۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '==پانويس ==↵<references />↵↵↵رده:کتابشناسی' به '==وابستهها== {{وابستهها}} رده:کتابشناسی') |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[مؤلف ناشناخته (قرن 10ق)]] ( | [[مؤلف ناشناخته (قرن 10ق)]] (نویسنده) | ||
[[افشار، ایرج]] (گردآورنده) | [[افشار، ایرج]] (گردآورنده) | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
نشر چشمه | نشر چشمه | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | | مکان نشر =تهران - ایران | ||
| سال نشر = 1386 ش | | سال نشر = 1386 ش | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10814AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10814AUTOMATIONCODE | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| شابک =978-964-362-367-8 | | شابک =978-964-362-367-8 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10814 | |||
| کتابخوان همراه نور =10814 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۴۲: | خط ۴۳: | ||
در بردارنده حكايتهاى گوناگون خواندنى است و مباحث اخلاقى و عرفانى و سياست مدن را در قالب مناظره عرضه مىدارد. | در بردارنده حكايتهاى گوناگون خواندنى است و مباحث اخلاقى و عرفانى و سياست مدن را در قالب مناظره عرضه مىدارد. | ||
نثر اديبانه آن ساده و عارى از تكلف و پيچيدگى است. طرح اصلى داستان بديع است و نسبت به متنهاى داستانى ديگر تازگى دارد و گذشته از اين وصفهاى نازك انديشانه | نثر اديبانه آن ساده و عارى از تكلف و پيچيدگى است. طرح اصلى داستان بديع است و نسبت به متنهاى داستانى ديگر تازگى دارد و گذشته از اين وصفهاى نازك انديشانه نویسنده كتاب و واژگان و تركيبات آن براى پژوهندگان متون ادبى دل انگيز و سودمند تواند بود. | ||
نگارنده خواسته خواننده را از راه آشنا ساختن با تعدادى داستان و حكايت و روايت كه جنبه اساطيرى و تاريخى دارد و مباحثات و مناظراتى كه ساخته و پرداخته ذهن و قلم شخص اوست، با مباحث اساسى اخلاق و سياست آشنا كند. | نگارنده خواسته خواننده را از راه آشنا ساختن با تعدادى داستان و حكايت و روايت كه جنبه اساطيرى و تاريخى دارد و مباحثات و مناظراتى كه ساخته و پرداخته ذهن و قلم شخص اوست، با مباحث اساسى اخلاق و سياست آشنا كند. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۱: | ||
با آن مقدار كه از آغاز نامه متن باقى است، در مىيابيم كه از همسر شدن خواجه رغام نامى با زلال، دختر ملك دريابار، پسرى زاده مىشود كه ابن تراب نام مىگيرد و اين فرزند چون به مرتبه رشد مىرسد، هوس سفر هفت كشور به دلش چنگ مىزند. خواجه رغام به اين سفر رضايت نمىدهد و بخشى عظيم از متن موجود به مباحثه و مجادله ابن تراب و پدرش اختصاص دارد تا سرانجام خواجه رغام به سفر راضى مىشود و سلطان عادلشاه، پادشاه كل هفت كشور، وسايل سفر ابن تراب را فراهم مىكند و خواجه عقيلالدين را كه از حكما زمانه خود بود همراه وى مىسازد. | با آن مقدار كه از آغاز نامه متن باقى است، در مىيابيم كه از همسر شدن خواجه رغام نامى با زلال، دختر ملك دريابار، پسرى زاده مىشود كه ابن تراب نام مىگيرد و اين فرزند چون به مرتبه رشد مىرسد، هوس سفر هفت كشور به دلش چنگ مىزند. خواجه رغام به اين سفر رضايت نمىدهد و بخشى عظيم از متن موجود به مباحثه و مجادله ابن تراب و پدرش اختصاص دارد تا سرانجام خواجه رغام به سفر راضى مىشود و سلطان عادلشاه، پادشاه كل هفت كشور، وسايل سفر ابن تراب را فراهم مىكند و خواجه عقيلالدين را كه از حكما زمانه خود بود همراه وى مىسازد. | ||
پيش از رسيدن به كشور اول، عقيلالدين براى اين تراب تعريف مىكند كه هفت منزل را بايد گذرانيد. به نخستين منزل كه مىرسند، عقيلالدين در پاسخ | پيش از رسيدن به كشور اول، عقيلالدين براى اين تراب تعريف مىكند كه هفت منزل را بايد گذرانيد. به نخستين منزل كه مىرسند، عقيلالدين در پاسخ ابن تراب مىگويد، نام آنجا منزل وجود است، زيرا اولين منزلگاه از راه كاروانى ملك عدم است و نام منازل ديگر را بىخودى، لعب، شتاب، صلاح، فنا، بقا آورده است، در حقيقت خواسته است حالات آدمى را در دوران حيات به ابن تراب يادآور شود. | ||
پس از آن در پاسخ ابن تراب كه پرسيده بود، انسان كامل كيست، به نقل قولى از عزيز نسفى بر مبناى مبدا و معاد او مىپردازد كه عبارت است از: آن كه به شريعت گفت پيغمبر و طريقت كردار او و حقيقت كه حال پيامبر است، رفتار كند. | پس از آن در پاسخ ابن تراب كه پرسيده بود، انسان كامل كيست، به نقل قولى از عزيز نسفى بر مبناى مبدا و معاد او مىپردازد كه عبارت است از: آن كه به شريعت گفت پيغمبر و طريقت كردار او و حقيقت كه حال پيامبر است، رفتار كند. | ||
چو | چو ابن تراب مىپرسيد، اين سعادت به كه روى مىآورد، عقيلالدين مىگويد آن كه داراى هفت صفت باشد: خدمت، ادب، تواضع، حلم، صلاح، قول راست، افعال حميده. به هر حال مجموع همين مراحل و صفات است كه مىتوان گفت جنبه عرفانى دارد. | ||
اين تراب محور اصلى و شخص اساسى داستان است. او به هر كشورى كه مىرسد با پادشاه آن جا همنشين و همسخن مىشود و به تناسب موارد با افراد مختلفى كه اغلب داراى نامهاى غير متعارف بودهاند، به مباحثه و مناظره مىپردازد و به هر مناسبت حكايت يا حكاياتى در ميان سخن ذكر مىشود و مضامينى كه جنبه اخلاقى يا اجرايى دارد، بيان مىگردد. | اين تراب محور اصلى و شخص اساسى داستان است. او به هر كشورى كه مىرسد با پادشاه آن جا همنشين و همسخن مىشود و به تناسب موارد با افراد مختلفى كه اغلب داراى نامهاى غير متعارف بودهاند، به مباحثه و مناظره مىپردازد و به هر مناسبت حكايت يا حكاياتى در ميان سخن ذكر مىشود و مضامينى كه جنبه اخلاقى يا اجرايى دارد، بيان مىگردد. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۱: | ||
داستان هفت كشور به روش حكايت در حكايت پرداخته شده است. در حقيقت كشورها، منزلها، و مسافتها در اين كتاب عنوانهايى هستند جانشين اصطلاحاتى؛ مانند جزو و باب و فصل و.... | داستان هفت كشور به روش حكايت در حكايت پرداخته شده است. در حقيقت كشورها، منزلها، و مسافتها در اين كتاب عنوانهايى هستند جانشين اصطلاحاتى؛ مانند جزو و باب و فصل و.... | ||
پس از مقدارى افتادگى از اواخر منزل ششم و بخشى از آن چه مرتبط به كشور اول است، سخنانى آغاز مىشود كه | پس از مقدارى افتادگى از اواخر منزل ششم و بخشى از آن چه مرتبط به كشور اول است، سخنانى آغاز مىشود كه ابن تراب از كيوان بخت، پادشاه كشور اول، درباره اصناف اطرافيان او، رعايا، دزدان، گوكنان، قماربازان، گلخنيان، ملاحان، غلامان، دليران كارزار، مىپرسد و دلائل خود را درباره هر يك از آن رستهها جدا جدا بر گفته است. باز در اين قسمت هر جا حكايتى آورده مىشود، مناسب مقام به قلم در آمده است. | ||
كشور دوم، از آغاز افتادگى دارد. نام شهرهاى اين كشور چنين ذكر شده: سوس الاقصى، نجد، مكه، طايف، گجرات، سومنات، معموره و مغفوريه، و دربخش مسافت ميان كشورهاى دوم و سوم عقيلالدين صفات حسن اعتقاد، همت، حق نمك، را براى رسيدن شخص به اوج دولت بر مىشمارد. | كشور دوم، از آغاز افتادگى دارد. نام شهرهاى اين كشور چنين ذكر شده: سوس الاقصى، نجد، مكه، طايف، گجرات، سومنات، معموره و مغفوريه، و دربخش مسافت ميان كشورهاى دوم و سوم عقيلالدين صفات حسن اعتقاد، همت، حق نمك، را براى رسيدن شخص به اوج دولت بر مىشمارد. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۷: | ||
كشور سيم، به مباحث مربوط به سياست پادشاه و خطبه خواندن ملوك و حقوق پادشاه و رعيت اختصاص دارد. در مسافت سوم، پيدا شدن آسمان و زمين و بهشت و دوزخ و عجائب و غرائب عالم مورد صحبت است. | كشور سيم، به مباحث مربوط به سياست پادشاه و خطبه خواندن ملوك و حقوق پادشاه و رعيت اختصاص دارد. در مسافت سوم، پيدا شدن آسمان و زمين و بهشت و دوزخ و عجائب و غرائب عالم مورد صحبت است. | ||
كشور چهارم كه نگاه داشتن خاطرهها عنوان دارد و منظور | كشور چهارم كه نگاه داشتن خاطرهها عنوان دارد و منظور نویسنده بيان استمالت مردم است، براى آن نام شهرهاى حلب، تبريز، همدان، مازندران، نيشابور، طوس، هرات و بدخشان را مىآورد و در مسافت چهارم، موضوع صحبت بين آنها فراست زنان است، زيرا شنيدهاند كه پادشاه كشور پنجم زنى است به نام زهره. در اين بخش به قصر دختر ملك ضيزن قضاعى پادشاه مملكت حضر مىپردازد كه دل به شاپور ساسانى داده و ذكر اين واقعه در متون تاريخى؛ مانند مجمل التواريخ و القصص و جز آن مندرج است و ابن تراب از نقل آن واقعه به اين نتيجه مىرسد كه زنان ناقص عقلاند و سرير سلطنت را كه باز بسته به عقل و خرد است، نشايند. ولى عقيلالدين مىگويد همه زنان به يك طريق نيستند و نيك و بد در ميان همه طايفهاى مىباشند. | ||
كشور پنجم كه در باب قضا و قدر عنوان دارد، نام | كشور پنجم كه در باب قضا و قدر عنوان دارد، نام شهرهایش اخلاط، دربند، شيروان، باكو، خوارزم، بخارا، سمرقند، و خجند است. مسافت پنجم، به آوردن صفت منشيان و مباشران عمال و حكايات مرتبط به آن موضوع تخصيص يافته است. | ||
كشور ششم، در صفت وزرا و حكما و قلمزنان و نقاشان و شعرا عنوان دارد و نام شهرهاى آن قسطنطنيه، سراى، صبران، كاشغر، الماليغ است و جاى نشست پادشاه آن جا پروين آباد نام گذاشته شده است. در اين كشور، ابن تراب از پادشاهش دليل آن كه چرا هر يك از اصناف را بر سر كار خويش گذارده است، مىپرسد آن پادشاه يك به يك پاسخ مىدهد. | كشور ششم، در صفت وزرا و حكما و قلمزنان و نقاشان و شعرا عنوان دارد و نام شهرهاى آن قسطنطنيه، سراى، صبران، كاشغر، الماليغ است و جاى نشست پادشاه آن جا پروين آباد نام گذاشته شده است. در اين كشور، ابن تراب از پادشاهش دليل آن كه چرا هر يك از اصناف را بر سر كار خويش گذارده است، مىپرسد آن پادشاه يك به يك پاسخ مىدهد. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۵: | ||
طبعا به دنبال صحبتهاى مربوط به كشور ششم، مسافت ششك آغاز مىشود تا به كشور هفتم برسند؛ ولى بيش از ده سطر از مطالب آن بر جاى نمانده است و از عنوان و مباحث كشور هفتم خبرى نيست، زيرا نسخه بى سرانجام مانده و اوراقش گم شده است. | طبعا به دنبال صحبتهاى مربوط به كشور ششم، مسافت ششك آغاز مىشود تا به كشور هفتم برسند؛ ولى بيش از ده سطر از مطالب آن بر جاى نمانده است و از عنوان و مباحث كشور هفتم خبرى نيست، زيرا نسخه بى سرانجام مانده و اوراقش گم شده است. | ||
حاكمان و پادشاهان هفت كشور خياليند: كيوان بخت، برجيس، بهرام، سلطان بيضا، زهره بانو، سهم خوى. مراد | حاكمان و پادشاهان هفت كشور خياليند: كيوان بخت، برجيس، بهرام، سلطان بيضا، زهره بانو، سهم خوى. مراد نویسنده آن بوده كه به مباحث اصلى مربوط به اداره امور ممالك و آداب اخلاقى در جام مباحثه و مناظره و لابه لاى قصص و داستانهاى تاريخى يا ساختگى جلوهاى خاص بدهد. | ||
اسلوب زبانى نگارش هفت كشور به تأليفات دوران صفوى نزديك است و مىتوان مقايسه كرد با داستان محبوبالقلوب كه از همان عهد است، شايد بتوان قرينهاى باشد از اين كه مؤلف در آن عصر مىزيسته است. | اسلوب زبانى نگارش هفت كشور به تأليفات دوران صفوى نزديك است و مىتوان مقايسه كرد با داستان محبوبالقلوب كه از همان عهد است، شايد بتوان قرينهاى باشد از اين كه مؤلف در آن عصر مىزيسته است. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۸: | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
داراى 10 فهرست به عناوين زير مىباشد: | داراى 10 فهرست به عناوين زير مىباشد: | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۶: | ||
متن و مقدمه كتاب. | متن و مقدمه كتاب. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||