الرافد في علم الأصول: تفاوت میان نسخهها
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '.↵↵رده:کتابشناسی' به '. ==وابستهها== {{وابستهها}} رده:کتابشناسی') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
#استعمال لفظ در چند معنا: در اين بخش، ابتدا، محل نزاع توضيح داده شده و سپس شواهدى براى وقوع استعمال مزبور، ذكر گرديده است. | #استعمال لفظ در چند معنا: در اين بخش، ابتدا، محل نزاع توضيح داده شده و سپس شواهدى براى وقوع استعمال مزبور، ذكر گرديده است. | ||
#مشتق: در اين بخش، از معناى مشتق، مفهوم تلبس به مبدأ، معناى حال، عقلى بودن يا لغوى بودن بحث مشتق، دخول اسم زمان در محور بحث، بيان منشأهاى قول به اعم، بساطت و تركيب و... سخن به ميان آمده است. | #مشتق: در اين بخش، از معناى مشتق، مفهوم تلبس به مبدأ، معناى حال، عقلى بودن يا لغوى بودن بحث مشتق، دخول اسم زمان در محور بحث، بيان منشأهاى قول به اعم، بساطت و تركيب و... سخن به ميان آمده است. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
نسخهٔ ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۰۰
الرافد في علم الأصول | |
---|---|
پدیدآوران | قطیفی، منیر (مقرر) سیستانی، سید علی (محاضر) |
عنوانهای دیگر | محاضرات آیةالله العظمی السید علی الحسینی السیستانی |
ناشر | مکتب آیتالله السيد السيستاني |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1414 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | اصول فقه - تاریخ اصول فقه شیعه - قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 159/8 /ق6ر2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الرافد في علم الأصول، تأليف سيد منير سيد عدنان القطيفى، به زبان عربى و شامل مجموعه مباحث و دروسى است كه مؤلف، در محضر حضرت آیتالله سيد على سيستانى، در دوره سوم از تدريس بحث اصول، فراگرفته و آنها را در يك جلد به رشته تحرير درآورده است.
ساختار
تمام مطالب كتاب، در قالب يازده مبحث و سه عنوان كلى مختلف بيان شده است.
گزارش محتوا
مباحث مطرح شده در كتاب، عبارتند از:
- ارزش و جايگاه علم اصول در مكتب اماميه: در اين بخش، ادعاى برخى از بزرگان، مبنى بر مستقل نبودن علم اصول، پايهگذارى آن توسط اهل سنت و بىنيازى از آن، نقل و نقد شده است.
- ادوار فكر اصولى: در اين بخش، سه دوره و مرحله براى علم اصول ذكر شده است؛ يكى دوره برخورد آغازين علماى شيعه با ساير مكاتب فقهى و با علماى شيعهاى كه متأثر از آن مكاتب بودهاند و ديگرى دوره برخورد دو مكتب اصولى و اخبارى شيعه با يكديگر و سومى دوره فعلىاى كه در آن زندگى مىكنيم.
- منهج علم اصول: در اين بخش، دو روش براى تصنيف علم اصول و باببندى و ترتيب آن ذكر شده است؛ يكى روش تقليدى و ديگرى روش ابتكارى مؤلف.
- ارتباط بين فكر اصولى و فلسفى: در اين بخش، تأثيرپذيرى فكر اصولى از فلسفه و عوامل اين تأثيرپذيرى و آثار آن بررسى شده است.
- ارتباط علم اصول با علوم ادبى: در اين بخش، از شواهد ارتباط بين علوم ادبى و علم اصول و همچنين از فارق بين اعتبار ادبى و اعتبار قانونى سخن به ميان آمده است.
- ارتباط علم اصول با فقه: در اين بخش، فقه خلافى و فقه مذهبى معرفى شده و نقش علم اصول، فراهم كردن كبرى به هدف وسيله قرار دادن آن براى استنباط حكم شرعى يا براى دفاع از مذهب مختار و نقض ساير مذاهب دانسته شده است.
- اسناد اعتبارى و مجازى: در اين بخش، از اقسام واسطه (واسطه در اثبات، واسطه در ثبوت و واسطه در عروض)، ثمرات بحث و اقسام واسطه در عروض بحث شده است.
- موضوع علم: در اين بخش، نخست، مراد از علم، معناى موضوع، عوارض ذاتى و دليل بر وجود موضوع براى هر علمى، توضيح داده شده و سپس تعريف موضوع علم(ما يبحث فيه عن عوارضه الذاتية)، تفسير گرديده و آنگاه پاسخ اشكالاتى كه بر تعريف مزبور بنا به تفسير اعم(تعريف، شامل همه علوم و فنون، اعم از برهانى و اعتبارى و قانونى مىشود)، وارد گرديده، بيان شده است.
- تمايز علوم: در اين بخش، پنج نظريه درباره ملاك امتياز علوم از يكديگر بررسى شده است.
- موضوع علم اصول: در اين بخش، در مورد موضوع علم اصول، چهار نظريه (آن كلىاى كه بر موضوعات مسائلش منطبق است، به نوع انطباق كلى بر افراد خود؛ امورى كه بالذات متكثر و بالعرض متحدند؛ قانونى كه براى استنباط حكم شرعى، بىآنكه قانونى ديگر به آن ضميمه شود، فراهم گرديده؛ قانونى كه در فقه، حجت شمرده مىشود.)، بررسى شده است.
- ميزان مسئله اصولى: در اين بخش، وجه امتياز مسائل اصولى از مسائل لغوى و رجالى و فقهى بررسى شده است.
- حقيقت وضع: در اين بخش، حقيقت پيوند لفظ با معنا و منشأ آن و شواهد دال بر آن و حقيقت وضع و... بيان شده است.
- استعمال لفظ در چند معنا: در اين بخش، ابتدا، محل نزاع توضيح داده شده و سپس شواهدى براى وقوع استعمال مزبور، ذكر گرديده است.
- مشتق: در اين بخش، از معناى مشتق، مفهوم تلبس به مبدأ، معناى حال، عقلى بودن يا لغوى بودن بحث مشتق، دخول اسم زمان در محور بحث، بيان منشأهاى قول به اعم، بساطت و تركيب و... سخن به ميان آمده است.