طبیعیات: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'بن' به 'بن') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنس' به 'ابن س') |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =10904 | ||
| کتابخوان همراه نور =10904 | |||
| کد پدیدآور =03730 | | کد پدیدآور =03730 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۰: | خط ۳۱: | ||
'''طبیعیات''' ترجمه آزاد و برگزیده فارسی متن طبیعیات [[ارسطو]]، از روی متن انگلیسی Ross است که به دست دکتر [[فرشاد، مهدي|مهدی فرشاد]] انجام شده است. سعی نویسنده در این اثر بر ارائه ترجمه دقیق از متن است ازاینرو اصل را بر دقت قرار داده، هرچند کمتر از واژههای فلسفه اسلامی استفاده شود یا در برخی موارد به تکرار بینجامد. | '''طبیعیات''' ترجمه آزاد و برگزیده فارسی متن طبیعیات [[ارسطو]]، از روی متن انگلیسی Ross است که به دست دکتر [[فرشاد، مهدي|مهدی فرشاد]] انجام شده است. سعی نویسنده در این اثر بر ارائه ترجمه دقیق از متن است ازاینرو اصل را بر دقت قرار داده، هرچند کمتر از واژههای فلسفه اسلامی استفاده شود یا در برخی موارد به تکرار بینجامد. | ||
مفهومى که [[ارسطو]] و دیگر فیلسوفان یونان قدیم از واژه فیزیک مراد داشتند از بسیارى جهات با معانى امروزى مرتبط با علم فیزیک تفاوت داشته است. این مبحث در نزد حکماى اسلامى چون بوعلى سینا به نام «سماع طبیعى» خوانده شده است. در فیزیک [[ارسطو]] و یا مترادفاً در سماع طبیعى | مفهومى که [[ارسطو]] و دیگر فیلسوفان یونان قدیم از واژه فیزیک مراد داشتند از بسیارى جهات با معانى امروزى مرتبط با علم فیزیک تفاوت داشته است. این مبحث در نزد حکماى اسلامى چون بوعلى سینا به نام «سماع طبیعى» خوانده شده است. در فیزیک [[ارسطو]] و یا مترادفاً در سماع طبیعى ابن سینا، از مقولات متداول در محافل فیلسوفان طبیعت در یونان قدیم سخن رفته است. این مقولات که هرکدام بخشهای اصلى کتاب فیزیک [[ارسطو]] را تشکیل مىدهند عبارت بودهاند از مفاهیم طبیعت، مبانى هستى، زمان، حرکت و علت حرکت. با آنکه بحث و فحص در این باب میان متفکران یونان باستان رواج داشته اما توسط ارسطو بوده که به نظریات متداول در این باب نظام بخشیده شده و در واقع میتوان گفت که بخش عمدهاى از نظریات اندیشمندانى چون دموکریتوس، آناکساگوراس، پارمنیدس، ملیسوس و زنون از طریق همین نوشتار به ما رسیده است؛ اما لازم به تذکر است که فیزیک [[ارسطو]] عنصرى از سیستم حکمت طبیعى او را تشکیل مىداده و طبیعیات ارسطویى افزون بر فیزیک او شامل مباحثى در آثار علویه، آسمان و زمین و کانیشناسى، میشده است. کتاب حاضر ترجمه فیزیک (Physics) وى مىباشد که رکن اصلى سیستم حکمت طبیعى [[ارسطو]] را تشکیل مىداده است، البته مناسب بود که براى این ترجمه عنوان «فیزیک ارسطو» انتخاب شود، اما ازآنجاکه ممکن بود در نظر برخى این عنوان معانى متداول در فیزیک امروزى را تداعى نماید و نیز به سبب مرکزى بودن این نوشتار [[ارسطو]] در میان دیگر تألیفات وى در حکمت طبیعى، مترجم، نام «طبیعیات ارسطو» را درمجموع مناسبتر تشخیص داده و آن را عنوان کتاب نموده است.<ref>ر. ک: مقدمه مترجم، ص47-48</ref> | ||
آنچه عرضه میشود ترجمه بخشى از طبیعیات [[ارسطو]] یعنى برگردان کتاب فیزیک (سماع طبیعى) [[ارسطو]]<nowiki/>ست که از متن انگلیسى (مبتنى بر متن یونانى) به فارسى برگردانده شده است. از میان چند ترجمهاى که از یونانى در باب طبیعیات [[ارسطو]] انجام گرفته متن راس Ross داراى دقت و اعتبار بیشترى است. بدین لحاظ، ترجمه فارسى حاضر بر اساس متن انگلیسى وى با نشانههاى زیر صورت پذیرفته است: | آنچه عرضه میشود ترجمه بخشى از طبیعیات [[ارسطو]] یعنى برگردان کتاب فیزیک (سماع طبیعى) [[ارسطو]]<nowiki/>ست که از متن انگلیسى (مبتنى بر متن یونانى) به فارسى برگردانده شده است. از میان چند ترجمهاى که از یونانى در باب طبیعیات [[ارسطو]] انجام گرفته متن راس Ross داراى دقت و اعتبار بیشترى است. بدین لحاظ، ترجمه فارسى حاضر بر اساس متن انگلیسى وى با نشانههاى زیر صورت پذیرفته است: | ||
خط ۴۸: | خط ۴۹: | ||
نویسنده در پیشگفتار درباره عدم رعایت اصطلاحات فلسفی اسلامی در ترجمه این اثر مینویسد: «برخى از صاحبنظران آشنا به فلسفه اسلامى و حکمت مشایی اسلامى ممکن است ضمن مطالعه برگردان حاضر بر مترجم خرده گیرند که آنچنانکه باید اصطلاحات فلسفه اسلامى در ترجمه اندیشههاى [[ارسطو]] به فارسى رعایت نشده است. چنانکه اشاره شد هدف اصلى از این برگردان عرضه اندیشههاى ارسطو به گونه ناب خویش و از زبان خود او بوده است. البته مقایسه گفتارهاى او با تفاسیر و گفتههایى که شارحان وى و بهویژه حکماى اسلامى در این باب نوشتهاند خود موضوع نوشتههاى دیگرى میتواند باشد که امید است به دست خردمندان صاحبنظر انجام پذیرد.»<ref>همان</ref> | نویسنده در پیشگفتار درباره عدم رعایت اصطلاحات فلسفی اسلامی در ترجمه این اثر مینویسد: «برخى از صاحبنظران آشنا به فلسفه اسلامى و حکمت مشایی اسلامى ممکن است ضمن مطالعه برگردان حاضر بر مترجم خرده گیرند که آنچنانکه باید اصطلاحات فلسفه اسلامى در ترجمه اندیشههاى [[ارسطو]] به فارسى رعایت نشده است. چنانکه اشاره شد هدف اصلى از این برگردان عرضه اندیشههاى ارسطو به گونه ناب خویش و از زبان خود او بوده است. البته مقایسه گفتارهاى او با تفاسیر و گفتههایى که شارحان وى و بهویژه حکماى اسلامى در این باب نوشتهاند خود موضوع نوشتههاى دیگرى میتواند باشد که امید است به دست خردمندان صاحبنظر انجام پذیرد.»<ref>همان</ref> | ||
با تحولاتى که در سیستم حکمت طبیعى انسانى پدید آمده بسیارى از براهین و نتایج و نظریههاى [[ارسطو]] در کتاب حاضر، امروزه کنار گذاشته شده. با این وصف، نباید فراموش کرد که حکمت ارسطویى و از جمله طبیعیاتش حدود دو هزار سال بر دنیاى دانش انسانى سیطره داشته است. ازاینرو، کاملاً بجاست که مورخان فرهنگ و تاریخ علم و دیگر پژوهندگان با اندیشههاى ارسطویى آشنایى داشته باشند و چهبهتر که این آشنایى از سرچشمه سخن و نه از مطالب و برداشتهای | با تحولاتى که در سیستم حکمت طبیعى انسانى پدید آمده بسیارى از براهین و نتایج و نظریههاى [[ارسطو]] در کتاب حاضر، امروزه کنار گذاشته شده. با این وصف، نباید فراموش کرد که حکمت ارسطویى و از جمله طبیعیاتش حدود دو هزار سال بر دنیاى دانش انسانى سیطره داشته است. ازاینرو، کاملاً بجاست که مورخان فرهنگ و تاریخ علم و دیگر پژوهندگان با اندیشههاى ارسطویى آشنایى داشته باشند و چهبهتر که این آشنایى از سرچشمه سخن و نه از مطالب و برداشتهای دستدوم و چندم حاصل آید. انگیزه اصلى مترجم در برگرداندن این متن به فارسى هم افزون بر نیاز خود وى به شناخت طبیعیات ارسطویى در ضمن بررسیهای مربوط به تاریخ علم، آشنا نمودن فارسىزبانان و پژوهندگان ایرانى به اندیشههاى [[ارسطو]] در این باب بوده است.<ref>ر. ک: همان، ص49-50</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references/> | ||
== | ==منابع مقاله== | ||
پیشگفتار کتاب. | پیشگفتار کتاب. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:علوم]] | [[رده:علوم]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۱
طبيعيات (أرسطو | |
---|---|
پدیدآوران | فرشاد، مهدي (مترجم) ارسطو (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | طبيعيات. برگزيده |
ناشر | امير کبير |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | مجلد1: 1363ش , |
موضوع | علوم قديم فيزيک - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | Q 151 /الف4ت2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
طبیعیات ترجمه آزاد و برگزیده فارسی متن طبیعیات ارسطو، از روی متن انگلیسی Ross است که به دست دکتر مهدی فرشاد انجام شده است. سعی نویسنده در این اثر بر ارائه ترجمه دقیق از متن است ازاینرو اصل را بر دقت قرار داده، هرچند کمتر از واژههای فلسفه اسلامی استفاده شود یا در برخی موارد به تکرار بینجامد.
مفهومى که ارسطو و دیگر فیلسوفان یونان قدیم از واژه فیزیک مراد داشتند از بسیارى جهات با معانى امروزى مرتبط با علم فیزیک تفاوت داشته است. این مبحث در نزد حکماى اسلامى چون بوعلى سینا به نام «سماع طبیعى» خوانده شده است. در فیزیک ارسطو و یا مترادفاً در سماع طبیعى ابن سینا، از مقولات متداول در محافل فیلسوفان طبیعت در یونان قدیم سخن رفته است. این مقولات که هرکدام بخشهای اصلى کتاب فیزیک ارسطو را تشکیل مىدهند عبارت بودهاند از مفاهیم طبیعت، مبانى هستى، زمان، حرکت و علت حرکت. با آنکه بحث و فحص در این باب میان متفکران یونان باستان رواج داشته اما توسط ارسطو بوده که به نظریات متداول در این باب نظام بخشیده شده و در واقع میتوان گفت که بخش عمدهاى از نظریات اندیشمندانى چون دموکریتوس، آناکساگوراس، پارمنیدس، ملیسوس و زنون از طریق همین نوشتار به ما رسیده است؛ اما لازم به تذکر است که فیزیک ارسطو عنصرى از سیستم حکمت طبیعى او را تشکیل مىداده و طبیعیات ارسطویى افزون بر فیزیک او شامل مباحثى در آثار علویه، آسمان و زمین و کانیشناسى، میشده است. کتاب حاضر ترجمه فیزیک (Physics) وى مىباشد که رکن اصلى سیستم حکمت طبیعى ارسطو را تشکیل مىداده است، البته مناسب بود که براى این ترجمه عنوان «فیزیک ارسطو» انتخاب شود، اما ازآنجاکه ممکن بود در نظر برخى این عنوان معانى متداول در فیزیک امروزى را تداعى نماید و نیز به سبب مرکزى بودن این نوشتار ارسطو در میان دیگر تألیفات وى در حکمت طبیعى، مترجم، نام «طبیعیات ارسطو» را درمجموع مناسبتر تشخیص داده و آن را عنوان کتاب نموده است.[۱]
آنچه عرضه میشود ترجمه بخشى از طبیعیات ارسطو یعنى برگردان کتاب فیزیک (سماع طبیعى) ارسطوست که از متن انگلیسى (مبتنى بر متن یونانى) به فارسى برگردانده شده است. از میان چند ترجمهاى که از یونانى در باب طبیعیات ارسطو انجام گرفته متن راس Ross داراى دقت و اعتبار بیشترى است. بدین لحاظ، ترجمه فارسى حاضر بر اساس متن انگلیسى وى با نشانههاى زیر صورت پذیرفته است:
eltotsirA fo skrow ehT,II emuloV ssoR. D. W fo pihsrotidE ehT rednu hsilgnE otni detalsnarT ehT tA,drofxo. eyaG. K,R dna,eidraH. P. R:yb detalsnarT acisyhP. 6691 detnirpeR,0391 noitidE tsriF nodnoL,sserP nodneralC
و در مواردى نیز با متن عامیانهتر هوپ Hope با نشانههاى زیر مطابقتهایی انجام گرفته است:
,sserP aksarbeN fo ytisrevinU epoH. R yb detalsnarT'scisyhp s'eltotsirA'. 9691. A. S. U
گفتار ارسطو که در باب فیزیک توسط گروهى به ویراستارى راس Ross از یونانى به انگلیسى برگردانده شده داراى ویژگیهایی است که به سبب کوشش مترجم حاضر در ارائه یک برگردان اصیل، آن ویژگیها عیناً در ترجمه فارسى نیز بازتاب یافته است. بهطورکلی، خواننده در مطالعه طبیعیات ارسطو خود را با تکرارهاى متعدد در کلمات، جملات و براهین و در مواردى با مبانى بس مبهم و اطناب در کلام مواجه مىبیند. جملات در برخى موارد دراز است و برخى از گفتار نیز در داخل پرانتز آورده شده است. برخى از واژههاى برگردان انگلیسى نیز، آنطور که مترجم استنباط کرده، داراى دو یا چند معناست. روش ارسطو در ارائه مطالب، رویهمرفته، روشى استدلالى است و ازاینروست که در ترجمه حاضر کلمات «زیرا»، «چرا که»، «چونکه» و نظیر آن به تناظر با ترجمه انگلیسى مکرراً بکار رفته است. این ویژگیها از یکسو و سعى در رعایت امانت در ترجمه متن از سوى دیگر، برگردانى را پدید آورده است که الزاماً آن را یک متن ادیبانه بشمار نمیتوان آورد. ولى درعینحال، آنچه ارائه میشود فیزیک ارسطوست و نمایشگر شیوهاى است که خود ارسطو در مواجهه با مسائل حکمت طبیعى از آن پیروى نموده است.
نکته مهم و اساسى که در مورد چگونگى برگرداندن مطالب متن انگلیسى به فارسى در این ترجمه رعایت شده صداقت و امانت در حفظ معانى و واژهها بوده است. چنین به نظر مىرسد که مترجمین مجموعه راس نیز در ترجمه آثار ارسطو از یونانى به انگلیسى این نکته را رعایت کرده باشند. ازاینرو کوشش شده است تا ارسطویى که در این ترجمه با ما سخن مىگوید، همان ارسطوى یونانى باشد نه ارسطویى انگلیسى و یا فارسى و یا عربى شده، درحالیکه مثلاً در ترجمه هوپ (Hope) سعى بر این بوده که مطالب و اندیشههاى ارسطو را براى انگلیسیزبانان امروزى قابلفهم گردانند. رعایت نکتهاى که ذکر آن گذشت باعث گشته تا ترجمه حاضر از ویژگیهایی برخوردار شود که شاید وجود آن در یک برگردان آزاد درست و مقبول نباشد. کلمات، واژهها و جملهها و گاهى مطالب در این متن تکرار میشوند و تکرارشان بهگونهای ناخوشایند به چشم مىخورد، اما اگر مىباید که ترجمه نزدیک به متن اصلى باشد، از این ویژگى گزیرى نیست و مترجم بر آن بوده تا گفتار و اندیشه و طرز تفکر ارسطو را بنمایاند تا آنکه نوشتهاى یکدست و از لحاظ انشایى مقبول و شیوا ارائه دهد.[۲]
در طول متن ترجمه شده حاضر، نقطهگذاریها، تأکیدات بر روى کلمات و یا جملههایى بهگونهای متمایزتر از جملات دیگر به چشم مىخورد که از مترجم است. نیز همو در برخى موارد براى سلیستر نمودن جمله و یا گویاتر کردن جمله کلماتى را بر گفتار ارسطو افزوده و براى آنکه بین چنان اضافاتى با گفتار خود ارسطو تمایز وجود داشته باشد آنها را در داخل [] جاى داده است.[۳]
نویسنده در پیشگفتار درباره عدم رعایت اصطلاحات فلسفی اسلامی در ترجمه این اثر مینویسد: «برخى از صاحبنظران آشنا به فلسفه اسلامى و حکمت مشایی اسلامى ممکن است ضمن مطالعه برگردان حاضر بر مترجم خرده گیرند که آنچنانکه باید اصطلاحات فلسفه اسلامى در ترجمه اندیشههاى ارسطو به فارسى رعایت نشده است. چنانکه اشاره شد هدف اصلى از این برگردان عرضه اندیشههاى ارسطو به گونه ناب خویش و از زبان خود او بوده است. البته مقایسه گفتارهاى او با تفاسیر و گفتههایى که شارحان وى و بهویژه حکماى اسلامى در این باب نوشتهاند خود موضوع نوشتههاى دیگرى میتواند باشد که امید است به دست خردمندان صاحبنظر انجام پذیرد.»[۴]
با تحولاتى که در سیستم حکمت طبیعى انسانى پدید آمده بسیارى از براهین و نتایج و نظریههاى ارسطو در کتاب حاضر، امروزه کنار گذاشته شده. با این وصف، نباید فراموش کرد که حکمت ارسطویى و از جمله طبیعیاتش حدود دو هزار سال بر دنیاى دانش انسانى سیطره داشته است. ازاینرو، کاملاً بجاست که مورخان فرهنگ و تاریخ علم و دیگر پژوهندگان با اندیشههاى ارسطویى آشنایى داشته باشند و چهبهتر که این آشنایى از سرچشمه سخن و نه از مطالب و برداشتهای دستدوم و چندم حاصل آید. انگیزه اصلى مترجم در برگرداندن این متن به فارسى هم افزون بر نیاز خود وى به شناخت طبیعیات ارسطویى در ضمن بررسیهای مربوط به تاریخ علم، آشنا نمودن فارسىزبانان و پژوهندگان ایرانى به اندیشههاى ارسطو در این باب بوده است.[۵]
پانویس
منابع مقاله
پیشگفتار کتاب.