درآمدی بر معرفت شناسی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'رده:معرفت شناسی. نظریه شناخت' به 'رده:معرفتشناسی، نظریه شناخت') |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:فلسفه نظری]] | [[رده:فلسفه نظری]] | ||
[[رده: | [[رده:معرفتشناسی، نظریه شناخت]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1401]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ بهمن 1401 توسط فاضل گرنه زاده]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ بهمن 1401 توسط فاضل گرنه زاده]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ بهمن 1401 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ بهمن 1401 توسط محسن عزیزی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۹ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۳۴
درآمدی بر معرفت شناسی | |
---|---|
پدیدآوران | لاندسمان، چارلز (نويسنده)
مطهری، مهدی (مترجم) نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها. دانشگاه معارف اسلامي. معاونت پژوهشي (تهیه کننده) |
ناشر | دفتر نشر معارف |
مکان نشر | ایران - قم |
سال نشر | 1390ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-531-352-2 |
موضوع | شناخت - فلسفه |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ل2د4 161 BD |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
درآمدی بر معرفتشناسی، اثری از چارلز لاندسمان (ولادت 1923م) و ترجمه مهدی مطهری (ولادت 1352ش) در موضوع فلسفه (شناخت) است.
در نوشتار حاضر ضمن واکاوی عناصر اساسی معرفتشناسی، به مسئلهی شکاکیت، شناخت، تقدم و اعتبار استقرا و اخلاقباور اشاره شده است[۱]. نویسنده کوشیده است تا با دفاع از رئالیسم به هردو تقریر عرفی و علمی آن، به مقابله با استدلالهای مختلف شکاکانه بپردازد[۲].
قلم روان، جامع بودن مطالب، کاربردی بودن اثر، پرداخت زیبای مطالب، پذیرش رویکرد رئالیسم در معرفتشناسی، رویارویی و ارائه ادله مناسب در رد شکاکیت، از ویژگیهای این کتاب است[۳].
این کتاب در هفت فصل تنظیم شده که هریک به مبحثی مهم از معرفتشناسی پرداخته است. نویسنده در هر فصل برخی از نظریات مهمی را که در چگونگی تقرب فلاسفه به آن مبحث مؤثر بوده، طرح کرده و نظر خود را آورده است[۴]. فصل اول، به چگونگی فراهم شدن مجال دسترسی به اشیای تأثیرگذار در حواس توسط ادراک حسی پرداخته و از رئالیسم مسقیم و بازنما بحث کرده است. فصل دوم، به بازنمایی اشیا توسط تجربه حسی اختصاص یافته و در آن از تمایز مشهور لاک بین کیفیات اولی و ثانوی و ماهیت و موقعیت رنگ بهعنوان نمونهای از مطابق نبودن تجربه با واقعیت سخن به میان آمده است. در فصل سوم، مبحث شکاکیت در مورد حواس، بههمراه برخی پاسخها به شکاکیت، همچون ایدئالیسم و سازندهگروی مطرح شده است.
در فصل چهارم، مسئله شناخت انسان از حیات مطرح شده و ضمن آن جمله معروف دکارت: «من فکر میکنم، پس هستم»، نقد شده است. فصل پنجم، از مشکل هیوم درباره مبنای منطقی استقرا و نیز از احتجاجهای موافق و مخالف رئالیسم علمی بحث کرده است. فصل ششم، به بحث از وجود یا عدم شناختی مستقل از تجربه حسی پرداخته است. فصل هفتم و پایانی، از ماهیت معرفتشناسی و اخلاقباور سخن به میان آورده است[۵].
نویسنده در پایان هر فصل، پیشنهادهایی برای مطالعه بیشتر مطرح کرده تا خواننده برای افزایش دانش خود در مباحث طرحشده به آن موارد مراجعه کند[۶].
پانویس
منابع مقاله
سخن آغازین و مقدمه.