عیار نقد 2: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
[[رده:صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، 979-1050ق]] | [[رده:صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، 979-1050ق]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1401]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ بهمن 1401 توسط عباس مکرمی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ بهمن 1401 توسط عباس مکرمی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ بهمن 1401 توسط سید محمد رضا موسوی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ بهمن 1401 توسط سید محمد رضا موسوی]] |
نسخهٔ ۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۱:۲۱
عیار نقد 2 | |
---|---|
پدیدآوران | یثربی، یحیی (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | بررسی و نقد: 1- هستی شناسی صدرا، 2- بحث وجود کلی در فلسفه اسلامی، 3- آرای معاصر در علم حضوری، 4- معاد جسمانی صدرا، 5- فطری بودن دین |
ناشر | بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم) |
مکان نشر | ایران - قم |
سال نشر | 1387ش |
چاپ | 2 |
شابک | 978-964-548-679-0 |
موضوع | صدر الدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، ۹۷۹ - ۱۰۵۰ق. - نقد و تفسیر - ما بعد الطبیعه - معاد - هستی شناسی (فلسفه اسلامی) |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ی2ع9 1121 BBR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
عیار نقد 2 اثر سید یحیی یثربی (متولد 1321ش)، پژوهشی است در تبیین اهمیت فلسفه اسلامی و نقد و پالایش آن. نقد دیدگاه اصالت وجود و معادشناسی ملاصدرای شیرازی (متوفی 1045/1050ق) و نقد آرای معاصر در تعریف و کارآیی علم حضوری از جمله مباحث کتاب است.
هدف اصلی کتاب، نشان دادن اهمیت فلسفه اسلامی و نقد و پالایش آن است. برای این کار، نویسنده پنج موضوع فلسفی را انتخاب کرده است: اصالت وجود، معاد جسمانی، وجود کلی، فطری بودن دین و علم حضوری. وی در بررسی دو مقوله نخست، آرای صدرالمتألهین را نقد کرده است. در خصوص وجود کلی با بحث تحلیلی- انتقادی، تاریخ بحث از وجود کلی را پی گرفته و نشان داده است که فیلسوفان مسلمان، از هدفهای ریشهای غلفت کرده و این بحث را به شکل جدال انتزاعی و بیحاصل، درآوردهاند[۱].
درباره فطری بودن دین، به دلیل اهمیتی که این موضوع در آثار شخصیتهای دینی و برجسته پنجاه سال اخیر یافته و پیوند استواری که با الهیات مسیحی دارد و برای جلوگیری از نفوذ یک اصل نادرست، آن را از دیدگاه معرفتشناسی بحث کرده است و راجع به علم حضوری، آرای متفکران معاصر را دراینباره نقد کرده و نشان داده است که برخلاف دیگاه معاصران، دانش حضوری در رفع مشکلات معرفتشناختی، نقشی ندارد[۲].
نویسنده در تحلیل انتقادی مسئله اصالت وجود، ابتدا به پیشینه بحث نگاهی کرده و زمینه این مسئله را در تاریخ تفکرات فلسفی و غیرفلسفی (دینی و عرفانی) جستوجو کرده و سپس اشکالات گوناگون و دگرگونیهای محتوایی آن را از عهد باستان تا قرن یازدهم هجری، یعنی دوران صدرا، به دقت بررسی نموده است. سپس به فهم برداشت صدرا از این اصل پرداخته و فهم ویژه صدرا از این موضع را با شکل عرفانی آن، سنجیده و به ارزیابی آن دو پرداخته است. ارزیابی دیدگاه عرفا و صدرا، بر پایه مسائل زیر شکل گرفته است: ارتباط با زمینه و سابقه مسئله و آثار و نتایج نظری و عملی[۳].
وی همچنین در بخشی از کتاب، به نقد معادشناسی صدرا در سنجش با معادشناسی ابن سینا پرداخته، بدین منظور، نخست تحلیل و استدلالهای ابن سینا را مطرح نموده و سپس، دیگاههای جدید و نوآوریهای ملاصدرا را بررسی نموده است[۴].
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.