توسل: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'على‌اصغر رضوانى' به 'علی‌اصغر رضوانی')
    جز (جایگزینی متن - '.↵↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
    خط ۷۴: خط ۷۴:
    متن كتاب.
    متن كتاب.


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}





    نسخهٔ ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۴۹

    توسل
    توسل
    پدیدآورانرضوانی، علی‌اصغر (نویسنده)
    ناشرمسجد مقدس جمکران
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1389 ش
    چاپ3
    موضوعتوسل

    شفاعت

    وهابیه
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏226‎‏/‎‏7‎‏ ‎‏/‎‏ر‎‏56‎‏ ‎‏ت‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    توسل، اثر مؤلف معاصر، علی‌اصغر رضوانی، درباره توسل و پاسخ به شبهات مطرح‌شده، به زبان فارسى است.

    يكى از موارد اختلاف بين وهابيان و ساير مسلمين، توسل به اولياى الهى يا به تعبيرى، وسيله قرار دادن آنان نزد خداوند متعال است. توسل داراى اقسامى است كه برخى از آن‌ها صحيح و برخى باطل و دسته‌اى ديگر مورد اختلاف است.

    توسل در اصطلاح؛ يعنى بنده چيزى يا شخصى را نزد خداوند واسطه قرار دهد تا او وسيله قربش به خدا گردد[۱]

    بن باز، مفتى سابق حجاز مى‌گويد: «توسل به جاه و بركت يا حق كسى بدعت است، ولى شرك نيست»[۲]

    البانى، ديگر عالم وهابى در اين‌باره مى‌گويد: «من معتقدم كسانى كه به اوليا و صالحان و... توسل مى‌كنند، از راه حق گمراهند...»[۳]

    مؤلف بعد از بيان نظرات برخى از علماى وهابيت درباره توسل، فلسفه توسل و توسل از ديدگاه قرآن را مورد بررسى قرار داده است.

    ايشان با بيان اين نكته كه جهان بر اساس نظام علت و معلولى و اسباب و مسببات آفريده شده و نيازمندى‌هاى طبيعى بشر با عوامل و اسباب مادى برآورده مى‌گردد و فيوضات معنوى خداوند نيز بر اساس نظامى خاص بر انسان‌ها نازل مى‌شود، چنين نتيجه مى‌گيرد: بنابراین همان‌طوركه در عالم ماده نمى‌توان پرسيد: چرا خداوند متعال زمين را با خورشيد نورانى كرده و خود بى‌واسطه به چنين كارى دست نزده است؟ در عالم معنا نيز نمى‌توان گفت چرا خداوند مغفرت خويش را به‌واسطه اولياى الهى، شامل حال بندگان مى‌كند[۴]

    سپس آياتى از قرآن را كه دلالت بر توسل مى‌كند، مانند آيه 35 سوره مائده و آيه 64 سوره نساء و... ذكر مى‌كند.

    وى در ادامه خاطرنشان مى‌كند كه توسل بر سه نوع است:

    - آنهايى كه به اتفاق همه مسلمانان جايز است؛

    - آنهايى كه به اتفاق مسلمانان جايز نيست؛

    - آنهايى كه بين وهابيان و ساير مسلمان مورد اختلاف است.

    مواردى از قبيل «توسل به خدا، به ذات و اسماء و صفاتش»، «توسل به طاعت و ايمان»، «توسل به قرآن»، «توسل به پيامبر در روز قيامت»، «توسل به آثار و دعاى پيامبر در حال حيات»، «توسل به ذات پيامبر(ص) قبل از تولد» و «توسل به انبيا و اوليا در حياتشان» به اجماع مسلمين جايز است.

    از موارد عدم جواز، «توسل به طاغوت» و «توسل به بتان» مى‌باشد.

    موارد اختلافى بين وهابيان و ساير مسلمانان عبارت است از: «توسل به مقام و جاه پيامبر(ص) و اولياى الهى در حيات برزخى»، «توسل به دعاى پيامبر(ص) و اولياى الهى در حيات برزخى» و «توسل به آثار پيامبر(ص) و اوليا در حيات برزخى».

    مؤلف در اين بخش از كتابش بعد از آوردن نظر وهابيان در هريك از موارد مذكور، نمونه‌هاى فراوانى از آراء و نظرات علماى اهل سنت را در جواز اين نوع توسل ذكر مى‌كند.

    ايشان در ذيل «توسل به دعاى پيامبر(ص) در حيات برزخى»، قول ابن تيميه، مبنى بر عدم جواز اين نوع توسل را ذكر كرده، سپس به آيه 64 سوره نساء مبنى بر اينكه با تنقيح مناط و اخذ ملاك مى‌توان توسل را به عصر بعد از وفات پيامبر نيز تعميم داد، تمسك نموده، آنگاه روايتى را از بيهقى و ابن ابى‌شيبه نقل مى‌كند كه در زمان خلافت عمر قحطى شديدى بر مردم روى آورد. بلال بن حرث از اصحاب رسول خدا(ص)، كنار قبر پيامبر(ص) آمد و عرض كرد: اى رسول خدا! براى امتت باران طلب كن؛ زيرا آنان نزدیک است كه هلاك شوند. رسول خدا(ص) در عالم رؤيا به او فرمود: زود است كه آنان سيراب شوند». در اين حديث، بلال به دعاى پيامبر متوسل شده است.[۵]

    مؤلف در ادامه، نمونه‌هاى ديگرى از روايات اهل تسنن را بر اثبات مدعاى خويش مى‌آورد.

    وى در ذيل عنوان «كلمات اهل سنت درباره توسل»، نمونه‌هاى مختلفى از سخنان آنان را پيرامون توسل نقل مى‌كند؛ مثل اين نمونه: قسطلانى مى‌گويد: بر زائر پيامبر(ص) سزاوار است كه بسيار دعا بخواند و زياد تضرع، استغاثه و شفاعت‌خواهى كند و به پيامبر متوسل شود، آنگاه شايسته اوست كه خداوند فرد مورد نظر را شفيع او قرار دهد[۶]

    مؤلف در پايان، به پاسخ شبهات مطرح‌شده پيرامون توسل پرداخته است.

    پانويس

    1. ر.ک: متن كتاب، ص10
    2. همان
    3. همان، ص11
    4. ر.ک: همان، ص12
    5. همان، ص36 و 37
    6. همان، ص40 و 41

    منابع مقاله

    متن كتاب.

    وابسته‌ها