جزیره خارک درّ یتیم خلیج فارس: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '.↵↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی'
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
جز (جایگزینی متن - '.↵↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[آل‌احمد، جلال]] (نويسنده)
[[آل‌احمد، جلال]] (نویسنده)
|زبان  
|زبان  
| زبان =فارسی
| زبان =فارسی
خط ۱۷: خط ۱۷:
| سال نشر =  
| سال نشر =  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE3814AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03814AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =5469
| کتابخانۀ دیجیتال نور =03814
| کتابخوان همراه نور =03814
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۳۱: خط ۳۲:




مؤلف در بخشى از كتاب به تحولات و پيشرفت‌هايى كه ناشى از اكتشافات و صادرات نفت و مواد نفتى اشاره دارد. وى در سفر كوتاه خود به جزيره آغاز اين تحول را به چشم ديده است: (...خارك از دم جاروب بولدوزرهاى بزرگ روفته مى‌شد، از خانه‌ها و نخل‌هايش گرفته كه مزاحم فرودگاه‌ها و باراندازها بودند تا بزهايش كه دست و پا گير شده بودند و حتى ساكنانش در چنان گرم بازار متخصصان و مهندسان و مقاطعه‌كاران هيچ‌كاره بودند، گيچ و گول مانده بودند. نخل‌ها را مى‌انداختند و خانه‌ها را خراب مى‌كردند و صاحبان آن را به پولى راضى مى‌كردند تا به جاى آن همه مهمانسرا بسازند يا خوابگاه يا زمين تنيس. و گرچه خبر خوشى نيست. ما خبر تازه اين دفتر آن است كه زمانه خارك كه ما مى‌شناسیم بسر آمد...).
مؤلف در بخشى از كتاب به تحولات و پيشرفت‌هايى كه ناشى از اكتشافات و صادرات نفت و مواد نفتى اشاره دارد. وى در سفر كوتاه خود به جزيره آغاز اين تحول را به چشم ديده است: (...خارك از دم جاروب بولدوزرهاى بزرگ روفته مى‌شد، از خانه‌ها و نخل‌هايش گرفته كه مزاحم فرودگاه‌ها و باراندازها بودند تا بزهايش كه دست و پا گير شده بودند و حتى ساكنانش در چنان گرم بازار متخصصان و مهندسان و مقاطعه‌كاران هيچ‌كاره بودند، گيچ و گول مانده بودند. نخل‌ها را مى‌انداختند و خانه‌ها را خراب می‌كردند و صاحبان آن را به پولى راضى می‌كردند تا به جاى آن همه مهمانسرا بسازند يا خوابگاه يا زمين تنيس. و گرچه خبر خوشى نيست. ما خبر تازه اين دفتر آن است كه زمانه خارك كه ما مى‌شناسیم بسر آمد...).


بهمين جهت است كه آل احمد ضرور ديده در دفترى آنچه را كه هنوز به جاى مانده يادداشت كند و كتابى فراهم آورد كه (گزارش نسبتا دقيقى باشد از گذران امروز مردم آن جزيره و نگاهى بگذشته آن و نگاه ديگرى به رسوم و آداب محلى و به افسانه‌ها و لهجه‌ها).
بهمين جهت است كه آل احمد ضرور ديده در دفترى آنچه را كه هنوز به جاى مانده يادداشت كند و كتابى فراهم آورد كه (گزارش نسبتا دقيقى باشد از گذران امروز مردم آن جزيره و نگاهى بگذشته آن و نگاه ديگرى به رسوم و آداب محلى و به افسانه‌ها و لهجه‌ها).
خط ۴۴: خط ۴۵:
فصل اول، همان مقدمه مؤلف مى‌باشد، در فصل دوم به نام و تاريخ جزيره پرداخته است، در فصل سوم و چهارم از زندگى بوميان در زندگى مهندسان و كارگرانى كه به تازگى بدانجا رفته‌اند، سخن رفته؛ فصل پنجم شرح مفصلى است، درباره گورهاى كنده از سنگ برسم هخامنشيان، معبدنپتون يا ناهيد، دخمه‌هاى مسيحى و قبرستان‌هاى مسلمانان؛ و فصل ششم، درباره تاريخ خارك است از اسلام تا به امروز و فصل هفتم آخرين‌ديدار نام دارد.
فصل اول، همان مقدمه مؤلف مى‌باشد، در فصل دوم به نام و تاريخ جزيره پرداخته است، در فصل سوم و چهارم از زندگى بوميان در زندگى مهندسان و كارگرانى كه به تازگى بدانجا رفته‌اند، سخن رفته؛ فصل پنجم شرح مفصلى است، درباره گورهاى كنده از سنگ برسم هخامنشيان، معبدنپتون يا ناهيد، دخمه‌هاى مسيحى و قبرستان‌هاى مسلمانان؛ و فصل ششم، درباره تاريخ خارك است از اسلام تا به امروز و فصل هفتم آخرين‌ديدار نام دارد.


فصل هشتم به افسانه و روايت اختصاص داده شده و در آن سه افسانه به لهجه محلى و يك افسانه به فارسى نقل شده و آنگاه در فصل نهم، به بعد به فرهنگ نام متفرعات خرما، انواع ماهى‌ها، بادهاى محلى، گياه‌ها، درختان، چرندگان، پرندگان، مقبره‌ها و قبرستان‌ها آورده شده است. و سرانجام با ده ضميمه كه شامل گزارش ادوارد آيوز، ماجراهاى «كنيپ هازن» رئيس دار التجاره هلندى‌ها در خارك، گزارش ديگرى از كاپتن استيف، نظر هرتسفلد و دكتر گيرشمن درباره خارك باستان، گزارشى از نويسنده فارس‌نامه ناصرى، متن سخن‌رانى دكتر گيرشمن، جال خارك خاندان مهلب، آنچه فرزدق سروده و ترجمه آن، مؤلف ضميمه آخر را به ميرمهنا و عاقبت او پرداخته است. سپس در پايان داستانى از حضرت سليمان كه در قصص الانبياء جويرى آمده است.
فصل هشتم به افسانه و روايت اختصاص داده شده و در آن سه افسانه به لهجه محلى و يك افسانه به فارسى نقل شده و آنگاه در فصل نهم، به بعد به فرهنگ نام متفرعات خرما، انواع ماهى‌ها، بادهاى محلى، گياه‌ها، درختان، چرندگان، پرندگان، مقبره‌ها و قبرستان‌ها آورده شده است. و سرانجام با ده ضميمه كه شامل گزارش ادوارد آيوز، ماجراهاى «كنيپ هازن» رئيس دار التجاره هلندى‌ها در خارك، گزارش ديگرى از كاپتن استيف، نظر هرتسفلد و دكتر گيرشمن درباره خارك باستان، گزارشى از نویسنده فارس‌نامه ناصرى، متن سخن‌رانى دكتر گيرشمن، جال خارك خاندان مهلب، آنچه فرزدق سروده و ترجمه آن، مؤلف ضميمه آخر را به ميرمهنا و عاقبت او پرداخته است. سپس در پايان داستانى از حضرت سليمان كه در قصص الانبياء جويرى آمده است.


مؤلف در قسمتى از كتاب خود در مورد كارگران شركت نفت چنين مى‌گويد:
مؤلف در قسمتى از كتاب خود در مورد كارگران شركت نفت چنين مى‌گويد:
خط ۵۹: خط ۶۰:
مقدمه و متن كتاب و مقاله‌اى از جمشيد بهنام در شهريور 1339 در ماهنامه راهنماى كتاب، شماره 12.
مقدمه و متن كتاب و مقاله‌اى از جمشيد بهنام در شهريور 1339 در ماهنامه راهنماى كتاب، شماره 12.


==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}




[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]