تفسير الجلالین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌ عباس، عبدالله بن عباس' به 'ابن عباس، عبدالله بن عباس'
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ع' به 'ابن‌ ع')
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ عباس، عبدالله بن عباس' به 'ابن عباس، عبدالله بن عباس')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۰: خط ۵۰:
[[سيوطى]] در كار تكميل اين تفسير، كه فقط چهل روز به طول انجاميده است، عينا به سبک محلى به تفسير پرداخته و حتى در تفسير آيات متشابه از گفته‌هاى محلى بهره برده است؛ مثلاًهر دو مفسر در بيان معناى حروف مقطعه مى‌گويند كه خداوند به مراد خود داناتر است.<ref>براى نمونه‌اى ديگر: تفسير [[سيوطى]] بر داستان عذاب قوم نوح در آيات 37 و 40، سوره هود و تفسير محلى بر همان داستان در مؤمنون: 27</ref> بااين‌همه، [[سيوطى]] نوشته محلى را برتر از نوشته خود مى‌داند و اذعان مى‌كند كه جز در مواردى معدود (كمتر از ده مورد) با رأى وى مخالفت نكرده است.<ref>ج1، ص239-240</ref> يك نمونه آن، تفسير محلى بر آيه ''' «نفخت فيه من روحي» '''<ref>ص: 72</ref> است كه وى مى‌گويد: روح جسمى لطيف است كه با نفوذ در آدمى سبب حيات مى‌شود<ref>ج2، ص141</ref> [[سيوطى]] در تفسير همين عبارت در آيه 29 سوره حجر، همه گفته‌هاى محلى به‌جز همين جمله را نقل مى‌كند<ref>ج1، ص216</ref> و در توجيه عمل خود مى‌گويد كه آيه ''' «قل الروح من أمر ربي» ''' (اسراء: 85)، به‌صراحت نشان مى‌دهد كه «شناخت» روح از جمله علوم الهى است و لذا امساك در تبيين آن اولى است.<ref>ج1، ص240؛ براى نمونه‌اى ديگر از تفاوت رأى آنها: تفسير كلمه صابئين در ج1، ص10، 106، 240، ج2، ص38</ref>
[[سيوطى]] در كار تكميل اين تفسير، كه فقط چهل روز به طول انجاميده است، عينا به سبک محلى به تفسير پرداخته و حتى در تفسير آيات متشابه از گفته‌هاى محلى بهره برده است؛ مثلاًهر دو مفسر در بيان معناى حروف مقطعه مى‌گويند كه خداوند به مراد خود داناتر است.<ref>براى نمونه‌اى ديگر: تفسير [[سيوطى]] بر داستان عذاب قوم نوح در آيات 37 و 40، سوره هود و تفسير محلى بر همان داستان در مؤمنون: 27</ref> بااين‌همه، [[سيوطى]] نوشته محلى را برتر از نوشته خود مى‌داند و اذعان مى‌كند كه جز در مواردى معدود (كمتر از ده مورد) با رأى وى مخالفت نكرده است.<ref>ج1، ص239-240</ref> يك نمونه آن، تفسير محلى بر آيه ''' «نفخت فيه من روحي» '''<ref>ص: 72</ref> است كه وى مى‌گويد: روح جسمى لطيف است كه با نفوذ در آدمى سبب حيات مى‌شود<ref>ج2، ص141</ref> [[سيوطى]] در تفسير همين عبارت در آيه 29 سوره حجر، همه گفته‌هاى محلى به‌جز همين جمله را نقل مى‌كند<ref>ج1، ص216</ref> و در توجيه عمل خود مى‌گويد كه آيه ''' «قل الروح من أمر ربي» ''' (اسراء: 85)، به‌صراحت نشان مى‌دهد كه «شناخت» روح از جمله علوم الهى است و لذا امساك در تبيين آن اولى است.<ref>ج1، ص240؛ براى نمونه‌اى ديگر از تفاوت رأى آنها: تفسير كلمه صابئين در ج1، ص10، 106، 240، ج2، ص38</ref>


[[سيوطى]] و محلى، به‌جز نقل‌هايى اندك از اقوال صحابه و تابعين چون [[ابن‌ عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و عكرمه، از هيچ‌يك از كتب تفسير و مفسران گذشته سخنى نقل نكرده‌اند. همچنين در توضيحات لغوى، نحوى، بلاغى، فقهى و كلامى به هيچ كتاب يا مؤلفى استناد نكرده‌اند. بيشترين ارجاعات ايشان به منابع حديثى چون صحاح سته، مستدرك [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] و معجم طبرانى است.<ref>براى نمونه: ج1، ص22-23، 48، 54، 149، 183، 191، ج2، ص177</ref> مقايسه‌اى كوتاه ميان دو بخش اين تفسير نشان مى‌دهد كه نقل روايات و استناد به كتب حديثى كه در بخش دوم - تأليف محلى - بسيار اندك است، در بخش نخست - تأليف [[سيوطى]] - به‌مراتب فراوان‌تر است.
[[سيوطى]] و محلى، به‌جز نقل‌هايى اندك از اقوال صحابه و تابعين چون [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و عكرمه، از هيچ‌يك از كتب تفسير و مفسران گذشته سخنى نقل نكرده‌اند. همچنين در توضيحات لغوى، نحوى، بلاغى، فقهى و كلامى به هيچ كتاب يا مؤلفى استناد نكرده‌اند. بيشترين ارجاعات ايشان به منابع حديثى چون صحاح سته، مستدرك [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] و معجم طبرانى است.<ref>براى نمونه: ج1، ص22-23، 48، 54، 149، 183، 191، ج2، ص177</ref> مقايسه‌اى كوتاه ميان دو بخش اين تفسير نشان مى‌دهد كه نقل روايات و استناد به كتب حديثى كه در بخش دوم - تأليف محلى - بسيار اندك است، در بخش نخست - تأليف [[سيوطى]] - به‌مراتب فراوان‌تر است.


تفسير الجلالين با وجود ايجاز و اختصارش، به دليل سبک ويژه آن - كه گزيده‌اى از آراى تفاسير مأثور و لغوى اهل سنت بشمار مى‌آيد - همواره مورد اعتناى دانشمندان اسلامى بوده و گاه متنى درسى شده است.<ref>صاوى، ج1، ص2؛ [[ذهبى]]، ج1، ص337</ref> به گفته [[محمد رشید رضا]]<ref>ج1، ص15</ref>، شيخ محمد عبده باآنكه علاقه‌اى چندان به مراجعه، نقل و حتى مطالعه تفاسير متقدم نداشت، به تفسير الجلالين مراجعه و استناد مى‌كرد.
تفسير الجلالين با وجود ايجاز و اختصارش، به دليل سبک ويژه آن - كه گزيده‌اى از آراى تفاسير مأثور و لغوى اهل سنت بشمار مى‌آيد - همواره مورد اعتناى دانشمندان اسلامى بوده و گاه متنى درسى شده است.<ref>صاوى، ج1، ص2؛ [[ذهبى]]، ج1، ص337</ref> به گفته [[محمد رشید رضا]]<ref>ج1، ص15</ref>، شيخ محمد عبده باآنكه علاقه‌اى چندان به مراجعه، نقل و حتى مطالعه تفاسير متقدم نداشت، به تفسير الجلالين مراجعه و استناد مى‌كرد.