كاشفة الحال عن أحوال الاستدلال: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین' به 'ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین') |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR13032J1.jpg | | تصویر =NUR13032J1.jpg | ||
خط ۷: | خط ۶: | ||
[[کنانی، احمد]] (محقق) | [[کنانی، احمد]] (محقق) | ||
[[ | [[ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 158/85 /الف2ک2 | | کد کنگره =BP 158/85 /الف2ک2 | ||
خط ۱۹: | خط ۱۸: | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE13032AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE13032AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13032 | |||
| کتابخوان همراه نور =13032 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''كاشفة الحال عن أحوال الاستدلال''' اثر محمد بن على بن ابراهيم بن حسن بن ابیجمهور | |||
'''كاشفة الحال عن أحوال الاستدلال''' اثر [[ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین|محمد بن على بن ابراهيم بن حسن بن ابیجمهور احسايى]]، به زبان عربى و در موضوع اجتهاد(استدلال بر تكاليف شرعى) و چگونگى آن و آنچه دانستنش در اين راه لازم است و آنچه در آن، اجتهاد واقع مىشود و مجتهد(مستدل) و شرايط وى مىباشد؛ به عبارت ديگر، اين كتاب، در زمينه چگونگى دستيافتن به استدلال بر تكاليف شرعى است. | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب، داراى يك مقدمه و پنج فصل و يك خاتمه است. | كتاب، داراى يك مقدمه و پنج فصل و يك خاتمه است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
مقدمه: در مقدمه كتاب، از شناخت چگونگى استدلال، غرض از استدلال و نياز به استدلال سخن گفته شده است. | مقدمه: در مقدمه كتاب، از شناخت چگونگى استدلال، غرض از استدلال و نياز به استدلال سخن گفته شده است. | ||
خط ۴۱: | خط ۳۸: | ||
1. علوم ادبى، شامل لغت، صرف و نحو. راز نياز به اين علوم، آن است كه اكثر ادله معتبر، مأخوذ از كتاب و سنت است كه عربى است، پس اطلاع بر معانى لغات عرب لازم است و از طرف ديگر، چون معانى، به حسب اختلاف احوال لفظ و صفات عارض بر آن و اختلاف اعراب، مختلف مىشود، پس آشنايى با صرف و نحو هم واجب است. | 1. علوم ادبى، شامل لغت، صرف و نحو. راز نياز به اين علوم، آن است كه اكثر ادله معتبر، مأخوذ از كتاب و سنت است كه عربى است، پس اطلاع بر معانى لغات عرب لازم است و از طرف ديگر، چون معانى، به حسب اختلاف احوال لفظ و صفات عارض بر آن و اختلاف اعراب، مختلف مىشود، پس آشنايى با صرف و نحو هم واجب است. | ||
2. علوم عقلى، شامل منطق، كلام و اصول. از آنجايى كه اجتهاد، استدلال براى به دست آوردن تكاليف شرعى از ادله آنهاست پس به ابزارى احتياج است كه ذهن را از خطاى در استدلال باز دارد و آن منطق است و به دانشى نياز است كه تكليفگذار و صفات و افعال وى و وجوب تكليف و... را معرفى كند و آن علم كلام است و به علمى احتياج است كه از ادله و | 2. علوم عقلى، شامل منطق، كلام و اصول. از آنجايى كه اجتهاد، استدلال براى به دست آوردن تكاليف شرعى از ادله آنهاست پس به ابزارى احتياج است كه ذهن را از خطاى در استدلال باز دارد و آن منطق است و به دانشى نياز است كه تكليفگذار و صفات و افعال وى و وجوب تكليف و... را معرفى كند و آن علم كلام است و به علمى احتياج است كه از ادله و کیفیت استدلال با آنها و شرايط آنها و... بحث كند و آن علم اصول است. | ||
3. علوم نقلى شامل تفسير، حديث و رجال. از آنجا كه خيلى از احكام شرعى از قرآن اخذ مىشود و قرآن داراى بطون و معانى متعدد است، براى شناخت آن معانى و استنباط احكام، آشنايى با تفسير قرآن لازم است و از آنجا كه بسيارى از جزئيات و تفاصيل احكام، در سنت؛ يعنى احاديث مروى از رسول(ص) وجود دارد، پس شناخت حديث ضرورت دارد و چون خيلى از احاديث، بهصورت خبر واحد است و نياز به شناخت راويان آنهاست و اين مهم، با دانستن علم رجال حاصل مىشود، پس آشنايى با آن لازم است. | 3. علوم نقلى شامل تفسير، حديث و رجال. از آنجا كه خيلى از احكام شرعى از قرآن اخذ مىشود و قرآن داراى بطون و معانى متعدد است، براى شناخت آن معانى و استنباط احكام، آشنايى با تفسير قرآن لازم است و از آنجا كه بسيارى از جزئيات و تفاصيل احكام، در سنت؛ يعنى احاديث مروى از رسول(ص) وجود دارد، پس شناخت حديث ضرورت دارد و چون خيلى از احاديث، بهصورت خبر واحد است و نياز به شناخت راويان آنهاست و اين مهم، با دانستن علم رجال حاصل مىشود، پس آشنايى با آن لازم است. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۶: | ||
فصل دوم: در اين فصل، از مقدار مورد احتياج از علوم مزبور، در كار استدلال بر مطالب شرعى، بحث و منابعى براى شناخت علوم مزبور معرفى شده است. | فصل دوم: در اين فصل، از مقدار مورد احتياج از علوم مزبور، در كار استدلال بر مطالب شرعى، بحث و منابعى براى شناخت علوم مزبور معرفى شده است. | ||
فصل سوم: در اين فصل، از | فصل سوم: در اين فصل، از کیفیت استدلال بحث مىشود و براى اين منظور، نخست، ادله اربعه(كتاب، سنت، اجماع و عقل) بررسى شده است و سپس از ترتيب اين ادله در مقام استدلال و بيان ترجيح بعضى از آنها بر بعضى ديگر به هنگام تعارض سخن به ميان آمده است. | ||
فصل چهارم: اين فصل، در مورد احكام و مسائلى است كه استدلال و اجتهاد در آنها واقع مىشود و آن، تمام احكام شرعى و مسائل اجتهادى است كه در علم فقه پيرامون آنها بحث مىشود و آراى مجتهدين در مورد آنها به حسب اختلاف امارات آنها مختلف است و... | فصل چهارم: اين فصل، در مورد احكام و مسائلى است كه استدلال و اجتهاد در آنها واقع مىشود و آن، تمام احكام شرعى و مسائل اجتهادى است كه در علم فقه پيرامون آنها بحث مىشود و آراى مجتهدين در مورد آنها به حسب اختلاف امارات آنها مختلف است و... | ||
خط ۶۲: | خط ۵۹: | ||
مقدمه و متن كتاب. | مقدمه و متن كتاب. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۹
کاشفة الحال عن أحوال الاستدلال | |
---|---|
پدیدآوران | کنانی، احمد (محقق) ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین (نویسنده) |
ناشر | مؤسسة ام القری للتحقيق و النشر |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1416 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | اصول فقه شیعه - قرن 9ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 158/85 /الف2ک2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
كاشفة الحال عن أحوال الاستدلال اثر محمد بن على بن ابراهيم بن حسن بن ابیجمهور احسايى، به زبان عربى و در موضوع اجتهاد(استدلال بر تكاليف شرعى) و چگونگى آن و آنچه دانستنش در اين راه لازم است و آنچه در آن، اجتهاد واقع مىشود و مجتهد(مستدل) و شرايط وى مىباشد؛ به عبارت ديگر، اين كتاب، در زمينه چگونگى دستيافتن به استدلال بر تكاليف شرعى است.
ساختار
كتاب، داراى يك مقدمه و پنج فصل و يك خاتمه است.
گزارش محتوا
مقدمه: در مقدمه كتاب، از شناخت چگونگى استدلال، غرض از استدلال و نياز به استدلال سخن گفته شده است.
فصل اول: اين فصل، درباره علومى است كه براى استدلال، مورد نياز است. اين علوم، نهتا و بر سه نوع است:
1. علوم ادبى، شامل لغت، صرف و نحو. راز نياز به اين علوم، آن است كه اكثر ادله معتبر، مأخوذ از كتاب و سنت است كه عربى است، پس اطلاع بر معانى لغات عرب لازم است و از طرف ديگر، چون معانى، به حسب اختلاف احوال لفظ و صفات عارض بر آن و اختلاف اعراب، مختلف مىشود، پس آشنايى با صرف و نحو هم واجب است.
2. علوم عقلى، شامل منطق، كلام و اصول. از آنجايى كه اجتهاد، استدلال براى به دست آوردن تكاليف شرعى از ادله آنهاست پس به ابزارى احتياج است كه ذهن را از خطاى در استدلال باز دارد و آن منطق است و به دانشى نياز است كه تكليفگذار و صفات و افعال وى و وجوب تكليف و... را معرفى كند و آن علم كلام است و به علمى احتياج است كه از ادله و کیفیت استدلال با آنها و شرايط آنها و... بحث كند و آن علم اصول است.
3. علوم نقلى شامل تفسير، حديث و رجال. از آنجا كه خيلى از احكام شرعى از قرآن اخذ مىشود و قرآن داراى بطون و معانى متعدد است، براى شناخت آن معانى و استنباط احكام، آشنايى با تفسير قرآن لازم است و از آنجا كه بسيارى از جزئيات و تفاصيل احكام، در سنت؛ يعنى احاديث مروى از رسول(ص) وجود دارد، پس شناخت حديث ضرورت دارد و چون خيلى از احاديث، بهصورت خبر واحد است و نياز به شناخت راويان آنهاست و اين مهم، با دانستن علم رجال حاصل مىشود، پس آشنايى با آن لازم است.
مؤلف، در ادامه اين فصل، از علومى مانند علم معانى، علم به وفاق و خلاف و علم به فقه بهعنوان مكملات و متممات ياد كرده است.
فصل دوم: در اين فصل، از مقدار مورد احتياج از علوم مزبور، در كار استدلال بر مطالب شرعى، بحث و منابعى براى شناخت علوم مزبور معرفى شده است.
فصل سوم: در اين فصل، از کیفیت استدلال بحث مىشود و براى اين منظور، نخست، ادله اربعه(كتاب، سنت، اجماع و عقل) بررسى شده است و سپس از ترتيب اين ادله در مقام استدلال و بيان ترجيح بعضى از آنها بر بعضى ديگر به هنگام تعارض سخن به ميان آمده است.
فصل چهارم: اين فصل، در مورد احكام و مسائلى است كه استدلال و اجتهاد در آنها واقع مىشود و آن، تمام احكام شرعى و مسائل اجتهادى است كه در علم فقه پيرامون آنها بحث مىشود و آراى مجتهدين در مورد آنها به حسب اختلاف امارات آنها مختلف است و...
فصل پنجم: در اين فصل، از مستدل و شرايط وى سخن به ميان آمده است و مباحث مربوط به مستدل و مستفتى و آنچه استفتا در مورد آن صحيح است، هر كدام، بهصورت مستقل بررسى شده است.
خاتمه: مؤلف، در خاتمه به تشويق و ترغيب خوانندگان براى پيمودن طريق اجتهاد و از ميان برداشتن موانع آن و... پرداخته است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.