دستور الكاتب في تعيين المراتب: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - '.↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
     
    (۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۶: خط ۶:
    [[علی‌زاده، عبدالکریم]] (محقق)
    [[علی‌زاده، عبدالکریم]] (محقق)


    [[شمس منشی، محمد بن هندو شاه]] (نويسنده)
    [[شمس منشی، محمد بن هندوشاه]] (نویسنده)
    | زبان =فارسی
    | زبان =فارسی
    | کد کنگره =
    | کد کنگره =
    خط ۱۸: خط ۱۸:
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11515AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11515AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =2
    | تعداد جلد =2
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =19423
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =11515
    | کتابخوان همراه نور =11515
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''دستور الكاتب فى تعيين المراتب'''، اثر محمد نخجوانى، (فرزند هندوشاه بن سنجر عبدالله صاحبى نخجوانى صاحب كتاب با ارزش تجارب السلف، است. محمد بن هندوشاه؛ از جمله رجال معروف ديوان انشاء در اواخر دوره‌ى ايلخانى و اوايل دوره‌ى جلايرى مى‌باشد) و به اهتمام و تصحيح عبدالكريم على اوغلى على‌زاده در دو جلد با تصحيح علمى و انتقادى و مقابل نسخ و مقدمه‌اى در دو مجلد در مسكو به چاپ رسيده است.
     
    '''دستور الكاتب فى تعيين المراتب'''، اثر [[شمس منشی، محمد بن هندوشاه|محمد نخجوانى]]، (فرزند هندوشاه بن سنجر عبدالله صاحبى نخجوانى صاحب كتاب با ارزش [[تجارب السلف]]، است. [[شمس منشی، محمد بن هندوشاه|محمد بن هندوشاه]]؛ از جمله رجال معروف ديوان انشاء در اواخر دوره‌ى ايلخانى و اوايل دوره‌ى جلايرى مى‌باشد) و به اهتمام و تصحيح عبدالكريم على اوغلى على‌زاده در دو جلد با تصحيح علمى و انتقادى و مقابل نسخ و مقدمه‌اى در دو مجلد در مسكو به چاپ رسيده است.


    == انگيزه تألیف ==
    == انگيزه تألیف ==


    فرمان تألیف كتاب را خواجه غياث‌الدين محمد رشيدى وزير سلطان ابوسعيد به مؤلف داد. اما آنچنان كه خود مى‌گويد: «به واسطه كثرت اشتغال و تعاقب موانع ميسر نشد» و سرانجام كتاب در عهد سلطان اويس جلايرى نوشته و به سلطان عرضه مى‌شود.
    فرمان تألیف كتاب را خواجه غياث‌الدين محمد رشيدى وزير سلطان ابوسعيد به مؤلف داد. اما آنچنان كه خود مى‌گويد: «به واسطه كثرت اشتغال و تعاقب موانع ميسر نشد» و سرانجام كتاب در عهد سلطان اويس جلايرى نوشته و به سلطان عرضه مى‌شود.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    كتاب، مشتمل بر «يك مقدمه، دو قسم و خاتمه»، تشكيل شده است.
    كتاب، مشتمل بر «يك مقدمه، دو قسم و خاتمه»، تشكيل شده است.


    مؤلف، اصول نگارش نامه‌هاى مختلف ادارى و رسمى را الگو و سرمشق كار خود قرار مى‌دادند.
    مؤلف، اصول نگارش نامه‌هاى مختلف ادارى و رسمى را الگو و سرمشق كار خود قرار مى‌دادند.


    مطالب مندرج در نامه‌ها آن‌ها را از جهت اطلاعات تاريخى براى مورخ با اهميت مى‌كند. مؤلف ابتداى كتاب وظايف يك «كاتب» و «صاحب انشاء» را در نوشتن يك نامه‌ى رسمى بيان مى‌كند و اين كه در هنگام نگارش نامه، كاتب بايد «مرتبه‌ى هر فرد از افراد ملوك، سلاطين، امرا، وزراء، اكابر، اصاغر، اعيان و معارف قادر تواند بود و القاب، دعا و خطابى كه ملايم حال و فراخور قدر و وضع ايشان باشد، تقرير و تحرير تواند كرد»؛ اين معنى خود نشانگر آن است كه مى‌توانيم از سبك و كاربرد عناوين و القاب به ويژگى‌هاى هر يك از مناصب و مشاغل اين دوره پى‌ببريم. از آن جا كه عبارات، عناوين و القاب به كار برده شده، در هر يك از نامه‌ها شرح وظايف و انتظارات شغلى افراد را بيان مى‌كند. لذا جهت روشن ساختن سازمان ادارى و حكومتى دوره‌ى ايلخانى كه البته غالب نامه‌ها و فرمان‌هاى مندرج در دستور الكاتب مربوط به اين دوره است، مى‌توانيم تصوير روشنى از تشكيلات حكومتى در قرون هفتم و هشتم هجرى به دست آوريم. علاوه بر اين از متون به كار رفته در مكاتبات مى‌توان به اوضاع اجتماعى و اقتصادى جامعه‌ى عصر مؤلف دست يافت.
    مطالب مندرج در نامه‌ها آن‌ها را از جهت اطلاعات تاريخى براى مورخ با اهميت مى‌كند. مؤلف ابتداى كتاب وظايف يك «كاتب» و «صاحب انشاء» را در نوشتن يك نامه‌ى رسمى بيان مى‌كند و اين كه در هنگام نگارش نامه، كاتب بايد «مرتبه‌ى هر فرد از افراد ملوك، سلاطين، امرا، وزراء، اكابر، اصاغر، اعيان و معارف قادر تواند بود و القاب، دعا و خطابى كه ملايم حال و فراخور قدر و وضع ايشان باشد، تقرير و تحرير تواند كرد»؛ اين معنى خود نشانگر آن است كه مى‌توانيم از سبک و كاربرد عناوين و القاب به ويژگى‌هاى هر يك از مناصب و مشاغل اين دوره پى‌ببريم. از آن جا كه عبارات، عناوين و القاب به كار برده شده، در هر يك از نامه‌ها شرح وظايف و انتظارات شغلى افراد را بيان مى‌كند. لذا جهت روشن ساختن سازمان ادارى و حكومتى دوره‌ى ايلخانى كه البته غالب نامه‌ها و فرمان‌هاى مندرج در دستور الكاتب مربوط به اين دوره است، مى‌توانيم تصوير روشنى از تشكيلات حكومتى در قرون هفتم و هشتم هجرى به دست آوریم. علاوه بر اين از متون به كار رفته در مكاتبات مى‌توان به اوضاع اجتماعى و اقتصادى جامعه‌ى عصر مؤلف دست يافت.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
     
    كتاب كه از ديباچه، خطبه، فهرست محتويات، مقدمه و متن تشكيل شده در مقدمه كتاب، «کیفیت كتاب» و نكات ظريفى را كه يك منشى بايد در «دو قسم كتاب رعايت كند بر مى‌شمرد. در قسمتى ديگر از مقدمه موضوع «علم انشاء» و «مقام كاتب» را شرح مى‌دهد.در اين بخش جهت نشان دادن مقام كاتب به داستان‌ها و رواياتى اشاره دارد كه مربوط به دوره‌ى ساسانيان و صدر اسلام است. در قسمت‌هاى ديگر مقدمه، ساير شرايط منشى را مثل دقت در نگارش و آلات و ادوات كتابت آورده است، همچنين حكاياتى از كتاب كه در خدمت حكومت‌هاى دوران مختلف؛ مانند بنى‌عباس، سامانيان، غزنويان و سلجوقيان بودند و از خود لياقت نشان داده يا اشتباهات فاحش مرتكب شده‌اند، آورده شده است.
     
    كتاب كه از ديباچه، خطبه، فهرست محتويات، مقدمه و متن تشكيل شده در مقدمه كتاب، «كيفيت كتاب» و نكات ظريفى را كه يك منشى بايد در «دو قسم كتاب رعايت كند بر مى‌شمرد. در قسمتى ديگر از مقدمه موضوع «علم انشاء» و «مقام كاتب» را شرح مى‌دهد.در اين بخش جهت نشان دادن مقام كاتب به داستان‌ها و رواياتى اشاره دارد كه مربوط به دوره‌ى ساسانيان و صدر اسلام است. در قسمت‌هاى ديگر مقدمه، ساير شرايط منشى را مثل دقت در نگارش و آلات و ادوات كتابت آورده است، همچنين حكاياتى از كتاب كه در خدمت حكومت‌هاى دوران مختلف؛ مانند بنى‌عباس، سامانيان، غزنويان و سلجوقيان بودند و از خود لياقت نشان داده يا اشتباهات فاحش مرتكب شده‌اند، آورده شده است.


    با پايان گرفتن مقدمه «قسم اول» كتاب آغاز مى‌شود. قسم اول مربوط به نمونه‌هايى از مكاتبات است كه منشيان بايد براى نوشتن نامه‌ها سرمشق كار خود قرار دهند. قسم اول، مشتمل بر چهار «مرتبه» است. مرتبه اول «در مكاتبات سلاطين و خواتين و اولاد ايشان و القاب و ادعيه كه به يكديگر نويسند و احوالى كه بعد از القاب ذكر كنند. اين «مرتبه» خود، شامل دو «ضرب» و بيست «فصل» و چهل و چهار «صورت» و صد و هشتاد و پنج «نوع» مى‌شود. در ضرب اول القاب و دعاهايى كه به سلطان و خواتين و فرزندان آن‌ها نوشته مى‌شود و ضرب دوم، «احوالى كه بعد از القاب و دعا به سلاطين نويسند». اين احوال شامل، «تهنيت جلوس، نصيحتى كه ملوك به يكديگر كنند، در منع ظلم و تعدى، در اجراى وقف و به شروط واقفان، در تعيين منهيان و جاسوسان،» و چندين موضوع ديگر، آمده است. در اين «مرتبه» مؤلف سعى كرده تا از روش كتبى مثل سياست‌نامه نظام‌الملك متابعت نمايد و در ضمن دادن الگويى براى نگارش نامه‌ها، داستان‌هايى را از ملوك و پادشاهان گذشته آورد و نصايحى را كه در ابتداى نامه آورده با اين داشتان‌ها و وقايع مستند سازد. در مقايسه با مرتبه‌هاى بعدى كتاب، اين «مرتبه» اهميت كمترى پيدا مى‌كند.
    با پايان گرفتن مقدمه «قسم اول» كتاب آغاز مى‌شود. قسم اول مربوط به نمونه‌هايى از مكاتبات است كه منشيان بايد براى نوشتن نامه‌ها سرمشق كار خود قرار دهند. قسم اول، مشتمل بر چهار «مرتبه» است. مرتبه اول «در مكاتبات سلاطين و خواتين و اولاد ايشان و القاب و ادعيه كه به يكديگر نويسند و احوالى كه بعد از القاب ذكر كنند. اين «مرتبه» خود، شامل دو «ضرب» و بيست «فصل» و چهل و چهار «صورت» و صد و هشتاد و پنج «نوع» مى‌شود. در ضرب اول القاب و دعاهايى كه به سلطان و خواتين و فرزندان آن‌ها نوشته مى‌شود و ضرب دوم، «احوالى كه بعد از القاب و دعا به سلاطين نويسند». اين احوال شامل، «تهنيت جلوس، نصيحتى كه ملوك به يكديگر كنند، در منع ظلم و تعدى، در اجراى وقف و به شروط واقفان، در تعيين منهيان و جاسوسان،» و چندين موضوع ديگر، آمده است. در اين «مرتبه» مؤلف سعى كرده تا از روش كتبى مثل سياست‌نامه نظام‌الملك متابعت نمايد و در ضمن دادن الگويى براى نگارش نامه‌ها، داستان‌هايى را از ملوك و پادشاهان گذشته آورد و نصايحى را كه در ابتداى نامه آورده با اين داشتان‌ها و وقايع مستند سازد. در مقايسه با مرتبه‌هاى بعدى كتاب، اين «مرتبه» اهميت كمترى پيدا مى‌كند.
    خط ۶۳: خط ۶۰:
    در فصل نوزدهم، مطلب حائز اهميتى از لحاظ واگذارى مناصب آمده است. در اين فصل يك نمونه از قراردادهايى كه بين پذيرنده‌ى يك منصب و سلطان بسته شده، آمده است. در اين «شرطنامه»، پذيرنده‌ى منصب متعهد مى‌شود كه «مهمى كى بدو مفوض باشد» (مصالح كركيراق خاص) را بر اساس موادى كه در شرطنامه نوشته شده، به انجام رساند و ديوان بزرگ از سوى سلطان موظف مى‌گردند تا بر اجراى شرطنامه نظارت كامل داشته باشد. قسم دوم كه بخش پايانى كتاب محسوب مى‌شود، از اهميت بيشترى برخوردار است. در اين «قسم» تقريبا تمامى سازمان ادارى و تشكيلات حكومتى و اجتماعى جامعه‌ى ايران عصر مغول، به شكلى ديده مى‌شود. از نكات برجسته‌اى مثل وظايف عمال حكومتى، امور مالى و ماليات، قضاوت و اوقاف، اقطاع‌دارى و واگذارى زمين گرفته تا امور جزيى مربوط به روابط اجتماعى، اقشار و طبقات جامعه كه در قالب احكام بيان گرديده است.
    در فصل نوزدهم، مطلب حائز اهميتى از لحاظ واگذارى مناصب آمده است. در اين فصل يك نمونه از قراردادهايى كه بين پذيرنده‌ى يك منصب و سلطان بسته شده، آمده است. در اين «شرطنامه»، پذيرنده‌ى منصب متعهد مى‌شود كه «مهمى كى بدو مفوض باشد» (مصالح كركيراق خاص) را بر اساس موادى كه در شرطنامه نوشته شده، به انجام رساند و ديوان بزرگ از سوى سلطان موظف مى‌گردند تا بر اجراى شرطنامه نظارت كامل داشته باشد. قسم دوم كه بخش پايانى كتاب محسوب مى‌شود، از اهميت بيشترى برخوردار است. در اين «قسم» تقريبا تمامى سازمان ادارى و تشكيلات حكومتى و اجتماعى جامعه‌ى ايران عصر مغول، به شكلى ديده مى‌شود. از نكات برجسته‌اى مثل وظايف عمال حكومتى، امور مالى و ماليات، قضاوت و اوقاف، اقطاع‌دارى و واگذارى زمين گرفته تا امور جزيى مربوط به روابط اجتماعى، اقشار و طبقات جامعه كه در قالب احكام بيان گرديده است.


    فهرست مطالب «قسم دوم» از اين قرار است، احكام ديوانى، تفويض اعمال به امراء مغول، وزراء، نواب ديوان سلطنت، استيفاء ممالك، الغ بيتكچى، نظارت و اشراف، حكمى و انشاء، نيابت وزارت، دفتردارى، حكومت، متصرفى ولايات، قانون ياساميشى، تعديل، تخمين و احصاء مواشى قوبجور و استخراج و...
    فهرست مطالب «قسم دوم» از اين قرار است، احكام ديوانى، تفويض اعمال به امراء مغول، وزراء، نواب ديوان سلطنت، استيفاء ممالك، الغ بيتكچى، نظارت و اشراف، حكمى و انشاء، نيابت وزارت، دفتردارى، حكومت، متصرفى ولايات، قانون ياسامیشى، تعديل، تخمين و احصاء مواشى قوبجور و استخراج و...


    اين «قسم» از كتاب، به «دو باب» تقسيم مى‌شود: باب اول، در تفويض اعمال و مناصب به امراء مغول و اصحاب ديوان بزرگ و قضاياى شرعى كه خود به سه ضرب تقسيم مى‌شود. ضرب اول، در تفويض اعمال و مناصب به امراء مغول، ضرب دوم، تفويض اعمال و مناصب به وزارت و اصحاب ديوان بزرگ و ضرب سوم، در تفويض مناسب شرعى است.
    اين «قسم» از كتاب، به «دو باب» تقسيم مى‌شود: باب اول، در تفويض اعمال و مناصب به امراء مغول و اصحاب ديوان بزرگ و قضاياى شرعى كه خود به سه ضرب تقسيم مى‌شود. ضرب اول، در تفويض اعمال و مناصب به امراء مغول، ضرب دوم، تفويض اعمال و مناصب به وزارت و اصحاب ديوان بزرگ و ضرب سوم، در تفويض مناسب شرعى است.
    خط ۷۲: خط ۶۹:


    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==
    مقدمه و متن كتاب، و مقاله‌اى از كتاب ماه تاريخ و جغرافيا منتشر شده، در دى و بهمن 1380 اثر احمد فروغ بخش فسائى.
    مقدمه و متن كتاب، و مقاله‌اى از كتاب ماه تاريخ و جغرافيا منتشر شده، در دى و بهمن 1380 اثر احمد فروغ بخش فسائى.


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}




    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۲۵

    دستور الکاتب فی تعیین المراتب
    دستور الكاتب في تعيين المراتب
    پدیدآورانعلی‌زاده، عبدالکریم (محقق) شمس منشی، محمد بن هندوشاه (نویسنده)
    ناشردانش
    مکان نشر[بی جا] - [بی جا]
    سال نشر1976 م
    چاپ1
    زبانفارسی
    تعداد جلد2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دستور الكاتب فى تعيين المراتب، اثر محمد نخجوانى، (فرزند هندوشاه بن سنجر عبدالله صاحبى نخجوانى صاحب كتاب با ارزش تجارب السلف، است. محمد بن هندوشاه؛ از جمله رجال معروف ديوان انشاء در اواخر دوره‌ى ايلخانى و اوايل دوره‌ى جلايرى مى‌باشد) و به اهتمام و تصحيح عبدالكريم على اوغلى على‌زاده در دو جلد با تصحيح علمى و انتقادى و مقابل نسخ و مقدمه‌اى در دو مجلد در مسكو به چاپ رسيده است.

    انگيزه تألیف

    فرمان تألیف كتاب را خواجه غياث‌الدين محمد رشيدى وزير سلطان ابوسعيد به مؤلف داد. اما آنچنان كه خود مى‌گويد: «به واسطه كثرت اشتغال و تعاقب موانع ميسر نشد» و سرانجام كتاب در عهد سلطان اويس جلايرى نوشته و به سلطان عرضه مى‌شود.

    ساختار

    كتاب، مشتمل بر «يك مقدمه، دو قسم و خاتمه»، تشكيل شده است.

    مؤلف، اصول نگارش نامه‌هاى مختلف ادارى و رسمى را الگو و سرمشق كار خود قرار مى‌دادند.

    مطالب مندرج در نامه‌ها آن‌ها را از جهت اطلاعات تاريخى براى مورخ با اهميت مى‌كند. مؤلف ابتداى كتاب وظايف يك «كاتب» و «صاحب انشاء» را در نوشتن يك نامه‌ى رسمى بيان مى‌كند و اين كه در هنگام نگارش نامه، كاتب بايد «مرتبه‌ى هر فرد از افراد ملوك، سلاطين، امرا، وزراء، اكابر، اصاغر، اعيان و معارف قادر تواند بود و القاب، دعا و خطابى كه ملايم حال و فراخور قدر و وضع ايشان باشد، تقرير و تحرير تواند كرد»؛ اين معنى خود نشانگر آن است كه مى‌توانيم از سبک و كاربرد عناوين و القاب به ويژگى‌هاى هر يك از مناصب و مشاغل اين دوره پى‌ببريم. از آن جا كه عبارات، عناوين و القاب به كار برده شده، در هر يك از نامه‌ها شرح وظايف و انتظارات شغلى افراد را بيان مى‌كند. لذا جهت روشن ساختن سازمان ادارى و حكومتى دوره‌ى ايلخانى كه البته غالب نامه‌ها و فرمان‌هاى مندرج در دستور الكاتب مربوط به اين دوره است، مى‌توانيم تصوير روشنى از تشكيلات حكومتى در قرون هفتم و هشتم هجرى به دست آوریم. علاوه بر اين از متون به كار رفته در مكاتبات مى‌توان به اوضاع اجتماعى و اقتصادى جامعه‌ى عصر مؤلف دست يافت.

    گزارش محتوا

    كتاب كه از ديباچه، خطبه، فهرست محتويات، مقدمه و متن تشكيل شده در مقدمه كتاب، «کیفیت كتاب» و نكات ظريفى را كه يك منشى بايد در «دو قسم كتاب رعايت كند بر مى‌شمرد. در قسمتى ديگر از مقدمه موضوع «علم انشاء» و «مقام كاتب» را شرح مى‌دهد.در اين بخش جهت نشان دادن مقام كاتب به داستان‌ها و رواياتى اشاره دارد كه مربوط به دوره‌ى ساسانيان و صدر اسلام است. در قسمت‌هاى ديگر مقدمه، ساير شرايط منشى را مثل دقت در نگارش و آلات و ادوات كتابت آورده است، همچنين حكاياتى از كتاب كه در خدمت حكومت‌هاى دوران مختلف؛ مانند بنى‌عباس، سامانيان، غزنويان و سلجوقيان بودند و از خود لياقت نشان داده يا اشتباهات فاحش مرتكب شده‌اند، آورده شده است.

    با پايان گرفتن مقدمه «قسم اول» كتاب آغاز مى‌شود. قسم اول مربوط به نمونه‌هايى از مكاتبات است كه منشيان بايد براى نوشتن نامه‌ها سرمشق كار خود قرار دهند. قسم اول، مشتمل بر چهار «مرتبه» است. مرتبه اول «در مكاتبات سلاطين و خواتين و اولاد ايشان و القاب و ادعيه كه به يكديگر نويسند و احوالى كه بعد از القاب ذكر كنند. اين «مرتبه» خود، شامل دو «ضرب» و بيست «فصل» و چهل و چهار «صورت» و صد و هشتاد و پنج «نوع» مى‌شود. در ضرب اول القاب و دعاهايى كه به سلطان و خواتين و فرزندان آن‌ها نوشته مى‌شود و ضرب دوم، «احوالى كه بعد از القاب و دعا به سلاطين نويسند». اين احوال شامل، «تهنيت جلوس، نصيحتى كه ملوك به يكديگر كنند، در منع ظلم و تعدى، در اجراى وقف و به شروط واقفان، در تعيين منهيان و جاسوسان،» و چندين موضوع ديگر، آمده است. در اين «مرتبه» مؤلف سعى كرده تا از روش كتبى مثل سياست‌نامه نظام‌الملك متابعت نمايد و در ضمن دادن الگويى براى نگارش نامه‌ها، داستان‌هايى را از ملوك و پادشاهان گذشته آورد و نصايحى را كه در ابتداى نامه آورده با اين داشتان‌ها و وقايع مستند سازد. در مقايسه با مرتبه‌هاى بعدى كتاب، اين «مرتبه» اهميت كمترى پيدا مى‌كند.

    مرتبه دوم كتاب، شامل: مكاتبات امراء الوس، وزراء خواتين، اولاد ايشان، نقيب النقباء سادات و مشايخ و مريدان، قاضى القضات و اتباع ايشان، نواب ديوان سلطنت، ديوان وزارت، امرا اولكا، تومانات، ايناقان و مقربان و اتابكان، وكيل حضت سلطنت و اصحاب ديوان بزرگ كه عبارتند از: الغ بيتكچى، مستوفى، مشرف ناظر، حكم، حافظ مال، منشى و حكام اوقاف ممالك، حجاب، ملوك ولايات، رسولان اطراف، امير شكار، امير مجلس و القا و ادعيه‌ى آنان، مى‌شود. مرتبه‌ى دوم خود، شامل دو «ضرب» است. در ضرب اول القاب و ادعيه‌ى مراتب و مناصبى كه ياد شد، صورت به انواع مختلفى تقسيم شده و مكاتبات را در شكل‌هاى مختلف بيان مى‌كند.

    ضرب دوم، شامل «احوالى كى امرا و وزراء و سادات و مشايخ و قضات و طوايفى كه در فهرست مرتبه‌ى دوم مجملا و در ضرب اول از اين مرتبه مفصلا مذكورند، به يكديگر نويسند». اين ضرب، به شانزده فصل تقسيم مى‌شود و هر فصل به دو صورت يكى نامه و ديگرى جواب نامه خواهد بود كه البته هر يك نيز به «نوعى» نوشته شده است.

    مكتوب‌هاى اين مرتبه از كتاب، مملو از اطلاعات درباره‌ى مناصب و مشاغل مهمى است كه در عصر مغول در ايران رايج بوده است:

    البته مناصبى نيز عنوان شده كه در دوران قبل از مغول وجود داشته، اما با مقايسه صفات و القابى كه در اين مكاتبات براى افراد به كار برده شده، مى‌توان به تحولى كه در سازمان ادارى اين دوره از تاريخ ايران ايجاد شده است، پى برد. مرتبه سوم كتاب مكاتباتى است كه با «اشراف الناس» و «اوساط الناس» انجام مى‌گرفته است. اين طبقه از مردم عبارت بودند از: علما، حكما، مدرسان، مفتيان، محدثان، معيدان، ائمه، خطبا، وعاظ، اطباء، فقهاء، حفاظ، صلحا، ارباب فتوت، متقطعان، گوشه‌نشينان، محتسبان، منجمان، شعرا، مقدمان طوايف، كوترالان قلاع، مهندسان، معماران و تجار. «اين مرتبه، مشتمل است بر دو صنف و مضمونات كه بعد از القاب و خطاب در مكاتبات بدين دو صنف نويسند. صنف اول در القاب و مكاتبات اشراف الناس» كه شامل سى و هشت فصل و صد و شانزده نوع مى‌شود.

    صنف دوم، خطاب به اوساط الناس است كه در دوازده فصل آمده است. در اين مرتبه از كتاب طبقات اجتماعى جامعه در عصر مغول، به وضوح ديده مى‌شود. القاب و عناوين به كار برده شده، در مكاتبات و دستورات صادر شده، به زيردستان بافت جامعه و اصناف مختلف را ترسيم مى‌كند. در اين ميان از لابه‌لاى نامه‌ها مى‌توان به وضعيت كشاورزى، امور توليد، ماليات و به طور كلى اوضاع اقتصادى اين دوره، پى برد.

    «مرتبه چهارم»، شامل مكاتباتى است كه بين سلاطين، امراء، وزراء، خواتين، ملوك ولايات، علما، مشايخ و نيز عرض حال رعايا به سلاطين در موضوعات مختلف و پاسخ‌هايى كه داده شده و نيز دستوراتى كه به امراء و وزراء و بزرگان كشور از سوى سلطان داده مى‌شود. اين مرتبه شامل بيست فصل و هر فصلى بر دو صورت؛ مكتوب و جواب آن است كه بر چند «نوع» نوشته شده است. در مرتبه‌ى چهارم توجه به ديوانسالارى و جزئيات مربوط به آن‌ها شده است.

    در فصل هفدهم، از مرتبه‌ى چهارم عرض حال‌هايى كه رعايا به سلاطين مى‌نوشتند و جواب‌هايى كه به آن‌ها داده شده آمده است. از درون اين مكتوبات مشكلات و مصائب جامعه‌ى آن روز انعكاس پيدا مى‌كند. اين «عرضه داشت رعايا»، بيشتر به دليل فشارهاى مالياتى و سختگيرى‌هاى حكام محلى است كه آنان را مجبور به روى آوردن به سلطان مى‌كند.

    در فصل نوزدهم، مطلب حائز اهميتى از لحاظ واگذارى مناصب آمده است. در اين فصل يك نمونه از قراردادهايى كه بين پذيرنده‌ى يك منصب و سلطان بسته شده، آمده است. در اين «شرطنامه»، پذيرنده‌ى منصب متعهد مى‌شود كه «مهمى كى بدو مفوض باشد» (مصالح كركيراق خاص) را بر اساس موادى كه در شرطنامه نوشته شده، به انجام رساند و ديوان بزرگ از سوى سلطان موظف مى‌گردند تا بر اجراى شرطنامه نظارت كامل داشته باشد. قسم دوم كه بخش پايانى كتاب محسوب مى‌شود، از اهميت بيشترى برخوردار است. در اين «قسم» تقريبا تمامى سازمان ادارى و تشكيلات حكومتى و اجتماعى جامعه‌ى ايران عصر مغول، به شكلى ديده مى‌شود. از نكات برجسته‌اى مثل وظايف عمال حكومتى، امور مالى و ماليات، قضاوت و اوقاف، اقطاع‌دارى و واگذارى زمين گرفته تا امور جزيى مربوط به روابط اجتماعى، اقشار و طبقات جامعه كه در قالب احكام بيان گرديده است.

    فهرست مطالب «قسم دوم» از اين قرار است، احكام ديوانى، تفويض اعمال به امراء مغول، وزراء، نواب ديوان سلطنت، استيفاء ممالك، الغ بيتكچى، نظارت و اشراف، حكمى و انشاء، نيابت وزارت، دفتردارى، حكومت، متصرفى ولايات، قانون ياسامیشى، تعديل، تخمين و احصاء مواشى قوبجور و استخراج و...

    اين «قسم» از كتاب، به «دو باب» تقسيم مى‌شود: باب اول، در تفويض اعمال و مناصب به امراء مغول و اصحاب ديوان بزرگ و قضاياى شرعى كه خود به سه ضرب تقسيم مى‌شود. ضرب اول، در تفويض اعمال و مناصب به امراء مغول، ضرب دوم، تفويض اعمال و مناصب به وزارت و اصحاب ديوان بزرگ و ضرب سوم، در تفويض مناسب شرعى است.

    هر ضربى خود به چندين فصل تقسيم شده است. باب دوم كه در احكام مختلف است نيز در دو ضرب آمده: ضرب اول در احسان و رعايت؛ ضرب دوم در تهديد و سياست مجرمان، هر ضرب به چندين فصل تقسيم مى‌شود كه البته هر فصلى نيز نوعى از مكاتبات را نشان مى‌دهد.

    در پايان هر جلد فهرستى از نام‌هاى اشخاص، اسامى اماكن، اصطلاحات، كتب، طوايف و اقوام و در پايان جلد دو فهرست مندرجات نيز ذكر شده است.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب، و مقاله‌اى از كتاب ماه تاريخ و جغرافيا منتشر شده، در دى و بهمن 1380 اثر احمد فروغ بخش فسائى.

    وابسته‌ها