۱۴۴٬۸۸۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نام ها' به 'نامها') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ل الدین' به 'لالدین') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| (۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR01124J1.jpg | |||
| عنوان =الشامل في أصولالدین | |||
| عنوانهای دیگر = | |||
| پدیدآوران = | |||
[[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله]] (نویسنده) | |||
| | |||
| | |||
[[عمر، عبدالله محمود]] (حاشيه نويس) | [[عمر، عبدالله محمود]] (حاشيه نويس) | ||
| زبان =عربی | |||
|زبان | | کد کنگره =BP 204 /الف8ش2 | ||
| موضوع = | |||
کلام اشعری - قرن 5ق. | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
کلام اهل سنت - قرن5ق. | کلام اهل سنت - قرن5ق. | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون | ||
| مکان نشر =بیروت - لبنان | |||
| سال نشر = 1420 ق یا 1999 م | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01124AUTOMATIONCODE | |||
== | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01124 | |||
'''الشامل في | | کتابخوان همراه نور =01124 | ||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''الشامل في أصولالدين''' تألیف [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|عبدالملك جوينى]] در موضوع كلام اشاعره است. كتاب به زبان عربى و دربردانده سه كتاب از مؤلف در اعتقادات اشاعره مىباشد. | |||
==ساختار و گزارش محتوا== | ==ساختار و گزارش محتوا== | ||
| خط ۶۴: | خط ۴۸: | ||
در موارد ياد شده و مبانى تفكيكها، به روشنى مىتوان تأثير فلسفه را ديد. مشخص است كه الاهيات، به عنوان اصطلاح، از فلاسفه گرفته شده است. تقسيم بندى مباحث درباره اوصاف و احوال و افعال خدا بر پايه مفاهيم وجوب و امكان و امتناع نيز از همين نوع مىباشد. | در موارد ياد شده و مبانى تفكيكها، به روشنى مىتوان تأثير فلسفه را ديد. مشخص است كه الاهيات، به عنوان اصطلاح، از فلاسفه گرفته شده است. تقسيم بندى مباحث درباره اوصاف و احوال و افعال خدا بر پايه مفاهيم وجوب و امكان و امتناع نيز از همين نوع مىباشد. | ||
او از مفهوم وجوب و امكان در اثبات خدا هم سود برده، همچنان كه از صفتْ نبودنِ وجود براى خدا سخن گفته، چون وجود، نفسِ ذات است و وجود، مشترك معنوى است. همه اينها نشان دهنده آغاز اثر پذيرى متكلمان از فلاسفهاى؛ همچون | او از مفهوم وجوب و امكان در اثبات خدا هم سود برده، همچنان كه از صفتْ نبودنِ وجود براى خدا سخن گفته، چون وجود، نفسِ ذات است و وجود، مشترك معنوى است. همه اينها نشان دهنده آغاز اثر پذيرى متكلمان از فلاسفهاى؛ همچون ابن سيناست، هر چند تا زمان غزالى آشنايى آنان با فلسفه چندان جدّى و با وقوف كامل نبود، به جز ابن حَزم كه نظام مندتر به شرح و نقد آراى فلاسفه پرداخت. احتمالاً انتقاد خواجه عبداللّه انصارى، عارف حنبلى مذهب معاصر [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوينى]]، در كتاب ذمالكلام و اهله متوجه [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوينى]] و گرايش خاص او به فلسفه بوده است. در ناتمامى فهم [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوينى]] از آراى فلاسفه همين بس كه هيولا را همان جوهر و صورت را همان عرض دانسته است. | ||
از معدود مواردى كه [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوينى]] دعوى نوآورى داشته برهان حدوث است كه آن را براى اثبات محال بودن حوادثِ بدون آغاز و لزوم تناهى در زمان اقامه كرده است؛ البته دليلى مشابه با همين مضمون در آثار كندى و برخى مشايخ معتزله وجود دارد، اقرار كرده كه اين شيوه استدلال، طريقهاى است كه مشايخ به آن اشاره كردهاند. در واقع، او مدعى ارائه تقرير جديدى از اين برهان است. | از معدود مواردى كه [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوينى]] دعوى نوآورى داشته برهان حدوث است كه آن را براى اثبات محال بودن حوادثِ بدون آغاز و لزوم تناهى در زمان اقامه كرده است؛ البته دليلى مشابه با همين مضمون در آثار كندى و برخى مشايخ معتزله وجود دارد، اقرار كرده كه اين شيوه استدلال، طريقهاى است كه مشايخ به آن اشاره كردهاند. در واقع، او مدعى ارائه تقرير جديدى از اين برهان است. | ||
[[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوينى]] همچنين از معدود متكلمان اشعرى است كه نظريه احوال ابوهاشم جُبّائى را در اثبات غيريت صفات و ذات به كار گرفته است. بنا به تعريف [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوينى]]، حالْ صفتى است براى موجودى كه نه به وجود متصف مىشود نه به عدم. وى با پذيرش حال به اين معنا، توانست حيات و علم و قدرت و اراده قديم را براى خدا ثابت كند، بدون اين كه در معرض اتهام تعدد قدما قرار | [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوينى]] همچنين از معدود متكلمان اشعرى است كه نظريه احوال ابوهاشم جُبّائى را در اثبات غيريت صفات و ذات به كار گرفته است. بنا به تعريف [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوينى]]، حالْ صفتى است براى موجودى كه نه به وجود متصف مىشود نه به عدم. وى با پذيرش حال به اين معنا، توانست حيات و علم و قدرت و اراده قديم را براى خدا ثابت كند، بدون اين كه در معرض اتهام تعدد قدما قرار گیرد. چون صفات الاهى مصاديقى از حال هستند كه نه به وجود متصف است نه به عدم. به اين ترتيب، [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوينى]] نظريه احوال را، كه در ميان معتزله صورتى معتدل از نفى صفات بود، به صورت روايتى معتدل از پذيرش صفات در آورد. | ||
[[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوينى]] با وضع يك اصطلاح جديد، صفات خدا را به نفسى و معنوى تقسيم كرده است. صفت نفسى، صفتى است كه لازم ذات شى باشد و در عين حال معلَّل به عللى كه قائم به موصوف است، نباشد. به عبارت ديگر، صفت نفسى، صفت ذاتى و برخاسته از ذات، از آن جهت كه ذات است، مىباشد. مقصود از صفت معنوى، حكمى براى موصوف است كه معلل به علتى باشد كه به ذات موصوف قيام دارد، مثلاً «تحيز» صفتى نفسى براى جوهر است چون صفت ثبوتى است و لازمِ ذات آن است و معلل به علتى زائد بر ذات جوهر نيست؛ اما «عالِم بودن» معلل به علمى است كه قائم به عالم است و صفت معنوى است. تعبير صفت نفسى قبل از [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوينى]] به كار نرفته است و متكلمانِ قبل از او، به خصوص معتزله، صفات را به دو نوع صفات ذات و صفات فعل تقسيم | [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوينى]] با وضع يك اصطلاح جديد، صفات خدا را به نفسى و معنوى تقسيم كرده است. صفت نفسى، صفتى است كه لازم ذات شى باشد و در عين حال معلَّل به عللى كه قائم به موصوف است، نباشد. به عبارت ديگر، صفت نفسى، صفت ذاتى و برخاسته از ذات، از آن جهت كه ذات است، مىباشد. مقصود از صفت معنوى، حكمى براى موصوف است كه معلل به علتى باشد كه به ذات موصوف قيام دارد، مثلاً «تحيز» صفتى نفسى براى جوهر است چون صفت ثبوتى است و لازمِ ذات آن است و معلل به علتى زائد بر ذات جوهر نيست؛ اما «عالِم بودن» معلل به علمى است كه قائم به عالم است و صفت معنوى است. تعبير صفت نفسى قبل از [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوينى]] به كار نرفته است و متكلمانِ قبل از او، به خصوص معتزله، صفات را به دو نوع صفات ذات و صفات فعل تقسيم میكردند. صفات نفسى [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوينى]] را مىتوان متناظر با صفات ذاتى متكلمان پيشين دانست. | ||
[[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوينى]] براى تلفيق و هماهنگ كردن نظريه احوال با نظريه صفات خويش، صفات نفسى يا صفاتِ خودِ موضوع؛ همچون «قديم» و «واحد»، را با «احوال بىعلت» يا خواص انطباق داده، اما صفات معنوى همچون عالم، قادر، حى و مُريد را «احوال معلول» ناميده و علتآنها را معنا خوانده است. | [[امامالحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوينى]] براى تلفيق و هماهنگ كردن نظريه احوال با نظريه صفات خويش، صفات نفسى يا صفاتِ خودِ موضوع؛ همچون «قديم» و «واحد»، را با «احوال بىعلت» يا خواص انطباق داده، اما صفات معنوى همچون عالم، قادر، حى و مُريد را «احوال معلول» ناميده و علتآنها را معنا خوانده است. | ||
| خط ۸۳: | خط ۶۷: | ||
نسخه حاضر در برنامه نيز تنها مشتمل بر جزء اول اين اثر مىباشد كه در قطع وزيرى با جلد گالينگور در 440 صفحه با حواشى عبدالله محمود محمد عمر نخستين بار در سال 1420ق1999م توسط انتشارات "دارالكتب العلميه" بيروت منتشر شده است. | نسخه حاضر در برنامه نيز تنها مشتمل بر جزء اول اين اثر مىباشد كه در قطع وزيرى با جلد گالينگور در 440 صفحه با حواشى عبدالله محمود محمد عمر نخستين بار در سال 1420ق1999م توسط انتشارات "دارالكتب العلميه" بيروت منتشر شده است. | ||
==منابع== | ==منابع مقاله== | ||
#هوشنگى، حسین؛ دانشنامه جهان اسلام، جلد 11، ص429-432. | |||
#مقدمه كتاب. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:کلام و عقاید]] | [[رده:کلام و عقاید]] | ||
[[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]] | [[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]] | ||