الكشف عن مناهج الأدلة في عقائد الملة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '.↵↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی'
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - '.↵↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۳: خط ۲۳:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10647
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01144
| کتابخوان همراه نور =01144
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''الكشف عن مناهج الأدلة في عقائد الملّة''' يا نقد علم الكلام ضدّا على الترسيم الايد يولوجى العقيدة و دفاعا عن العلم و حريّة الاختيار في الفكر و الفعل، نوشتۀ [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]]، ابوالولید محمد بن احمد بن محمد الاندلسى المالكى در موضوع كلام، به زبان عربى براى بيان عقائد مؤلّف در مسائل توحيد مى‌باشد.
'''الكشف عن مناهج الأدلة في عقائد الملّة''' يا نقد علم الكلام ضدّا على الترسيم الايد يولوجى العقيدة و دفاعا عن العلم و حريّة الاختيار في الفكر و الفعل، نوشتۀ [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]]، ابوالولید محمد بن احمد بن محمد الاندلسى المالكى در موضوع كلام، به زبان عربى براى بيان عقائد مؤلّف در مسائل توحيد مى‌باشد.


خط ۵۲: خط ۵۲:
[[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] معتقد است، تمام صفات الهى به علم بازگشت دارند و در واقع علم الهى كه غير علم انسان است و جنس علم الهى با جنس علم بشر متفاوت است، منشاء بقيۀ صفات الهى مى‌باشد. مؤلّف در باب صفات الهى عقائد فرق گوناگون اسلامى در رابطۀ ارتباط ذات با صفات را بيان كرده و آنها را مورد بررسى قرار مى‌دهد.
[[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] معتقد است، تمام صفات الهى به علم بازگشت دارند و در واقع علم الهى كه غير علم انسان است و جنس علم الهى با جنس علم بشر متفاوت است، منشاء بقيۀ صفات الهى مى‌باشد. مؤلّف در باب صفات الهى عقائد فرق گوناگون اسلامى در رابطۀ ارتباط ذات با صفات را بيان كرده و آنها را مورد بررسى قرار مى‌دهد.


نفى مماثلت و نفى جسميّت از ديگر مباحثى است كه مؤلف در اين بخش از كتاب به آنها پرداخته است. او سپس در مورد نوريّت الهى وارد بيان دلائلى مى‌شود تا اثبات كند، آيۀ شريفۀ'''اللّه نور السماوات و الارض''' معرّف ذات الهى است، از جانب خداى سبحان، دليل ديگرش بر اين مدّعا حديثى است از پيغمبر اكرم(ص) كه در جواب سئوالى كه از حضرت پرسيدند هل رأيت ربك؟ حضرت جواب دادند، «نور أنّى أراه» [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] كه خود در مقدّمۀ كتاب گفت، ظواهر ادلّه بدون تأويل ملاك معرفت ماست، در اين جا به محكمى پاى اين عقيده خود ايستاده و خداوند را نور مى‌پندارد. از جمله ويژگى‌هاى كتاب حاضر اين است كه [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در اين بخش از مباحث خود به مناسبت اشاره‌اى به ابوحامد غزالى و كتاب تهافت الفلاسفة وى دارد. او غزالى را مايۀ اضرار به حكمت و شريعت هر دو مى‌داند و بيانى دارد در اين رابطه كه بين حكمت و شريعت تعارضى وجود ندارد. او در آخرين بخش از باب صفات الهى وارد بحث رؤيت و بررسى آن از ديدگاه معتزله و اشاعره مى‌پردازد.
نفى مماثلت و نفى جسمیّت از ديگر مباحثى است كه مؤلف در اين بخش از كتاب به آنها پرداخته است. او سپس در مورد نوريّت الهى وارد بيان دلائلى مى‌شود تا اثبات كند، آيۀ شريفۀ'''اللّه نور السماوات و الارض''' معرّف ذات الهى است، از جانب خداى سبحان، دليل ديگرش بر اين مدّعا حديثى است از پيغمبر اكرم(ص) كه در جواب سئوالى كه از حضرت پرسيدند هل رأيت ربك؟ حضرت جواب دادند، «نور أنّى أراه» [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] كه خود در مقدّمۀ كتاب گفت، ظواهر ادلّه بدون تأويل ملاك معرفت ماست، در اين جا به محكمى پاى اين عقيده خود ايستاده و خداوند را نور مى‌پندارد. از جمله ويژگى‌هاى كتاب حاضر اين است كه [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در اين بخش از مباحث خود به مناسبت اشاره‌اى به ابوحامد غزالى و كتاب تهافت الفلاسفة وى دارد. او غزالى را مايۀ اضرار به حكمت و شريعت هر دو مى‌داند و بيانى دارد در اين رابطه كه بين حكمت و شريعت تعارضى وجود ندارد. او در آخرين بخش از باب صفات الهى وارد بحث رؤيت و بررسى آن از ديدگاه معتزله و اشاعره مى‌پردازد.


سوّمين باب كتاب افعال الهى مى‌باشد. [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در اين باب به چند موضوع پرداخت مى‌كند كه عبارتند از: حدوث عالم، بعث رسل، قضاء و قدر، تجويز و تعديل و معاد. او در بحث حدوث عالم نيز آراء اشاعره و معتزله را رد مى‌كند و طبق همان نظرى كه در مورد اثبات خالق تعالى داشت، به عنايت قائل شده و مى‌گويد شرع مقدس براى تعليم مردم در زمينۀ حدوث عالم از طريق عنايت وارد شده است. وى به دلائلى كه بيان مى‌كند به كار بردن لفظ حدوث و قدم در خلق عالم را بدعت در شريعت مى‌داند.
سوّمين باب كتاب افعال الهى مى‌باشد. [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در اين باب به چند موضوع پرداخت مى‌كند كه عبارتند از: حدوث عالم، بعث رسل، قضاء و قدر، تجويز و تعديل و معاد. او در بحث حدوث عالم نيز آراء اشاعره و معتزله را رد مى‌كند و طبق همان نظرى كه در مورد اثبات خالق تعالى داشت، به عنايت قائل شده و مى‌گويد شرع مقدس براى تعليم مردم در زمينۀ حدوث عالم از طريق عنايت وارد شده است. وى به دلائلى كه بيان مى‌كند به كار بردن لفظ حدوث و قدم در خلق عالم را بدعت در شريعت مى‌داند.
خط ۶۹: خط ۶۹:
دكتر محمّد الجابرى نویسنده مقدمۀ تحليلى كتاب معتقد است، اين اثر ابوالولید بن رشد در نقد علم كلام و مذهب اشعرى به طور خاص است و در واقع نظريات [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] منجر به بطلان نظريات متكلمان مى‌شود. او مى‌گويد چون كتاب‌هاى معتزله به آندلس نرسيده بود، لذا مؤلف به نظريات معتزله دسترسى نداشته است، به همين دليل او معتزله و اشاعره را به يك چوب رانده است، البته خود اعتراف مى‌كند كه در كتاب‌هایشان چيزى خاص از نظرياتشان را پيدا نكردم.
دكتر محمّد الجابرى نویسنده مقدمۀ تحليلى كتاب معتقد است، اين اثر ابوالولید بن رشد در نقد علم كلام و مذهب اشعرى به طور خاص است و در واقع نظريات [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] منجر به بطلان نظريات متكلمان مى‌شود. او مى‌گويد چون كتاب‌هاى معتزله به آندلس نرسيده بود، لذا مؤلف به نظريات معتزله دسترسى نداشته است، به همين دليل او معتزله و اشاعره را به يك چوب رانده است، البته خود اعتراف مى‌كند كه در كتاب‌هایشان چيزى خاص از نظرياتشان را پيدا نكردم.


جابرى سپس وارد بيان مطالبى در مورد علم كلام مى‌شود او آغاز علم كلام و تكلم را طبق نقل شهرستانى و [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]] از شروع اختلاف در امر خلافت رسول اللّه(ص) بعد از خلفاء راشدين مى‌داند.
جابرى سپس وارد بيان مطالبى در مورد علم كلام مى‌شود او آغاز علم كلام و تكلم را طبق نقل شهرستانى و [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]] از شروع اختلاف در امر خلافت رسول‌اللّه(ص) بعد از خلفاء راشدين مى‌داند.


وى ورود مطالب فلسفى به علم كلام را توسط معتزله در زمان مأمون عباسى مى‌داند و معتزله را بنيان‌گذاران واقعى علم كلام به حساب مى‌آورد. او از واصل بن عطا نيز به عنوان كسى كه اعتزال را بنيان نهاد نام مى‌برد.
وى ورود مطالب فلسفى به علم كلام را توسط معتزله در زمان مأمون عباسى مى‌داند و معتزله را بنيان‌گذاران واقعى علم كلام به حساب مى‌آورد. او از واصل بن عطا نيز به عنوان كسى كه اعتزال را بنيان نهاد نام مى‌برد.
خط ۸۸: خط ۸۸:
در ادامه و قبل از ورود به نص كتاب مقدمه‌اى نيز از مصطفى حنفى آمده است كه در واقع مقدمۀ تحقيقى كتاب است.
در ادامه و قبل از ورود به نص كتاب مقدمه‌اى نيز از مصطفى حنفى آمده است كه در واقع مقدمۀ تحقيقى كتاب است.


==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}




[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:25 اردیبهشت الی 24 خرداد]]