تاريخ العلويين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌ عربی، محمد بن علی' به 'ابن عربی، محمد بن علی'
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>')
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ عربی، محمد بن علی' به 'ابن عربی، محمد بن علی')
 
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
{{جعبه اطلاعات کتاب
[[پرونده:NUR16423J1.jpg|بندانگشتی|تاريخ العلويين]]
| تصویر =NUR16423J1.jpg
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
| عنوان =تاريخ العلويين
|+ |
| عنوان‌های دیگر =
|-
| پدیدآوران =  
! نام کتاب!! data-type='bookName'|تاريخ العلويين
[[طويل، محمد امين غالب]] (نویسنده)
|-
|نام های دیگر کتاب
|data-type='otherBookNames'|
|-
|پدیدآورندگان
|data-type='authors'|[[طويل، محمد امين غالب]] (نويسنده)




|-
| زبان =عربی
|زبان  
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏241‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏ط‎‏9‎‏ت‎‏2  
|data-type='language'|عربی
| موضوع =
|-
اسلام - تاريخ  
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏241‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏ط‎‏9‎‏ت‎‏2  
|-
|موضوع  
|data-type='subject'|اسلام - تاريخ  


شيعه - تاريخ  
شيعه - تاريخ  


غلاة شيعه  
غلاة شيعه  
|-
| ناشر =
|ناشر
دار الأندلس
|data-type='publisher'|دار الأندلس
| مکان نشر =لبنان - بيروت
| سال نشر =  


|-
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE16423AUTOMATIONCODE
|مکان نشر
| چاپ =1
|data-type='publishPlace'|لبنان - بيروت
| تعداد جلد =1
|-
| کتابخانۀ دیجیتال نور =16423
|سال نشر
| کتابخوان همراه نور =16423
|data-type='publishYear'|
| کد پدیدآور =
|-class='articleCode'
| پس از =
|کد اتوماسیون
| پیش از =
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE16423AUTOMATIONCODE
}}
|}
'''تاريخ العلويين'''، تألیف محمد امین غالب الطویل (متوفی 1922م)، کتابی عربی درباره تاریخ علویون و برخی اعتقادات آنان است. برخی محققین نظرات نویسنده را برگرفته از منابع غیردقیق و اعتماد وی به آرای شفاهی جهال از شیعه و گاه تمایلات صوفی‌گرانه او می‌دانند.
</div>
 
==معرفی اجمالی==
'''تاريخ العلويين'''، تألیف محمد امین غالب الطویل (متوفی 1922م)، کتابی عربی درباره تاریخ علویون و برخی اعتقادات آنان است. برخی محققین نظرات نویسنده را برگرفته از منابع غیردقیق و اعتماد وی به آرای شفاهی جهال از شیعه و گاه تمایلات صوفی‌گرانه او می‌دانند.  


==ساختار==
==ساختار==
خط ۵۳: خط ۳۹:
ناقد، در تقریظی نسبتاً طولانی تک‌تک مدعیات مؤلف را بررسی کرده است و ریشه غالب اشتباهات او را در عدم مراجعه به منابع اصلی و اعتمادش به آرا و عقاید شفاهی غلط بین مردم، عدم ‌اطلاع دقیق از قواعد عربی به علت پیشینه غیر عربی او (زندگی کردن در امپراطوری عثمانی) و تمایلات صوفیانه‌اش می‌داند.<ref>ر.ک: نقد و تقریظ، ص8 و 44 و 62</ref>
ناقد، در تقریظی نسبتاً طولانی تک‌تک مدعیات مؤلف را بررسی کرده است و ریشه غالب اشتباهات او را در عدم مراجعه به منابع اصلی و اعتمادش به آرا و عقاید شفاهی غلط بین مردم، عدم ‌اطلاع دقیق از قواعد عربی به علت پیشینه غیر عربی او (زندگی کردن در امپراطوری عثمانی) و تمایلات صوفیانه‌اش می‌داند.<ref>ر.ک: نقد و تقریظ، ص8 و 44 و 62</ref>


محمد امین غالب الطویل، از علویون مهاجر کلیکیا به لاذقیه است.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref> وی پس از مهاجرت به انطاکیه و از آنجا به لاذقیه، مشغول تعریب کتاب حاضر از ترکی به عربی شد و برای این امر از دوستان علوی‌ آگاه به لغت عربی‌اش کمک گرفت.<ref>همان، ص8</ref> عبدالرحمن خیر در نقد و تقریظ‌ش بر کتاب، از مؤلف، نسب وی، جایگاه اجتماعی، علمی ‌و دینی او و اینکه محمد امین غالب الطویل نتوانست در مهاجرتش مدارک علمی ‌خود را همراه خود بیاورد و دیدارش با او در مجلس مناظره درباره کتاب حاضر و تحقیق و تصحیح این کتاب سخن می‌گوید.<ref>ر.ک: همان، ص11-5</ref>
محمد امین غالب الطویل، از علویون مهاجر کلیکیا به لاذقیه است.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>وی پس از مهاجرت به انطاکیه و از آنجا به لاذقیه، مشغول تعریب کتاب حاضر از ترکی به عربی شد و برای این امر از دوستان علوی آگاه به لغت عربی‌اش کمک گرفت.<ref>همان، ص8</ref>عبدالرحمن خیر در نقد و تقریظ‌ش بر کتاب، از مؤلف، نسب وی، جایگاه اجتماعی، علمی ‌و دینی او و اینکه محمد امین غالب الطویل نتوانست در مهاجرتش مدارک علمی ‌خود را همراه خود بیاورد و دیدارش با او در مجلس مناظره درباره کتاب حاضر و تحقیق و تصحیح این کتاب سخن می‌گوید.<ref>ر.ک: همان، ص11-5</ref>


ناقد، در مقدمه‌اش بر کتاب از مخالفتش با تفسیر نویسنده از شعب علوی به جماعت نصیریه، سخن می‌گوید.<ref>ر.ک: همان، ص11</ref> او همچنین با این اعتقاد مؤلف که: «علویون سیاست عدم توکل وعدم سعی را بهترین راه برای رسیدن به والاترین غایات سعادت می‌دانند»، مخالف است.<ref>ر.ک: همان، ص12</ref> از دیگر مخالفت‌های محقق با مؤلف، این است که وی برخلاف مؤلف، علویون را از شیعه امامیه جدا نمی‌داند.<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>  
ناقد، در مقدمه‌اش بر کتاب از مخالفتش با تفسیر نویسنده از شعب علوی به جماعت نصیریه، سخن می‌گوید.<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>او همچنین با این اعتقاد مؤلف که: «علویون سیاست عدم توکل وعدم سعی را بهترین راه برای رسیدن به والاترین غایات سعادت می‌دانند»، مخالف است.<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>از دیگر مخالفت‌های محقق با مؤلف، این است که وی برخلاف مؤلف، علویون را از شیعه امامیه جدا نمی‌داند.<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>


مؤلف، مسلمانان را به سه قسم علوی، اموی و معتدل تقسیم می‌کند که با تقسیم‌بندی معروف آنان به دو گروه شیعه و سنی در تقابل است.<ref>ر.ک: همان، ص13</ref> او همچنین معتقد است از آنجا که دین از بزرگ‌ترین عوامل مؤثر در زندگی بشر بوده است، اموی‌ها لعن بر امیرالمؤمنین علی(ع) را از جمله عقاید دینی محسوب داشتند و در آخر، لعن دو ریحانه رسول(ص)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و برخی از بزرگان علوی را نیز بر آن افزودند و آن را شرط قبولی نماز دانستند. در برابر این کردار زشت اموی‌ها، علوی‌ها نیز سب و لعن حزب معارض با علی(ع) را فریضه‌ای دینی که می‌بایست همیشه بر آن محافظت نمود، بشمار آوردند.<ref>ر.ک: همان، ص14</ref> وی، امام بعد از حضرت سجاد(ع) را در نظر علویان، زید شهید و شرعیت امامت را روی بیعت می‌داند. ناقد، او را در این عقیده تخطئه می‌کند و امامت را از آن امامان دوازده‌گانه‌ای می‌داند که در روایت پیامبر اکرم(ص) معرفی شده‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص15</ref> او همچنین می‌نویسد: امام صاق(ع) به امامت فرزندش اسماعیل وصیت کرد و چون وی قبل از پدر بزرگوارش فوت نمود، آن حضرت به امامت فرزند دوم خویش امام کاظم(ع) سفارش کرد.<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>
مؤلف، مسلمانان را به سه قسم علوی، اموی و معتدل تقسیم می‌کند که با تقسیم‌بندی معروف آنان به دو گروه شیعه و سنی در تقابل است.<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>او همچنین معتقد است از آنجا که دین از بزرگ‌ترین عوامل مؤثر در زندگی بشر بوده است، اموی‌ها لعن بر [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] را از جمله عقاید دینی محسوب داشتند و در آخر، لعن دو ریحانه رسول(ص)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و برخی از بزرگان علوی را نیز بر آن افزودند و آن را شرط قبولی نماز دانستند. در برابر این کردار زشت اموی‌ها، علوی‌ها نیز سب و لعن حزب معارض با علی(ع) را فریضه‌ای دینی که می‌بایست همیشه بر آن محافظت نمود، بشمار آوردند.<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>وی، امام بعد از حضرت سجاد(ع) را در نظر علویان، زید شهید و شرعیت امامت را روی بیعت می‌داند. ناقد، او را در این عقیده تخطئه می‌کند و امامت را از آن امامان دوازده‌گانه‌ای می‌داند که در روایت پیامبر اکرم(ص) معرفی شده‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>او همچنین می‌نویسد: امام صاق(ع) به امامت فرزندش اسماعیل وصیت کرد و چون وی قبل از پدر بزرگوارش فوت نمود، آن حضرت به امامت فرزند دوم خویش امام کاظم(ع) سفارش کرد.<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>


محمد امین غالب طویل، در قسمت نسب علویین، عرب را به سه نوع بائده، عاربه و مستعربه تقسیم می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص16</ref> او از ابوسفیان و ابوجهل به‌عنوان اولین کسانی که با پیامبر دشمنی علنی کردند، نام می‌برد.<ref>ر.ک: همان، ص17</ref> مؤلف همچنین ماجرای غدیر را نقل می‌کند و به بررسی آن می‌پردازد.<ref>ر.ک: همان، ص25-24</ref> از جمله عقاید عجیبی که نویسنده به علویون نسبت می‌دهد این است که پیامبر اکرم(ص) مردم را به‌طور مساوی به پرداختن به واجبات تکلیف نمی‌کردند.<ref>ر.ک: همان، ص26</ref> وی تشیع علویون سوریه را مرهون تعلیمات ابوذر غفاری، مقداد بن اسود کندی و سایرین از انصار می‌داند که ساکن جبل الحلو (کوهی در شمال غربی شهر حمص سوریه) شدند.<ref>ر.ک: همان، ص35</ref> همچنین می‌نویسد: ارکان در نظر شیعه، سلمان و مقداد و بلال و عمار هستند. البته شاید اشتباهی از او در این ا مر صورت گرفته باشد؛ زیرا نفر سوم از ارکان، ابوذر غفاری است نه بلال.<ref>ر.ک: همان، ص36</ref>  
محمد امین غالب طویل، در قسمت نسب علویین، عرب را به سه نوع بائده، عاربه و مستعربه تقسیم می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>او از ابوسفیان و ابوجهل به‌عنوان اولین کسانی که با پیامبر دشمنی علنی کردند، نام می‌برد.<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>مؤلف همچنین ماجرای غدیر را نقل می‌کند و به بررسی آن می‌پردازد.<ref>ر.ک: همان، ص25-24</ref>از جمله عقاید عجیبی که نویسنده به علویون نسبت می‌دهد این است که پیامبر اکرم(ص) مردم را به‌طور مساوی به پرداختن به واجبات تکلیف نمی‌کردند.<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>وی تشیع علویون سوریه را مرهون تعلیمات ابوذر غفاری، مقداد بن اسود کندی و سایرین از انصار می‌داند که ساکن جبل الحلو (کوهی در شمال غربی شهر حمص سوریه) شدند.<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>همچنین می‌نویسد: ارکان در نظر شیعه، سلمان و مقداد و بلال و عمار هستند. البته شاید اشتباهی از او در این امر صورت گرفته باشد؛ زیرا نفر سوم از ارکان، ابوذر غفاری است نه بلال.<ref>ر.ک: همان، ص36</ref>


مؤلف، از ابوحنیفه با لقب امام اعظم یاد می‌کند و این امر ریشه در تأثر وی از محیط زندگی دارد؛ چه، وی در محیط ترکی دولت عثمانی می‌زیسته است.<ref>ر.ک: همان، ص41</ref> ایشان معتقد است شیعیان احادیثشان را به ام‌سلمه و اهل تسنن به عایشه مستند می‌کنند.<ref>ر.ک: همان</ref> همچنین اعتقاد دارد که علم باطن (باطنی بودن) منحصر در اسماعیلیان نیست، بلکه حقیقت امر این است که علم باطن مختص علویان است.<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>  
مؤلف، از ابوحنیفه با لقب امام اعظم یاد می‌کند و این امر ریشه در تأثر وی از محیط زندگی دارد؛ چه، وی در محیط ترکی دولت عثمانی می‌زیسته است.<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>ایشان معتقد است شیعیان احادیثشان را به ام‌سلمه و اهل تسنن به عایشه مستند می‌کنند.<ref>ر.ک: همان</ref>همچنین اعتقاد دارد که علم باطن (باطنی بودن) منحصر در اسماعیلیان نیست، بلکه حقیقت امر این است که علم باطن مختص علویان است.<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>


محمد امین غالب الطویل، در این کتاب بیشتر به آرای صوفیه تمایل دارد و گویی آنها را علویان حقیقی معرفی می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص44</ref> او پیروزی فاطمیین مصر را به جهت هوش و ذکاوتی می‌داند که برخاسته از اصابت اشعه‌ی خورشید به مغزهای آنان است. وی همچنین محی‌الدین عربی را می‌ستاید.<ref>ر.ک: همان، ص46-44</ref> مؤلف، از افتراق علویون به عشایر، عمایر و بطون.<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>، تعداد اسامی‌عشایر و تقسیمات آنان سخن می‌گوید و علت این انقسامات را حکمت تسهیل انتقام‌گرفتن از ظالمین به شیعه علوی می‌داند.<ref>ر.ک: همان، ص47</ref> همچنین از مصائب وارده بر علویان به دست صلیبیان یاد می‌کند و نجات آنان با کمک صلاح‌الدین ایوبی و سخت‌گیری‌های کردها بر علویان را متذکر می‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص48</ref> او استیفای حقوق سیاسی علویین در سپتامبر سال 922م و تعیین قضات و قاضی‌القضات به دست آنان را در کتاب حاضر شرح می‌دهد.<ref>ر.ک: همان، ص51</ref> و تفسیری از فقر علویان در این کتاب ارائه می‌دهد؛ یعنی آن را به تبعیت شیعه از امامان و بزگان دینی‌ا‌شان مثل ابوذر و سلمان و... می‌داند.<ref>ر.ک: همان</ref>  
محمد امین غالب الطویل، در این کتاب بیشتر به آرای صوفیه تمایل دارد و گویی آنها را علویان حقیقی معرفی می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>او پیروزی فاطمیین مصر را به جهت هوش و ذکاوتی می‌داند که برخاسته از اصابت اشعه‌ی خورشید به مغزهای آنان است. وی همچنین [[ابن عربی، محمد بن علی|محی‌الدین عربی]] را می‌ستاید.<ref>ر.ک: همان، ص46-44</ref>مؤلف، از افتراق علویون به عشایر، عمایر و بطون.<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>، تعداد اسامی‌عشایر و تقسیمات آنان سخن می‌گوید و علت این انقسامات را حکمت تسهیل انتقام‌گرفتن از ظالمین به شیعه علوی می‌داند.<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>همچنین از مصائب وارده بر علویان به دست صلیبیان یاد می‌کند و نجات آنان با کمک صلاح‌الدین ایوبی و سخت‌گیری‌های کردها بر علویان را متذکر می‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>او استیفای حقوق سیاسی علویین در سپتامبر سال 922م و تعیین قضات و قاضی‌القضات به دست آنان را در کتاب حاضر شرح می‌دهد.<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>و تفسیری از فقر علویان در این کتاب ارائه می‌دهد؛ یعنی آن را به تبعیت شیعه از امامان و بزگان دینی‌ا‌شان مثل ابوذر و سلمان و... می‌داند.<ref>ر.ک: همان</ref>


وی از اختلافات تاریخی میان شیعه و سنی به‌عنوان عامل تضعیف‌گر علویان و کل امت اسلامی‌ نام می‌برد و راه ‌حل جبران این امر را تفاهم و درعین‌حال، صراحت می‌داند.<ref>ر.ک: همان، ص59</ref> برخی عقاید اخباری‌گونه در این کتاب وجود دارد؛ مانند اینکه علوی برای استخراج احکام شرعی به قواعد صرف و نحو تمسک نمی‌کند، بلکه استخراج احکام شرعی خاص اهل‌بیت(ع) است.<ref>ر.ک: همان، ص61</ref> پایان‌بخش مطالب کتاب، دعوت نویسنده به مساوات بین شیعه و سنی و مستحکم‌تر دانستن روابط قومی ‌و ترجیح آن بر روابط عقیدتی است.<ref>ر.ک: همان، ص64</ref>
وی از اختلافات تاریخی میان شیعه و سنی به‌عنوان عامل تضعیف‌گر علویان و کل امت اسلامی نام می‌برد و راه ‌حل جبران این امر را تفاهم و درعین‌حال، صراحت می‌داند.<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>برخی عقاید اخباری‌گونه در این کتاب وجود دارد؛ مانند اینکه علوی برای استخراج احکام شرعی به قواعد صرف و نحو تمسک نمی‌کند، بلکه استخراج احکام شرعی خاص اهل‌بیت(ع) است.<ref>ر.ک: همان، ص61</ref>پایان‌بخش مطالب کتاب، دعوت نویسنده به مساوات بین شیعه و سنی و مستحکم‌تر دانستن روابط قومی ‌و ترجیح آن بر روابط عقیدتی است.<ref>ر.ک: همان، ص64</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
کتاب، دارای فهرست منابع است. عبدالرحمن خیر، نقد و تقریظی بر آن نوشته که در سال 1992م، در دمشق چاپ شده است. این تقریظ در ابتدای کتاب هم آمده ا ست. مؤلف در انتهای کتاب، نسب خودش را نوشته است و در آن به نسخه‌های خطی معتبر استناد کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>
کتاب، دارای فهرست منابع است. عبدالرحمن خیر، نقد و تقریظی بر آن نوشته که در سال 1992م، در دمشق چاپ شده است. این تقریظ در ابتدای کتاب هم آمده است. مؤلف در انتهای کتاب، نسب خودش را نوشته است و در آن به نسخه‌های خطی معتبر استناد کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>


فهرست محتویات در پایان کتاب ذکر شده است.
فهرست محتویات در پایان کتاب ذکر شده است.


==پانویس ==
==پانویس==
<references />
<references/>


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
مقدمه، نقد و تقریظ و متن کتاب.
مقدمه، نقد و تقریظ و متن کتاب.


== وابسته‌ها ==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


==پیوندها==
[[تاريخ العلويين وقائع و أحداث]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:فرق اسلامی]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:فرق شیعه]]