منتهی المقال في أحوال الرجال: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '.↵↵↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی'
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
جز (جایگزینی متن - '.↵↵↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[مؤسسة آل البیت علیهم‌السلام لاحیاء التراث]] (محقق)
[[مؤسسة آل‌ البيت عليهم‌السلام لاحياء التراث]] (محقق)


[[مازندرانی حائری، محمد بن اسماعیل]] (نويسنده)
[[مازندرانی حائری، محمد بن اسماعیل]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏115‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏2‎‏م‎‏8
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏115‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏2‎‏م‎‏8
خط ۱۶: خط ۱۶:
محدثان شیعه
محدثان شیعه
| ناشر =  
| ناشر =  
موسسة آل البیت علیهم‌السلام لإحیاء التراث
مؤسسة آل البیت علیهم‌السلام لإحیاء التراث
| مکان نشر =قم - ایران
| مکان نشر =قم - ایران
| سال نشر = 1416 ق  
| سال نشر = 1416 ق  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE500AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE00500AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| شابک =964-5503-88-4-8
| شابک =964-5503-88-4-8
| تعداد جلد =7
| تعداد جلد =7
| کتابخانۀ دیجیتال نور =9970
| کتابخانۀ دیجیتال نور =00500
| کتابخوان همراه نور =00500
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۳۲: خط ۳۳:
'''منتهى المقال في أحوال الرجال'''، اثر [[محمد بن اسماعيل مازندرانى حائرى]]، معروف به [[ابوعلى حائرى]] (م1216ق)، از اعقاب و نوادگان [[ابن سینا]]، در موضوع رجال و به زبان عربى است.
'''منتهى المقال في أحوال الرجال'''، اثر [[محمد بن اسماعيل مازندرانى حائرى]]، معروف به [[ابوعلى حائرى]] (م1216ق)، از اعقاب و نوادگان [[ابن سینا]]، در موضوع رجال و به زبان عربى است.


در اوايل قرن يازدهم، [[ميرزا محمد بن على بن ابراهيم استرآبادى]] (متوفى 1028)، كتاب كبير رجالى خود موسوم به [[منهج المقال في تحقیق أحوال الرجال]] را تأليف كرد. اين كتاب مورد توجه بسيارى از فقها و دانشمندان رجال قرار گرفت و عده زيادى بر آن شرح يا تعليقه نوشتند كه [[تعليقة منهج المقال]] معروف به «التعليقة البهبهانية» از [[وحید بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل|آقا محمدباقر بن محمد اكمل وحيد بهبهانى]] (متوفى 1205) معروف‌ترين آنهاست.
در اوايل قرن يازدهم، [[ميرزا محمد بن على بن ابراهيم استرآبادى]] (متوفى 1028)، كتاب كبير رجالى خود موسوم به [[منهج المقال في تحقیق أحوال الرجال]] را تأليف كرد. اين كتاب مورد توجه بسيارى از فقها و دانشمندان رجال قرار گرفت و عده زيادى بر آن شرح يا تعليقه نوشتند كه [[تعليقة منهج المقال]] معروف به «التعليقة البهبهانية» از [[وحید بهبهانی، محمدباقر|آقا محمدباقر بن محمد اكمل وحيد بهبهانى]] (متوفى 1205) معروف‌ترين آنهاست.


[[ابوعلى محمد بن اسماعيل]] بن عبدالجبار حائرى، مؤلف كتاب حاضر، وقتى عدم مراجعه طلاب به دو كتاب فوق را ملاحظه كرد، تصميم گرفت كتابى رجالى بنويسد كه امتيازات آنها را داشته و در عين حال مختصر بوده و از تشويش و پراكنده‌كارى جلوگيرى كند؛ به همين جهت، كتاب «منتهى المقال فى احوال الرجال» را تأليف كرد كه نامش ناظر به كتاب [[منهج المقال]] فى تحقيق احوال الرجال» است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/9970/2/4 متن كتاب، ج 1، ص 4 و 5]</ref>
[[ابوعلى محمد بن اسماعيل]] بن عبدالجبار حائرى، مؤلف كتاب حاضر، وقتى عدم مراجعه طلاب به دو كتاب فوق را ملاحظه كرد، تصميم گرفت كتابى رجالى بنويسد كه امتيازات آنها را داشته و در عين حال مختصر بوده و از تشويش و پراكنده‌كارى جلوگيرى كند؛ به همين جهت، كتاب «منتهى المقال فى احوال الرجال» را تأليف كرد كه نامش ناظر به كتاب [[منهج المقال]] فى تحقيق احوال الرجال» است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/9970/2/4 متن كتاب، ج 1، ص 4 و 5]</ref>


== ساختار ==
== ساختار ==
كتاب، در هفت جلد منتشر شده است كه در جلد اول، بعد از مقدمه تحقيق، يك ديباچه و 5 مقدمه از مؤلف و متن كتاب ذكر شده است و در جلد هفتم آن، يك خاتمه كه حاوى 5 فائده است، ذكر گرديده است.
كتاب، در هفت جلد منتشر شده است كه در جلد اول، بعد از مقدمه تحقيق، يك ديباچه و 5 مقدمه از مؤلف و متن كتاب ذكر شده است و در جلد هفتم آن، يك خاتمه كه حاوى 5 فائده است، ذكر گرديده است.


كتاب، حاوى تذكره راويانى است كه در سلسله سند روايات نامشان ذكر شده است؛ با اين توضيح كه مؤلف، «مجاهيل» يا افرادى را كه در رجال، نامى از آنها نيامده است، اما در سند روايات وجود دارند، ذكر نمى‌كند؛ با اين استدلال كه فايده‌اى در ذكر آنها نيست.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/9970/1/48 مقدمه تحقيق، ص 48]</ref><ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/9970/2/5 متن كتاب، ج 1، ص 5]</ref>
كتاب، حاوى تذكره راويانى است كه در سلسله سند روايات نامشان ذكر شده است؛ با اين توضيح كه مؤلف، «مجاهيل» يا افرادى را كه در رجال، نامى از آنها نيامده است، اما در سند روايات وجود دارند، ذكر نمى‌كند؛ با اين استدلال كه فايده‌اى در ذكر آنها نيست.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/9970/1/48 مقدمه تحقيق، ص 48]</ref><ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/9970/2/5 متن كتاب، ج 1، ص 5]</ref>


مؤلف، كتاب را به سبک معاجم (به ترتيب حروف الفباء) مرتب نموده؛ يعنى كتاب را با حرف الف شروع كرده و با حرف ياء خاتمه داده؛ با اين تفاوت كه القاب، كنيه‌ها، كسانى كه نامشان با «ابن» شروع مى‌شود و نام زنان راوى را در آخر كتاب آورده است.
مؤلف، كتاب را به سبک معاجم (به ترتيب حروف الفباء) مرتب نموده؛ يعنى كتاب را با حرف الف شروع كرده و با حرف ياء خاتمه داده؛ با اين تفاوت كه القاب، كنيه‌ها، كسانى كه نامشان با «ابن» شروع مى‌شود و نام زنان راوى را در آخر كتاب آورده است.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
در آغاز كتاب، مقدمه مفصلى از محقق آمده كه به ضرورت علم رجال در مذهب تشيع پرداخته است و چنين بيان داشته كه مذهب تشيع، برخلاف مذاهب اسلامى ديگر، به علم رجال اهميت ويژه‌اى مى‌دهد، زيرا مبتلا به وضاعين حديث و منحرفين شريعت بوده است و به‌وسيله چند روايت، به اثبات مدعاى خود مى‌پردازد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/9970/1/16 مقدمه تحقيق، ص 16 و 17]</ref>
در آغاز كتاب، مقدمه مفصلى از محقق آمده كه به ضرورت علم رجال در مذهب تشيع پرداخته است و چنين بيان داشته كه مذهب تشيع، برخلاف مذاهب اسلامى ديگر، به علم رجال اهميت ويژه‌اى مى‌دهد، زيرا مبتلا به وضاعين حديث و منحرفين شريعت بوده است و به‌وسيله چند روايت، به اثبات مدعاى خود مى‌پردازد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/9970/1/16 مقدمه تحقيق، ص 16 و 17]</ref>


خط ۸۹: خط ۸۶:
اصحاب [[امام حسن(ع)]]: ن؛
اصحاب [[امام حسن(ع)]]: ن؛


و...<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/9970/2/6 متن كتاب، ج 1، ص 6 - 9]</ref>
و..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/9970/2/6 متن كتاب، ج 1، ص 6 - 9]</ref>


مؤلف، در ادامه، 5 مقدمه را به شرح ذيل بيان مى‌كند:
مؤلف، در ادامه، 5 مقدمه را به شرح ذيل بيان مى‌كند:
خط ۱۰۹: خط ۱۰۶:
ايشان، در فايده اول - با توجه به اينكه در ابتداى بسيارى از اسناد كتاب «[[الکافی|كافى]]»، لفظ «عدة من اصحابنا» ذكرشده است و اين «عده» شامل گروهى از «روات» مى‌شود و اين باعث ابهام است - ابهام را از برخى از اسناد كتاب «كافى» كه لفظ مزبور در آن وجود دارد، مى‌زدايد؛ به اين صورت كه اگر اين «عده»، از «احمد بن محمد بن عيسى» روايت كرده باشند، مقصود از آن، «محمد بن يحيى العطار، على بن موسى الكمندانى، داود بن كوره، احمد بن ادريس و على بن ابراهيم بن هاشم» مى‌باشد و اگر از «احمد بن محمد بن خالد» روايت كرده باشند، مراد، «على بن ابراهيم بن هاشم، على بن محمد بن عبدالله بن اذينه، احمد بن عبدالله بن ابيه و على بن الحسين» است و اگر از «سهل بن زياد» روايت كرده باشند، مقصود، «على بن محمد بن علان، محمد بن ابى عبدالله، محمد بن الحسن و محمد بن عقيل [[كلينى]]» مى‌باشد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1231/1/471 متن كتاب، ج7، ص471]</ref>
ايشان، در فايده اول - با توجه به اينكه در ابتداى بسيارى از اسناد كتاب «[[الکافی|كافى]]»، لفظ «عدة من اصحابنا» ذكرشده است و اين «عده» شامل گروهى از «روات» مى‌شود و اين باعث ابهام است - ابهام را از برخى از اسناد كتاب «كافى» كه لفظ مزبور در آن وجود دارد، مى‌زدايد؛ به اين صورت كه اگر اين «عده»، از «احمد بن محمد بن عيسى» روايت كرده باشند، مقصود از آن، «محمد بن يحيى العطار، على بن موسى الكمندانى، داود بن كوره، احمد بن ادريس و على بن ابراهيم بن هاشم» مى‌باشد و اگر از «احمد بن محمد بن خالد» روايت كرده باشند، مراد، «على بن ابراهيم بن هاشم، على بن محمد بن عبدالله بن اذينه، احمد بن عبدالله بن ابيه و على بن الحسين» است و اگر از «سهل بن زياد» روايت كرده باشند، مقصود، «على بن محمد بن علان، محمد بن ابى عبدالله، محمد بن الحسن و محمد بن عقيل [[كلينى]]» مى‌باشد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1231/1/471 متن كتاب، ج7، ص471]</ref>


در فايده دوم، اين روايت را از [[شیخ طوسی]] نقل مى‌كند: «خدامنا و قوامنا شرار خلق الله» ([[الغيبة]]، ص 297 و 345) و در توضيح آن مى‌گويد: «اين روايت، به معنى عام خود نيست كه شامل عموم خدمتگزاران ائمه طاهرين گردد، بلكه اين را بدين سبب فرموده‌اند كه گاهى در ميان شيعيان، افرادى پيدا مى‌شوند كه به واسطه نزديكى با آن ذوات مقدسه، دست به تغيير و تبديل گفتار آنها زده و چنان‌كه خواهيم گفت، نسبت به آنان خيانت مى‌ورزند».
در فايده دوم، اين روايت را از [[شیخ طوسی]] نقل مى‌كند: «خدامنا و قوامنا شرار خلق الله» ([[الغيبة]]، ص 297 و 345) و در توضيح آن مى‌گويد: «اين روايت، به معنى عام خود نيست كه شامل عموم خدمتگزاران ائمه طاهرين گردد، بلكه اين را بدين سبب فرموده‌اند كه گاهى در ميان شیعیان، افرادى پيدا مى‌شوند كه به واسطه نزديكى با آن ذوات مقدسه، دست به تغيير و تبديل گفتار آنها زده و چنان‌كه خواهيم گفت، نسبت به آنان خيانت مى‌ورزند».


وى در ادامه، روايتى را نقل مى‌كند كه مؤيد مطلب خود است: محمد بن صالح همدانى روايت نموده كه گفت: نامه‌اى خدمت حضرت امام زمان(ع) نوشتم كه خانواده من، به من آزار مى‌رسانند و با اين روايتى كه از پدران بزرگوار شما وارد شده: «خدامنا و قوامنا شرار خلق الله» مرا سرزنش مى‌كنند.
وى در ادامه، روايتى را نقل مى‌كند كه مؤيد مطلب خود است: محمد بن صالح همدانى روايت نموده كه گفت: نامه‌اى خدمت حضرت امام زمان(ع) نوشتم كه خانواده من، به من آزار مى‌رسانند و با اين روايتى كه از پدران بزرگوار شما وارد شده: «خدامنا و قوامنا شرار خلق الله» مرا سرزنش مى‌كنند.
خط ۱۳۸: خط ۱۳۵:
فهرست محتويات هر جلد، در پايان همان جلد ذكر شده است.
فهرست محتويات هر جلد، در پايان همان جلد ذكر شده است.


==پانویس ==
==پانویس==
<references />
<references/>


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==
خط ۱۴۷: خط ۱۴۴:




==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}