویان منسوب به قرن چهارم هجری است. از زندگی و زمانه استاد او (سیرافی) و برخی دیگر از نحویانی که در نوشتههایش به آنان اشاره نموده است، برمیآید که صیمری در همین قرن میزیسته است و انتساب زمانه او به قرن ششم نادرست است[۱]
او دانش نحو را در مکتب نحوی بصریان بخوبی فراگرفت. سپس به مصر آمد و کتابی در علم نحو به نام التبصره نوشت. اهل مغرب مجذوب دانش او شدند و به وی عنایت تامی داشتند.[۲][۳][۴]
شیوخ صیمری
در منابع تاریخی نامی از استادان او نیامده است و به جز نام کسانی که در کتاب تبصرهاش آمده، در هیچ منبعی نام استادی برای او درج نشده است. [۵]نخستین استاد صیمری حسن بن عبدالله بن مرزبان ابوسعید قاضی سیرافی است که داناترین نحویان به مکتب بصریان بوده است. ابوسعید به او قرآن، قرائتها، علوم قرآن، نحو، لغت، فقه، فرایض، شعر، عروض و ... را آموخت[۶]صیمری از سیرافی بسیار بهره برده است و این بهرهگیری در بیشتر بابهای کتاب تبصرهاش نمود یافته است حتی برخی از آرایی که صیمری به خود نسبت میدهد، درواقع، از آنِ سیرافی است.[۷]دومین استاد او ابوالحسن علی بن عیسی رمانی (۲۹۶-۳۸۴ق)، ادیب و متکلم معتزلى و سومین استادش حسین بن علی نمری ابوعبدالله بصری است.[۸]
شاگردان صیمری
در مصدرهای تاریخی از شاگردان او و یا کسانی که از آرای او پیروی کرده باشند، هیچ رد پایی نیست. فقط برخی را میتوان یافت که در آثارشان به آرای او اشاره کردهاند؛ مثلاً سیوطی در «بغیه» میگوید که ابوحیان دیدگاههای او را بسیار نقل میکرده است.[۹]همچنین، ابن عقیل، ابن مکتوم و شیخ اندلسیها (ابوعلی شلوبین) آرای او را نقل کردهاند.[۱۰]و نیز گفته شده که ابراهیم بن محمد، معروف به ابن ملکون اشبیلی کتابی به نام «النکت علی الصیمری» دارد که فقط نامی از آن به جا مانده است.
نوآوریهای صیمری
او در کتاب تبصره به شواهدی از شعر استشهاد میکند که در هیچیک از آثار نحویان بزرگ نیامده است.[۱۱]همچنین، صیمری آرایی در نحو دارد که مختص او است[۱۲] مثلاً در باب مفعول معه اجازه میدهد که «وضیعته» در جملۀ «کل رجل وضیعته» منصوب باشد.[۱۳]
پانویس
- ↑ ر.ک: صیمری، عبدالله بن علی،ج1، ص11-9
- ↑ ر.ک: قفطی، جمالالدین ابوالحسن علی بن یوسف، جلد 2، ص123
- ↑ ر.ک: سیوطی، عبدالرحمن،جلد 2، ص89
- ↑ ر.ک: یعقوب، امیل،جلد 1، ص348
- ↑ ر.ک: صیمری، عبدالله بن علی، ص15
- ↑ ر.ک: همان، ص17-16
- ↑ ر.ک: همان، ص52-39
- ↑ ر.ک: همان، ص16
- ↑ ر.ک: همان، ص19
- ↑ ر.ک: همان، ص 28-20
- ↑ ر.ک: همان، ص58-53
- ↑ ر.ک: ، ص 38-30
- ↑ ر.ک: همان، ص30
منابع مقاله
- صیمری، عبدالله بن علی، التبصرة و التذکرة، دمشق، دارالفکر، چاپ اول، 1402ق/1982م.
- قفطی، جمالالدین ابوالحسن علی بن یوسف، إنباه الرواة علی أنباه النحاة، بیروت، المکتبة العصریة، چاپ اول، 1424ق/2004م.
- سیوطی، عبدالرحمن، بغیة الوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1425ق/2004م.
- یعقوب، امیل، المعجم المفصل فی اللغویین العرب، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1418ق/1997م