حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '.↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - '.↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[ابوروح، لطف‌‌الله بن ابیسعید]] (نویسنده)
[[ابوروح، لطف‌الله بن ابی‌سعید]] (نویسنده)


[[شفیعی کدکنی، محمدرضا]] (تصحيح و تنظيم)
[[شفیعی کدکنی، محمدرضا]] (تصحيح و تنظيم)
خط ۲۲: خط ۲۲:
| شابک =964-372-127-2
| شابک =964-372-127-2
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11007
| کتابخوان همراه نور =11007
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۲۸: خط ۲۹:
}}
}}


'''حالات و سخنان ابوسعيد ابوالخير'''، به زبان فارسى، تأليف ابوروح، لطف‌‌الله بن ابى سعيد است.
'''حالات و سخنان ابوسعيد ابوالخير'''، به زبان فارسى، تأليف [[ابوروح، لطف‌الله بن ابی‌سعید|ابوروح، لطف‌الله بن ابى سعيد]] است.


مؤلف، از آنجايى كه علاقه شديدى به آثار و انفاس متبرکه بوسعيد داشته، بر اساس تقاضاى مريدان، دست به قلم برده و در حالات و سخنان ابوسعيد، مطالبى را به رشته تحرير درآورده كه حاصل همه آنها كتاب حاضر است.
مؤلف، از آنجايى كه علاقه شديدى به آثار و انفاس متبرکه بوسعيد داشته، بر اساس تقاضاى مريدان، دست به قلم برده و در حالات و سخنان ابوسعيد، مطالبى را به رشته تحرير درآورده كه حاصل همه آنها كتاب حاضر است.
خط ۵۸: خط ۵۹:
باب سوم، در اظهار كرامات وى: ابوذر روايت مى‌كند كه يك روز رسول اكرم(ص) مرا فرستاد و فرمود: «اميرالمؤمنين، على را بخوان» و من به در خانه وى رفتم و صدا زدم. هيچ‌كس جواب نداد، ولى صداى دستاسى مى‌آمد. زير در را نگاه كردم، ديدم دستاسى مى‌گردد، ولى هيچ‌كس آنجا نبود. بار ديگر صدا زدم، على(ع) از خانه بيرون آمد. گفتم: رسول خدا تو را مى‌خواند. وى نزد رسول خدا رفت و رسول خدا با وى سخنى گفت كه من فهم نكردم. على(ع) رفت و رسول خدا در من نگريست و من نيز در وى مى‌نگريستم. پيامبر فرمود: يا ابا ذر! چه مى‌نگرى؟ گفتم: در سراى اميرالمؤمنين دستاسى مى‌گشت بدون آنكه كسى باشد و من در تعجب بودم. حضرت فرمود: خداوند را فرشتگانى است كه در زمين مى‌گردند و خداوند متعال ايشان را براى معونت آل من و امت من موكل كرده است.
باب سوم، در اظهار كرامات وى: ابوذر روايت مى‌كند كه يك روز رسول اكرم(ص) مرا فرستاد و فرمود: «اميرالمؤمنين، على را بخوان» و من به در خانه وى رفتم و صدا زدم. هيچ‌كس جواب نداد، ولى صداى دستاسى مى‌آمد. زير در را نگاه كردم، ديدم دستاسى مى‌گردد، ولى هيچ‌كس آنجا نبود. بار ديگر صدا زدم، على(ع) از خانه بيرون آمد. گفتم: رسول خدا تو را مى‌خواند. وى نزد رسول خدا رفت و رسول خدا با وى سخنى گفت كه من فهم نكردم. على(ع) رفت و رسول خدا در من نگريست و من نيز در وى مى‌نگريستم. پيامبر فرمود: يا ابا ذر! چه مى‌نگرى؟ گفتم: در سراى اميرالمؤمنين دستاسى مى‌گشت بدون آنكه كسى باشد و من در تعجب بودم. حضرت فرمود: خداوند را فرشتگانى است كه در زمين مى‌گردند و خداوند متعال ايشان را براى معونت آل من و امت من موكل كرده است.


مؤلف بيان مى‌كند كه اصحاب عقل و شرع كه قدم متابعت بر جاده سنت نبوى دارند، اين حديث را انكار نمى‌كنند، بلكه به آن اعتقاد راسخ نيز دارند، ولى اهل اعتزال و اهوائى ضلالت و فريقى از اصحاب بدعت اين معنى را انكار كرده و آن را مختص انبياء مى‌دانند كه به‌صورت الهام و سفارت جبرئيل خبردار مى‌شدند، ولى بر غير انبياء روا نمى‌دانند. علت انكار آنها از يك طرف، عدم تبعيت از اخبار رسول است و از طرف ديگر آنكه عقل آنها در بوته براهين، تهذيب نيافته و روح ايشان به مجاهدت و رياضت، از كدورت نفس نجات نيافته و دل ايشان از زنگار وسواس و هواجس و ظلمات غفلت خالى نگشته است.
مؤلف بيان مى‌كند كه اصحاب عقل و شرع كه قدم متابعت بر جاده سنت نبوى دارند، اين حديث را انكار نمى‌كنند، بلكه به آن اعتقاد راسخ نيز دارند، ولى اهل اعتزال و اهوائى ضلالت و فريقى از اصحاب بدعت اين معنى را انكار كرده و آن را مختص انبياء مى‌دانند كه به‌صورت الهام و سفارت جبرئيل خبردار مى‌شدند، ولى بر غير انبياء روا نمى‌دانند. علت انكار آنها از يك طرف، عدم تبعيت از اخبار رسول است و از طرف ديگر آنكه عقل آنها در بوته براهین، تهذيب نيافته و روح ايشان به مجاهدت و رياضت، از كدورت نفس نجات نيافته و دل ايشان از زنگار وسواس و هواجس و ظلمات غفلت خالى نگشته است.


مؤلف در ادامه، به ده حكايت اشاره كرده كه بيان‌گر كرامات شيخ است.
مؤلف در ادامه، به ده حكايت اشاره كرده كه بيان‌گر كرامات شيخ است.
خط ۷۴: خط ۷۵:
شيخ در آخرين مجلس رو به جمع كرد و گفت: اگر فردا از شما سؤال كردند كه شما چه كسانى هستيد؟ شما در جواب نگوييد مؤمنانيم، صوفيانيم، مسلمانيم، چون هر چه بگوييد از شما حجت و دليل طلب مى‌كنند و شما عاجز مى‌شويد. بگوييد ما كهترانيم و مهتران ما در پيشند. ما را به نزد مهتران ببريد كه جواب كهتر بر مهتر باشد، پس جهد كنيد تا مهتران خود را دريابيد كه شما را نجات دهند.
شيخ در آخرين مجلس رو به جمع كرد و گفت: اگر فردا از شما سؤال كردند كه شما چه كسانى هستيد؟ شما در جواب نگوييد مؤمنانيم، صوفيانيم، مسلمانيم، چون هر چه بگوييد از شما حجت و دليل طلب مى‌كنند و شما عاجز مى‌شويد. بگوييد ما كهترانيم و مهتران ما در پيشند. ما را به نزد مهتران ببريد كه جواب كهتر بر مهتر باشد، پس جهد كنيد تا مهتران خود را دريابيد كه شما را نجات دهند.


مؤلف بعد از ذكر وصاياى وفات شيخ، به ذكر حكايت‌هاى مختلف مى‌پردازد. وى هم‌چنين مكاتبات بوسعيد و [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] را در اين كتاب مى‌آورد كه شايان توجه است، چون بوعلى با عظمت زيادى از شيخ ياد مى‌كند كه بيان‌گر موقعيت و عظمت عرفانى شيخ است.
مؤلف بعد از ذكر وصاياى وفات شيخ، به ذكر حكايت‌هاى مختلف مى‌پردازد. وى هم‌چنين مكاتبات بوسعيد و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] را در اين كتاب مى‌آورد كه شايان توجه است، چون بوعلى با عظمت زيادى از شيخ ياد مى‌كند كه بيان‌گر موقعيت و عظمت عرفانى شيخ است.


اين كتاب، به لحاظ اطلاعات تاريخى و عرفانى و ادبى از اهم كتب موجود در زبان فارسى به شمار مى‌آيد و سند معتبرى است از احوال و اقوال عده‌اى از مشايخ تصوف كه قديم‌تر از اين كتاب، سندى درباره آنها كمتر مى‌توان يافت و در برخى از موارد شايد ارزش آن منحصربه‌فرد باشد، مانند آنچه در باب نساج بخارايى در آن آمده و تا حدودى زندگى و محيط عصر او را معرفى مى‌كند.
اين كتاب، به لحاظ اطلاعات تاريخى و عرفانى و ادبى از اهم كتب موجود در زبان فارسى به شمار مى‌آيد و سند معتبرى است از احوال و اقوال عده‌اى از مشايخ تصوف كه قديم‌تر از اين كتاب، سندى درباره آنها كمتر مى‌توان يافت و در برخى از موارد شايد ارزش آن منحصربه‌فرد باشد، مانند آنچه در باب نساج بخارايى در آن آمده و تا حدودى زندگى و محيط عصر او را معرفى مى‌كند.
خط ۸۸: خط ۸۹:


فهرست محتويات، در آغاز كتاب و «چند يادداشت»(درباره توضيح برخى از واژه‌ها و تركيبات و...)، «فهرست‌ها»(شامل فهرست آيات قرآنى، فهرست توضيحى احاديث و اقوال مشايخ و امثال، فهرست توضيحى اعلام تاريخى، فهرست توضيحى اعلام اماكن، فهرست الفبايى اشعار، فهرست فرق و جماعات، فهرست مطالب متن كتاب، واژه‌نامه‌ها و فهرست تطبيقى اسرار التوحيد و حالات و سخنان) و «مشخصات منابع و مراجع» در پايان آن ذكر شده است.
فهرست محتويات، در آغاز كتاب و «چند يادداشت»(درباره توضيح برخى از واژه‌ها و تركيبات و...)، «فهرست‌ها»(شامل فهرست آيات قرآنى، فهرست توضيحى احاديث و اقوال مشايخ و امثال، فهرست توضيحى اعلام تاريخى، فهرست توضيحى اعلام اماكن، فهرست الفبايى اشعار، فهرست فرق و جماعات، فهرست مطالب متن كتاب، واژه‌نامه‌ها و فهرست تطبيقى اسرار التوحيد و حالات و سخنان) و «مشخصات منابع و مراجع» در پايان آن ذكر شده است.
 
==وابسته‌ها==
 
{{وابسته‌ها}}
 


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]