۱۰۶٬۴۱۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '.↵↵↵↵↵رده:کتابشناسی' به '. ==وابستهها== {{وابستهها}} رده:کتابشناسی') |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| سال نشر = 1423 ق | | سال نشر = 1423 ق | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE00578AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =2 | | چاپ =2 | ||
| شابک =964-5665-32-9 | | شابک =964-5665-32-9 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =00578 | |||
| کتابخوان همراه نور =00578 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''الاستنساخ بين التقنية و التشريع'''، تأليف آیتالله سيد على موسوى سبزوارى، به موضوع شبيهسازى و سير تطور اين دانش در غرب و اهدافى كه دانشمندان برای تحقيق در اين زمينه داشتند و مهمتر از همه جنبه فقهى آن و تطبيقش با مبانى اسلامى پرداخته است. | |||
'''الاستنساخ بين التقنية و التشريع'''، تأليف آیتالله | |||
اين موضوع از جمله مسائل مستحدثهاى است كه پيشينه حديثى، فقهى و تاريخى در مبانى اسلامى ندارد، لذا بحث فقهى در آن بسيار دشوار است. | اين موضوع از جمله مسائل مستحدثهاى است كه پيشينه حديثى، فقهى و تاريخى در مبانى اسلامى ندارد، لذا بحث فقهى در آن بسيار دشوار است. | ||
نگارنده سعى دارد با به | نگارنده سعى دارد با به كارگیرى ذائقه فقهى خود و با استفاده از نگارشهاى محدودى كه در اين زمينه وجود دارد، به تحليل و تطبيق اين بحث با مباحث همگون اين موضوع بپردازد و از آن حكم فقهى شبيهسازى را استنباط كند. | ||
== | == انگیزه تأليف == | ||
نگارنده، به درخواست برخى از دوستان خود و با علم به صعوبت تحقيق در اين موضوع، به دليل واضح نبودن اصل موضوع حتى برای كسانى كه قايل به اباحه شدهاند و احاطه علمى كامل نداشتن به موضوع و كمبود منابع مربوط به استنساخ و شبيهسازى كمر همت به تحقيق در اين باره بسته است. | نگارنده، به درخواست برخى از دوستان خود و با علم به صعوبت تحقيق در اين موضوع، به دليل واضح نبودن اصل موضوع حتى برای كسانى كه قايل به اباحه شدهاند و احاطه علمى كامل نداشتن به موضوع و كمبود منابع مربوط به استنساخ و شبيهسازى كمر همت به تحقيق در اين باره بسته است. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مدخل اين نوشتار علم ژنتيك و وراثت را به شناخت ژنهاى مختلف موجودات زنده و نحوه نقل و انتقال آنها تعريف كرده، ويژگىهاى كروموزومهاى حامل اين ژنها را بيان مىكند. در ادامه، جهت وارد شدن به اصل بحث شرعيّت انجام اعمال ژنتيكى به فوايد آن مىپردازد و نتايج شناخت ژنها را در | در مدخل اين نوشتار علم ژنتيك و وراثت را به شناخت ژنهاى مختلف موجودات زنده و نحوه نقل و انتقال آنها تعريف كرده، ويژگىهاى كروموزومهاى حامل اين ژنها را بيان مىكند. در ادامه، جهت وارد شدن به اصل بحث شرعيّت انجام اعمال ژنتيكى به فوايد آن مىپردازد و نتايج شناخت ژنها را در گیاهان، تولید گیاهان جديد و مفيدتر و در حيوانات تولید مثل حيوانات فربهتر و در انسانها ساخت داروهاى مختلف برای امراض وراثتى و تولید پرتوئينها و ويتامينهاى مورد نياز بدن انسان و در نهایت درمان بسيارى از امراض لا علاج ذكر كرده است. وى اصل مطالعه و عمل ژنتيكى را مخالف شرع نمىداند. | ||
در فصل اول كلياتى درباره شبيهسازى ارايه مىكند و پس از تعريف واژه استنساخ و استنسال به اين مطلب مىرسد كه مطالعه در دانش شبيهسازى از سال 1973م شروع شد و اول از امكان معالجه برخى از بيمارىها در حالت جنين آغاز گرديد و كمكم به اين نتيجه رسيدند كه هر جنين حامل كرموزومهاى مختلفى است كه با تأثير بر آنها مىشود ناهنجارىهاى ژنتيكى را اصلاح كرد. | در فصل اول كلياتى درباره شبيهسازى ارايه مىكند و پس از تعريف واژه استنساخ و استنسال به اين مطلب مىرسد كه مطالعه در دانش شبيهسازى از سال 1973م شروع شد و اول از امكان معالجه برخى از بيمارىها در حالت جنين آغاز گرديد و كمكم به اين نتيجه رسيدند كه هر جنين حامل كرموزومهاى مختلفى است كه با تأثير بر آنها مىشود ناهنجارىهاى ژنتيكى را اصلاح كرد. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۲: | ||
اين پيشرفت، نويد بخش موفقيتهاى زيادى برای درمان بسيارى از نواقص جسمى خواهد بود. | اين پيشرفت، نويد بخش موفقيتهاى زيادى برای درمان بسيارى از نواقص جسمى خواهد بود. | ||
نگارنده اين كتاب پس از آن به تبيين انواع استنساخ، صورتهاى آن، آثار استنساخ و | نگارنده اين كتاب پس از آن به تبيين انواع استنساخ، صورتهاى آن، آثار استنساخ و بسترهایى كه برای استفاده از اين دانش فراهم شده، پرداخته است. | ||
در ادامه فصل اول مشكلات اعتقادى، اخلاقى، اجتماعى، انسانى، علمى، قانونى و فقهى اين دانش را بيان كرده و در تلاش است از ادله اثبات معاد جسمانى برای ثابت كردن جواز اين دانش بهره ببرد. | در ادامه فصل اول مشكلات اعتقادى، اخلاقى، اجتماعى، انسانى، علمى، قانونى و فقهى اين دانش را بيان كرده و در تلاش است از ادله اثبات معاد جسمانى برای ثابت كردن جواز اين دانش بهره ببرد. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۲: | ||
#از سنتهاى عالم طبيعت خارج است. | #از سنتهاى عالم طبيعت خارج است. | ||
نگارنده، اجمالاً چنين پاسخ مىدهد كه خلق در لغت به معناى تقدير است و به مفهوم ايجاد بعد از عدم است و شبيهسازى ايجاد بعد از عدم نيست بلكه از موجودات عالم چيز جديد | نگارنده، اجمالاً چنين پاسخ مىدهد كه خلق در لغت به معناى تقدير است و به مفهوم ايجاد بعد از عدم است و شبيهسازى ايجاد بعد از عدم نيست بلكه از موجودات عالم چيز جديد تولید كردن است. ثانياً استنساخ تغيير در خلقت نيست. | ||
نگارنده احتمالات سهگانهاى را كه در مورد نحوه تغيير در خلقت وجود دارد بيان مىكند و مىگويد استنساخ هيچ يك از اين احتمالات را ندارد. | نگارنده احتمالات سهگانهاى را كه در مورد نحوه تغيير در خلقت وجود دارد بيان مىكند و مىگويد استنساخ هيچ يك از اين احتمالات را ندارد. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۸: | ||
يكى از اشكالهاى مهم اخلاقى كه بر شبيهسازى گرفته مىشود خارج شدن انسان از خُلق و خوى انسانى است كه نگارنده با تحليل خاصى اين را رد مىكند و معتقد است: هر شخصى، به هر شكلى كه به دنيا بيايد اگر تحت قوانين و ضوابط اخلاقى خاصى درآيد مشكل اخلاقى و اجتماعى برای خود و جامعه ايجاد نمىكند. | يكى از اشكالهاى مهم اخلاقى كه بر شبيهسازى گرفته مىشود خارج شدن انسان از خُلق و خوى انسانى است كه نگارنده با تحليل خاصى اين را رد مىكند و معتقد است: هر شخصى، به هر شكلى كه به دنيا بيايد اگر تحت قوانين و ضوابط اخلاقى خاصى درآيد مشكل اخلاقى و اجتماعى برای خود و جامعه ايجاد نمىكند. | ||
وى همچنين وجود قوانين نهادينه شده اخلاقى را ضامن ايجاد سجاياى اخلاقى مىداند و معتقد است نبودن ارتباط بين پدر و مادر و فرزند، در انسان شبيهسازى شده ضررى بر اين قوانين وارد نمىكند و آن را به | وى همچنين وجود قوانين نهادينه شده اخلاقى را ضامن ايجاد سجاياى اخلاقى مىداند و معتقد است نبودن ارتباط بين پدر و مادر و فرزند، در انسان شبيهسازى شده ضررى بر اين قوانين وارد نمىكند و آن را به بچههایى كه بدون پدر و مادر بزرگ شدهاند، تشبيه مىكند. | ||
در زمينه مشكلات اجتماعى استنساخ، به مواردى اشاره كرده و جواب داده است. از جمله اينكه استحكام اجتماع به روابط افراد جامعه است و روابط افراد جامعه از خانواده شروع مىشود و اگر رابطه خانوادگى درست نباشد، برای اجتماع نيز اثر مخرب دارد. | در زمينه مشكلات اجتماعى استنساخ، به مواردى اشاره كرده و جواب داده است. از جمله اينكه استحكام اجتماع به روابط افراد جامعه است و روابط افراد جامعه از خانواده شروع مىشود و اگر رابطه خانوادگى درست نباشد، برای اجتماع نيز اثر مخرب دارد. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۶: | ||
#حرمت به وسيله ادله ثانوى. | #حرمت به وسيله ادله ثانوى. | ||
او جواب مىدهد كه استنساخ في حد نفسه، با قطع نظر از آثارى كه بر آن مترتب مىشود حرمت شرعى ندارد و حرام دانستن آن نياز به دليل دارد و اگر دليلى وجود نداشت، حكم به حليت و برائت مىكنيم. وى سپس تلاش مىكند احتمالاتى كه ممكن است به حرمت اين عمل منجر شود مطرح كند و پاسخ دهد و لذا شبيهسازى را با زنا و نكاح مقايسه و مفهوم زنا و نكاح را بيان كرده تا ثابت كند اولاً، غير از زناست و ثانياً، ربطى به عمل نكاح ندارد و تكثير انسان است؛ نه | او جواب مىدهد كه استنساخ في حد نفسه، با قطع نظر از آثارى كه بر آن مترتب مىشود حرمت شرعى ندارد و حرام دانستن آن نياز به دليل دارد و اگر دليلى وجود نداشت، حكم به حليت و برائت مىكنيم. وى سپس تلاش مىكند احتمالاتى كه ممكن است به حرمت اين عمل منجر شود مطرح كند و پاسخ دهد و لذا شبيهسازى را با زنا و نكاح مقايسه و مفهوم زنا و نكاح را بيان كرده تا ثابت كند اولاً، غير از زناست و ثانياً، ربطى به عمل نكاح ندارد و تكثير انسان است؛ نه تولید مثل از طريق جنسى. | ||
او در ادامه اشكالهاى فقهى را كه بر عمل شبيهسازى شده است پاسخ داده و پس از آن صورتهاى مختلف شبيهسازى را به همراه ادله حليّت آن بيان كرده است. | او در ادامه اشكالهاى فقهى را كه بر عمل شبيهسازى شده است پاسخ داده و پس از آن صورتهاى مختلف شبيهسازى را به همراه ادله حليّت آن بيان كرده است. | ||
#شبيهسازى | #شبيهسازى گیاهان. | ||
#شبيهسازى حيوانات. در هر دو مورد قاعده حليت را جارى كرده و دليلى بر حرمت اينها نيافته است. | #شبيهسازى حيوانات. در هر دو مورد قاعده حليت را جارى كرده و دليلى بر حرمت اينها نيافته است. | ||
#شبيهسازى حيوان و انسان. وى اين صورت را حرام مىداند؛ چراكه انسان را تبديل به حيوان كردن و بالعكس تغيير در خلقت و حرام است. | #شبيهسازى حيوان و انسان. وى اين صورت را حرام مىداند؛ چراكه انسان را تبديل به حيوان كردن و بالعكس تغيير در خلقت و حرام است. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۶: | ||
#تلقيح مصنوعى بين يك زن معين و يك مرد معين و قرار دادن نطفه در رحم همسر او. اين قسم را نيز ملحق به اول كرده و جايز دانسته است. | #تلقيح مصنوعى بين يك زن معين و يك مرد معين و قرار دادن نطفه در رحم همسر او. اين قسم را نيز ملحق به اول كرده و جايز دانسته است. | ||
#نطفه مرد و زن در رحم زن ديگر قرار | #نطفه مرد و زن در رحم زن ديگر قرار گیرد. اين صورت را از نظر انجام عمل تلقيح جايز دانسته و در انتساب فرزند متولد شده به پدر هم ترديدى نكرده؛ ولى در انتسابش به زنى كه رحمش را اجاره داده و يا به زنى كه از نطفهاش اين بچه متولد شده ترديد نموده، ولى در پایان فرزند را از مادر صاحب نطفه دانسته است. | ||
#اگر نطفه از مرد غير معلوم و زن معينى تركيب يابد، ظاهر آن است كه نسبتى بين مرد و فرزند برقرار نمىشود؛ چرا كه وى اصلاً معلوم نيست چه كسى است و زنا هم صورت نگرفته است. ولى نسبتش به مادر مشخص است. | #اگر نطفه از مرد غير معلوم و زن معينى تركيب يابد، ظاهر آن است كه نسبتى بين مرد و فرزند برقرار نمىشود؛ چرا كه وى اصلاً معلوم نيست چه كسى است و زنا هم صورت نگرفته است. ولى نسبتش به مادر مشخص است. | ||
#اگر نطفه از مرد و زن نامعين ايجاد شود هيچ نسبى در كار نيست. | #اگر نطفه از مرد و زن نامعين ايجاد شود هيچ نسبى در كار نيست. | ||
او در اين بخش 11 حالت را بيان كرده و به تبيين آنها پرداخته است. البته اين صور ظاهراً ربطى به شبيهسازى ندارد و در بحث تلقيح مصنوعى مورد تحقيق قرار | او در اين بخش 11 حالت را بيان كرده و به تبيين آنها پرداخته است. البته اين صور ظاهراً ربطى به شبيهسازى ندارد و در بحث تلقيح مصنوعى مورد تحقيق قرار مىگیرد؛ ولى شايد ايشان به مناسبت، اينجا ذكر كرده است. | ||
در پایان كتاب، مصادر و منابع تحقيق و در پاورقى، آدرس دقيق آيات، روايات و كتابها ذكر شده است. | در پایان كتاب، مصادر و منابع تحقيق و در پاورقى، آدرس دقيق آيات، روايات و كتابها ذكر شده است. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |