۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب') |
جز (جایگزینی متن - 'اسنوى ' به 'اسنوى ') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
در منابع، به تاريخ تولد ابن نفيس اشاره نشده است، اما با توجه به تاريخ درگذشت او در سال 687ق، مىتوان گفت در حدود سال 607ق، زاده شده باشد. بههرحال، ابن نفيس در دمشق رشد يافت و نزد كسانى چون ابن نحاس به تحصيل نحو و در بيمارستان نورى نزد عمران اسرائيلى به تحصيل طب پرداخت، اما برجستهترين استاد او در طب مهذب الدين دخوار است كه ابن ابىاصيبعه نيز خود نزد وى شاگردى كرده است. با توجه به تاريخ تولد و درگذشت ابن ابىاصيبعه كه همعصرى و تقريباً همسالى او را با ابن نفيس نشان مىدهد، دور نيست كه وى با ابن نفيس در مجلس اين استاد مشهور همدرس بوده باشد. | در منابع، به تاريخ تولد ابن نفيس اشاره نشده است، اما با توجه به تاريخ درگذشت او در سال 687ق، مىتوان گفت در حدود سال 607ق، زاده شده باشد. بههرحال، ابن نفيس در دمشق رشد يافت و نزد كسانى چون ابن نحاس به تحصيل نحو و در بيمارستان نورى نزد عمران اسرائيلى به تحصيل طب پرداخت، اما برجستهترين استاد او در طب مهذب الدين دخوار است كه ابن ابىاصيبعه نيز خود نزد وى شاگردى كرده است. با توجه به تاريخ تولد و درگذشت ابن ابىاصيبعه كه همعصرى و تقريباً همسالى او را با ابن نفيس نشان مىدهد، دور نيست كه وى با ابن نفيس در مجلس اين استاد مشهور همدرس بوده باشد. | ||
ابن نفيس پس از تحصيل طب در دمشق، به قاهره رفت و به گفته اسنوى در بيمارستان منصورى به تدريس پرداخت. غليونجى حدس زده كه او احتمالاً در فاصله سالهاى 633 و 636ق، همراه با ابن ابىاصيبعه به مصر رفته است، اما اگر اين همراهى درست باشد، با توجه به آنكه ابن ابىاصيبعه در ربيعالاول 634، به صرخد رفته و در آنجا مقام گزيده است، مىبايست آن دو پيش از آن تاريخ، به مصر رفته باشند. از سوى ديگر، از آنجا كه بيمارستان منصورى قاهره در 684ق، به دست المنصور سيف الدين قلاوون تأسيس شد، برخلاف آنچه از روايت اسنوى مستفاد مىشود، وقتى ابن نفيس بدانجا رسيد، هنوز بيمارستان مذكور ساخته نشده بود كه وى در آنجا مقام گزيند. در آن روزگار، سلطان بيبرس بند قدارى بر مصر فرمان مىراند و ابن نفيس مىبايست در بيمارستان ناصرى به تدريس پرداخته باشد. | ابن نفيس پس از تحصيل طب در دمشق، به قاهره رفت و به گفته [[اسنوی، عبد الرحیم بن حسن|اسنوى]] در بيمارستان منصورى به تدريس پرداخت. غليونجى حدس زده كه او احتمالاً در فاصله سالهاى 633 و 636ق، همراه با ابن ابىاصيبعه به مصر رفته است، اما اگر اين همراهى درست باشد، با توجه به آنكه ابن ابىاصيبعه در ربيعالاول 634، به صرخد رفته و در آنجا مقام گزيده است، مىبايست آن دو پيش از آن تاريخ، به مصر رفته باشند. از سوى ديگر، از آنجا كه بيمارستان منصورى قاهره در 684ق، به دست المنصور سيف الدين قلاوون تأسيس شد، برخلاف آنچه از روايت [[اسنوی، عبد الرحیم بن حسن|اسنوى]] مستفاد مىشود، وقتى ابن نفيس بدانجا رسيد، هنوز بيمارستان مذكور ساخته نشده بود كه وى در آنجا مقام گزيند. در آن روزگار، سلطان بيبرس بند قدارى بر مصر فرمان مىراند و ابن نفيس مىبايست در بيمارستان ناصرى به تدريس پرداخته باشد. | ||
ابن نفيس همچنين در مدرسه مسروريه قاهره به تدريس فقه پرداخت. گفتهاند كه وى چندان به تدريس علاقه داشت كه شب و روز نمىشناخت و افزون بر مدرسه و بيمارستان، در خانه نيز مجالس درس تشكيل مىداد و برخى از علماى عصر به محضرش مىشتافتند. از جمله شاگردان او بايد از صفى ابوالفتح مسيحى، سديد دمياطى، ابوالفرج اسكندرى، ابوالفرج ابن قف و ابن ابىحليقه رئيس الاطباء نام برد. | ابن نفيس همچنين در مدرسه مسروريه قاهره به تدريس فقه پرداخت. گفتهاند كه وى چندان به تدريس علاقه داشت كه شب و روز نمىشناخت و افزون بر مدرسه و بيمارستان، در خانه نيز مجالس درس تشكيل مىداد و برخى از علماى عصر به محضرش مىشتافتند. از جمله شاگردان او بايد از صفى ابوالفتح مسيحى، سديد دمياطى، ابوالفرج اسكندرى، ابوالفرج ابن قف و ابن ابىحليقه رئيس الاطباء نام برد. |
ویرایش