تاريخ العلويين: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن عربی، محمد بن علی' به 'ابن عربی، محمد بن علی') |
||
(۳۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR16423J1.jpg | |||
| عنوان =تاريخ العلويين | |||
| عنوانهای دیگر = | |||
| پدیدآوران = | |||
[[طويل، محمد امين غالب]] (نویسنده) | |||
| | |||
| | |||
| زبان =عربی | |||
|زبان | | کد کنگره =BP 241/2 /ط9ت2 | ||
| موضوع = | |||
اسلام - تاريخ | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
شيعه - تاريخ | شيعه - تاريخ | ||
غلاة شيعه | غلاة شيعه | ||
| | | ناشر = | ||
| | دار الأندلس | ||
| | | مکان نشر =لبنان - بيروت | ||
| سال نشر = | |||
| | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE16423AUTOMATIONCODE | ||
| | | چاپ =1 | ||
| | | تعداد جلد =1 | ||
| | | کتابخانۀ دیجیتال نور =16423 | ||
| | | کتابخوان همراه نور =16423 | ||
| | | کد پدیدآور = | ||
| | | پس از = | ||
| | | پیش از = | ||
}} | |||
'''تاريخ العلويين'''، تألیف محمد امین غالب الطویل (متوفی 1922م)، کتابی عربی درباره تاریخ علویون و برخی اعتقادات آنان است. برخی محققین نظرات نویسنده را برگرفته از منابع غیردقیق و اعتماد وی به آرای شفاهی جهال از شیعه و گاه تمایلات صوفیگرانه او میدانند. | |||
'''تاريخ العلويين'''، تألیف محمد امین غالب الطویل (متوفی 1922م)، کتابی عربی درباره تاریخ علویون و برخی اعتقادات آنان است. برخی محققین نظرات نویسنده را برگرفته از منابع غیردقیق و اعتماد وی به آرای شفاهی جهال از شیعه و گاه تمایلات صوفیگرانه او میدانند. | |||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب دارای، نقد و تقریظ، مقدمه، مدخل، متن در دو بخش (که بخش دوم هفت فصل دارد) و خاتمه است. نویسنده، در پایان کتاب نسب پدری و مادریاش را آورده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص539-538</ref> | کتاب دارای، نقد و تقریظ، مقدمه، مدخل، متن در دو بخش (که بخش دوم هفت فصل دارد) و خاتمه است. نویسنده، در پایان کتاب نسب پدری و مادریاش را آورده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص539-538</ref> | ||
مؤلف با رعایت ترتیب تاریخی، به بیان عقاید، دولتها، فرقهها، عشایر، تنگناها و گشایشهای سیاسی و سایر امور مربوط به علویان میپردازد. | مؤلف با رعایت ترتیب تاریخی، به بیان عقاید، دولتها، فرقهها، عشایر، تنگناها و گشایشهای سیاسی و سایر امور مربوط به علویان میپردازد. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
ناقد، در تقریظی نسبتاً طولانی تکتک مدعیات مؤلف را بررسی کرده است و ریشه غالب اشتباهات او را در عدم مراجعه به منابع اصلی و اعتمادش به آرا و عقاید شفاهی غلط بین مردم، عدم اطلاع دقیق از قواعد عربی به علت پیشینه غیر عربی او (زندگی کردن در امپراطوری عثمانی) و تمایلات صوفیانهاش میداند<ref>ر.ک: نقد و تقریظ، ص8 و 44 و 62</ref> | ناقد، در تقریظی نسبتاً طولانی تکتک مدعیات مؤلف را بررسی کرده است و ریشه غالب اشتباهات او را در عدم مراجعه به منابع اصلی و اعتمادش به آرا و عقاید شفاهی غلط بین مردم، عدم اطلاع دقیق از قواعد عربی به علت پیشینه غیر عربی او (زندگی کردن در امپراطوری عثمانی) و تمایلات صوفیانهاش میداند.<ref>ر.ک: نقد و تقریظ، ص8 و 44 و 62</ref> | ||
محمد امین غالب الطویل، از علویون مهاجر کلیکیا به لاذقیه است<ref>ر.ک: همان، ص6</ref> | محمد امین غالب الطویل، از علویون مهاجر کلیکیا به لاذقیه است.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>وی پس از مهاجرت به انطاکیه و از آنجا به لاذقیه، مشغول تعریب کتاب حاضر از ترکی به عربی شد و برای این امر از دوستان علوی آگاه به لغت عربیاش کمک گرفت.<ref>همان، ص8</ref>عبدالرحمن خیر در نقد و تقریظش بر کتاب، از مؤلف، نسب وی، جایگاه اجتماعی، علمی و دینی او و اینکه محمد امین غالب الطویل نتوانست در مهاجرتش مدارک علمی خود را همراه خود بیاورد و دیدارش با او در مجلس مناظره درباره کتاب حاضر و تحقیق و تصحیح این کتاب سخن میگوید.<ref>ر.ک: همان، ص11-5</ref> | ||
ناقد، در مقدمهاش بر کتاب از مخالفتش با تفسیر نویسنده از شعب علوی به جماعت نصیریه، سخن میگوید<ref>ر.ک: همان، ص11</ref> | ناقد، در مقدمهاش بر کتاب از مخالفتش با تفسیر نویسنده از شعب علوی به جماعت نصیریه، سخن میگوید.<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>او همچنین با این اعتقاد مؤلف که: «علویون سیاست عدم توکل وعدم سعی را بهترین راه برای رسیدن به والاترین غایات سعادت میدانند»، مخالف است.<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>از دیگر مخالفتهای محقق با مؤلف، این است که وی برخلاف مؤلف، علویون را از شیعه امامیه جدا نمیداند.<ref>ر.ک: همان، ص12</ref> | ||
مؤلف، مسلمانان را به سه قسم علوی، اموی و معتدل تقسیم میکند که با تقسیمبندی معروف آنان به دو گروه شیعه و سنی در تقابل است<ref>ر.ک: همان، ص13</ref> | مؤلف، مسلمانان را به سه قسم علوی، اموی و معتدل تقسیم میکند که با تقسیمبندی معروف آنان به دو گروه شیعه و سنی در تقابل است.<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>او همچنین معتقد است از آنجا که دین از بزرگترین عوامل مؤثر در زندگی بشر بوده است، امویها لعن بر [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] را از جمله عقاید دینی محسوب داشتند و در آخر، لعن دو ریحانه رسول(ص)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و برخی از بزرگان علوی را نیز بر آن افزودند و آن را شرط قبولی نماز دانستند. در برابر این کردار زشت امویها، علویها نیز سب و لعن حزب معارض با علی(ع) را فریضهای دینی که میبایست همیشه بر آن محافظت نمود، بشمار آوردند.<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>وی، امام بعد از حضرت سجاد(ع) را در نظر علویان، زید شهید و شرعیت امامت را روی بیعت میداند. ناقد، او را در این عقیده تخطئه میکند و امامت را از آن امامان دوازدهگانهای میداند که در روایت پیامبر اکرم(ص) معرفی شدهاند.<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>او همچنین مینویسد: امام صاق(ع) به امامت فرزندش اسماعیل وصیت کرد و چون وی قبل از پدر بزرگوارش فوت نمود، آن حضرت به امامت فرزند دوم خویش امام کاظم(ع) سفارش کرد.<ref>ر.ک: همان، ص39</ref> | ||
محمد امین غالب طویل، در قسمت نسب علویین، عرب را به سه نوع بائده، عاربه و مستعربه تقسیم میکند<ref>ر.ک: همان، ص16</ref> | محمد امین غالب طویل، در قسمت نسب علویین، عرب را به سه نوع بائده، عاربه و مستعربه تقسیم میکند.<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>او از ابوسفیان و ابوجهل بهعنوان اولین کسانی که با پیامبر دشمنی علنی کردند، نام میبرد.<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>مؤلف همچنین ماجرای غدیر را نقل میکند و به بررسی آن میپردازد.<ref>ر.ک: همان، ص25-24</ref>از جمله عقاید عجیبی که نویسنده به علویون نسبت میدهد این است که پیامبر اکرم(ص) مردم را بهطور مساوی به پرداختن به واجبات تکلیف نمیکردند.<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>وی تشیع علویون سوریه را مرهون تعلیمات ابوذر غفاری، مقداد بن اسود کندی و سایرین از انصار میداند که ساکن جبل الحلو (کوهی در شمال غربی شهر حمص سوریه) شدند.<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>همچنین مینویسد: ارکان در نظر شیعه، سلمان و مقداد و بلال و عمار هستند. البته شاید اشتباهی از او در این امر صورت گرفته باشد؛ زیرا نفر سوم از ارکان، ابوذر غفاری است نه بلال.<ref>ر.ک: همان، ص36</ref> | ||
مؤلف، از ابوحنیفه با لقب امام اعظم یاد میکند و این امر ریشه در تأثر وی از محیط زندگی دارد؛ چه، وی در محیط ترکی دولت عثمانی میزیسته است<ref>ر.ک: همان، ص41</ref> | مؤلف، از ابوحنیفه با لقب امام اعظم یاد میکند و این امر ریشه در تأثر وی از محیط زندگی دارد؛ چه، وی در محیط ترکی دولت عثمانی میزیسته است.<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>ایشان معتقد است شیعیان احادیثشان را به امسلمه و اهل تسنن به عایشه مستند میکنند.<ref>ر.ک: همان</ref>همچنین اعتقاد دارد که علم باطن (باطنی بودن) منحصر در اسماعیلیان نیست، بلکه حقیقت امر این است که علم باطن مختص علویان است.<ref>ر.ک: همان، ص42</ref> | ||
محمد امین غالب الطویل، در این کتاب بیشتر به آرای صوفیه تمایل دارد و گویی آنها را علویان حقیقی معرفی میکند<ref>ر.ک: همان، ص44</ref> | محمد امین غالب الطویل، در این کتاب بیشتر به آرای صوفیه تمایل دارد و گویی آنها را علویان حقیقی معرفی میکند.<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>او پیروزی فاطمیین مصر را به جهت هوش و ذکاوتی میداند که برخاسته از اصابت اشعهی خورشید به مغزهای آنان است. وی همچنین [[ابن عربی، محمد بن علی|محیالدین عربی]] را میستاید.<ref>ر.ک: همان، ص46-44</ref>مؤلف، از افتراق علویون به عشایر، عمایر و بطون.<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>، تعداد اسامیعشایر و تقسیمات آنان سخن میگوید و علت این انقسامات را حکمت تسهیل انتقامگرفتن از ظالمین به شیعه علوی میداند.<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>همچنین از مصائب وارده بر علویان به دست صلیبیان یاد میکند و نجات آنان با کمک صلاحالدین ایوبی و سختگیریهای کردها بر علویان را متذکر میشود.<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>او استیفای حقوق سیاسی علویین در سپتامبر سال 922م و تعیین قضات و قاضیالقضات به دست آنان را در کتاب حاضر شرح میدهد.<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>و تفسیری از فقر علویان در این کتاب ارائه میدهد؛ یعنی آن را به تبعیت شیعه از امامان و بزگان دینیاشان مثل ابوذر و سلمان و... میداند.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
وی از اختلافات تاریخی میان شیعه و سنی بهعنوان عامل تضعیفگر علویان و کل امت | وی از اختلافات تاریخی میان شیعه و سنی بهعنوان عامل تضعیفگر علویان و کل امت اسلامی نام میبرد و راه حل جبران این امر را تفاهم و درعینحال، صراحت میداند.<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>برخی عقاید اخباریگونه در این کتاب وجود دارد؛ مانند اینکه علوی برای استخراج احکام شرعی به قواعد صرف و نحو تمسک نمیکند، بلکه استخراج احکام شرعی خاص اهلبیت(ع) است.<ref>ر.ک: همان، ص61</ref>پایانبخش مطالب کتاب، دعوت نویسنده به مساوات بین شیعه و سنی و مستحکمتر دانستن روابط قومی و ترجیح آن بر روابط عقیدتی است.<ref>ر.ک: همان، ص64</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
کتاب، دارای فهرست منابع است. عبدالرحمن خیر، نقد و تقریظی بر آن نوشته که در سال 1992م، در دمشق چاپ شده است. این تقریظ در ابتدای کتاب هم آمده | کتاب، دارای فهرست منابع است. عبدالرحمن خیر، نقد و تقریظی بر آن نوشته که در سال 1992م، در دمشق چاپ شده است. این تقریظ در ابتدای کتاب هم آمده است. مؤلف در انتهای کتاب، نسب خودش را نوشته است و در آن به نسخههای خطی معتبر استناد کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص5</ref> | ||
فهرست محتویات در پایان کتاب ذکر شده است. | فهرست محتویات در پایان کتاب ذکر شده است. | ||
==پانویس == | ==پانویس== | ||
<references /> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه، نقد و تقریظ و متن کتاب. | مقدمه، نقد و تقریظ و متن کتاب. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[تاريخ العلويين وقائع و أحداث]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده: | [[رده:فرق اسلامی]] | ||
[[رده: | [[رده:فرق شیعه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۵۷
تاريخ العلويين | |
---|---|
پدیدآوران | طويل، محمد امين غالب (نویسنده) |
ناشر | دار الأندلس |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
چاپ | 1 |
موضوع | اسلام - تاريخ
شيعه - تاريخ غلاة شيعه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 241/2 /ط9ت2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تاريخ العلويين، تألیف محمد امین غالب الطویل (متوفی 1922م)، کتابی عربی درباره تاریخ علویون و برخی اعتقادات آنان است. برخی محققین نظرات نویسنده را برگرفته از منابع غیردقیق و اعتماد وی به آرای شفاهی جهال از شیعه و گاه تمایلات صوفیگرانه او میدانند.
ساختار
کتاب دارای، نقد و تقریظ، مقدمه، مدخل، متن در دو بخش (که بخش دوم هفت فصل دارد) و خاتمه است. نویسنده، در پایان کتاب نسب پدری و مادریاش را آورده است.[۱]
مؤلف با رعایت ترتیب تاریخی، به بیان عقاید، دولتها، فرقهها، عشایر، تنگناها و گشایشهای سیاسی و سایر امور مربوط به علویان میپردازد.
گزارش محتوا
ناقد، در تقریظی نسبتاً طولانی تکتک مدعیات مؤلف را بررسی کرده است و ریشه غالب اشتباهات او را در عدم مراجعه به منابع اصلی و اعتمادش به آرا و عقاید شفاهی غلط بین مردم، عدم اطلاع دقیق از قواعد عربی به علت پیشینه غیر عربی او (زندگی کردن در امپراطوری عثمانی) و تمایلات صوفیانهاش میداند.[۲]
محمد امین غالب الطویل، از علویون مهاجر کلیکیا به لاذقیه است.[۳]وی پس از مهاجرت به انطاکیه و از آنجا به لاذقیه، مشغول تعریب کتاب حاضر از ترکی به عربی شد و برای این امر از دوستان علوی آگاه به لغت عربیاش کمک گرفت.[۴]عبدالرحمن خیر در نقد و تقریظش بر کتاب، از مؤلف، نسب وی، جایگاه اجتماعی، علمی و دینی او و اینکه محمد امین غالب الطویل نتوانست در مهاجرتش مدارک علمی خود را همراه خود بیاورد و دیدارش با او در مجلس مناظره درباره کتاب حاضر و تحقیق و تصحیح این کتاب سخن میگوید.[۵]
ناقد، در مقدمهاش بر کتاب از مخالفتش با تفسیر نویسنده از شعب علوی به جماعت نصیریه، سخن میگوید.[۶]او همچنین با این اعتقاد مؤلف که: «علویون سیاست عدم توکل وعدم سعی را بهترین راه برای رسیدن به والاترین غایات سعادت میدانند»، مخالف است.[۷]از دیگر مخالفتهای محقق با مؤلف، این است که وی برخلاف مؤلف، علویون را از شیعه امامیه جدا نمیداند.[۸]
مؤلف، مسلمانان را به سه قسم علوی، اموی و معتدل تقسیم میکند که با تقسیمبندی معروف آنان به دو گروه شیعه و سنی در تقابل است.[۹]او همچنین معتقد است از آنجا که دین از بزرگترین عوامل مؤثر در زندگی بشر بوده است، امویها لعن بر امیرالمؤمنین علی(ع) را از جمله عقاید دینی محسوب داشتند و در آخر، لعن دو ریحانه رسول(ص)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و برخی از بزرگان علوی را نیز بر آن افزودند و آن را شرط قبولی نماز دانستند. در برابر این کردار زشت امویها، علویها نیز سب و لعن حزب معارض با علی(ع) را فریضهای دینی که میبایست همیشه بر آن محافظت نمود، بشمار آوردند.[۱۰]وی، امام بعد از حضرت سجاد(ع) را در نظر علویان، زید شهید و شرعیت امامت را روی بیعت میداند. ناقد، او را در این عقیده تخطئه میکند و امامت را از آن امامان دوازدهگانهای میداند که در روایت پیامبر اکرم(ص) معرفی شدهاند.[۱۱]او همچنین مینویسد: امام صاق(ع) به امامت فرزندش اسماعیل وصیت کرد و چون وی قبل از پدر بزرگوارش فوت نمود، آن حضرت به امامت فرزند دوم خویش امام کاظم(ع) سفارش کرد.[۱۲]
محمد امین غالب طویل، در قسمت نسب علویین، عرب را به سه نوع بائده، عاربه و مستعربه تقسیم میکند.[۱۳]او از ابوسفیان و ابوجهل بهعنوان اولین کسانی که با پیامبر دشمنی علنی کردند، نام میبرد.[۱۴]مؤلف همچنین ماجرای غدیر را نقل میکند و به بررسی آن میپردازد.[۱۵]از جمله عقاید عجیبی که نویسنده به علویون نسبت میدهد این است که پیامبر اکرم(ص) مردم را بهطور مساوی به پرداختن به واجبات تکلیف نمیکردند.[۱۶]وی تشیع علویون سوریه را مرهون تعلیمات ابوذر غفاری، مقداد بن اسود کندی و سایرین از انصار میداند که ساکن جبل الحلو (کوهی در شمال غربی شهر حمص سوریه) شدند.[۱۷]همچنین مینویسد: ارکان در نظر شیعه، سلمان و مقداد و بلال و عمار هستند. البته شاید اشتباهی از او در این امر صورت گرفته باشد؛ زیرا نفر سوم از ارکان، ابوذر غفاری است نه بلال.[۱۸]
مؤلف، از ابوحنیفه با لقب امام اعظم یاد میکند و این امر ریشه در تأثر وی از محیط زندگی دارد؛ چه، وی در محیط ترکی دولت عثمانی میزیسته است.[۱۹]ایشان معتقد است شیعیان احادیثشان را به امسلمه و اهل تسنن به عایشه مستند میکنند.[۲۰]همچنین اعتقاد دارد که علم باطن (باطنی بودن) منحصر در اسماعیلیان نیست، بلکه حقیقت امر این است که علم باطن مختص علویان است.[۲۱]
محمد امین غالب الطویل، در این کتاب بیشتر به آرای صوفیه تمایل دارد و گویی آنها را علویان حقیقی معرفی میکند.[۲۲]او پیروزی فاطمیین مصر را به جهت هوش و ذکاوتی میداند که برخاسته از اصابت اشعهی خورشید به مغزهای آنان است. وی همچنین محیالدین عربی را میستاید.[۲۳]مؤلف، از افتراق علویون به عشایر، عمایر و بطون.[۲۴]، تعداد اسامیعشایر و تقسیمات آنان سخن میگوید و علت این انقسامات را حکمت تسهیل انتقامگرفتن از ظالمین به شیعه علوی میداند.[۲۵]همچنین از مصائب وارده بر علویان به دست صلیبیان یاد میکند و نجات آنان با کمک صلاحالدین ایوبی و سختگیریهای کردها بر علویان را متذکر میشود.[۲۶]او استیفای حقوق سیاسی علویین در سپتامبر سال 922م و تعیین قضات و قاضیالقضات به دست آنان را در کتاب حاضر شرح میدهد.[۲۷]و تفسیری از فقر علویان در این کتاب ارائه میدهد؛ یعنی آن را به تبعیت شیعه از امامان و بزگان دینیاشان مثل ابوذر و سلمان و... میداند.[۲۸]
وی از اختلافات تاریخی میان شیعه و سنی بهعنوان عامل تضعیفگر علویان و کل امت اسلامی نام میبرد و راه حل جبران این امر را تفاهم و درعینحال، صراحت میداند.[۲۹]برخی عقاید اخباریگونه در این کتاب وجود دارد؛ مانند اینکه علوی برای استخراج احکام شرعی به قواعد صرف و نحو تمسک نمیکند، بلکه استخراج احکام شرعی خاص اهلبیت(ع) است.[۳۰]پایانبخش مطالب کتاب، دعوت نویسنده به مساوات بین شیعه و سنی و مستحکمتر دانستن روابط قومی و ترجیح آن بر روابط عقیدتی است.[۳۱]
وضعیت کتاب
کتاب، دارای فهرست منابع است. عبدالرحمن خیر، نقد و تقریظی بر آن نوشته که در سال 1992م، در دمشق چاپ شده است. این تقریظ در ابتدای کتاب هم آمده است. مؤلف در انتهای کتاب، نسب خودش را نوشته است و در آن به نسخههای خطی معتبر استناد کرده است.[۳۲]
فهرست محتویات در پایان کتاب ذکر شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص539-538
- ↑ ر.ک: نقد و تقریظ، ص8 و 44 و 62
- ↑ ر.ک: همان، ص6
- ↑ همان، ص8
- ↑ ر.ک: همان، ص11-5
- ↑ ر.ک: همان، ص11
- ↑ ر.ک: همان، ص12
- ↑ ر.ک: همان، ص12
- ↑ ر.ک: همان، ص13
- ↑ ر.ک: همان، ص14
- ↑ ر.ک: همان، ص15
- ↑ ر.ک: همان، ص39
- ↑ ر.ک: همان، ص16
- ↑ ر.ک: همان، ص17
- ↑ ر.ک: همان، ص25-24
- ↑ ر.ک: همان، ص26
- ↑ ر.ک: همان، ص35
- ↑ ر.ک: همان، ص36
- ↑ ر.ک: همان، ص41
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص42
- ↑ ر.ک: همان، ص44
- ↑ ر.ک: همان، ص46-44
- ↑ ر.ک: همان، ص54
- ↑ ر.ک: همان، ص47
- ↑ ر.ک: همان، ص48
- ↑ ر.ک: همان، ص51
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص59
- ↑ ر.ک: همان، ص61
- ↑ ر.ک: همان، ص64
- ↑ ر.ک: همان، ص5
منابع مقاله
مقدمه، نقد و تقریظ و متن کتاب.